به گزارش اقتصادبازار و به نقل از اعتماد؛اما اين بار ماجرا فرق دارد: ده روز از انتخابات و شش روز از اعلام پيروزي جو بايدن مي‌گذرد و دولت روسيه هنوز واكنشي به اين مساله نشان نداده است. ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه، هنوز پيام تبريك تشريفاتي‌اش را براي بايدن نفرستاده است.

سخنگوي پوتين با اشاره به دعاوي حقوقي ستاد ترامپ و شكايت‌هاي ثبت‌شده در دادگاه‌هاي امريكا مي‌گويد: ما معتقديم بهتر است تا اعلام رسمي نتايج منتظر بمانيم. در مسكو، همه از ترامپ نااميد و خسته‌اند. اينكه ترامپ نتوانست انتظارات مسكو براي بهبود روابط را برآورده كند و در عين حال، اين حس كه رياست‌جمهوري بايدن نيز قرار نيست روابط كنوني را چندان بهتر كند، نوعي حس كرختي در ميان روس‌ها به وجود آورده است. 
ماجراي عشق ناكام ميان نخبگان سياسي روسيه و ترامپ، ماجراي نسبتا ساده‌اي است. آندري كليموف، نايب‌رييس كميته روابط خارجي شوراي فدراسيون روسيه (مجلس عليا يا همان مجلس سنا) مي‌گويد اميدي كه روس‌ها به ترامپ بسته بودند به اين خاطر بود كه او محصول دستگاه سياسي سنتي امريكا نبود. او كار خودش را مي‌كرد و به حرف ديگران توجهي نداشت، غيرعادي بود و از منظر سياسي، يك تازه به دوران رسيده محسوب مي‌شد. او نظام سنتي امريكا و همراه با آن، بسياري از مفاهيم مبتني بر منطق مداخله، جهان تك‌قطبي و ... را شكست داد.
ترامپ نماينده نوعي از سياست بود كه بيشتر روي تجارت تمركز داشت و به نهادهاي چندجانبه‌گرا يا ائتلاف‌هاي بين‌المللي اهميتي نمي‌داد، چه برسد به ارزش‌ها و حقوق بشر. چرا نبايد كرملين از چنين رييس‌جمهوري خوشش بيايد؟ چشم‌انداز رياست‌جمهوري ترامپ براي روسيه بسيار نويدبخش بود و پوتين و اطرافيانش احساس مي‌كردند با پيروزي ترامپ توانسته‌اند در قمار بزرگي برنده شوند. تاتيانا استانووايا، رييس شركت تحليلي آرپاليتيك مي‌گويد: كسي مطمئن نبود نتيجه دقيقا چه مي‌شود، اما همگي اين حس را داشتند كه بايد شانس خود را امتحان كرده و از اين فرصت نهايت استفاده را ببريم.
همان‌طور كه انتظار مي‌رفت، ترامپ مثل يك نيروي مخرب عمل كرد و نفوذ و اعتبار امريكا را زير سوال برد‌؛ مساله‌اي كه براي كرملين بسيار خوشايند بود. با اين حال ترامپ ثابت كرد به هيچ ‌وجه توانايي لازم براي ايجاد تحول در رابطه با روسيه را ندارد. به‌‌رغم تصورات ذهني برخي سياستگذاران روس، در دوره ترامپ هيچ توافق بزرگي براي بهبود روابط مسكو و واشنگتن، خروج روسيه از ليست سياه امريكا و لغو تحريم‌هاي كاخ سفيد به بهانه بحران اوكراين به سرانجام نرسيد. البته با وجود ترديدها در خصوص مداخله روسيه در انتخابات سال 2016 و خودداري ترامپ از رفع اين نگراني‌ها باعث شده بود دست ترامپ از نظر سياسي بسته باشد و مجبور شود تحريم‌هاي گسترده‌اي را كه كنگره عليه روسيه وضع كرده بود، اجرا كند.
با گذشت زمان، عدم تمركز ترامپ و رفتارهاي غيرقابل پيش‌بيني و سينوسي او باعث شد اتخاذ رويكردي راهبردي در قبال روابط ميان امريكا و واشنگتن غيرممكن شود و اگر زماني ترامپ قصد انجام كاري را داشت، رويكرد تجاري او در قبال مسائل ژئوپليتيك باعث مي‌شود دولتش از سياست‌هايي حمايت كند كه با منافع روسيه در تضاد بود. نمونه آن را مي‌توان در خط لوله گاز نوردستريم 2 مشاهده كرد كه قرار بود سالانه 55 ميليارد مترمكعب گاز روسيه را به آلمان و ساير كشورهاي اروپا صادر كند. ترامپ مثل روساي جمهور پيشين امريكا، آلمان و ديگر كشورهاي عضو اتحاديه اروپا را وادار كرد اين پروژه را لغو كنند. او اطمينان داشت در صورت لغو اين پروژه، اروپا چاره‌اي ندارد جز اينكه گاز طبيعي مايع توليد امريكا را بخرد.
استانووايا در گفت‌وگو با نيويوركر مي‌گويد: در بين نخبگان سياسي روسيه، ديگر حتي يك نفر هم نيست كه فكر كند مي‌توانيم با رياست‌جمهوري ترامپ اتفاق خاصي را در روابط دو كشور شاهد باشيم.
به همين خاطر بود كه اين بار ديگر كسي شور و شوق گذشته را براي تمديد دوران رياست‌جمهوري ترامپ نداشت. به علاوه، كرملين نيز نتايج نظرسنجي‌هاي پيش از انتخابات را مثل بقيه دنبال مي‌كرد: ترامپ شانس چنداني براي پيروزي نداشت. مقامات و مشاوران سياسي همگي خود را براي پيروزي بايدن آماده كرده بودند. در عين حال، آندري كورتونوف، رييس شوراي روابط بين‌الملل روسيه مي‌گويد آثار همه‌گيري كرونا، كاهش قيمت جهاني نفت، تضعيف اقتصاد روسيه، و كاهش ميل مردم به ماجراجويي در حوزه سياست خارجي باعث شد كرملين تمايلي به پذيرش ريسك نداشته باشد و در اين زمينه محتاطانه‌تر عمل كند. سران روسيه به اين نتيجه رسيدند كه بهتر است دست از تحريك ديگران بردارند. شايد سال 2014 اتفاق نظر مردم روسيه در مورد الحاق كريمه باعث افزايش محبوبيت پوتين شده بود، اما اين ميل به ماجراجويي فراسرزميني ديگر از بين رفته است.
البته اينكه پس از انتخابات سال 2016، روسيه در سياست داخلي امريكا به كانون انتقادات تبديل شده بود نيز در سياست جديد اين كشور بي‌تاثير نيست. كورتونوف مي‌گويد: ما تنها مي‌توانيم حدس بزنيم، اما تصور مي‌كنم از بالا توصيه شده است به امريكايي‌ها بهانه جديدي ندهيم تا بخواهند با آن ما را متهم به دخالت در انتخابات كنند. چرا بايد بي‌دليل كاري كنيم مردم چنين فكري كنند.  البته مشخص نيست كه روسيه در انتخابات 2020 تلاشي براي اعمال نفوذ مخفيانه كرده است يا خير و اگر چنين قصدي داشته، تا چه حد توانسته به آن عمل كند، اما تاكنون چند گزارش محدود دريافت شده كه نشان مي‌دهد تلاش‌هايي از نوع عمليات مداخله سال 2016 انجام شده است.
در چنين شرايطي به نظر مي‌رسد پيروزي بايدن بدترين گزينه‌اي نيست كه مي‌توانست براي كرملين اتفاق بيفتد يا حداقل با پيروزي بايدن، ديگر از وحشتي كه روس‌ها در سال 2016 از پيروزي كلينتون داشتند، خبري نيست. بايدن روابط دو كشور را به وضعيت آشناي سابق بازمي‌گرداند: حالتي كه روابط دو طرف به هيچ‌وجه سازنده نيست، اما به گونه‌اي هم نيست كه باعث نگراني شود. بسياري از كارشناسان سياست خارجي روس ترجيح مي‌دهند روابط دو طرف، به شكلي نظام‌مند و اصولي دنبال شود و براي سياستمداران تندرويي كه سابقه حضور در دستگاه امنيتي روسيه را داشته‌اند، رابطه‌اي خصمانه‌تر با امريكا اصلا چيز بدي نيست، چراكه به آنها اجازه مي‌دهد بتوانند در دولت پوتين نفوذ بيشتري براي خود دست و پا كنند و حرف‌شان خريدار بيشتري داشته باشد. در هر صورت، ثابت شد قمار روسيه بر سر ترامپ و شخصيت او، محدوديت‌هاي خودش را دارد. استانووايا مي‌گويد: روابط با ترامپ، كاملا شخصي و بر اساس احساسات و رابطه دوطرفه دنبال مي‌شد. اما در مورد بايدن، رابطه شما با شخص نخواهد بود، بلكه با كل سيستم طرف هستيد.
بايدن در كل دوران خدمتش به عنوان سناتور و معاون اول رييس‌جمهور، در حوزه سياست خارجي خود را پرچمدار مكتب چپ ميانه معرفي كرده است. در اين مكتب، امريكا ابرقدرتي پرانرژي و حاضر است كه مسووليت‌هاي يك ابرقدرت را بر دوش مي‌كشد. در سال 2018 بايدن مقاله‌اي را در فارن افرز منتشر كرد كه در آن خواستار اتخاذ رويكردي سخت در قبال روسيه شده بود. وي در اين مقاله استدلال مي‌كرد كه امريكا نبايد در برابر «گستره نفوذ» روسيه در فضاي پس از فروپاشي شوروي، كم بياورد و بايد تحريم‌هاي شديدتري را عليه مسكو اعمال كند. در اين مقاله گفته مي‌شود كشورهاي غربي «در صورت كشف آثاري از اقدامات مخرب روسيه، بايد با تحميل هزينه‌هاي معنادار بر اين كشور موافقت كنند.»
بايدن در جريان تبليغات انتخاباتي خود از احياي نقش رهبري امريكا در ناتو و تاكيد مجدد بر ارزش‌هاي دموكراتيك در سياست خارجي امريكا سخن گفت. بسياري از مشاوران او در دولت اوباما نيز خدمت كرده‌ و شاهد رفتارهاي پوتين در حوزه سياست خارجي -  از الحاق كريمه تا مداخله در انتخابات رياست‌جمهوري 2016 امريكا - بوده‌اند.
يك ديپلمات عالي‌رتبه غربي در واشنگتن در گفت‌وگو با فايننشال تايمز با اشاره به انزجار ستاد ترامپ از روسيه مي‌گويد: اين احساس صرفا از روي عقل و منطق نيست؛ بلكه از عواطف و احساسات نيز نشات مي‌گيرد.
كليموف، يكي از اعضاي سناي روسيه گفت: نمي‌توانم بگويم كساني كه پيروز شده‌اند، دوستان ما هستند. اما آنها اشخاص شناخته شده‌اي محسوب مي‌شوند. مي‌دانيم آنها كه هستند و چه كار مي‌كنند.
انتظار مي‌رود با ورود بايدن به كاخ سفيد، تحريم‌هاي بيشتري عليه روسيه اعمال شود. در اين بين، امريكا قطعا در اوكراين و روسيه مواضع فعالانه‌تري اتخاذ مي‌كند، چراكه ترامپ عملا از اين دو منطقه حساس عقب‌نشيني كرده و روسيه به‌ شدت نفوذش را بالا برده است. احتمالا دو طرف در مورد بلاروس نيز كه پس از تقلب در انتخابات ماه آگوست، اعتراضات عليه ديكتاتور اين كشور يعني الكساندر لوكاشنكو همچنان ادامه دارد، با يكديگر به مشكل مي‌خورند. روسيه از لوكاشنكو حمايت كرده، البته نه براي اينكه او را در قدرت حفظ كند، بلكه براي اينكه مطمئن شود در صورت خروج او از قدرت، منافع روسيه تامين مي‌شود. ترامپ عملا موضوع را ناديده گرفته، اما بايدن اعلام كرده از مخالفان لوكاشنكو حمايت مي‌كند. در مسكو، تنها چيزي كه مي‌توان به آن خوشبين بود، بحث كنترل تسليحات و توافق «استارت» جديد است كه زرادخانه هسته‌اي هر دو كشور را محدود مي‌كند. اين توافق در ماه فوريه منقضي مي‌شود و بايدن قول داده تمديد آن را در اولويت قرار دهد. در اين صورت، در همان نخستين روزهاي آغاز به كار دولتش، بايد شاهد گفت‌وگوهاي محدود اما سازنده‌اي ميان مسكو و واشنگتن باشيم.
پوتين بيش از 20 سال است كه بر روسيه حكومت مي‌كند و اكنون منتظر است پنجمين همتاي امريكايي‌اش وارد كاخ سفيد شود. در چنين شرايطي، به نظر مي‌رسد او شك و بدبيني را در خود نهادينه كرده و مطمئن است هيچ دليلي براي اميد بستن به رهبر جديد ايالات متحده وجود ندارد. قرار نيست با ورود بايدن به كاخ سفيد اتفاق مثبتي در روابط ميان روسيه و امريكا بيفتد. فيودور لوكيانوف، سردبير بخش روسيه «گلوبال افرز» و يكي از چهره‌هاي بانفوذ در ميان حلقه‌هاي سياست خارجي مسكو مي‌گويد: پوتين به اين نتيجه رسيده كه روسيه در مورد هيچ مساله‌اي نمي‌تواند با امريكا به يك توافق جدي برسد. او هر پيشنهادي را كه تلاش كرده به واشنگتن بدهد - خواه در مورد مساله امنيت سايبري يا دفاع موشكي - با اين واكنش امريكايي‌ها مواجه شده كه «اين ديگر چه حرف مزخرفي است».
البته پوتين و هر كس ديگري در مسكو به اين فكر نمي‌كند كه روسيه چه كار كرده كه روابط با امريكا به اينجا رسيده است. (هر چند در امريكا هم كسي به دنبال اشتباهات خود نمي‌گردد.) در عوض، باور پذيرفته شده در كرملين اين است كه در حالت طبيعي و پيش‌فرض، هر دولتي در امريكا روي كار بيايد، تلاش مي‌كند با روسيه مقابله كرده و منافعش را زير پا بگذارد. بايدن كاملا در اين پارادايم جا مي‌گيرد. لوكيانوف مي‌گويد: اين حس در روسيه وجود دارد كه تنش ميان دو كشور قطعا اوج مي‌گيرد، اما با اين وجود، مقامات با واقعيت كنار آمده‌اند و با وجود شرايط پرتنش نگران نيستند. «خيلي خب، امريكا مي‌خواهد ما را تضعيف كند؟ باشد، ما كه به آن عادت كرده‌ايم.»
منبع: نيويوركر


پوتين شك و بدبيني را در خود نهادينه كرده و مطمئن است هيچ دليلي براي اميد بستن به رهبر جديد ايالات متحده وجود ندارد. قرار نيست با ورود بايدن به كاخ سفيد اتفاق مثبتي در روابط ميان روسيه و امريكا بيفتد.


پيروزي بايدن بدترين گزينه‌اي نيست كه مي‌توانست براي كرملين اتفاق بيفتد يا حداقل با پيروزي بايدن، ديگر از وحشتي كه روس‌ها در سال 2016 از پيروزي كلينتون داشتند، خبري نيست. بايدن روابط دو كشور را به وضعيت آشناي سابق بازمي‌گرداند: حالتي كه روابط دو طرف به هيچ‌وجه سازنده نيست، اما به گونه‌اي هم نيست كه باعث نگراني شود. بسياري از كارشناسان سياست خارجي روس ترجيح مي‌دهند روابط دو طرف، به شكلي نظام‌مند و اصولي دنبال شود و براي سياستمداران تندرويي كه سابقه حضور در دستگاه امنيتي روسيه را داشته‌اند، رابطه‌اي خصمانه‌تر با امريكا اصلا چيز بدي نيست، چراكه به آنها اجازه مي‌دهد بتوانند در دولت پوتين نفوذ بيشتري براي خود دست و پا كنند و حرف‌شان خريدار بيشتري داشته باشد. در هر صورت، ثابت شد قمار روسيه بر سر ترامپ و شخصيت او، محدوديت‌هاي خودش را دارد. استانووايا مي‌گويد: روابط با ترامپ، كاملا شخصي و براساس احساسات و رابطه دوطرفه دنبال مي‌شد. اما در مورد بايدن، رابطه شما با شخص نخواهد بود، بلكه با كل سيستم طرف هستيد. بايدن در كل دوران خدمتش به عنوان سناتور و معاون اول رييس‌جمهور، در حوزه سياست خارجي خود را پرچمدار مكتب چپ ميانه معرفي كرده است.