حسین راغفر، تحلیل‌گر مسائل اقتصادی درخصوص اینکه یک کابینه کارآمد چه مشخصه‌ای دارد گفت: کارآمدی یک کابینه به‌میزان خدمتی که به ملت می‌کند، بستگی دارد و به‌ همان میزان که مردم یا به‌طور کلی جامعه از عملکردشان رضایت داشته باشند، میزان کارآمد بودنشان مشخص می‌شود.

وی افزود: اما متاسفانه طی سال‌های اخیر این‌گونه بوده است که هرگاه فردی به واسطه رای مردم موفق می‌شود که به ریاست جمهوری برسد، از نزدیکان خود برای سمت‌های مختلف بدون در نظر گرفتن کارآیی و توانایی آنها استفاده کرده است و در ادامه این افراد صرفا از جایگاهی به جایگاه دیگر منتقل شده‌اند. او تصریح کرد: به‌همین دلیل است که با وجود جوانان تحصیل‌کرده و خلاق ما چندین دهه است که صرفا یک سری آدم‌ها را می‌بینیم که در راس امور حضور دارند و تنها گاهی از ریاست فلان سازمان جابه‌جا می‌شوند و به ریاست سازمان دیگر می‌روند. البته درست است که جوانان ما تجربیاتشان به اندازه این افراد نیست اما واقعیت این است که بسیاری از نواقص این افراد را هم ندارند و می توانند به مراتب بهتر از برخی از افراد باتجربه عمل کنند.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: کشور ما نیازمند یک دولت مدرن است. اما پیش از آن باید به این سوال پاسخ داده شود که اصلا آنچه ما داریم «دولت» است؟ پاسخ من به این پرسش منفی است. به عقیده من آنچه که ما به‌عنوان دولت از آن یاد می‌کنیم صرفا یک ماشین بزرگ توزیع منزلت اجتماعی است. دولت مدرن یعنی دولتی که از مردم مالیات دریافت کند و در قبال آن خدمات ارائه دهد.

راغفر ادامه داد: متاسفانه دولت‌ها در ایران هیچ منفعتی برای جامعه ندارند و صرفا تنها افرادی که از آن سود می‌برند، نزدیکانشان هستند. واقعیت این است که طی سال‌های گذشته همین‌گونه بوده و لازم است یک بازتعریفی شود که دولت چیست و باید چه کند؟ واقعیت این است که در ساختاری که دولت‌ها روی درآمدهای نفتی می‌نشینند و از آن بهره می‌برند، اینکه فرد یا افرادی جابه‌جا شوند تاثیر چندانی ندارد.

او تصریح کرد: یک کابینه کارآمد کابینه‌ای است که استراتژی و برنامه داشته باشد اما به همین دلایلی که گفتم، دولت‌ها در ایران اصلا استراتژی‌بردار نیستند. ضمن اینکه دولت فعلی که اصلا اعتقادی به برنامه ندارد و برنامه‌ای که ارائه کرده است آنقدر ناقص است که نمایندگان برای تکمیل آن دست به‌کار شده‌اند.

این اقتصاددان گفت: در چنین وضعیتی چه اهمیتی دارد که چه کسی کجا باشد؟ ضمن اینکه اصلا به‌طور کلی در ایران شایسته‌سالاری معنا و مفهوم ندارند. هیچ‌وقت شایستگی اولویت اول نبوده و نیست و افراد بر اساس روابط سیاسی و حزبی انتخاب می‌شوند و معمولا روسای جمهور ترجیح می‌دهند از رفقای حزبی خودشان استفاده کنند و به همین دلیل است که دیگر هدف یک دولت تامین منافع مردم نیست.

وی ادامه داد: همین رفیق‌بازی موجب می‌شود بعضا افرادی در سمت‌های دولتی قرار بگیرند که فعالیت‌شان در بخش خصوصی بسیار زیاد و گسترده است. این مسئله اصلا در کشورهای صنعتی قابل پذیرش نیست و نمونه بارز فساد است. زیرا نمی‌شود فردی وزیر بهداشت یا صنعت باشد و یک بیمارستان یا چند شرکت داشته باشد. حتی در برخی کشورها مسئولان دولتی تا سال‌ها بعد از هم اجازه حضور در بخش خصوصی را ندارند.
من هیچ امیدی به کابینه دولت دوازدهم ندارم و معتقدم مادامی که اقتصاد آلوده و نفوذ سرمایه در آن گسترده باشد، افراد تاثیری خاصی نمی‌توانند داشته باشند. ما نیاز داریم جهت‌گیری‌های اساسی تغییر کند زیرا در صورت عدم تغییر حتی اگر در راستای منافع ملی هم عمل کنیم، بسیار تحت فشار خواهیم بود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: البته نباید فراموش کرد که افراد می‌توانند باعث شوند که آسیب‌ها کم یا زیاد شود. یعنی اگر گزینه مناسبی برای وزارتخانه‌ها انتخاب نشود، می‌تواند این آسیب‌ها را بیشتر کند و برعکس این هم وجود دارد. به‌عنوان مثال آقای طیب نیا از افرادی بودند که تلاش داشتند این آسیب‌ها را کاهش دهند اما دیدیم که بارها عنوان کردند بسیار تحت فشار هستند و تمایلی برای ادامه حضور در دولت ندارند. حتی بارها از سوی نمایندگان مجلس تهدید به استیضاح شدند.

راغفر با اشاره به تغییرات احتمالی کابینه گفت: درخصوص این جایگزینی‌ها ابتدا باید بگویم که به عقیده من نوعی بی‌تناسبی در حال رخ دادن است. البته من با گزینه‌های قبلی هم خیلی موافق نبودم اما به‌عنوان مثال وقتی صحبت از فردی مانند آقای زنگنه و واعظی به میان می‌آید این بی‌تناسبی به‌مراتب بیشتر می‌شود. شما در یک طرف فردی را دارید که کارکشته این حوزه است و ارتباطات و نفوذ بسیاری دارد و با قراردادها و انواع آن آشنا است، چگونه می‌خواهید فردی مانند واعظی را جایگزین وی کنید؟ درباره آقای نوبخت در وزارت اقتصاد و آقای نهاوندیان در سازمان برنامه‌ریزی هم این بی‌تناسبی مشهود است