درهمين حال وزارت کشاورزی خاک قابل کشت ایران را ٥٠‌میلیون هکتار اعلام كرده اما بحران آب موجب شده است که بخش عمده‌ای از این خاک شور و غیرقابل استفاده شود. براساس مطالعات انجام‌شده در پژوهشکده‌های تخصصی آب و خاک چیزی حدود ٤٤,٥‌میلیون هکتار از کل خاک‌های ایران شور شده است.  علی‌مراد اکبری، معاون آب و خاك وزیر جهاد کشاورزی در این‌باره می‌گوید: «در حدود ۵۰‌میلیون هکتار از اراضی کشور اگر آب وجود داشته باشد، قابلیت توسعه کشاورزی را دارند، ولی با توجه به محدودیت منابع آب ما چنین ظرفیتی نداریم که از این ۵۰‌میلیون استفاده کنیم. درحال حاضر اراضی در چرخه تولید ما ۱۸.۵‌میلیون هکتار است، که از این میزان حدود ۸.۵‌میلیون هکتار آن آبی و حدود ۱۰‌میلیون هکتار آن دیم است؛ بنابراین از حدود ۳۲‌میلیون هکتار از اراضی قابل کشت به دلیل محدودیت منابع آب نمی‌توانیم استفاده کنیم. فقط ١٨.٥‌میلیون هکتار از زمین‌های ایران برای کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است که  البته این زمین‌های کشاورزی در دهه‌های اخیر باز هم کوچک‌تر شده‌اند و با تغییر کاربری به ١٦‌میلیون هکتار رسیده‌اند. از این ١٦‌میلیون هکتار تنها ١.٣‌میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی ایران مرغوب است.
اما بنا به گفته منوچهر گرجی، رئیس انجمن علوم خاک، ایران ١٦٥‌میلیون هکتار وسعت دارد و وسعت تمام زمین‌های کشاورزی که در طول تاریخ غذای ایرانی‌ها را تأمین کرده‌اند، هرگز به بیشتر از ١٨,٥‌میلیون هکتار نرسیده است. گرجی  به «شهروند» می‌گوید که بیشتر این زمین‌های حاصلخیز در کناره شهرها و روستاهای ایران قرار دارد که همین خاک‌های حاصلخیز هم به سرعت تغییر کاربری داده می‌شود و به ویلا و برج تبدیل می‌شود. او تأکید می‌کند که زمین برای ساخت مسکن در ایران فراوان است اما زمین خوب برای کشاورزی و تأمین غذایمان نداریم و ساخت‌وساز در این زمین‌های حاصلخیز موجب نابودی آنها می‌شود.
بنا به گفته گرجی بخش قابل توجهی از خاک ایران شور یا سنگلاخی است و برای کشاورزی مناسب نیست و خاک درجه دو و سه‌ای که هم‌اکنون در آن کشاورزی انجام می‌شود، مواد غذایی کافی ندارد و به همین دلیل است که محصولات غذایی که در ایران تولید می‌شود، فاقد روی و آهن کافی است. این موضوع سبب شده است وزارت بهداشت اعلام کند که جمعیت قابل توجهی از زنان ایرانی دچار فقر آهن و روی هستند. رئیس انجمن علوم خاک ایران توضیح می‌دهد بخش قابل توجهی از خاک ایران هم به دلیل کم‌آبی دچار شوری شده است و بخشی دیگر دچار آلودگی‌های نفتی و آلودگی با معادن سرب و جیوه است. از این گذشته فرسایش خاک در ایران موجب بروز ریزگردها و طوفان‌های نمکی شده است و این مسأله نه‌تنها آلودگی هوا را به دنبال داشته است که ذرات خاک ایران را کیلومترها دورتر از مرزهایمان می‌برد و به فرسایش خاک در ایران دامن می‌زند.
فرسایش خاک در ایران ٤ برابر جهان
به موضوع بحران خاک حالا کمی بیشتر از گذشته در رسانه‌های ایران توجه شده است. این بحران آن‌قدر جدی است که فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی هم در نشست هفتگی خود به این چالش اشاره کرده و گفته است: «فرسایش خاک در ایران چهار برابر میانگین جهانی است و سالانه ۱۶ تن در هکتار فرسایش خاک وجود دارد که میانگین جهانی آن ۴ تن است و متأسفانه به این‌گونه موضوعات توجه بایسته نمی‌شود.
فرسایش خاک در ایران در شرایطی رخ می‌دهد که بنا به گزارش‌هایی که کمیسیون آب و غذای اتاق بازرگانی تهیه کرده است  برای تشکیل هر یک سانتی‌متر خاک در شمال بین ۱۰۰ تا ۳۰۰‌ سال و  در مناطق مرکزی و در ‌بر‌خی از مناطق جنوبی کشورمان تا ۱۱۰۰‌سال زمان نیاز است.
منوچهر گرجی، رئیس انجمن علوم خاک ایران، می‌گوید در حال حاضر وضع فرسایش خاک در ایران به‌طور متوسط ٢‌میلیارد تن در‌ ‌سال است که سه برابر متوسط آسیا و بالاترین نرخ در کره زمین است. اتاق ایران ارزش هر تن خاک را حدود ٢٨ دلار برای هر تن تخمین می‌زند و هزینه‌های فرسایش خاک بین ۵۶‌‌میلیارد تا ۱۱۲‌میلیارد دلار است.
به جز این درباره ویژگی خاص خاک کشور ایران باید این نکته را مطرح کرد خاکی که اغلب کشورهای اروپایی دارند به اسیدی‌بودن تمایل دارد و ph آن کمتر از هفت است، ولی ph خاک ایران بیشتر از هفت است و تمایل به قلیایی‌بودن دارد؛ به دلیل اینکه ما در اقلیمی بیابانی به سر می‌بریم و به دلیل کمبود ریزش‌های آسمانی و رطوبت میانگین زمان ایجاد هر سانتی‌متر خاک در ایران
دست کم سه تا چهار برابر تولید هر سانتی‌متر خاک در کره زمین است.
به گفته کارشناسان، مدیریت خاک با استفاده از دانشمندان خاک به‌راحتی امکان‌پذیر است؛ اما در حال‌حاضر ادارات جهاد کشاورزی به تجویزکننده کود اوره کارخانه‌ها تبدیل شده‌اند که این رفتار غلط است و باعث دامن‌زدن به آلودگی خاک و از دست‌رفتن بخش دیگری از خاک حاصلخیز ایران می‌شود. آنها می‌گویند که سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های ایران بیشتر در جهت تضییع منابع پایه پیش رفته است و اقتصاد منابع پایه در ایران هرگز جدی گرفته نشده است. به همین دلیل ایران با بحران‌های بزرگی مانند آب و خاک دست‌و‌پنجه نرم می‌کند.