واژه NEET که اولین‌بار در سال ۱۹۹۹ به‌طور رسمی در سطح سیاسی انگلیس مطرح شد، در کمتر از 10 سال در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته و برخی کشورهای در حال توسعه مطرح و به‌کار گرفته شد. این شاخص که مختصر واژگان «Not in Employment, Education or Training» بوده، روایتگر وضعیت جوانان در سن 15 تا 24 ساله‌ای است که نه در حال تحصیلند (ترک تحصیل کرده‌اند) نه مشغول مهارت‌آموزی و نه در جایی مشغول به‌کار هستند. براساس مطالعات مختلف در کشورهای جهان، این جوانان بیشتر در معرض بزهکاری، اعتیاد به مواد مخدر و ارتکاب اعمال مجرمانه بوده و بر همین اساس سیاستگذاران و برنامه‌ریزان در سطح دنیا بیشترین توجه را برای فراهم‌کردن امکان اشتغال و مهارت‌آموزی برای این‌دسته از جمعیت معطوف می‌دارند.گزارش حاضر که وضعیت NEET در ایران را مورد بررسی و تحلیل می‌کند، نتایج قابل‌تاملی دارد. ازجمله اینکه نرخ NEET درحالی در کشورهای توسعه‌یافته حدود 2 تا 10 درصد بوده که این میزان طی سال 97 در ایران نزدیک به 30 درصد (جمیعتی برابر 3.1 میلیون نفر جوان 15 تا 24 ساله) بوده است. اینکه 30 درصد از جوانان 15 تا 24ساله مشغول هیچ فعالیتی، هیچ مهارت‌آموزی و هیچ شغلی نیستند، خود علاوه‌بر اینکه از طریق نرخ سر باری و نرخ وابستگی می‌تواند فشار سنگینی را بر خانوارها تحمیل کرده، زمینه بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی را نیز فراهم سازد، در مرتبه بعدی در سطح ملی نیز می‌تواند به‌عنوان یک تهدید امنیتی محسوب شود. برای مثال اگر نگاهی به سن افراد شرکت‌کننده در تجمعات دی‌ماه 96 و همچنین آبان 98 داشته باشیم، ترکیب سنی به‌نفع جوانانی است که در سن NEETها (سن 15 تا 24 سال) قرار دارند. از نتایج دیگر این گزارش، مطابقت نرخ بالای NEETها با الگوی جغرافیایی پراکنش اعتراضات معیشتی در دو دوره دی‌ماه 96 و آبان‌ماه 98 است، به‌طوری که استان‌های گلستان، هرمزگان، کرمانشاه، لرستان، آذربایجان‌غربی، خوزستان، کردستان، همدان، بوشهر و خراسان‌رضوی در حالی ازجمله استان‌های دارای بالاترین نرخ NEETها هستند که در دو مقطع تاریخی دی‌ماه 96 و آبان‌ماه سال جاری شاهد اعتراضات و تجمعات خیابانی بوده‌اند و مهمتر از آن، این اعتراضات با شیطنت عوامل خارجی با رفتارهای هیجانی معترضان، تبدیل به یک تهدید امنیتی برای کشور شد. بر این اساس در کنار همه مولفه‌ها، ضروری است عوامل زمینه‌ساز اقتصادی- اجتماعی NEETشدگی در تحلیل‌های مربوط به اعتراضات معیشتی به عنوان مولفه محوری مورد توجه، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری قرار بگیرد.  

 ایران بعد از آفریقایی‌ها، بالاترین NEET  را دارد

بررسی داده‌های آماری سازمان بین‌المللی کار (ILO) در این زمینه نشان می‌دهد بالاترین نرخ شاخص NEET جوانان در سطح جهان مربوط به کشور ترینیدادوتوباگو در آمریکای‌جنوبی است، به‌طوری که نرخ NEET جوانان این کشور در سال 2018 حدود 52 درصد بوده است. پس از این کشور، زیمبابوه با نرخ 48 درصدی در رتبه دوم، یمن با نرخ 45 درصدی رتبه سوم، زامبیا با نرخ 44 درصدی در رتبه چهارم و تاجیکستان با نرخ 42 درصدی در رتبه پنجم قرار دارند. رتبه ششم مربوط به کشور افغانستان، رتبه هفتم مربوط به عراقی‌ها، رتبه هشتم مربوط به کشور موریتانی، رتبه نهم مربوط به ارمنستان و رتبه دهم مربوط به کشور سنگال است. در رتبه دهم به بعد نیز برتری عددی عمدتا با کشورهای آفریقایی است، اما در رتبه 27 جهان، کشورمان ایران قرار دارد که طبق داده‌های آماری وزارت کار و همچنین داده‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO)، 29.7 درصد از جوانان 15 تا 24 ساله ایران طی سال 97 در ردیف NEETها یا جوانانی که نه مشغول کار، نه مشغول مهارت‌آموزی و نه مشغول تحصیلند، قرار دارند. به‌عبارت دیگر از جمعیت 10 میلیون و 467 هزار نفری جوانان در سن 15 تا 24 ساله ایران طی سال 1397، بیش از3.1 میلیون نفر
در ردیف NEETها بوده‌اند. نرخ نزدیک به 30 درصدی (دقیقا 29.7 درصد) NEETها در ایران در حالی است که طی سال 2018 این میزان در کشور قطر حدود 2 درصد، در ژاپن حدود 3 درصد، در هلند حدود 4 درصد، در کشورهای نروژ و لوکزامبورگ حدود 5 درصد، در کشورهای سوئد، آلمان و سوئیس حدود 6 درصد، در کشورهای دانمارک و اتریش حدود 7 درصد، در کشورهای فنلاند، بلژیک و استرالیا حدود 9 درصد و در اتحادیه اروپا حدود 10 درصد است. در کنار ایران، کشورهایی چون پاکستان، مصر، تونس، ترکیه و لبنان هم ازجمله کشورهایی هستند که دارای نرخ بالای  NEETها هستند. اگرچه در این گزارش تحولات کشورهای مذکور مورد بحث و بررسی قرار نگرفته، اما تحولات کلی این کشورها نشان می‌دهد در کشورهایی که با نرخ بالای NEETهامواجه هستند، این جمعیت ظرفیت بالایی در مخاطرات اجتماعی به‌ویژه برای اعمال تحریکات عوامل خارجی دارند. نمونه اخیر این موضوع، تحولات خیابانی فعلی کشور عراق (با نرخ 41 درصدی NEETها) است که جوانان به‌صورت هیجانی در تخریب زیرساخت‌ها از هیچ اقدامی فروگذار نیستند.

 در 9 استان نرخ NEET بالای 40 درصد است

در کنار رتبه بالای شاخص NEET ایران در سطح جهان، در داخل کشور نیز بین استان‌های کشور، برخی استان‌ها در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارند، به‌طوری که طبق داده‌های آماری سرشماری سال 1395 (آخرین آمار استان‌ها)، استان سیستان‌وبلوچستان با نرخ NEET حدود 48.2 درصدی در رتبه اول کشور، گلستان با نرخ 44 درصدی در رتبه دوم، هرمزگان با نرخ 43.8 درصدی در رتبه سوم، کرمانشاه با نرخ 42.8 درصدی در رتبه چهارم، لرستان با نرخ 42.1 درصدی در رتبه پنجم، آذربایجان‌غربی با نرخ 41.7 درصدی در رتبه ششم، خوزستان با نرخ 41.2 درصدی در رتبه هفتم، کردستان با نرخ 41 درصدی در رتبه هشتم، همدان با نرخ 40.1 درصدی در رتبه نهم و اردبیل با نرخ 39.6 درصدی در رتبه دهم قرار دارند. خراسان‌شمالی، چهارمحال‌وبختیاری، زنجان، بوشهر و خراسان‌رضوی دیگر استان‌هایی هستند که دارای نرخ بالای NEET هستند. همچنین در کنار استان‌های مذکور که بالاترین نرخ NEETها را دارند، استان‌های سمنان با نرخ 22.6 درصدی، یزد با نرخ 25.1 درصدی، اصفهان با نرخ 25 درصدی و تهران با نرخ 28.1 درصدی کمترین نرخ NEETها را داشته‌اند.
 
 در 50 شهرستان نرخ بیکاری بیش از 17 درصد است

 یکی از مشکلات پژوهش‌های اقتصادی- اجتماعی در کشورمان، کمبود یا نبود آمارهای مفصل در برخی حوزه‌ها ازجمله حوزه اشتغال و کار است. بر همین اساس، اغلب آمارهای ارائه‌شده از سوی مراکز آماری همچون مرکز آمار ایران، مربوط به نرخ‌های میانگین استان‌های کشور است. این در حالی است که در سطح جهان توجه ویژه‌ای به آمارهای مفصل از نواحی (معادل شهرستان‌ در استان‌های ایران) شده که می‌تواند تصویر بهتری از وضعیت اشتغال و بیکاری و همچنین موضوع NEETها  را برای سیاستگذاری نشان دهد.  برای مثال در آخرین سرشماری رسمی کشور (سرشماری سال 95) نرخ بیکاری کل کشور در حالی حدود 12.4 درصد بوده که براساس همین سرشماری، نرخ بیکاری در 50 شهرستان کشور که عمدتا در استان‌های کرمانشاه، چهارمحال‌و‌بختیاري، کردستان، خوزستان، بوشهر، آذربایجان‌غربی و گلستان قرار دارند، بیش از 17 درصد بوده است. اسلام‌آباد غرب با نرخ بیکاری 38.6 درصدی، ثلاث‌باباجانی با نرخ 36.2 درصدی، جوانرود با نرخ 32.6 درصدی، روانسر با نرخ 31.5 درصدی، فارسان و هریسن با نرخ 29.7 درصدی، مریوان با نرخ 28.7  درصدی، پاوه با نرخ 28.2 درصدی، کوهرنگ با نرخ 27.2 درصدی و گیلانغرب با نرخ 25.8 درصدی ازجمله 10 شهرستان اول این لیست هستند. حال از آنجاکه شاخص NEET نیز از لیست جمعیت بیکار استخراج می‌شود، اگر آماری از نرخ NEETها در سطح خرد یعنی شهرستان‌های واقع در هر استان ارائه شود، قطعا نرخ NEET در این 50 شهرستانی که در جدول ذکرشده، نرخ بالایی خواهد بود. به‌عبارت دیگر، بسیاری از افرادی که امروز در لیست جمعیت  NEETها قرار دارند، قبل از آنکه به‌دلیل ویژگی‌های فردی و خانوادگی وارد لیست NEETها شوند، در نتیجه سیاستگذاری‌های غلطی چون کمبود فرصت‌های شغلی، عدم تطابق آموزش‌ها با بازار کار، ساختار ضدتولیدی مجموعه اقتصاد ایران، آموزش‌وپروش ناکارآمد و... در این لیست قرار گرفته‌اند.

 3 عامل افزایش جمیعت NEET‌ها

درمورد اینکه ساختار جامعه یا وضعیت شخصی نوجوان یا جوان بیکار دلیل اصلی «NEETشدن» فرد است، بحث‌های گسترده‌ای در ادبیات مطالعات مربوط به اشتغال و کار جوانان در جهان انجام شده است. ازجمله راسل و همکاران (Russell et al) در پژوهش خود نتیجه گرفتند چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌روی «NEETشدگی» غالبا به‌صورت فردی و شخصی دیده می‌شوند، در حالی که انتخاب‌های در دسترس هر فرد یا گروهی (ازجمله انتخاب شغل) تا حدی زیادی با عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساخت‌یافته مرتبط است؛ عواملی که اثرات توانمند‌کننده یا محدودکننده‌ای روی فرد داشته و ماحصل اقتصاد سیاسی هستند. بر این اساس پذیرش نقش و اهمیت ساختار سیاسی و اقتصادی در بیکار ماندن یک جوان به‌معنای اهمیت داشتن جایگاه و مسئولیت نهادهای رسمی ازجمله دولت است، امری که موجب بسیج نیروهای اقتصادی و سیاسی جهت حل مشکل خواهد شد. در سطح جهان سه مولفه: 1-نحوه گذار از تحصیل به کار، 2-طرد اجتماعی و 3-اقتصاد سیاسی به‌عنوان اصلی‌ترین عوامل فرآیند NEETشدگی محسوب می‌شود:
1- نحوه‌گذار از تحصیل به کار:  این مفهوم به فرآیندی اشاره می‌کند که در آن جوانان با توجه به اتمام دوران تحصیلی خود، به مشاغل مستقر و رضایت‌بخشی که با آموزش‌های دریافتی آنها هماهنگی دارد، منتقل نمی‌شوند در نتیجه، دوره‌های وابستگی خانوادگی بلندمدت‌تر شده و میانگین سن ازدواج و بچه‌دار شدن بالا می‌رود. ضعف ساختاری نظام اقتصادی، کیفیت پایین آموزش در مدارس و حوزه آموزشی عالی، ضعف مهارت‌پذیری و کارآفرینی در دانش‌آموزان یا دانش‌آموختگان دانشگاهی، عدم تطبیق عرضه و تقاضای سرمایه انسانی و سیاست‌های نامناسب اقتصادی و آموزش عالی ازجمله مواردی هستند که گذار از تحصیل به کار را برای جوانان ایرانی بسیار دشوار کرده‌اند.
2- طرد اجتماعی: پیامدهای منفی NEET فقط به هزینه‌های اقتصادی (که رقم قابل‌توجهی نیز هست) محدود نمی‌شود؛ بلکه پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن نیز دامن‌گیر جوامع خواهد شد. کنارگذاری یا طرد اجتماعی و سیاسی و کاهش مشارکت این‌دسته از جوانان در جامعه به‌همراه افزایش بیگانگی آنان با هنجارها و ارزش‌های اجتماعی، زمینه را برای انحراف و ارتکاب جرائم مختلف فراهم می‌کند. رویکرد طرد اجتماعی، محرومیت را پدیده‌ای چندوجهی می‌داند که فراتر از کمبودهای مادی بر دامنه متنوعی از محرومیت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دلالت دارد. طبق این رویکرد، فراتر از فقر و نابرابری، وضع نامساعد اجتماعی می‌تواند از طریق فرآیندها و سازوکارهای طرد نیز تداوم یابد. از این‌رو، این رویکرد به کنش‌ها و وقایعی می‌پردازد که خارج از کنترل افراد در جامعه رخ می‌دهد و آنها را به حاشیه می‌راند.
3-  اقتصاد سیاسی:  اگرچه عوامل سطح خرد و ترجیحات شخصی در شکل‌دهی به زندگی جوانان بی‌اهمیت نیستند و کنش‌ها و باورهای جوانان می‌توانند فرصت‌های زندگی آنها را تحت‌تاثیر قرار ‌دهند، اما تصمیمات سیاسی اتخاذشده در سطح ملی و بین‌المللی، علاوه‌بر اینکه قابلیت دسترسی به شغل، تحصیل و کارآموزی را شکل داده و تعیین می‌کنند، تخصیص منابع به شکل بهینه با دستمزد مناسب، مزایای رفاهی و تسهیلات آموزشی و دسترسی به خدمات عمومی و تامین بودجه و زیرساخت‌های محلی را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. برای مثال در حالی که دولت‌ها در ایران هنگام انتخابات وعده ایجاد سالانه چندمیلیون شغل را می‌دهند، اما بررسی‌های آماری نشان می‌دهد طی دوره 13ساله 1386 تا 1397 تعداد شاغلان کشور فقط 2.8 میلیون نفر افزایش یافته که حاکی از اشتغالزایی خالص سالانه 215 هزار نفری است، امری که نشان می‌دهد برنامه اشتغالزایی دولت‌ها، قبل از آنکه رویکرد ساختاری داشته باشد، عمده انرژی خود را صرف پول‌پاشی بی‌نتیجه کرده است. لذا شکست سیاست‌های اشتغالزایی دولت‌ها طی این مدت، در NEETشدن و NEETباقی‌ماندن جوانان به‌عنوان بخش بزرگ نیروی کار ایران بسیار موثر بوده است.

 

 جای خالی NEETها در ادبیات اقتصادی ایران

از حدود دو دهه پیش در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته سیاست‌های رفاهی خاصی را برای NEET‌ها تدوین کرده‌اند؛ مفهومی که در سیاستگذاری‌های اجتماعی و اقتصادی کشور ما به‌طور خاص توجه چندانی به آن نشده است. برای نمونه در ادبیات پژوهشی ایران تنها دو مقاله تحقیقی به‌طور مستقیم به موضوع NEETها پرداخته‌اند که یکی از این مقالات به‌جای واژه بین‌المللیNEET از واژه نامناسب و نامانوس «جوانان علاف» استفاده کرده است. همچنین وزارت کار نیز چند سالی است آمار کلی و خام  این حوزه را منتشر می‌کند، اما این موضوع چندان در سیاستگذاری کشور مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در سطح جهان علاوه‌بر تلاش‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO) برای گردآوری و تبیین آمارهای مربوط به جمعیت NEETها، محققان زیادی هم در کشورهای مختلف تحقیقات ارزشمندی در این حوزه انجام داده‌اند. ازجمله کیلیچ (Kilic) پس از تحقیق درمورد NEET جوانان کشور ترکیه پیشنهادهایی دارد که می تواند برای سیاستگذاری در ایران نیز مناسب باشد. به اعتقاد وی، 1-ارائه آموزش‌های نظری و مهارتی جایگزین برای جوانانی که سیستم رسمی مدرسه را ترک می‌کنند، 2-نظارت بیشتر بر فرایند گذار از مدرسه به بازار کار و 3-ارائه آموزش‌های مهارتی و فنی مطابق با نیازهای بازار کار در مدرسه پیشنهادهایی است که دولت می‌تواند برای تدوین راهبردها و سیاست‌های اشتغالزایی جوانان از آنها بهره بگیرد.فورلانگ (Furlong) دیگر محققی است که در این حوزه تحقیقات جامعی داشته است. وی یکی از دلایل اصلی توجه به مفهوم NEET در کشورهای مختلف را افزایش پیچیدگی فرایند گذار جوانان از تحصیل به کار، تضعیف مسیر تمام‌وقت تحصیل و مهارت‌آموزی و افزایش الگوهای پاره‌وقت و ترکیبی مشارکت می‌داند. به اعتقاد فورلانگ، برای کاهش میزان بیکاری جوانان، قبل از هر چیز باید عواملی که سبب بروز مشکلات برای ورود جوانان به بازار کار و یافتن کار مناسب است، شناسایی شوند. با شناسایی این عوامل، سیاستگذاران کشور مبنایی در زمینه چگونگی مداخله در بازار کار به‌منظور متعادل کردن عرضه و تقاضا در اختیار خواهند داشت. به هر حال همان‌طور که گفته شد، ادبیات NEET‌ها در ایران و به‌ویژه در بخش تحقیقات اقتصادی، چندان مورد بحث و بررسی قرار نگرفته و عمده تحقیقات این حوزه مربوط به حوزه جامعه‌شناسی است. از این منظر بخش سیاستگذاری دولت در حوزه اشتغال و کار و تاثیر آن روی افزایش جمعیت NEETها یا NEETشدگی کمتر مورد کنکاش قرار گرفته است.

 


 منابع:
جعفر هزارجریبی و بهمن سبحانی-  بررسی NEET و مولفه‌های زمینه‌ساز آن در ایران، فصلنامه برنامه‌ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، سال نهم، شماره 35، تابستان ۱۳۹۷
رسول صادقی- تغییرات ساختار سنی و ظهور پنجره جمعیتی در ایران: پیامدهای اقتصادی و الزامات سیاستی، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، سال پانزدهم، بهار 1391، شماره 55
فاطمه هرندی، زهرا فيروزی‌حاجی و مريم جوادی-  نگاهی به جوانان علاف در ايران، فصلنامه نامه علوم‌اجتماعی، زمستان 1387، دوره  16، شماره پياپی 35
علیرضا صادقی و سیداحمد فیروزآبادی- طرد اجتماعی: رویکردی جامعه‌شناختی به محرومیت (بررسی مفهومی، دیدگاه‌های نظری و مطالعات موردی در ایران)، انتشارات جامعه‌شناسان، چاپ 1392