"فرهاد بابا جمالی" در رابطه با راهکار خروج بحران فعلی در صنعت فرش گفت: فرش یک بعد اقتصادکلان دارد. زیرا به لحاظ قیمت‌گذاری اقتصاد ملی را درگیر خود می‌سازد و هم اینکه ابعاد خرید و فروش آن در سطح ایران بسیار گسترده است. زیرا متقاضی آن جامعه محدودی نیست. از این رو تاثیر آن روی اقتصاد با سایر کالاها قابل قیاس نیست و تاثیرات گسترده‌تری دارد. از این رو راهکارهای متعددی برای خروج از بحران آن وجود دارد که از سیاست‌های اقتصادی دولت پیروی می‌کند. از سوی دیگر مرکز ملی فرش ایران که به عنوان متولی این کالا در کشور شناخته می‌شود باید سیاست‌های گذشته را تا اندازه‌ای کناربگذارد و در سیاست‌های خود بازنگری داشته باشد. برای من همیشه این پرسش وجود دارد که چرا ما همچنان منتظر و درگیر بازارهای سنتی خود در این حوزه هستیم؟ اگر از مدت‌ها پیش یک استراتژی برای بازارهای تازه تدوین کرده بودیم، شاید اکنون دچار این رکود نمی‌شدیم. ما باید رویکرد تازه‌ای در حوزه بازاریابی به منظور جذب بازارهای جدید داشته باشیم. به عنوان مثال نگاه ما این است که چون کشورهای آفریقایی اقتصاد ضعیفی دارند پس برای بازار فرش ما جایگاه مناسبی نیستند؛ در حالیکه باید رویکردهای پیشین را کنار گذاشت و به دنبال تقاضا در بازارهای تازه باشیم. این یکی از مهم‌ترین راهکارها و سیاست‌های عمده است که باید روی آن سرمایه‌گذاری شود و کاری کلان و جمعی می طلبد که نیازمند همکاری تجار، دانشگاهیان و سیاست‌مداران است. شک نکنید اگر رویکرد تازه‌ای در این زمینه به وجود آید دولت نیز از این ماجرا نفع خواهد برد.

باباجمالی، با اشاره به اینکه بخش خصوصی همواره گوش به زنگ تصمیمات بخش دولتی بوده است در رابطه با تاثیرات و نقشی که دولت در بازار فرش دارد گفت: متاسفانه بخش دولتی جز موارد معدود، هیچ‌گاه خودش به تنهایی قد اعلم نکرده است. حتی برای برندسازی برخی از محصولات بخش خصوصی زحمات زیادی کشید تا آنها را در سطح جهان معرفی کند. اما اکنون آنها نیز آرام‌آرام به دلیل وضعیت موجود به حاشیه می‌روند. به نظر من اگر نگرش تازه‌ای در این حوزه‌ها رخ ندهد بخش‌خصوصی چون همیشه گوش به زنگ تصمیات دولت بوده از خودش حرکتی نشان نمی‌دهد؛ از اینرو آن بعد کلان مدیریتی باید به آنها سمت‌وسو دهد و آنها را وادار به تحرک تازه‌ای بکند. او ادامه داد: از سوی دیگر بخش دولتی باید سیاست و دیدگاه حمایتی و نظارتی داشته باشد که متاسفانه سال‌هاست در این بخش دچار مشکل است. به‌عنوان مثال در ابتدا که دولت، جهاد کشاورزی را ملزم به پایش هنر و صنعت کرد و تعاونی‌ها را تشکیل داد اقدامی درست و مناسب را انجام داد. اما از آنجایی که مدیریت و بودجه دولتی پشت این ماجرا بود نتوانست موفق عمل کند. بنابراین همان روز محرز بود که دولت باید به گونه دیگری عمل می‌کرد و همین امروز نیز باید جور دیگری نگاه کند. زیرا نه تعاونی‌ها مانند گذشته می‌توانند عمل کنند و نه بخش خصوصی به شکلی که دولت انتظار دارد عمل می کند. بنابراین بخش دولتی باید متخصصانی را در کنار خود داشته باشد تا سیاست‌های کلی و جزئی توزیع و تولید را مشخص کنند و آن را به بخش تولید دهند تا این بخش نیز راه خود را پیدا کند.

این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه طرح ها و نقوش تازه‌ای را که توسط نسل جدید و جوان طراحان فرش وارد بازار فرش ایران شده است را چگونه تحلیل می‌کند توضیح داد: در این مورد نقطه نظرات گوناگونی وجود دارد و مخالفان و موافقان زیادی در رابطه با نقوش و طرح‌های تازه وجود دارند. اما از نظر شخص من، فرش یک کارافزار زندگی انسان است که معقوله هنر به آن اضافه شده. ما اگر تعریف علمی هنر را در نظر بگیریم و فرش را در کنار آن قرار دهیم و یک‌مقدار از سنت‌ها و باورهای فرهنگ‌مان را نیز در کنار آن بگذاریم متوجه خواهیم شد بخش هنر فرش قسمت محدودی از این ماجرا خواهد بود و قسمت زیادی از فرش ایرانی، فرش تجاری است که یک شاخصه از ابزار زندگی را داراست که در قالب فرش تجاری مبادله می‌شوند و دارای تاریخ مصرف است. بنابراین در زمینه هنر فرش باید تعمق بیشتری داشته باشیم که خارج از هنر ایرانی قدم‌ها را آهسته برداریم تا به این هنر خدشه وارد نشود؛ زیرارنج های بسیاری برای آن کشیده شده است. اما در قسمت تجاری باید رویکرد دیگری داشته باشیم و همگام با تحولات جمعتی از لحاظ تکنولوژی و سبک زندگی روز مردم جهان پیش رویم تا بازارهایمان را از دست ندهیم. بنایراین اگر از این بعد نگاه کنیم فرش‌هایی که با نقوش جدید و سبک جدید تولید می‌شوند خالی از لطف نیست و جایگاه خودشان را دارند.

باباجمالی در آخر در رابطه با نقش نمایشگاه‌ها در رونق تولید فرش نیز گفت: به طور کلی برگزاری نمایشگاه‌ها کاری بسیار خوب و ارزشمند است. اما آنچه در ایران انجام می‌شود فقط یک فروشگاه است نه نمایشگاه. زیرا نمایشگاه دارای تعریف و عملکرد خاص خود است. اما از آنجایی که در ایران به دید فروشگاه به آن نگاه می‌شود خیلی موثر واقع نشده است. در نمایشگاه انتظار داریم کالایی معرفی شود و برای آن ایجاد تقاضا شود. ازاین‌رو اگر برگزاری نمایشگاه‌ها تاحدودی مورد بازبینی قرار گیرد وضع بهتر خواهد شد. در مورد نمایشگاه اصفهان هم از آنجایی که مانند سایر نمایشگاه‌های ایران عمل کرده، عملکرد چندان موفق نبوده است هرچند خالی از لطف هم نبوده اما رسالت اصلی را آنطور که باید انجام می‌داد انجام نداده است.