گری چارتیه، استاد برجسته حقوق و اخلاق تجارت دانشکده بازرگانی زپارا در دانشگاه لاسیرا در ریورساید، کالیفرنیا است. او نویسنده، ویراستار یا ویراستار همکار ۱۰ کتاب از جمله پرکتیس عمومی، حقوق خصوصی، آنارشی و نظم حقوقی، وجدان یک آنارشیست و بازار آری، سرمایهداری نه – در ایران با نام بازار آری، کاپیتالیسم نه، ترجمه شده است- با همکاری چارلز دبلیو جانسون بوده است. جی کریکو، روزنامهنگار در آوریل ۲۰۱۶ مصاحبه ای با چارتیه انجام داده و آنچه در پی میآید بخشهایی از این مصاحبه است:
چارتیه: بازارها عالی هستند! آنها خلاقیت انسانی را به حرکت وا داشته و هماهنگ میگردانند. روند همکاریهای گسترده اجتماعی؛ زندگیمان را به طرق بیشماری غنی میسازند و بدون آنها از نظر فرهنگی، اجتماعی، بینافردی و مادی در وضعیت بدتری قرار خواهیم گرفت. لیکن «سرمایهداری» داستانی متفاوت است. دولت مدعی انحصار هویتیابی و اجرای حقوق قانونی است، و همواره از انحصار خود برای بهرهبرداری از بازیکنان استقرار یافته به هزینه هر شخص دیگری استفاده میکند: در مورد راهکارهای غنیسازی روابط ثروتمندان با افراد تاثیرگذار و ذینفوذ بیندیشید؛ از طریق حمایت از «مالکیت معنوی»، به زیان مصرفکنندگان و کارگران فقیر درسراسر جهان با اعمال محدودیتهای مهاجرت، یا فقیر ساختن و فقیر نگه داشتن مردم از طریق قوانین صدور مجوز شغلی و محدودیتهای استفاده از زمین. چیزی شبیه به یک بازار واقعا آزاد و بیثبات و فاقد سیستم همکاری اجتماعی داوطلبانه و مسالمتآمیز؛ مزخرف است. بنابراین؛ «سرمایهداری» که درحالحاضر به مثابه «سیستم اقتصادی بازار آزاد» شناخته میشود، در واقع ضد مفهوم بازار آزاد است؛ یک آشفتگی گسسته. با سیستمی مواجهیم که به غربالگری امتیازات میپردازد و به نفع طبقه سیاسی و هموندان اقتصادی آن کار میکند. در دراز مدت؛ باید امتیازات حقوقی تامین شده دولتی و خود دستگاه دولت را حذف کنیم که بیرحمانه چنین امتیازاتی را توزیع و حفظ میکند. در کوتاه مدت میتوانیم در مبارزات بهصورت فعالانه، برای به چالش کشیدن این امتیازات مشارکت داشته باشیم. تلاشهای امدادرسانی متقابل برای کمک به زیردستان، فقرا و محرومان از سیستم حقوقی مملکت. تلاشهای آموزشی برای برجسته کردن گزینههای مختلف و مشروعیتزدایی از دولت. و تلاش برای ایجاد و حفظ نهادهای جایگزین که پیرامون مقررات ایالتی و پیامدهای مخرب فعالیتهای اجرایی مبتنی بر امتیازات کسب شده آن فعالیت میکنند.
چارتیه: انسانها از طریق جنگ هستهای و بیولوژیکی توانایی نابودی خود و تمام حیات در سیاره خود را به دست آوردهاند. مقابله با مداخله نظامی و انواع دیگر اقدامات نظامی غیر دفاعی و ترویج تجارت جهانی منجر به کاهش مخاطرات جنگی و گشودن فرصتهایی برای آیندهای روشنتر خواهد شد.
چارتیه: فکر میکنم ترکیبی از افزایش آگاهی بخشی، کنشگری، آموزش و ایجاد نهادهای جایگزین میتوانند به تضعیف وضع موجود از روی بدنها؛ و در کیفهای پول و تخیل افراد کمک کنند. من در اصل مخالف سیاستهای انتخاباتی نیستم، اما فکر میکنم سیاستهای انتخاباتی اغلب میتوانند به مثابه یک تله و توهم باشند، مردم را از طریق بازیهای ایالتی اغوا کنند، و با سوءاستفادههای دولتی و پذیرش قالببندی موضوعات و امکانات دولتی مصالحه کنند. هرنوع اقدام سیاسی برای تصرف دستگاههای دولتی -از طریق سیاست انتخاباتی یا اقدام انقلابی- خطر طولانی شدن حاکمیت دولتی و تبدیل مبارزان ضدحکومتی به بوروکراتها و سیاستمداران جدید خواهد بود. (بهویژه زمانی که مردم تقویت نقش دولت را حتی در کوتاه مدت پیشنهاد میکنند، به مثابه ابزاری برای خنثی کردن بدسگالی که دولت قبلا ایجاد کرده است.) واقعیت این است که نهاد دولت بسیار ناکارآمد است. واقعا نمیدانم چه مدت ممکن است طول بکشد: تاریخ بشر مدت طولانی ادامه داشته و نظم موجود طی ششصد سال گذشته یا بیشتر تکوین یافته است. میتواند و باید جایگزین شود، اما یک شبه از بین نمیرود.
چارتیه: صلح زیباست. گسترش همکاریهای اجتماعی زیباست. خلاقیت انسان زیباست. آنارشی شگفتانگیز است زیرا مردم را آزاد میسازد تا از خلاقیت خود استفاده کنند و به همکاریهای گسترده اجتماعی بپردازند. با وجود سوءاستفاده دولتها و نیروهای نظامی و شرکتهای فاسد و باند بازیها، انسانها درحالحاضر ظرفیت مستمری برای ایجاد کالاها و خدمات غیرقابل تصوری دارند که منجر به بهسازی شرایط زندگی میشوند. حتی اگر همه اینها خیلی اشتباه پیش برود هم، خیلی بهتر از وضعیت کنونی خواهد بود. آنارشی امکان بهتر شدن را فراهم میسازد.