ستون اصلی نویسنده

آنچه از ابتدای شروع اپیدمی ویروس کرونا تا به امروز در جهان اتفاق افتاده عبارت است از : بحران در بهداشت و درمان، بحران در اقتصاد و سرانجام بحران در حاکمیت کشورها که اینها همه بر صلح و توسعه اقتصادی در کل جهان تاثیر دارد.

ولی با وجود بحران اقتصادی، تاکنون نشانه هایی از بروز بحران مالی مشاهده نشده و برای مقایسه میزان خسارت به اقتصاد جهانی هنوز به سطح خسارت های رکود بزرگ دهه ی 1930 نرسیده است. امروز در مقایسه با بحران های قبلی در اقتصاد که منتج به بحران مالی شدند سه تفاوت بزرگ وجود دارد:

  • سیستم مدرن و با تجربه بانکهای مرکزی 2- انعطاف پذیری و ابزارهای پولی و مالی متنوع در دست دولت ها و 3- اقتصاد دیجیتال

این سه تفاوت به کشورها کمک کرده اند تا بحران را مدیریت کنند.

در مورد بحران در بهداشت و درمان، آنچه ویروس کرونا پدید آورده بیشترین مرگ در قرن حاضر پس از آنفولانزای اسپانیایی در 1918 با 50 میلیون کشته است. تاکنون نزدیک بیش از 10 میلیون نفر در جهان به ویروس کرونا مبتلا شده اند و نیم میلیون نفر جان خود را از دست داده اند. با اپیدمی ویروس کرونا کاستی ها و مشکلات حوزه ی بهداشت و درمان در همه کشورهای جهان مشخص شد.

بحران اقتصادی، از اپیدمی ویروس کرونا نشات گرفت و این بزرگترین بحران اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم است که موجب شده نرخ بیکاری به حد بی سابقه بالا رود. بحران مالی 2008 اقتصاد جهان را به لرزه انداخت و همه مردم متاثر از آن شدند اما در 2009 اقتصاد جهان تنها یک دهم درصد کاهش یافت، این در حالی است که تحت تاثیر بحران اقتصادی ویروس کرونا، صندوق بین المللی پول کاهش 3 درصدی در اقتصاد جهان را پیش بینی می کند. بانک جهانی پیش بینی می کند اقتصاد جهان در سال جاری 5 درصد کاهش یابد. آنچه حائز اهمیت است در هر دو پیش بینی ذکر شده اگر ویروس کرونا تا خرداد ماه کنترل نشود آن اعداد بزرگتر و کاهش بیشتری در حجم اقتصاد خواهیم داشت. اما در صورت کنترل، سال آینده اقتصاد به سرعت بهبود خواهد یافت و تا 6 درصد رشد خواهد کرد. اوضاع در اروپا، آمریکا و بخش هایی از آسیا روبه بهبود است اما در آمریکای جنوبی، هند و آفریقا رو به وخامت می رود و اگر به سرعت کنترل نشود و یا موج دوم در پاییز و زمستان رخ دهد رشد اقتصادی جهان در 2021 تا 8 درصد کاهش خواهد یافت که این چالشی بزرگ برای اقتصاد، اشتغال و فقر جهانی در پی خواهد داشت و قطعا صلح جهانی را نیز تحت تاثیر می گذارد. با این حال بحران اقتصادی حال حاضر بنا به 3 دلیل ذکر شده تبدیل به بحران مالی نشده است اما 3 دلیل هم وجود دارد که امکان تبدیل بحران اقتصادی به بحران مالی را امکان پذیر می کند:

  • رشد اقتصاد جهان کند شده و تولید ناخالص داخلی درکمترین میزان خود می باشد. وضعیت مشابه اواخر دهه 1920 است. امسال رشد منفی در GDP خواهیم داشت و اگر این روند ادامه یابد ، تراژدی رکود بزرگ 1930 ممکن است تکرار شود.
  • افزایش شدید بیکاری، به دلیل محدودیت های مرتبط با ویروس کرونا نرخ بیکاری در همه ی کشورها افزایش یافته، نرخ بیکاری در آمریکا به 14 درصد رسیده، در اروپا 7 درصد و در چین 6 درصد ، در صورت عدم کنترل ویروس کرونا و یا بروز موج های بعدی این ارقام افزایش خواهند یافت که در صورت افزایش نرخ بیکاری یکی دیگر از پارامترهای رکود اقتصادی محقق خواهد شد.
  • در اواخر دهه ی 1920 جنگ تجاری رخ داد هم اکنون هم در چنین وضعیتی هستیم ، لغو معاهدات تجاری، ایجاد محدودیت در تجارت آزاد، پوپولیسم و یک جانبه گرایی در حال وارد آوردن ضربه های مهلکی به اقتصاد جهان است.

همزمان و نشات گرفته از بحران اقتصادی، بحران اجتماعی نیز در کشورهای مختلف در حال نمایان شدن است، بیکاری و ترس و ناامیدی از آینده مصرف مشروبات الکلی را در 40 میلیون بیکار آمریکایی بالا برده، تظاهرات و ناآرامی اجتماعی در پی تبعیض نژادی پلیس هم ارتباط نزدیکی با ترس و بدبینی به آینده و بیکاری دارد.

اما در چین اوضاع متفاوت است، بنابر گزارش صندوق بین المللی پول، رشد اقتصادی چین در 2020 در حدود یک درصد خواهد بود اما در 2021 به 9 درصد خواهد رسید.

جهان در حال تغییر است و مناقشه ها و تقابل بین دو اقتصاد بزرگ جهان ، چین و امریکا که از دوسال پیش علنی شده بتدریج شدیدتر می شود و ادامه این تقابل نظم جدیدی درجهان بوجود خواهد آورد.