خاویار و فرش دستباف و پسته

به گزارش اقتصادبازار و به نقل از دنیای اقتصاد؛ایران در همه دهه‌هایی که به دلیل درآمد افسانه‌ای صادرات نفت به منابع ارزی قابل اعتنایی دسترسی داشت از صادرات صنعتی دور ماند، اما بازرگانان سنتی ایران با شناختی که از بازارهای پرمشتری برای کالاهای سنتی ایران داشتند توانستند بازارهای مهمی در اروپا و آمریکا برای کالاهایی مثل خاویار، فرش دستباف و پسته ایران تدارک ببینند. سال‌هایی بوده که ارزش صادرات فرش دستباف به یک میلیارد، خاویار به ۵۰۰ میلیون دلار و پسته تا یک میلیارد دلار می‌رسیده است. این یک سرچشمه ثروت بود و تبدیل آن به درآمد بود که به هر دلیل که در این نوشته قصد پرداختن به آنها را نداریم از دست رفته است. اکنون بازارهای جهانی لبریز از فرش‌های دستباف با طرح و رنگ ایرانی است که در کشورهای دیگر بافته و به جهان عرضه می‌شود. صادرات خاویار ایران نیز به دلیل اینکه رقبای تازه‌نفس به میدان آمدند از دست رفته و این در حالی است که ایران می‌توانست با صیانت از کیفیت و فرآوری بهتر بازارهای قدیمی خود را از دست ندهد. برای صادرات پسته ایران نیز به دلیل اینکه صادرات آمریکا تشدید شده و تبلیغات قابل اعتنایی دارد و نیز به دلیل اینکه پسته ایران فاقد بسته‌بندی چشمگیر است و نیز به شکل‌های حتی ناراحت‌کننده صادر می‌شود روندی کاهنده را تجربه می‌کند.
نفت وگاز
ارزشمندترین ثروت خدادادی ایران بدون تردید نفت‌‌خام بود و هنوز نیز هست. ایران یکی از نیرومندترین کشورهای صادرکننده نفت در دهه ۱۳۴۰ به بعد بود. آمارهای در دسترس نشان می‌دهند در آستانه انقلاب اسلامی ظرفیت تولید ایران سالانه به ۵/۶ میلیون بشکه رسیده بود. سال‌های تثبیت انقلاب و جنگ و سپس تحریم سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران در دهه ۱۳۷۰ و تشدید تحریم‌ها در دهه ۱۳۹۰ نفت ایران را از بازار جهانی دور کرده است. نفت ایران در شرایطی قرار دارد که در اوپک از کشور دوم به کشور پنجم از نظر سهم آن در صادرات اوپک آن هم با فاصله‌ای بسیار زیاد نسبت به عربستان قرار دارد. در حال حاضر در اوپک سهم عراق و امارات وکویت از ایران بیشتر است و صادرات نفت ایران در اندازه‌های بسیار پایین اتفاق می‌افتد. ایران اکنون نمی‌داند با وجود تولید روزانه بیش از ۳۰ میلیون بشکه نفت از سوی سه کشور عربستان، روسیه و حتی عراق بتواند سهم خود را از بازارهای جهانی به دست آورد.
آمارهای ارائه‌شده از سوی منابع معتبر جهانی نشان می‌دهد ایران از نظر ذخایر گاز طبیعی شناخته شده دومین کشور دارای ذخایر گاز طبیعی است. با این همه اما ایران سهمش از کل صادرات گاز در جهان بسیار اندک است و شاید حتی راز گازی صفر در اوج مصرف داشته باشد. کشور کوچک قطر و آمریکا و روسیه و الجزایر و برخی کشورهای دیگر با سرمایه‌گذاری‌های کلان روی زنجیره تولید تا صادرات و نیز تبدیل گاز طبیعی به فرآورده‌های نو مثل ال‌ان‌جی و ال‌پی‌جی بازارهای اصلی مصرف را تسخیر کرده‌اند و ایران شاید به سختی بتواند راهی به بازارهای تسخیرشده پیدا کند.
بی‌اعتنایی به بخشندگی طبیعت
سرزمین و کشور ایران جدای از کینه‌ورزی‌هایی که حالا در خاورمیانه زاد و رشد کرده اما از نظر استقرار روی کره خاکی در موقعیت ممتازی قرار دارد. ایران در حاشیه دریای عمان و خلیج‌فارس و خزر هزاران کیلومتر ساحل دارد و از دیرباز دارای بندرهای نیرومند و شناخته شده بوده و هست. بندرعباس، بندر بوشهر، بندر انزلی و بندر خرمشهر و ده‌ها بندر کوچک و بزرگ راه را برای ترانزیت کالاها آسان و اقتصادی کرده، اما متاسفانه استفاده نکردن از این مزیت طبیعی و عقب ماندن از کشورهای کوچک در زمینه ساخت و تجهیز بندرهای با ظرفیت‌های بالا و نوآوری‌های نوین ایران را از این ثروت با محدودیت مواجه کرده است.
کارشناسان و ناظران آگاه باور دارند جزیره قشم در جنوب ایران با وسعتی دو برابر جزیره بحرین و بزرگتر از بندر دوبی می‌توانست میلیاردها دلار درآمد برای ایران به دست آورد و یکی از بندرهای بزرگ منطقه باشد. در کنار و در نزدیکی قشم بندر زیبای کیش قرار دارد که در صورت سرمایه‌گذاری کافی و لازم می‌توانست سالانه میلیون‌ها توریست از همه دنیا را به این جزیره زیبا بکشاند. شوربختانه ایران با سیاست‌های سختگیرانه از نظر جذب توریست و نیز سرمایه‌گذاری ناکافی در نبرد کیش و دوبی به این بندر واقع در امارات باخت. در استان پهناور سیستان و بلوچستان و هزاران کیلومتر ساحل که بندر چابهار یکی از محل‌های شناخته شده آن است ایران گنجی بزرگ داشت که به دلیل عدم توجه کافی و سرمایه‌گذاری ناکافی و سرسختی‌های سیاسی در مسابقه با بندر گوادر پاکستان کم آوردیم. در وضعیتی که ایران می‌توانست با سرمایه‌گذاری در توسعه شرق میلیاردها دلار درآمد ارزی به دست آورد و ده‌ها هزار شغل مفید ایجاد کند اما امروز هنوز در نخستین گام‌ها در مسیر توسعه قرار داریم.
طبیعت ایران بخشنده بود و هست و ایران می‌توانست در شرایط تعامل مناسب با جهان از ترانزیت نفت و گاز کشورهای تازه‌رسته از اسارت شوروی به محل‌های مصرف درآمد و امنیت قابل اعتنا به دست آورد. اما به هر دلیل از این بخشندگی طبیعت استفاده نکرد و ترکیه که دور از این منطقه بود به‌ هاب انرژی منطقه تبدیل شد. اگرچه رهبران حزب کمونیست چین وعده می‌دهند ایران در جاده جدید ابریشم موقعیت مناسبی به دست می‌آورد اما به نظر می‌رسد ایران در متن و بطن این راه قرار نگرفته است.
سرمایه‌گذاری‌های صنعتی نابود شده
این درست است که توسعه صنعت کارخانه‌ای در ایران نسبت به اروپا با تاخیر انجام شد اما ایرانی‌ها در صنعتی شدن از شمار قابل اعتنایی از کشورهای منطقه و آسیایی زودتر دست به کار شده‌اند. در برنامه عمرانی سوم که در سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۶ طراحی و اجرا شد توسعه صنعتی ایران در دستور کار قرار گرفت. بزرگ‌ترین و تازه‌ترین کارخانه‌های بزرگ ماشین‌سازی در ایران از دهه ۱۳۴۰ از سوی دولت تاسیس و راه‌اندازی شد. سرمایه‌گذاری ایران در احداث کارخانه‌های تراکتور، ماشین‌آلات راه‌سازی مثل هپکو، کارخانه‌های مس و آلومینیوم و لوازم خانگی و نیز اتومبیل‌سازی و نساجی و کفش در دهه ۱۳۴۰ با میلیاردها ریال و دلار ارزان سرمایه‌گذاری تاریخی صنعتی برای ایران فراهم کرده بودند. سیاست‌های ناکارآمد صنعتی – تجاری و دور ماندن از دنیای تکنولوژی و نیز محدودیت‌های اقتصادی در دهه تازه سپری شده، سرمایه‌های تاریخی این بنگاه‌های غول پیکر را نابود کرده است و از سه کارخانه بزرگ کفش ملی، کفش وین وکفش بلا اثری نیست و از کارخانه‌های ارج و آزمایش و نیز کارخانه‌های تلویزیون‌سازی و لوازم خانگی اثری باقی نمانده است.
سرمایه اجتماعی و اعتماد ازدست رفته
اکنون دیگر آشکار شده است سرمایه اجتماعی که در کانون آن اعتماد شهروندان به کارآمدی، دلسوزی و تعامل وگفت وگوی انتقادی نهادهای حاکمیتی با شهروندن است از اصلی‌ترین ثروت‌های هر جامعه به حساب می‌آید. شوربختانه در ایران به گواه سیاستمداران هردو جناح سیاسی، اعتماد میان شهروندان و دولت و سایر قوا در حداقل‌ها قرار دارد. واقعیت این است که در همین سال‌های تازه سپری شده و در جریان خواسته دولت از مردم که اگر نیاز ندارند، از گرفتن یارانه خودداری کنند و شهروندان توجه نکردند، معلوم شد اعتماد از دست رفته است. مردم به دولت اعتماد ندارند و هنگامی که رییس بانک مرکزی می‌گوید دلار ارزان خواهد شد کسی توجه نمی‌کند. این روزها و با فرسایش پدیدار شده در بازار سرمایه از میزان اعتماد مردم به دولت باز هم کاسته شده است. در ایران دولت به بخش خصوصی اعتماد ندارد و بخش خصوصی نیز به وعده‌ها و قول‌های دولت اعتماد ندارد و ترکش این بی‌اعتمادی به تن مردم می‌خورد.
ثروت انسانی از دست رفته
تجربه و کارنامه کشورهای پیشرفته صنعتی و بزرگ اقتصادی نشان می‌دهد بیشترین عامل در تولید ثروت و درآمد در این کشورها نیروی انسانی ورزیده و متخصص در رشته‌های فنی و انسانی و علوم پایه بوده و هست. در ایران متاسفانه به دانش و نیروی ورزیده و نخبگان توجه نمی‌شود و مهاجرت ایرانیان نخبه به اروپا و آمریکا یک داستان درس‌آموز و تلخ شده است. در حال حاضر و در دو دهه تازه‌سپری‌شده مهاجرت برای تحصیل و برنگشتن و مهاجرت برای کار و بردن سرمایه از ایران اوج گرفته است و این یعنی ثروتی که از دست می‌رود!

اقتصاد بازار