رییسجمهوری پیشین روز گذشته و حدود دو سال پس از پایان دوران دولتداریاش، از آغاز به کار رسمی یک وبسایت خبر داده و همین هم باعث شده بسیاری از ناظران از تمایل او به بازگشت و حضور مجدد در انتخاباتی دیگر سخن بگویند. با این همه اما بعید است حسن روحانی که حتی پیش از این تجربه گرانسنگ هشتساله در مقام رییسجمهوری ایران، سالیان سال در سیاست استخوان خرد کرده بود، مرتکب چنین رفتاری شود. البته سیاست و سیاستورزی، بازنشستگی ندارد، اما تجربه سیاسی سیاستمداران در گذر زمان و در گستره جهان، میگوید وقتی دوران دولتداری یک رییسجمهوری به پایان رسید، بهتر است طمع بازگشت به قدرت را در خود بکشد.
البته که پرسش از آینده سیاستمداران و مقامهای عالیرتبه مملکتی پس از پایان دوره مسوولیت بهویژه روسایجمهور پیشین، همواره از آن پرسشها و موضوعات جذاب برای نشریات و روزنامههای سیاسی است. سیاست و سیاستورزی حتی اگر شغل و حرفهای شبیه به دیگر مشاغل و حِرَف باشد- که نیست-دستکم با اغلب مشاغل دیگر از این جهت متفاوت است که بازنشستگی ندارد. البته بسیارند سیاستمدارانی که پس از سالها پرداختن به کار و بار سیاست، اعلام بازنشستگی میکنند و چهارگوشه زمین سیاست را میبوسند و پس از آن هم دیگر هرگز در محدوده این زمین پرمخاطره قدم نمیگذارند. البته این نگاه به پایان کار سیاستمداران و بازنشستگی از این سیاست همهجا یکسان نیست و نگاه کنشگران و ناظران سیاست در هر فرهنگ سیاسی به این مساله، ویژگیهایی دارد. روسایجمهور پیشین اما اغلب سرنوشتی مشابه یکدیگر دارند و کم پیش میآید که در یک فرهنگ سیاسی دموکرات و دولت- ملت مدرن و توسعهیافته، روسایجمهور پس از اتمام دوران ریاستجمهوری، باز به عالم سیاست بازگردند. این وضعیت البته مختص جوامع توسعهیافته سیاسی و ممالک و کشورهایی است که نظامی دموکراتیک بر آن حاکم است و تصاحب کرسیهای قدرت، مشخصا از طریق مراجعه به آرای عمومی و از طریق سازوکار انتخابات رقم میخورد، وگرنه در نظامهای غیردموکراتیک و ممالکی که به انواع شیوههای غیردموکراتیک و استبدادی و توسط یک فرد یا جریانی خاص اداره میشوند و رقابت سیاسی و سازوکار انتخاباتی در مناسبات قدرت جایگاهی ندارد، نهتنها روسا و حاکمان بازنشسته نمیشوند، بلکه حتی بعد از مرگشان نیز بیش از تمامی افراد آن جامعه، بر ادامه مسیر قدرت تاثیر میگذارند؛ حکومتهایی که حاکمان یا بهطور موروثی جایگزین یکدیگر میشوند یا با اعمال زور و قدرت نظامی از طریق کودتا، عنان کار را بهدست میگیرند و پس از مرگشان نیز یا حاکم بعدی را راسا انتخاب و اعلام میکنند یا باز در کودتایی دیگر، توسط مستبدی دیگر قبضه میشود.
با این همه اما وقتی از یک جمهوری یا سازوکار سیاسی مبتنیبر انتخابات صحبت میکنیم و رییسجمهور یا احیانا نخستوزیری که برای مدتی محدود و مشخص، برگزیده میشود که حاکمش پس از این دوره مشخص، قدرت را بهشیوه دموکراتیک به حاکم منتخب بعد تحویل میدهد، طبیعتا بازنشستگی سیاسی نیز معنادار است. در چنین حکومتهایی معمولا سیاستمداری که در مهمترین انتخابات ممکن در آن ساختار سیاسی، بالاترین کرسی قدرت را برای مدتی مشخص تصاحب کرده، اساسا دلیل و انگیزهای هم ندارد که پس از تجربه این جایگاه، بار دیگر اقبالش را به رای عموم بسپارد و قاعدتا برای کرسی و جایگاهی نازلتر رقابت کند تا در نهایت، اگر همه چیز آنطور که باید و شاید پیش رفت، باز برای بازه زمانی مشخص، کرسی و جایگاهی را به دست بیاورد که قاعدتا از آنچه پیشتر بهعنوان رییسجمهور در اختیار داشته، ضعیفتر و نازلتر خواهد بود. در نتیجه و به همین دلیل، کمتر حکومت دموکراتی را سراغ داریم که روسایجمهور پس از پایان دوران دولتداری، بهعنوان مثال در انتخابات مجلس شرکت کنند، آن هم در حالی که در برخی نظامهای سیاسی، فردی که به ریاستجمهوری میرسد حتی پس از یک یا دو دوره وقفه نیز نمیتواند وارد رقابت برای ریاستجمهوری شود. هرچند در اغلب نظامهای سیاسی، این مساله منع قانونی ندارد و روسایجمهور پیشین، اگر بخواهند، احتمالا پس از یک یا دو دوره دوری از قدرت میتوانند بار دیگر وارد انتخابات شوند. با این همه اما کمتر چنین اتفاقی میافتد و جالب آنکه هرچه یک نظام سیاسی، توسعهیافتهتر و دموکراتیکتر باشد، این احتمال نیز کم و کمتر میشود. چنانکه در بسیاری از نظامهای توسعهیافته و دموکراتیک، حتی اگر پس از یک دوره دوری از قدرت، منع قانونی مشخصی برای ورود مجدد روسای جمهور پیشین به ریاست انتخاباتجمهوری وجود نداشته باشد اما به حکم عرف سیاسی، این اتفاق نمیافتد.
حال در شرایطی که چند روزی بیشتر تا سالگرد انتخاباتی که حسن روحانی را برای نخستینبار به ریاستجمهوری ایران رساند، نمانده و در حالی که نزدیک به دو سال از پایان دومین دوره ریاستجمهوریاش میگذرد، میتوان گفت که وبسایت حسن روحانی، تقریبا یک دهه پس از آن آغاز به کار کرد که او بهعنوان بالاترین مقام اجرایی مملکت و برای نخستینبار وارد کاخ ریاستجمهوری شد. هرچند هنوز چند روزی از زمستان ۱۴۰۱ نگذشته بود که این وبسایت آغاز به کار کرد. اما آنطور که در همان زمان در نیمروز ۲۷ دیماه نیز اعلام شد، فعالیت وبسایت حسن روحانی بهصورت آزمایشی آغاز شده بود. شامگاه چهارشنبه هفتهای که گذشت اما یادداشتی به قلم حسن روحانی روی خروجی همین وبسایت رفت تا از آغاز به کار رسمی آن خبر دهد.
یادداشتی با عنوان «روایت تکهای از تاریخ وطن» که حسن روحانی در سطور نخستش آورده «مسوولیتهای رسمی را پایانی است ولی خادمی مردم و کنار آنها زیستن و از افکار بلند آنان بهره جستن را پایانی نیست و تا آخرین لحظات عمر ادامه خواهد داشت». او که معتقد است «توسعه ایران سربلند، وظیفه همگان در هر کجا و هر زمان است»، تاکید دارد: «بازنشستگی و باز ایستادن برای یک رییسجمهور پیشین معنا ندارد؛ تعامل با افکار عمومی، پاسخگویی، بیان کامیابیها و ناکامیها و تشریح کارنامه و میراث نمیتواند نقطه پایانی داشته باشد خصوصا برای رییس دولتی که سالها زیر فشار سهمگین مخالفان و زخمیِ استانداردهای دوگانه بوده و البته بیبهره از امتیازات حاکمیت یکدست.»
روحانی که این وبسایت را «پایگاهی» توصیف کرده «برای همان ارتباط و پاسخگویی»، آن را در عین حال وبسایتی خوانده که «تلاش دارد نمادی از یک تعهد بدون توقف به افکار عمومی باشد؛ گرچه دوره مسوولیت رسمی به سر آمده اما تا همیشه این شهروندان هستند که ولینعمتاند و صاحبان حق». او نوشته است: «این وبسایت، دریچه اطلاعرسانی فعالیتها، اعلام مواضع اکنون و مرور گذشته مرتبط با مسوولیتهای بنده است و فراتر از این، میزبان آرا و روایتهای همکارانم در دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز خواهد بود و پایگاهی خواهد شد برای ارائه تجربه و تحلیل مدیران ارشد از راه رفته و مسیر پیش روی ایران. افزون بر این، وفاداری به حقیقت و تعهد به آگاهیبخشی اقتضا میکند که به ادعاهای خلاف واقع و گزارههای گمراهکننده نیز پاسخ داده شود تا قضاوت برای افکار عمومی تسهیل گردد.» او در حالی «بیان میراث آن هشت سال در حوزههای مختلف و بهطور کلی روایت آن هشت سال» را «یکی از اهداف اصلی فعالیت این رسانه» خوانده که معتقد است: «روایت، همان یادآوری است و یادآوری، سوی مقابل فراموشی.» او با تاکید بر اینکه «روایت آن سالها مهم است»، تاکید کرده اهمیت آن به این دلیل است که «نه فقط روایت یک دوره مسوولیت یا روایت دورهای هشت ساله از نهاد دولت، که روایتی از یک مقطع زمانی مهم از ایران ما است؛ تکهای از تاریخ وطن». او نوشته است: «شوربختانه روایتها در سایه هجوم ایرانستیزی بیگانه و جور رقیب خانگی، ناتمام ماندهاند و در این میان شاید گذر زمان، به شنیدن و گفتن، به حقیقتجویی و به انصاف، مجال دوباره دهد و روزی این ناتمامها هم تمام شوند.» روحانی همچنین نوشته است: «عمیقا باور دارم که ما را گریزی از گفتوگوی انتقادی نیست، گریزی از بازخوانی تاریخ رفته، گریزی از بیطرفی مسوولانه، چراکه فرصتها برای ایران، برای توسعه ایران، برای احیای آینده و برای بازسازی رویایی ایرانی، محدود است و کوتاه.»
هرچند او در عین حال تاکید کرده که «نگاه این وبسایت صرفا به گذشته نخواهد بود» و «تجزیه و تحلیل مسائل امروز ایران و پیشبینی فضای فردا، نقد سازنده و دلسوزانه نسبت به حاکمان و ارائه پیشنهادهای مفید برای دستیابی به اهداف بلند ملی و ارائه راهکارها و برنامهها برای رفع مشکلات مردم و پیشرفت و سربلندی کشور» را نیز «از دیگر اهداف فعالیت این وبسایت» خوانده است. حال باید منتظر ماند و دید که آیا روحانی در این دوره تازه از زیست سیاسیاش چه خواهد کرد و چه کارنامهای از خود به جای خواهد گذاشت.