اعداد گاهی حیرتآور میشوند؛ مثل این گروه از رقمهای عجیب: «مجموعه یارانههای آشکار و پنهان دولت ۸۹۰ هزار میلیارد تومان است. این رقم ۲,۲ برابر بودجه کلان کشور است. سرانه دریافت یارانه برای هر فرد ایرانی در سال برابر ۱۰.۹ میلیون تومان است. این رقم ۲۰ برابر یارانه نقدی است که افراد دریافت میکنند.» این اطلاعات در گزارش پژوهشی «تخمین ابعاد کمی یارانههای آشکار و پنهان در نظام یارانهای ایران» که توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین شده، آمده است.
موقعیت اقتصاد ایران پس از تحریمهای جدید و گسترش بحران فساد بسیار پیچیده شده و هر روز هم ابعاد تازهای به خود میگیرد. در گزارشی که اخیرا منتشر شده، واژگان جدیدی هم برای تفسیر موقعیت جدید خلق شده است. «عدم اصابت به هدف» این اصطلاحی است که در تفسیر شرایط پرداخت یارانهها در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. دقیقا در شرایطی که طبقه متوسط تحت فشارهای تورمی قرار دارد، نتایج این تحقیق نشان میدهد: «به نظر میرسد سازوکار توزیع یارانهها که باید منجر به بهبود این شاخصها شود، کارآیی مناسبی ندارد و اصابت آن به اقشار هدف اندک است،
بهطوریکه منابعی که با هزینه فراوان و در بعضی موارد به بهای ایجاد ناپایداری در نهادهای مالی کشور تامین میشوند در نهایت اثر مناسبی بر افزایش رفاه اقشار آسیبپذیر که عموما هدف طرح هستند، ندارند.» این تمام بحران نیست. در بخش دیگری از گزارش آمده است: «پیشبینی میشود تسهیلات تکلیفی و تحت تضمین دولت که توسط شبکه بانکی پرداخت میشود برابر ۷۲ هزار میلیارد تومان باشد.
بهرغم توجه زیادی که برای تخصیص هر ریال بودجه صورت میگیرد، نحوه فعلی توزیع این یارانهها با نظارت و کارآیی اندک همراه است. ابعاد ارقام تخمینزده شده نشان میدهد افزایش کارآیی نحوه توزیع این منابع میتواند معیشت بخش بزرگی از جامعه را بهبود ببخشد.» اما ماجرا از چه قرار است و چه افراد و گروههایی از داراییهای دولتی بهرهمند شدهاند؟
کدام یارانه پنهان؟
اصطلاح «یارانه پنهان» شش ماه است که از تولدش در ادبیات سیاسی ایران میگذرد. رئیس سازمان برنامه و مدتی بعد رئیس مجلس از این اصطلاح برای تفسیر شیوه ولخرجیهای دولت استفاده کردند. گفته میشود ۸۹۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان در اقتصاد ایران وجود دارد ولی این عدد چندان دقیق نیست. مبنای محاسبه این میزان یارانه، نرخ دلار ۸ هزار تومانی اعلامی در سامانه نیماست. درحالی که عدد دقیق براساس محاسبه با دلار ۱۴ و ۱۵ هزارتومانی بهدست میآید.
در این شرایط رقم دقیقتر یارانههای پنهان به دو برابر افزایش مییابد. یعنی در اقتصاد ایران نزدیک به یک هزار و ۸۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت میشود. این درحالی است که برخلاف تصور عمومی، یارانهها به جیب فقرا نمیرود و یکسره از صندوقهای ثروتمندان سربرمیآورد. در این پژوهش آمده است: «بررسی انجام شده نشان میدهد ضریب اصابت پرداخت یارانه در دو نوع یارانه غیرمستقیم و مستقیم به دهکهای نیازمند تفاوت قابل ملاحظهای دارند بهطوریکه ضریب اصابت یارانه مستقیم (که توسط شاخص پرداختی دو نهاد حمایتی کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی برآورد شده) به دهک اول برابر ۴۰ درصد از مجموع کل پرداختی این دو نهاد و به دهک دهم برابر ۲ درصد است. بنابراین پیشنهاد میشود شیوه پرداخت یارانه در یک فرآیند تدریجی به پرداخت مستقیم تبدیل شود تا بهرهمندی اقشار هدف این پرداخت افزایش یابد.»
نظام اقتصادی ایران با شعارهایی مانند توزیع عادلانه و حمایت از مستضعفان سامان یافته است درحالی که دهک اول برابر ۴ درصد از مجموع یارانهای پنهان را دریافت میکند و دهک دهم به میزان ۲۳ درصد از این امتیاز ویژه دولتی بهرهمند میشود. اطلاعات تکمیلی که در پژوهشی به قلم دکتر علیرضاعبداللهزاده آمده، نشان میدهد ۶۰ درصد نیازمندان دهک اول تحت پوشش مستمر نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد نیستند.
درحالی که طی ۴۰ سال گذشته بیشترین تمرکز حاکمیت برای حمایت از جمعیت فقرای کشور در این نهاد متمرکز شده است. از سوی دیگر ۲۲ درصد از مجموع مستمریبگیران فعلی در ۶ دهک بالایی درآمدی قرار دارند. همزمان اطلاعات تکمیلی نشان میدهد که ۱۰ درصد جمعیت ایران تحت پوشش بیمه نیستند و ۳۱ درصد از این جمعیت هم در دهک پایین درآمدی قرار دارند.
این بررسیها تایید میکند انواع یارانههای آشکار و پنهان اقتصاد ایران برخلاف تصورات عمومی به سمت گروههای نیازمند نمیرود. پژوهش انجام شده در سازمان برنامه پرده از اتفاقی دیگر هم برمیدارد: «برآورد انجام شده نشان میدهد بدون اصلاحات در حاملهای انرژی، امکان پرداخت یارانه از منابع پایدار دولت تنها ۵۵ هزار میلیارد تومان است، درصورتیکه دولت در لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ متعهد به پرداخت ۲۴۰ هزار میلیارد تومان یارانه آشکار بودجهای و فرابودجهای شده است.» به این ترتیب در دوره زمانی که درآمدهای ارزی دولت به کمترین میزان ممکن رسیده، جیب قوه مجریه برای پرداخت یارانه هم خالی شده و همزمان همان یارانه موجود هم بین اقشار ثروتمند کشور در حال توزیع است.
دو نمونه از رقمهای شگفتآور دریافتکنندگان یارانه نشان میدهد که نظام پرداخت مالی دولت چه مسیر عجیب را دنبال میکند: «خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران سالیانه ۱۰۰ میلیارد تومان، صداوسیما سالیانه ۱۸۴۰ میلیارد تومان». هر دو این سازمانها امکان تامین منابع مالی دیگری را نیز در اختیار دارند ولی از محل بودجه عمومی کشور ارتزاق میکنند.
همزمان ۶ شرکت و سازمان دولتی دیگر هم به میزان سالیانه ۵۹۲ میلیارد تومان یارانه به غیر از بودجه مصوب دریافت میکنند. در این لیست مرکز خدمات حوزه علمیه سالیانه ۳۴۶ میلیارد تومان و بازهم همین مرکز برای پرداخت مستمری به طلاب سالیانه ۶۹۶ میلیارد تومان یارانه دریافت میکند. این عدد متفاوت از بودجه عمومی است که به حوزه علمیه اختصاص مییابد.
سوخت جت یارانه میگیرد؟
آمارهای رسمی نشان میدهد پس از افزایش قیمت دلار، میزان استفاده از حملونقل هوایی در کشور با ریزش ۳۰ درصدی همراه بوده است. براین اساس دو گروه همچنان از هواپیما برای جابهجایی استفاده میکنند. گروه اول کارمندان دولتی و شرکتهای شبهدولتی و خصوصی هستند که برای ماموریتهایشان سراغ هواپیما میروند و گروه دوم را افراد برخوردار کشور تشکیل میدهند که از هواپیما برای مسافرتهای تفریحی و کاری استفاده میکنند.
هر دو این گروهها نیازی به دریافت یارانه دولتی ندارند ولی بررسیهای صورت گرفته براساس گزارش «تخمین ابعاد کمی یارانههای آشکار و پنهان در نظام یارانهای ایران» نشان میدهد دولت امسال ۸ هزار و ۶۶۱ میلیارد تومان برای سوخت هواپیما و جت یارانه پرداخت میکند. این بخش از یارانهها بهطور مستقیم به طبقات برخوردار میرسد. اما توزیع ناعادلانه به همین اعداد منحصر نمیماند. این اطلاعات تایید میکند سهم خانوارهای دهک دهم در دریافت یارانه پنهان بیش از ۷ برابر دهک اول است.
هر خانواده ثروتمند دهک دهم سالیانه ۲۱ میلیون تومان یارانه پنهان دریافت میکند. درحالی که به خانوارهای فقیر دهک اول تنها ۳ میلیون تومان یارانه داده میشود. پیچیدهترین سرفصل دریافت یارانه پنهان به حوزه دارو مربوط است. طی سالهای گذشته سیاست تمام دولتها حمایت بهداشتی از اقشار کمتر برخوردار کشور بوده است ولی بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که خانوارهای دهک اول سالیانه ۲۵۶ میلیارد تومان یارانه دارو دریافت میکنند.
درحالی که خانوارهای دهک دهم نزدیک به ۴ هزار میلیارد تومان یارانه دارو میگیرند. خانوارهای فقیر توان مالی حداقلی برای رجوع به پزشک را دراختیار ندارند و این درحالی است که خانوارهای ثروتمند برای انواع بیماریها به پزشک مراجعه میکنند. حتی خانوارهای ثروتمند به دلیل ابتلای بیشتر به بیمارهایی مانند قند خون، میزان یارانه انسولین بیشتری در قیاس با خانوارهای فقیر دریافت میکنند. بیعدالتی توزیعی تنها به حوزه دارو منحصر نمیشود؛ بهطوریکه خانوارهای ثروتمند به میزان ۲۳ برابر بیشتر از خانوارهای فقیر از یارانه بنزین، برق و گاز استفاده میکنند.
دولت یارانهها
۲ درصد از ساکنان دهک دهم همچنان از کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم یارانه میگیرند. این عدد بهطور دقیقی نشان میدهد که نظام توزیع منابع ملی در اقتصاد ایران از انحراف به ابتذال کشیده شده است. تحقیقات جدید نشان میدهد ضریب اصابت یارانه پنهان برای دهک اول یعنی فقیرترین شهروندان ایرانی تنها ۴ درصد و برای دهم دهم یعنی ثروتمندترینها ۲۳ درصد است. اقتصاد ایران شعارهای قدیمی را تغییر داده و در حال حاضر موقعیت اینگونه است: به نام فقرا، به کام ثروتمندان.
جمع یارانههای آشکار به ۲۴۰ هزار میلیارد تومان میرسد. جمع تسهیلات تکلیفی و تحت تضمین دولت ازشبکه بانکی در سال بالغ بر ۷۲ هزار میلیارد تومان برآورد میشود. به علاوه، مجموع یارانههای پنهان بالغ بر ۶۴۹ هزار میلیارد تومان تخمین زده شده است. در مجموع ۸۹۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان، بودجهای و فرابودجهای احصا شده که بیش از دو برابر بودجه دولت در سال ۱۳۹۸ است.
بهراد مهرجو،دبیر گروه اقتصاد سازندگی