نقش معاون اول چنان تاثیرگذار بود که مخالفان دولت به خوبی متوجه شده بودند که با زدن و از کارانداختن مهم‌ترین عنصر دولت می‌توانند دولت را زمینگیر کنند. با معرفی کابینه دوم و جابه‌جایی برخی مهره‌ها در دولت تدبیروامید، اسحاق جهانگیری زیر فشار بیشتر قرار گرفت. هر چند در این میان برخی نزدیکان آقای روحانی که در کابینه صاحب نفوذ بودند و توانایی ایستادن در برابر حامیان سیاسی خود را هم داشتند، دانسته یا ندانسته موجب فشار بیشتر بر معاون اول شدند اما جالب این است که جهانگیری در این بین میدان را خالی نمی‌کرد و گاهی حتی انجام کارهایی را قبول می‌کرد که شاید در شرایط عادی کسی در چنین جایگاهی آن را نمی‌پذیرفت. برای مثال در حالی که رئیس کل بانک مرکزی یا یکی از وزرای اقتصادی دولت می‌بایست تصمیم اتخاذ شده درباره دلار 4200 تومانی را به عهده بگیرد، در بزنگاه غیر از جهانگیری کسی در میانه نماند و در حالی که اگر جهانگیری اعلام آن تصمیم را به عهده نمی‌‌گرفت، هیچ‌کس او را شماتت نمی‌کرد، کاری را انجام داد که بیش از آنکه در درستی یا نادرستی این تصمیم بشود چون و چرا کرد نشان دهنده آن است که جهانگیری بی‌هیچ منتی خود را فدای دولت برآمده از رای اصلاح‌طلبانه مردم می‌کند. در ماجرای سیل اخیر هم این جهانگیری بود که در غیبت موثر بخش‌های مرتبط با رسیدگی به مسائل استانداران، وارد کار شد و تصمیمی جدی برای تغییر در مدیریت استان گلستان گرفت. چنین بود که بخش‌هایی از دولت به‌جای اینکه متوجه اهمیت از خود گذشتگی اصلاح‌طلبانه جهانگیری باشند، هر چه بیشتر در کار کمرنگ کردن نقش او موثر افتادند.

بوی تیز بنزین

از کنار هم گذاشتن خبرهای رسمی و غیر رسمی که از کابینه می‌رسید، در کنار توئیت‌های منتشر شده، می‌شد فهمید که ظاهرا تنشی در کابینه بین آقای روحانی و جهانگیری اتفاق می‌افتد و اگر چه پادرمیانی علی لاریجانی ماجرا را در آن مجلس ختم بخیر می‌کند. «انتخاب» نوشت؛ «اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور پس از اظهارات تند و تیز روحانی خطاب به وی در جلسه‌ای در روز شنبه، از دولت قهر کرده و از آن روز در محل كار خود حاضر نشده است. گویا در پی بروز مباحثه‌ای در جلسه‌ای در روز شنبه، روحانی خطاب به جهانگیری می‌گوید که شما و اصلاح‌طلبان به دنبال سرنگونی دولت هستید. جهانگیری، اما در واکنش به این سخنان روحانی، تصمیم به ترک جلسه را می‌گیرد، اما لاریجانی از او می‌خواهد جلسه را ترک نکند. جهانگيري پس از پايان جلسه، راهی منزل شده و در محل كار خود حاضر نمی‌شود». اهمیت روشن شدن ابعاد ماجرا موجب شد سخنگوی دولت در گفت‌وگوی زنده با شبکه خبر، شرکت کند و در پاسخ به اینکه ماجرای قهر جهانگیری از دولت، صحت دارد یا خیر، بگوید: بین اختلاف نظر و قهر، تفاوت وجود دارد. طرح موضوع قهر در شأن آقای جهانگیری نیست و صحت ندارد. علی ربیعی درست گفته اما کامل نگفته است. او باید در ادامه می‌گفت که اسحاق جهانگیری چه باری را در کابینه تحمل می‌کند و می‌گفت که نقش او در دولت چنان است که نمی‌توان به آسانی از چنین مدیری گذشت. تحویل کلام به اینکه قهر در شأن کسی هست یا نیست نافی اصل موضوع نیست که دنبال کردن کار برای جهانگیری و ادامه دادن و به سرمنزل مقصود رساندن دولتی که از تنگناهای دولت دهم سر برآورده و 24 میلیون رای را در حمایت دارد، برای جهانگیری یعنی قرار گرفتن در معذوریت اخلاقی و حرفه‌ای ادامه کار وگرنه زبان به کلام درشت بازکردن و سخنانی در قدح آوردن که شما (اصلاح‌طلبان) در پی سقوط دولت هستید به معنی فراموشی همه اتفاق‌های دوسال قبل و در کوران مناظره‌های انتخاباتی است که جهانگیری توانست ضربه رقبا به روحانی را دفع کند و صدای رسایی برای ترغیب بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان باشد. هر چند روزنامه آرمان به این مهم پرداخته بود و در گزارش«جهانگیری برود می‌ماند» نشان داده بود که کسانی در کابینه دنبال کنار گذاشتن جهانگیری هستند و اگر نمی‌توانند راسا او را از کابینه دور کنند، برآنند که او را به استعفا و کناره‌گیری بکشانند.

 

علی ربیعی سخن دیگری نگفت اما بزرگان و برخی وزرا مانند محمدجواد ظریف و... به دیدن جهانگیری رفتند و او به کابینه بازگشت و در اولین جلسه بعد از این ماجرا از آقای جهانگیری دلجویی شده و گفته می‌شود که شخص آقای روحانی از معاون اول خود دلجویی کرده است. معنای رفت و برگشت کوتاه این است که جهانگیری از تلاش‌هایی که برای کمرنگ کردن نقش او صورت می‌گیرد باخبر است و هرچند کارش را ادامه خواهد داد، اما نافی فشارهای وارده به او نیست. لایه‌هایی در دولت مانند مخالفان دولت تردید نکنند که جهانگیری قبل از این امتحانش را پس داده و اگر به کابینه بازمی‌گردد به این دلیل است که او بینش صریحی از مشکلات این روزهای کشور دارد و می‌داند که کنار رفتن او چه هزینه‌ای برای دولت خواهد داشت. در روزهای ابتدایی آغاز به کار کابینه دوم روحانی زمزمه‌هایی وجود داشت که کار جهانگیری ادامه نخواهد داشت و چه بسا خود جهانگیری هم با ادامه کار موافق نبود اما پس از جلساتی با مسئولان و مقامات بلندپایه ادامه داد و شخصیت آزموده و سردوگرم چشیده جهانگیری مانع از آن شد که از کناره‌گیری و استعفا سخن به میان آورد.

گرمای لبخند

دولتی‌ها باید بیش و پیش از دیگران این را بدانند که وارد کردن مسائل حاشیه بر متن خدمتگزاری نتیجه‌ای جز خوشحالی مخالفان دولت نخواهد داشت. ضمن اینکه باید بدانند که از دست دادن چهره‌ای مانند جهانگیری برای دولت تا چه اندازه سخت و پرهزینه خواهد بود. شاید درک همین واقعیت است که خبرهای منتشر شده نشان از بازگشت لبخند به کابینه دارد و تصاویر منتشر شده نشان از رفع ناراحتی‌ها دارد. اینها همه به کنار؛ نکته‌ای که دولتی‌ها باید به خاطر داشته باشند این است که هیچ‌کس با نوشتن کتابی قطور حتی، نمی‌تواند واقعیت‌های تاریخی شده را تغییر دهد. می‌شود واقعیت‌ها را تاحدی مخدوش کرد اما نمی‌توان آنها را دیگرگون کرد. اگر آقای آشنا توئیت می‌کند که «جلسات عالی کشور نه جای بله‌قربان‌گویی است، نه جای خطاب و عتاب و نه جای قهر و ناسازگاری. بزرگان کشور در این جلسات، دیدگاه‌های سازمانی مختلف و گاه متعارض را با صراحت تمام مطرح و تبادل نظر را تا رسیدن به بهترین تصمیم برای بهبود زندگی مردم دنبال می‌کنند»، می‌تواند چنین برداشت شود که آقای آشنا با کنار هم گذاشتن چند واژه در کار کاستن از انرژی رها شده به‌خاطر این رفت و برگشت است. آقای آشنا باید تلاش کند که واژه‌هایی که به‌کار می‌برد در کار وارونه جلوه دادن ماجرا نباشد. از کنار هم گذاشتن توئیت آشنا و تایید و تکذیب‌های صورت گرفته در باب این ماجرا به آسانی می‌شود دید که اسحاق جهانگیری با چه فشارهایی در دولت روبه‌روست.

آری؛ به اتفاق جهان می‌توان گرفت

اسحاق جهانگیری نیازی به بازگویی چرایی برگشت به کابینه را ندارد. او قبلا نشان داده که برای اینکه کشور، نظام سیاسی و جریان اصلاحات ضربه نخورد، همچنان در دولت باقی خواهد ماند و به کارش خواهد پرداخت اما این به معنی از یاد بردن اتفاق‌های این چند ساله نیست. امید این است که همه اعضای دولت بدانند در این شرایط دشوار باید با حمایت از هم دولت را قوی‌تر از قبل کنند و مباد که خود دولت در کار کاستن از انرژی و توانش باشد.