نگاهي گذرا به طرح‌هاي آبي سيستان‌وبلوچستان نشان مي‌دهد كه به ظاهر از آينده‌نگري در اين طرح‌ها خبري نيست. همه گزاره‌هاي توسعه اين استان به چاه نيمه‌ها ختم مي‌شود كه آب ذخيره‌شده در آن، وابستگي كامل به شرايط اقليمي و رفتارهاي كشور همسايه يعني افغانستان دارد. آب ذخيره‌شده در چاه نيمه‌ها از سيلاب‌هايي با منشأ افغانستان تأمين مي‌شود و سدسازي‌هاي گسترده كشور افغانستان و توسعه اراضي كشاورزي در اين كشور، اين پيام را به برنامه‌ريزان ايراني منتقل مي‌كند كه ممكن است هيچ آبي به پايين‌دست اين رودخانه مشترك نرسد. مردم سيستان در حالي كه بارها به چشم خود ديده‌اند كه همان ٨٢٠ ميليون مترمكعب آبي كه بر اساس معاهدات بين‌المللي به سمت ايران سرازير مي‌شود، توسط كشاورزان افغاني براي توسعه كشت خشخاش از رودخانه پمپاژ مي‌شود و حق ايران در اين كشور ناديده گرفته مي‌شود، اما باز هم به لطف خدا و بازگشت سال‌هاي تر خوش‌بين هستند. قاعدتا بايد مسئولان به گونه‌اي ديگر به مسائل نگاه كنند و برنامه‌هاي پايدارتري براي حفظ معيشت مردم اين منطقه داشته باشند اما با مرور طرح‌هاي آبي سيستان، نشانه‌هاي بي‌تدبيري را به وضوح مي‌توان ديد. اگرچه سرمايه‌گذاري عظيمي روي پروژه‌هاي متعدد در سيستان توسط دولت انجام شده و منظر نيمه شمالي استان سيستان‌وبلوچستان را به كارگاه عمراني بزرگ تغيير داده است، اما بخشي از اين پروژه‌هاي آبي نيمه‌كاره رها شده و بخش ديگري با گذشت زمان به دليل اطلاع از ناكارايي آن تخريب شده است. سد كهك از جمله سدهايي است كه به دليل جانمايي غلط برچيده شد و نيم‌لوله‌ها با وجود پيشرفت فيزيكي ٩٠درصدي، هيچ‌گاه به بهره‌برداري نرسيد. بنابراين اگرچه تاكنون بارها پول نفت صرف تأمين امنيت آبي سيستان شده است، اما طرح‌ريزي غلط، اين بودجه را به جيب شركت‌هاي بزرگ مشاوره‌اي و پيمانكاري سرازير كرده و از اين توزيع پول، نفع بسيار اندكي عايد مردم سيستان شده است. آسمان خسيس شده و امسال فقط چند قطره باران بر سر مردم سيستان باريده است. ناصر پيشه‌گري يكي از ساكنان رُنگ دومكه به خاطر مي‌آورد كه روزگاري در زميني كه امروز ما با ظاهري لم‌يزرع آن را مي‌بينيم، مردم با توتن از داخل هامون عبور مي‌كردند و به شهرهاي قلب سيستان مي‌رفتند. آنها همين دو دهه پيش روي رسوبات تالاب هامون كه زمين‌‎هاي تختي را در بستر تالاب ايجاد مي‌كرد، زندگي خود را بنا مي‌كردند. مدرسه مي‌ساختند. در يك خشكي كوچك در قلب هامون خانواده‌ها ساكن مي‌شدند و تا چشم كار مي‌كرد، در اطراف خود نيزارهايي مي‌ديدند كه با توتن، قايق سنتي مردم سيستان كه با ني‌هاي تالاب ساخته مي‌شد، از برگ‌هاي ني براي دام‌هاي خود علوفه جمع مي‌كردند اما امروز سله‌هاي كف تالاب زير پاي عابران مي‌شكند و زمين را مستعد ايجاد گرد و غبار مي‌كند. اين روزها مردم رنگ دومكه با كمك بيل مكانيكي بستر تالاب را مي‌شكافند تا از اندك آب ذخيره‌شده زير پوست تالاب هم بهره ببرند. از آب شرب بهداشتي در اين روستا و تمام روستاهاي اطراف خبري نيست و مردم در بي‌آبي بي‌سابقه‌اي به سر مي‌برند.
رويكردهاي غيرواقعي در سيستان
سيستان امروز سرزميني خشك است. نه از آب در تالاب خبري هست و نه از سيل و بارش‌هاي سيل‌آسا. ورودي چاه نيمه‌ها در سال آبي جاري تقريبا صفر بوده و مردم منطقه مي‌دانند كه شرايط امسال بحراني است. اما در برنامه‌ريزي‌هاي توسعه گويا كمتر به اين نكته توجه شده است. بيشتر برنامه‌ها با تكيه بر آب چاه‌‎ نيمه‌هايي نوشته مي‌شود كه وابسته به آن سوي مرزهاست. از روزي كه تكنولوژي سدسازي به جامعه بشري معرفي شد، حق پايين‌دستي‌ها هم در پشت اين كاسه‌هاي بتني محبوس شد. در دنياي امروز مردم پايين‌دست چشم به آسمان نمي‌دوزند بلكه اين ديپلماسي و تصميمات سياسي است كه سرنوشت آ‌نها را در رودخانه‌هاي مرزي تعيين مي‌كند. اگر رايزني‌ها خوب باشد، مردم به حق خود مي‌رسند در غير اين صورت، سدهاي بتوني و تبخير، حقابه آنها را مي‌‎بلعد. در سيستان اين نگراني وجود دارد كه سدسازي‌‎هاي گسترده افغانستان روي هيرمند، حتي سيلاب‌هاي مهيب منطقه را هم كنترل كند و هيچ آبي به چاه نيمه‌ها نرسد. اما مسئولان و برنامه‌ريزان، گويي به اندازه مردم هم به شرايط آبي منطقه تسلط ندارند. مسئولان علاوه بر خط انتقال قبلي آب چاه نيمه‌ها به زاهدان، خط انتقال دومي را به طول ١٩٢,٦ کیلومتر با چهار ایستگاه پمپاژ طراحي كرده‌اند كه تا افق ١٤٠٤ آب شرب مردم مركز استان را تأمين كند. در خط انتقال شماره يك حدود ٧٠ هزار مترمكعب آب به زاهدان منتقل مي‌شود و با اجراي طرح جديد، تأمين نياز آبي مركز استان به‌شدت به چاه نيمه‌ها گره مي‌خورد.
طرح ديگري كه در اين استان با پيشرفت فيزيكي ٩٠ درصد اجرا شده و بدون استفاده، فقط انبوهي از سيمان را در دشت سيستان به جا گذاشته است، طرح نيم‌لوله‌هاست. در دولت سازندگي، تصميم گرفته مي‌شود كه سازمان عمران سيستان به عنوان زيرمجموعه سازمان مديريت و برنامه‌ريزي شكل بگيرد. در مجمع اين سازمان هشت وزير حضور داشتند اما بعدها اين مجموعه كه قرار بود نگاهي كل‌نگر به توسعه سيستان داشته باشد، به سازمان توسعه منابع آب و خاك سيستان ذيل وزارت نيرو تقليل مي‌يابد و نتيجه آن طراحي طرحي به نام طرح نيم‌لوله‌ها مي‌‎شود. هدف از اجراي اين طرح كه در آن سال‌ها با اعتباري بيش از ٢٠ ميليارد تومان اجرا شد و مردم منطقه مي‌گويند كه پيشرفت ٩٠درصدي داشته است، انتقال آب با لوله‌هاي نيمه‌بتني به زمين كشاورزان بود اما اين طرح معلوم نيست به چه دليلي با اين ميزان پيشرفت فيزيكي، رها شد و طرح انتقال آب با لوله به مزارع سيستان در دستور كار دولت قرار گرفت. در ارتباط با طرح‌هاي سازمان توسعه منابع آب و خاك سيستان روي سايت اين مجموعه اطلاعاتي در دسترس نيست و فقط در صفحه اصلي پورتال اين سازمان درج شده كه اين مجموعه پروژه جديدي در دست اجرا ندارد. طرح انتقال آب لوله به مزارع سيستان هم كه به طرح ٤٦هزارهكتاري مرسوم است، توسط مؤسسه جهاد نصر تحت نظارت وزارت جهاد كشاورزي اجرا مي‌شود؛ طرحي كه به اعتقاد اعضاي هيئت علمي دانشگاه زابل، طرحي خام و نپخته است.
طرحي كه الگوي كشت ندارد
موسي بهلولي، رئيس دانشگاه زابل درباره دلايل نپخته‌بودن طرح ٤٦‌هزار‌هكتاري بيان مي‌كند: قبل از اجراي طرح بايد درباره وضعيت كشت آن تصميم‌گيري مي‌شد اما مسئولان، در ابتداي دولت يازدهم تصميم گرفتند آب را با لوله به مزارع سيستان منتقل كنند و گفتند در جريان اجراي پروژه، الگوي كشت را هم طراحي خواهيم كرد.او همچنين ظرفيت آب چاه نيمه‌ها را يك ميليارد و ٧٠٠ ميليون مترمكعب اعلام كرد و افزود: اگر ورودي چاه نيمه‌ها صفر باشد، سه تا چهار سال دوام مي‌آوريم. نكته تأمل‌برانگیز در گفته‌هاي رئيس دانشگاه زابل اين بود كه ‌گفت: بر اساس مطالعات اين دانشگاه، حجم تبخير آب در چاه نيمه‌ها بيش از دو برابر ظرفيت سد كرج خواهد بود. او همچنين نيم‌نگاهي هم به شايعات رايج در منطقه داشت و عنوان كرد: روي رودخانه هيرمند افغانستان سه سد كجكي، لشكرگاه و كمال‌خان را طراحي كرده است. سد كمال‌خان در قراردادي با تركيه به سرعت در حال كامل‌شدن است. اين سد آب هيرمند را براي كشت خشخاش منحرف مي‌كند. اما نگراني‌هايي هم وجود دارد كه آب هيرمند توسط دولت افغانستان منحرف شده و از طريق كانال لشكرگاه كه در دست ساخت است و در نقشه‌هاي گوگل مي‌توان آن را مشاهده كرد، آب مستقيما وارد هامون پوزك شود تا فشارهاي بين‌المللي در زمينه تأمين حقابه تالاب هامون از روي دولت اين كشور برداشته شود. همچنين گروهي هم مي‌گويند كه دولت افغانستان قصد دارد مسير رودخانه هيرمند را به نحوي منحرف كند كه آب مستقيما وارد گود زره پاكستان شود و به سمت ايران نيايد. با توجه به احتمالات مطرح‌شده در افكار عمومي، امنيت آبي منطقه زير سؤال است. ساكنان سيستان بارها به چشم خود ديده‌اند كه كشاورزان افغاني به لطف توربين‌هاي خورشيدي آمريكايي كه روزانه ١٠ اينچ آب مي‌كشد، حقابه ٨٢٠ ميليون متر مكعبي را كه براساس معاهده بين ايران و افغانستان، دولت اين كشور ملزم به رهاسازي است، به راحتي قبل از ورود به مرزهاي ايران براي توسعه زمين‌هاي خشخاش برداشت مي‌كنند و به دليل نبود دولت مركزي قدرتمند و شايد هم بي‌تفاوتي حكومت افغانستان، بخشي از اين آب، هيچ گاه به مرزهاي ايران نمي‌رسد. با اين وجود، طرح ٤٦‌هزار‌هكتاري توسط جهاد نصر با دريافت اعتباري بالغ بر ٨٥٠ ميليون دلار از محل اعتبارات صندوق توسعه ملي كليد خورده است؛ طرحي كه بيش از پيش معيشت مردم ايران را به آب آن سوي مرزها گره مي‌زند، در‌حالي‌كه منافع ايران، استراتژي‌هاي ديگري را طلب مي‌كند.
نبود معيار مناسب براي تخصيص آب
بر اساس اطلاعات موجود، هر سال قرار است ٤٠٠ هزار متر مكعب از آب چاه نيمه چهار، صرف توسعه كشاورزي در سيستان شود. مسئولان وزارت جهاد كشاورزي اعلام كرده‌اند كه در اين طرح، به تمام زمين‌هاي سيستان آب نخواهند داد. به هر خانوار براي زير كشت بردن يك هكتار زمين حقابه تعلق مي‌گيرد تا كشاورزان بر اساس الگوي كشت اقدام به توليد محصول كنند. درآمد آنها تا حدود شش الي هفت برابر هم افزايش خواهد يافت. در حالي اين سخنان از سوي مسئولان جهاد كشاورزي مطرح مي‌‎شود كه كشاورزان منطقه صحت اين ادعاها را رد مي‌كنند. اكبر كيخا از ساكنان سيستان كه ٤٠٠ هكتار زمين دارد، درباره نحوه تخصيص آب به كشاورزان گفت: بر اساس اسناد موجود از سال ٤٢، كشاورزاني كه حقابه دارند، در قالب طرح ٤٦‌هزار‌هكتاري، به تناسب وسعت زمين‌هايشان آب دريافت مي‌كنند. به اين ترتيب به بعضي از كشاورزاني كه بعد از اين سال پروانه دريافت كرده‌اند، آبي نمي‌رسد و به برخي ديگر، بر اساس سهيمه آبي كه از قبل داشته‌اند، سهميه‌اي ارائه مي‌شود كه فقط مي‌توانند نيم هكتار از زمين‌هاي خود را زير كشت ببرند. قانون توزيع عادلانه آب در سال ٦١ به تصويب رسيده است و كساني كه تا قبل از اين سال بهره‌برداري از منابع آبي را توسعه داده بودند، مي‌توانستند به وزارت نيرو مراجعه كرده و با نظر كارشناسي، پروانه بهره‌برداري دريافت كنند اما معلوم نيست چرا در طرح ٤٦‌هزار‌هكتاري، تخصيص پروانه‌هاي زمان اجراي قانون اصلاحات ارضي، ملاك عمل قرار گرفته است.
تخريب سدي كه به اشتباه جانمايي شد!
طرح ٤٦‌هزار‌هكتاري وزارت جهاد كشاورزي تنها طرح ناپخته سيستان نيست. به گفته اكبر كيخا، طرح‌هاي بيشمار ديگري هم در اين منطقه اجرا شده كه مبناي كارشناسي نداشته است. از جمله سد كهك كه اجازه ورود آب به ايران را نمي‌داد. به گفته كيخا روي رودخانه سيستان دو سد انحرافي كهك و زهك ساخته شده است. سيلاب‌هاي افغانستان كه همواره مملو از گل و لاي است، در پشت سد كهك رسوب مي‌كردند و اجازه ورود آب به ايران نمي‌داد. مكاتبات زيادي با وزارت نيرو انجام شد كه اين سد تخريب شود. اما به جاي تخريب سد، در يكي از سال‌ها كه خيلي سيل آمد، كف رودخانه را بتون كردند و سد كافردم ايجاد شد. به خاطر مضراتي كه سد كهك براي منافع ايران داشت، در دوره وزارت پرويز فتاح، با رايزني‌هاي زياد اين سد تخريب شد.
كيخا ادامه داد: سد زهك هم براي منافع ايران خوب نيست. اين سد كه درون خاك سيستان احداث شده آب را به سمت رود مشترك باز مي‌گرداند. هدف از احداث اين سد به روي رودخانه سيستان، انحراف آب به سمت رود شهر و رود طاهري است.
يكي از استانداران براي جلوگيري از بازگشت آب به داخل رودخانه مشترك بالاي اين سد ورق جوش داد كه اين كار هم بي‌فايده بود. درحالي‌كه بايد با استفاده از پمپ، آب‌هاي جاري در رودخانه سيستان و آبي را كه پشت سد زهك ذخيره شده به سمت رود شهر و رود طاهري هدايت كنيم. به گفته اين سيستاني، طرح چاه نيمه چهار هم بدون فضايي براي خروجي آب طراحي شده است. رايزني‌هاي زيادي براي طراحي كانال خروجي آب براي چاه نيمه چهار انجام مي‌شود كه حاصل آن احداث يك كانال از گودترين نقطه چاه نيمه چهار براي پشت سد سيستان بود؛ اما متأسفانه فقط بخشي از آب چاه نيمه چهار به‌صورت ثقلي در موارد نياز، از اين سازه به سمت سد سيستان هدايت مي‌شود و براي استفاده از حدود نيم ديگري از آب چاه نيمه چهار، بايد يك دستگاه پمپاژ روي آن نصب شود.
توسعه كشاورزي راه نجات سيستان نيست
آبي كه از آن سوي مرزها مي‌آيد، نقطه قابل اتكايي براي برنامه‌ريزي‌های بلند‌مدت نيست. طبيعت سخت سيستان، وجود بادهاي ١٢٠ روزه و ريزگردها، راندمان كشاورزي در سيستان را به‌شدت كاهش مي‌دهد؛ اما گويا برنامه‌ريزان قصد دارند با تكيه بر توسعه كشاورزي منبع درآمدي براي مردم سيستان ايجاد كنند، آن‌هم كشاورزي‌اي كه منبع آبش پايداري لازم را ندارد. عقل سليم حكم مي‌كند كه براي خالي‌نشدن سيستان از سكنه، الگوهايي طراحي شود كه حداقل نياز و وابستگي به آب داشته باشد؛ بنابراين كشاورزي كم‌آب‌خواه، كشت‌هاي متمركز گلخانه‌اي و استفاده از ساير پتانسيل‌هاي سيستان، منطقي‌ترين الگوها براي حفظ جمعيت در اين استان هستند. اگرچه هنوز از الگوي كشت خاصي براي طرح ٤٦ هزار هكتاري رونمايي نشده است، اما به نظر مي‌رسد همچنان تكيه وزارت جهاد كشاورزي بر توليد محصولات استراتژيكي نظير گندم و ذرت علوفه‌اي و... باشد. عيسي خمّري، عضو هيئت علمي دانشگاه زابل، در گفت‌وگو با «شرق» اگرچه اطلاعات دقيقي از برنامه‌هاي وزارت جهاد كشاورزي در ارتباط با اين طرح ندارد، اما معتقد است عددهاي اعلامي براي تخصيص آب مناسب با كشت غرقابي است و در آبياري قطره‌اي به آب كمتري نياز داريم. او اضافه كرد: به‌جاي تكه بر كشت گندم بايد محصولات ديگري كه آزمون خود را در دانشگاه پس داده‌اند، ميان كشاورزان ترويج و كشت شود و بايد به‌جاي زراعت، به باغداري بپردازيم.
به اعتقاد خمّري، انگور ياقوتي با نياز آبي دو هزار متر مكعب در سال كه بين پنج تا ٢٠ تن عملكرد دارد، گزينه مناسبي براي كشاورزان سيستاني است، زيرا محصول آن ارديبهشت‌ماه وارد بازار مي‌شود و در هيچ‌جاي كشور در اين ماه توليد انگور نداريم. زيتون با سه هزار متر مكعب نياز آبي چهار ساله به بار مي‌نشيند و ١٠ تن در هكتار مي‌توان محصول از آن برداشت كرد و نيازهاي روغن كشور را تأمين كرد. زردآلو هم به دوهزارو ٥٠٠ متر مكعب آب نياز دارد و چهارساله به بار مي‌نشيند و هفت تا هشت تن در هكتار محصول توليد مي‌كند. با تغيير الگوي كشت، با آب كمتري مي‌توان زندگي كشاورزان را متحول كرد.