• پس از هفت سال انتظار، هیئت بین دولتی تغییر اقلیم اولین سری از به‌روزترین گزارش‌های ارزیابی جامع از تغییر اقلیم رخ‌داده در کره زمین، چشم‌انداز آینده و پیامدهای گرمایش انسان‌ساخت را منتشر کرد. این گزارش مبنای تصمیمات نشست‌های اعضای کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد(UNFCCC)، از جمله بیست و ششمین نشست اعضا (COP26) خواهد بود که در آن تعهدات کشورها برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای بررسی می‌شود. برخلاف کشورمان، گزارش مورد توجه دبیر کل سازمان ملل متحد و سران اکثر دولت‌ها قرار گرفت. دبیر کل از کشورهای گروه 20 و سایر منتشرکنندگان عمده گازهای گلخانه‌ای خواست تا با اقدامات عملی و حمایت‌های مالی مشخص به ائتلاف خالص انتشار صفر که هدف آن ایجاد توازن بین انتشار و جذب دی اکسید کربن در کره زمین تا سال 2050 میلادی به عنوان اولین گام در مهار گرمایش جهانی است، بپیوندند. این گزارش که نشان می‌دهد تا 30 سال آینده برای بشریت امکان مهار گرمایش جهانی وجود ندارد، در واقع یک هشدار قرمز آب و هوایی و بلکه فراتر از قرمز برای ایران و سایر کشورهای آسیب‌پذیر اقلیمی است. اگرچه در آن برای اولین بار اطلاعات منطقه‌ای به‌نسبت مفید و اطلس رقومی افزوده شده است و سطح عدم قطعیت گرمایش جهانی کاهش یافته است، اما در مجموع اطلاعات کلان آن برای ایران، تفاوت چندانی با یافته‌های مراکز پژوهشی داخل کشور ندارد؛ به ویژه اینکه سازمان هواشناسی کشور از حدود دو دهه پیش تاکنون به عنوان مرجع ملی IPCC، هشدارهای لازم را در خصوص سطح تغییر اقلیم، پیامدها و روش‌های سازگاری با آن را چه به صورت مکتوب یا نشست‌های حضوری ویژه به دستگاه‌ها و نهادهای ذی‌ربط اعلام کرده است که از آن جمله می‌توان به طور مشخص به هیئت دولت، کارگروه زیربنایی دولت، شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص نظام، دفتر مقام معظم رهبری، سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی اشاره کرد. با این حال در هیچ‌یک از برنامه‌های توسعه پنج ساله توسعه کشور بعد از انقلاب هیچ اشاره‌ای به تغییر اقلیم و پیامدهای آن نشده است؛ بنابراین به بهانه انتشار گزارش کارگروه اول IPCC، ذیلا مهم‌ترین نکات مندرج در گزارش یادشده به همراه نکات مهم از گزارش‌های سازمان هواشناسی کشور به‌روزرسانی می‌شود:
• حتی در خوش‌بینانه‌ترین سناریوها، حداقل تا میانه قرن حاضر (سال 2050 میلادی، معادل 1430 شمسی) افزایش دمای کره زمین ادامه خواهد داشت.
• آستانه تحمل زمین حداکثر دو درجه سلسیوس افزایش در دمای آن نسبت به قبل از انقلاب صنعتی است، بیش از آن به انسانی می‌ماند که دچار تب شدید و تشنج شده و دمای بدن آن از 40 درجه فراتر رفته باشد که تداوم آن پیامدهای غیرقابل جبران خواهد داشت. با این حال، در چهار دهه گذشته دمای زمین به‌طور پیوسته نسبت به دهه ماقبل افزایش یافته است و هم‌اکنون دمای خشکی‌ها و اقیانوس‌ها به ترتیب 1.6 و 0.9 درجه نسبت به قبل از انقلاب صنعتی افزایش یافته است؛ این مقدار برای ایران حدود دو درجه است که 0.5 درجه بیشتر از میانگین گرمایش زمین است.
• با این حال، حتی اگر همه کشورها به تعهدات موافقت‌نامه اقلیمی پاریس 2015 و توافق‌نامه‌های اقلیمی ماقبل درخصوص کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای انسان‌ساخت عمل کنند، دمای کره زمین در انتهای قرن حاضر 2.7 درجه نسبت به قبل از انقلاب صنعتی افزایش می‌یابد که بسیار بیشتر از آستانه تحمل سامانه اقلیم زمین – یعنی 1.5 و حداکثر 2 درجه -است. در صورت عدم اجرای تعهدات توافق‌نامه اقلیمی یادشده و پیشین، میانگین افزایش دما حدود 4.4 درجه پیش‎بینی می‌شود.
• رد پای تغییر اقلیم انسان‌ساخت به تمامی مناطق کره زمین، از قطب‌ها تا مرتفع‌ترین قلل و تا اعماق اقیانوس‌ها نفوذ کرده است که بسیاری از آنها در هزاران و حتی میلیون‌ها سال گذشته بی‌سابقه بوده است. مدت‌هاست که زمان پاسخ زمین به فعالیت‌های حدودا 200ساله انسان در توسعه ناپایدار فرارسیده است. رخدادهای سخت آب و هوایی مانند سیل، خشک‌سالی، امواج گرمایی، توفان و گردوخاک بخشی از پاسخ زمین به عملکرد انسان است.
• مطالعات مشترک پژوهشکده اقلیم‌شناسی با تعدادی از دانشگاه‌ها نشان از پیامدهای مخرب تغییر اقلیم از نیمه قرن حاضر دارد، از جمله: افزایش10 درصدی پهنه‌های خشک و کاهش 40 درصدی پهنه‌های مرطوب؛ شناسایی زاگرس به عنوان آسیب‌پذیرترین منطقه به تغییر اقلیم و در نتیجه حذف یا کاهش شدید وسعت جنگل‌های زاگرس؛ تشدید فرسایش خاک؛ کاهش عملکرد زعفران تا نصف در خراسان؛ افزایش پهنه سیلگیر در برخی رودخانه‌ها به دو برابر وسعت فعلی؛ افزایش مهاجرت‌های اقلیمی به ویژه از نیمه جنوبی به سمت مناطق شمال و از مرزها به مناطق داخلی کشور و در نتیجه افزایش فشار به منابع طبیعی در مناطق شمالی و کلان‌شهرها و کاهش امنیت دفاعی کشور؛ تغییر رفتار بارش‌ها به سوی سیل‌آسا و در عین حال کاهش میانگین بارش سالانه؛ تنها منطقه‌ای که بارش آن بدون تغییر یا احتمالا افزایش می‌یابد، جنوب –جنوب‌شرق کشور است، با این حال هرگونه افزایش بارشی به دلیل گرمایش جهانی بلااثر بوده و خشکی وجه غالب اقلیم آینده ایران خواهد بود.
• نسخه مورد توافق جامعه علمی برای محدود کردن گرمایش زمین به کمتر از 1.5 درجه، برقراری توازن بین تولید و جذب دی‌اکسید کربن (یا خالص انتشار صفر -NZE) حداکثر در سال 2050 میلادی است. با این حال، پیش‌بینی‌های مراکز بین‌المللی و ملی نشان می‌دهند که گرمایش زمین در دو دهه آینده به سطح بی‌سابقه 1.5 درجه سلسیوس می‌رسد.
1401 سال شروع هفتین برنامه توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور است، برنامه‌ای که حداقل تا نیمه مهرماه با تأخیر دو هفته‌ای در ارائه آن به مجلس مواجه است. اگرچه میانگین رشد اقتصادی در برنامه ششم هشت درصد در نظر گرفته شده بود، اما به نظر نمی‌رسد به دو درصد هم برسد. نگاهی به برنامه‌ها و شاخص‌های رشد اقتصادی کشورهای همسایه عمق ‌عقب‌ماندگی اقتصادی کشورمان را نشان می‌دهد. ترکیه بدون برخورداری از منابع نفتی، با رشد اقتصادی سالانه حدود 22 درصد رتبه دوم سریع‌ترین رشد اقتصادی در جهان را در سال جاری داشته است. امارات متحده عربی به همراه قطر به دلیل عملکرد خوب اقتصادی، زیرساخت‌های فنی و روش‌های کارآمد راه‌اندازی کسب و کارها جزء 10 کشور اول دارای اقتصاد رقابتی در دنیا شده‌اند. عربستان با حضور تأثیرگذار و بعضا رهبری در نشست‌های آب و هوایی، اقدامات گسترده‌ای برای نیل به هدف خالص انتشار صفر در دست انجام داشته و در حال تبدیل‌شدن به قطب منطقه‌ای تولید و صادرات انرژی تجدیدپذیر و حتی نهادی جایگزین برای اپک در زمینه تولید و صادرات انرژی‌های تجدیدپذیر است، در‌حالی‌که ما حتی به یک‌دهم هدف برنامه ششم در تولید انرژی تجدیدپذیر نرسیده‌ایم. برای جبران بخشی از عقب‌ماندگی اقتصادی و نقشه راه توسعه اقتصادی پایدار متناسب با تغییر اقلیم، انتظار بر این است که دولت در تدوین برنامه هفتم از نظرات کارشناسی محققان مراکز پژوهشی و دانشگاه‌ها استفاده کرده و سیاست‌های کلان و نکات محوری زیر را در تدوین برنامه هفتم مورد توجه قرار دهد:
• نیل به خالص انتشار صفر در سال 2050 میلادی هدفی است که مورد اجماع نسبی جامعه جهانی قرار گرفته است، بنابراین برنامه‌های توسعه کشور باید با حداقل تأخیر نسبت به سال انتشار صفر تدوین شوند.
• محدود کردن گرمایش جهانی به 1.5 درجه موجب کاهش تقاضای نفت و گاز به ترتیب به مقدار 75 و 55 درصد در دهه 2050 میلادی و کاهش شدید قیمت نفت می‌شود که رشد اقتصادی کشورهای عضو را در دهه 2040 حدود 16.5 درصد کاهش می‎دهد. این مقدار با توجه به شرایط ایران می‌تواند عدد بزرگ‌تری باشد.
• عربستان و امارات به سرعت در حال قطع وابستگی به نفت از طریق اجرای چندین ابرپروژه تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر خورشیدی، باد، هیدروژن و هسته‌ای بوده و برنامه‌های گسترده‌ای برای رهبری بازار جهانی انرژی‌های تجدیدپذیر دارند. برنامه عربستان تأمین 50 درصد انرژی از منابع تجدیدپذیر در کمتر از 10 سال آینده است.
• بخش قابل توجهی از رشد صنعتی آینده کشور، در گرو گسترش باشتاب صنایع وابسته به انرژی‌های تجدیدپذیر مانند خودروهای برقی، ذخیره باتری و مواد اولیه مرتبط با آنهاست. پیش‌بینی می‌شود تقاضای مواد اولیه یادشده تا سال 2040، حدود 30 برابر افزایش یابد.
• در بستر گرم‌ترین منطقه کره زمین در شرق کشور، دریایی از انرژی خورشیدی با پتانسیل تولید ده‌ها برابر ظرفیت فعلی تولید برق نیروگاه‌های کشور نهفته است. وجود سرمایه‌های عظیم اقلیمی می‌تواند کشورمان را به قطب بین‌المللی تولید، صادرات و دانش فنی انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک تبدیل کند و فرصت‌های اشتغال را برای جوانان کشور به ویژه در جنوب و شرق کشور فراهم آورد. برخلاف هدف‌گذاری انجام‌شده در برنامه ششم توسعه مبنی بر افزایش پنج درصدی سهم انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک در برق کشور در پایان برنامه ششم، اما در حال حاضر سهم آن کمتر از یک درصد است، بنابراین در راستای هدف مشترک جهانی در محدود‌کردن گرمایش جهانی به 1.5 درجه، در طول هریک از برنامه‌های توسعه باید 15 درصد به ظرفیت برق تولیدی از از انرژی‌های تجدیدپذیر افزوده شود. تجدیدنظر در یارانه انرژی و اصلاح الگوی مصرف آن نیز ضروری است.
• حمایت‌ مکانیسم مالی بین‌المللی تغییر اقلیم از طرح‌های توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر با حضور فعال در مجامع و رویدادهای بین‌المللی و مطالبه‌گری امکان‌پذیر است. بی‌شک در آینده بسیار نزدیک ما مجبور به بستن چاه‌های نفت و گاز هستیم تا شاید بعد از چند صد سال و پس از فروکش‌کردن گرمایش جهانی انسان‌ساخت و بلوغ فکری انسان در توسعه پایدار، نسل‌های آینده از آن استفاده کنند.
• ضروری است بهبود راندمان آب کشاورزی، پایدارسازی منابع آب و خاک با اجرای آبخیزداری، تدوین الگوی کشت متناسب با تغییر اقلیم و به‌روزرسانی سند ملی آب از پایه‌های برنامه هفتم باشند. هم‌اکنون در 17 استان کشور برنج کشت می‌شود! که به جز دو مورد، سایر استان‌ها فاقد ظرفیت‌های اقلیمی هستند.
• ایجاد ستاد ملی، تدوین برنامه‌های سازگاری و کاهش اثرات تغییر اقلیم و حسب نیاز وضع جرائم (مانند جرایم وضع‌شده توسط ستاد کرونا). مثلا کشت محصولی در منطقه فاقد ظرفیت اقلیمی یا انتشار بیشتر از حد مجاز گازهای گلخانه‌ای و... با جرائم مالی مواجه شود. همچنین طرح‌های کلان توسعه ملی و منطقه‌ای متناسب با ظرفیت‌های اقلیمی منطقه اجرا شوند، از جمله طرح توسعه کشاورزی جلگه خوزستان، توسعه سواحل مکران، انتقال بین حوضه‌ای آب و... .
هرچند کشورهای صنعتی مسئول انتشار انباشته حدود 80 درصد گازهای گلخانه‌ای انسان‌ساخت در زمین هستند و آمریکا، اروپا و چین به مدت دو قرن مبادرت به انتشار بی‌رویه کربن کرده‌اند؛ بنابراین باید برای تسریع در کاهش انتشار و محدود کردن گرمایش جهانی به کمتر از 1.5 درجه تعهدات مالی اقلیمی بیشتری را بپذیرند، اما این موضوع نافی تلاش ما برای تبدیل به یک کشور با خالص انتشار صفر نمی‌شود، حتی اگر آن را برای یکی،دو دهه بعد از 2050 هدف‌گذاری کنیم. بر این اساس و با توجه به اینکه در آستانه تدوین برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه اقتصادی اجتماعی هستیم، مسئولان سازمان برنامه و بودجه باید دغدغه‌های جامعه علمی درخصوص پیامدهای گرمایش جهانی را در برنامه مذکور لحاظ کنند. تغییر اقلیم آن‌قدر اهمیت دارد که بلافاصله بعد از کاهش مشغله دولت در ارتباط با همه‌گیری کووید 19، ستاد مشابهی با مسئولیت رئیس‌جمهور و با حضور وزرا، سازمان هواشناسی کشور و نخبگان علمی کشور را باید تشکیل شود و امور مربوط به سازگاری با و کاهش اثرات تغییر اقلیم را در وزارتخانه‌ها سیاست‌گذاری کند.