الكساندر سوروس، تحلیلگر امور آمریكا بر این باور است كه براساس این استدلال، یك رئیس‌جمهوری دموكرات نیز همچنان از روابط تجاری حمایت و با غرایض انزواطلبانه‌ شهروندان آمریكا همدلی خواهد كرد؛ پس او نیز برای دفاع از اتحادیه ‌اروپا چك بدون امضا نمی‌نویسد. این دیدگاه در همان ابتدا در سیاست‌های «برنی سندرز» از ایالت ورمونت و «الیزابت وارن» از ایالت ماساچوست نیز دیده می‌شد؛ هرچند آنان به‌شدت از همكاری‌های بین‌المللی و حقوق ‌بشر حمایت می‌كردند. اكنون نیز برخی این نگرش را به «جو بایدن»، كاندیدای نهایی دموكرات‌ها بسط می‌دهند.
اما این تفكر كه بایدن هیچ تغییر واقعی‌ای در سیاست‌های آمریكا در قبال اروپا ایجاد نمی‌كند، اعتقادی غیرقابل‌باور است. معاون اول سابق آمریكا، همواره در سیاست‌های فراآتلانتیکی خود متعادل بوده و در دوران سیاسی‌اش، روابط نزدیكی با رهبران كلیدی مانند آنگلا مركل، صدراعظم آلمان داشته است. او در كسوت معاونت ریاست‌جمهوری آمریكا از سال 2009 تا 2017 میلادی حتی زمانی كه «باراك اوباما» سلف ترامپ، حضور نداشت، همیشه آماده بود تا دیپلماسی فردی خود را ارائه دهد.


بازنگری  در  سیاست‌های  فراآتلانتیکی
همچنین صاحب‌نظران اروپایی اكنون در حال بررسی این مسئله هستند كه پیروزی بایدن بر سیاست ‌خارجی آمریكا چقدر مؤثر است؛ چراكه آنان تردید دارند اتحاد قدیمی فراآتلانتیك به همین سادگی به دوران قبل از دونالد ترامپ باز‌گردد. آنان می‌گویند حزب دموكرات هنوز حزب ارزش‌هاست و دولت بایدن بعد از چهار سال ریاست ترامپ، بدون شك تمام سیاست‌ها را بازبینی کرده و به عنوان رهبری مسئول در صحنه جهانی، تعهد تاریخی آمریكا را بازیابی می‌كند؛ اما برای تحقق چنین امری، به سال‌ها زمان احتیاج است.
الكساندر سوروس می‌گوید: بایدن خلاف ترامپ كه تمام وقت خود در دفترش را صرف درگیری با اروپا در مسائلی مانند تغییرات آب‌وهوایی، تجارت و حقو‌ق ‌بشر می‌كرد، آمریكا را به میز دیپلماتیك بازمی‌گرداند. ایالات‌متحده دوباره به توافق‌نامه تغییرات اقلیمی پاریس می‌پیوندد و تلاشی فعال خواهد كرد تا معادلات جدید تجاری را با معیارهای حقوق‌ بشر از نو تنظیم كند.
كمرنگ‌شدن نقش واشنگتن
در اتحادیه اروپا نقش كنونی آمریكا به لطف پاسخ كُند، ناهماهنگ و ناكارآمد دولت ترامپ به بحران كووید19، بسیار كمرنگ است و آنان خواهان مشاركت با واشنگتن نیستند. كاخ ‌سفید به‌جای مقابله با بحران و استفاده از منابع سازمان بهداشت جهانی و سایر سازمان‌های چندجانبه، بدون اخطار قبلی، سفر به اروپا را ممنوع و اعلام كرد بودجه سازمان بهداشت جهانی را قطع می‌كند. ‌مطمئنا یكی از نخستین اهداف سیاست ‌خارجی بایدن، تصحیح این روند و برخورد با بحران كووید19 به‌عنوان بحرانی جهانی است. این به آن معناست كه آمریكا در كنار دیگر رهبران جهان تلاش خواهد كرد با این تهدید مبارزه كند و این مسئله فقط محدود به محافظت از آمریكایی‌ها نخواهد شد.‌دولت بایدن همچنین قدرت تشخیص این را دارد كه باید با روسیه برای عقد معاهده تسلیحات هسته‌ای جدید پای میز مذاكره بنشیند؛ توافقی كه در سال 2021 منقضی خواهد شد و این توافق جدید از مسابقه تسلیحاتی جدید جلوگیری می‌كند كه در نهایت تأمین‌كننده منافع امنیتی اروپا و آمریكاست.‌ تحلیلگران می‌گویند نكته دیگر آنكه دولت بایدن به اتمام تمامی معاملات و تعهدات آمریكا در قبال شركای و متحدانش در جهان پایبند است و تنها پرسش كنونی آن است كه آیا اروپا برای اخذ تصمیم‌های دشوار برای برگشت به اتحاد قدیمی خود، آمادگی دارد یا خیر.
گردش به سمت پكن
رفتارهای عجیب ترامپ باعث شده اروپا از اتخاذ چنین تصمیم‌هایی دوری كند و توجهش به سمت مسائل دیگری منحرف شود؛ برای مثال، با تشدید تنش بین آمریكا و چین، این اتحادیه بر آن شده تا تسهیلات بیشتری در اختیار پكن قرار دهد.
در اوایل ماه ژوئن، «جوزف بورل»، مسئول سیاست‌ خارجی اتحادیه اروپا، اعلام كرد چین برای این قاره تهدید نظامی محسوب نمی‌شود و درحالی‌كه تمامی مقامات عالی‌رتبه سیاسی در آمریكا از هر دو حزب با صدای بلند اعمال قانون جدید امنیتی در هنگ‌كنگ را محكوم كردند، این اتحادیه واكنش محدودی داشت.
مایكل جكسون، از تحلیلگران امور بین‌الملل، دراین‌باره می‌گوید: اتحادیه اروپا بزرگ‌ترین بلوك تجاری جهان است؛ بنابراین با عزم كافی و با همكاری نزدیك با ایالات‌‌متحده می‌تواند به ارتقای نظام چندجانبه مبتنی‌بر قانون كمك كند؛ اما برای انجام این كار باید از سرمایه‌های سیاسی و دیپلماتیك خود بهره ببرد. همین مسئله در موضوعات داخلی‌تر نیز صدق می‌كند. اروپا با همكاری نزدیك با واشنگتن می‌تواند به تقویت استقلال و مقاومت اوكراین در برابر تجاوز كرملین كمك كند و در این مسیر عایدی‌های فراوانی خواهد داشت؛ به‌ویژه آنكه اخیرا تحریم‌ها علیه روسیه را تمدید كرده است. اروپا همچنین خواهان آن است كه راه را برای پیوستن كشورهای بالكان غربی هموار كند؛ مسیری كه با بازی كشورهایی مانند روسیه، چین، تركیه و سایر قدرت‌های جهانی ناهمواره شده است. اروپا برای واردكردن كشورهای بالكان به این فرایند می‌تواند روی حمایت هر دو حزب در كنگره آمریكا حساب كند. پیگیری هریك از این اهداف، اتحادیه اروپا را ملزم می‌كند ارزش‌های خود را فراتر از مصلحت سیاسی و دیپلماتیك بداند. در چنین شرایطی، عموم آمریكایی‌ها درمی‌یابند كه اروپا آن شریكی نیست كه ترامپ آن را توصیف كرده، بلكه شریكی مطمئن و شایان اعتماد است.
سورس بر این باور است كه بدون شك، برای بازیابی اتحاد فراآتلانتیکی اروپا-آمریکا، ایالات ‌متحده نیز به رعایت قوانین حقوق ‌بشر و تحقق دموكراسی نیازمند است و این به معنای اتخاذ سیاست‌های سخت‌تر در برابر دولت فعلی تركیه است. خوشبختانه تحقق این مسئله دشوار نیست. نظرسنجی‌های اخیر به‌خوبی نشان می‌دهد كه اكثر آمریكایی‌ها از مدیریت نادرست ترامپ و روابط نامناسب آمریكا با سایر كشورها در هراس هستند و ترجیح می‌دهند دولت آمریكا، در برابر ارزش‌های جهانی مانند حقو‌ق ‌بشر ایستادگی كند.
در طول سه‌وسال‌نیم گذشته، عملكرد ترامپ علیه اتحاد فراآتلانتیكی باعث شده اروپا به هر بهانه‌ای سنگ‌اندازی كند؛ اما داده‌های اخیر نشان‌ می‌دهد بسیاری از اروپایی‌ها خواهان حمایت از این اتحاد و طرفدار تمامی توافق‌های گذشته هستند. بااین‌حال، با تغییر در رهبری آمریكا و رویكرد مملوس‌تر واشنگتن، این مخالفت‌ها و ناامیدی‌ها رنگ خواهد باخت. با تمامی این درخواست‌ها، اندیشمندان اروپایی می‌توانند به بایدن دموكرات و دیدگاه آمریكا در سیاست‌ خارجی او نگاهی دوگانه داشته باشند. آنها با كاهش انتظارات، به دولت آینده بایدن كمك می‌كنند فراتر از خواسته عمومی شهروندان اروپا عمل كند؛ چراكه در هر شرایطی، روابط و اتحادها بیشتر از هر مسئله دیگری قابل درك هستند.
روزهای بد  ترامپ
نلس رولاند، یكی از كارشناسان آمریكایی، به «اشپیگل» می‌گوید در حال حاضر نشانه‌هایی دیده می‌شود مبنی‌بر اینکه احتمالا جو بایدن خواهد توانست رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا شود. از این نشانه‌ها، نگرانی‌های آشکار در اردوگاه ترامپ است. همچنین کریس کریستی، یکی از نزدیکان ترامپ، می‌گوید اگر او به‌زودی خط‌مشی خود را تغییر ندهد، در انتخابات نوامبر شکست خواهد خورد.
برای جو بایدن این فرصتی ناگهانی و غیرمنتظره است. تا چند ماه پیش انتظار می‌رفت ترامپ با وجود همه رسوایی‌ها و به ‌خاطر توسعه اقتصادی، در ماه نوامبر مجددا انتخاب شود؛ اما شیوع ویروس کرونا و انتقاد ترامپ از معترضان به مرگ جورج فلوید، کفه ترازو را به نفع بایدن تغییر داد. ‌بزرگ‌ترین نکته به نفع بایدن، این است که ترامپ هر روز شانس خود را برای پیروزی در انتخابات کاهش می‌دهد و این نامزد دموکرات نیازی به تلاش بیشتر ندارد. او برنامه‌های عمومی خود را به حداقل رسانده و معمولا از طریق تبلیغات و کلیپ‌های کوتاه و هوشمندانه در اینترنت، با رأی‌دهندگان ارتباط برقرار می‌کند. بایدن با توییت‌هایش این تصور را ایجاد می‌کند که فقط او می‌تواند کشور را از زوال بیشتر نجات دهد؛ اما این راهبردها به‌زودی دیگر کافی نخواهد بود. در اواخر ماه آگوست، او باید با وجود شیوع كووید19 در كمپین‌های مردمی شرکت و برنامه‌های سیاسی خود را تشریح كند. بسیاری از آمریکایی‌ها می‌دانند اهداف بایدن چیست و او دموکراتی میانه‌رو قلمداد می‌شود که تلاش دارد به طبقات پایین‌تر کمک کند؛ اما هنوز هم در استراتژی‌ها و اهدافش، پرسش‌های بی‌جوابی وجود دارد که باید درباره آنها توضیح دهد.‌