فریدون فشارکی را بشناسید/ وقتی مشاور ارشد تحریم‌ها، دوست «شیخ ...

او مي‌گويد شرايط مطلوب نمي‌شود مگر آنکه تقاضا کنترل شود که البته آن‌هم فعلا ممکن نيست. برنامه‌هاي اوپک‌پلاس براي بازار نفت هم تنها براي دو سال آتي جواب مي‌دهد. در واقع امروز، «اوپک‌پلاس در حال جنگ مقاومتي است نه جنگ پيش‌برنده». آينده دورتر بازار نفت از ديد فشارکي منتهي به پذيرش قيمت پيشنهادي عرضه نفت از سوي روسيه است. روسيه پيش‌تر پيشنهاد داده بود که قيمت نفت بايد روي 45 دلار بسته شود و نه بيشتر، زيرا ارقامي بالاتر از آن منجر به بازگشت رقبا مي‌شود. فشارکي معتقد است اين تحليل با شيوع ويروس کرونا، خودبه‌خود منطقي شد و حالا به نظر مي‌رسد کشورهاي ديگر مجبور به پذيرش آن خواهند بود تا بتوانند بازار را بار ديگر کنترل کنند. نکته قابل توجه در سخنان او، پرده‌دري از دروغي است که اوپک‌پلاس گفت تا بازار نفت را گول بزند، اما دستش براي بازار رو شد و قيمت‌ها بار ديگر سقوط کرد. ماجرا از آن قرار است که پيرو محاسبات انجام‌شده از سوي مؤسسه بين‌المللي مشاوره بازار نفت، فکتز گلوبال انرژي، اوپک‌پلاس، هفت ميليون کاهش توليد در روز را پذيرفته و نه 9.7 ميليون بشکه کاهش در روز. در واقع ارقام دروغين اعلامي به بازار صرفا پس از هماهنگي با ترامپ بود که خواستار کاهش توليد 10 ميليون بشکه در روز از سوي روسيه و عربستان شده بود. درهرحال بازار رکب نخورد و اين دروغ رو شده و بخشي از سقوط نفت را نيز موجب شد. تحليل اين تحليلگر ارشد بازار نفت را در ادامه، مرور خواهيم کرد.

 

‌ نگاهي به بازار نفت داشته باشيم که اين روزها، دوران عجيبي را تجربه مي‌کند. دوراني که در آن يک ويروس، يک صنعت بزرگ را دچار چالش جدي کرده است. در‌حال‌حاضر اين بازار را چگونه بايد تحليل کرد؟
در‌حال‌حاضر تقاضا اهميت بسيار بيشتري از عرضه دارد. اگر عربستان و روسيه در ماه فوريه، جنگ قيمتي به راه نينداخته بودند هم قيمت نفت در همين ميزاني بود که اکنون هست. اينکه برخي مي‌گويند عربستان و روسيه قيمت نفت را پايين آوردند، درست نيست. ممکن است بازار نفت به ‌واسطه بالارفتن حجم توليد و عرضه آن به بازار از سوي اين دو کشور، به‌اصطلاح خراب شده باشد؛ اما بازيکن اصلي در اين ميان، تقاضاست که متأثر از ويروس كوويد 19 با کاهش جدي روبه‌رو شده است. تقاضا براي نفت در ماه آوريل در حدود 25 ميليون بشکه در روز کاهش يافته بود؛ اما متوسط سه‌ماهه دوم مسيحي (آوريل، مي، ژوئن) در حدود 18 ميليون تقاضا پيش‌بيني مي‌کنيم پايين رفته باشد که در دنيا هيچ‌وقت چنين اتفاقي نيفتاده بود. اين اتفاق بي‌سابقه و نادر است. ما در گذشته با کاهش حدود پنج، شش ميليوني تقاضا روبه‌رو بوديم؛ اما کاهش 18 ميليوني تقاضا، خير.


‌ پيش‌بيني شما از  تحولات بازار نفت در کوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت چيست؟
براي سال 2020 تقاضا را پيش‌بيني مي‌کنيم که 11 ميليون در روز کاهش يابد؛ يعني از صد ميليون بشکه تقاضاي روز دنيا، به 89 ميليون مي‌رسيم. در سال 2021 پيش‌بيني مي‌‌کنيم که تقاضا، هفت ميليون بشکه در روز بالا مي‌رود که در‌اين‌صورت، باز هم هنوز چهار ميليون بدهکاريم و تا اواخر سال 2022 ميلادي به ميزان تقاضاي سال 2019 ميلادي برمي‌گرديم؛ يعني تقريبا سه سال تقاضا را از دست داده‌ايم. بعد از آن، تقاضا سالي 700، 800 هزار بشکه بالا مي‌رود تا در سال 2030 ميلادي که حمله بزرگ ماشين‌هاي برقي و هيبريدي به بازار رخ مي‌دهد، رشد تقاضاي بنزين و گازوئيل متوقف مي‌شود؛ اما کل تقاضاي نفت هيچ‌وقت سقوط نمي‌کند و تا سال 2050 ميلادي جلو مي‌رود و رشد آن، سالي نيم درصد خواهد بود که در چهار فراورده سوخت جت (بنزين هواپيما)، بانکر براي کشتي‌راني، گاز بوتان و اتان (LPG) و نفتا (خوراک پتروشيمي) محدود مي‌شود. در نظر داشته باشيد که هرچند تا سال 2030 با کاهش جدي و توقف تقاضاي بنزين و گازوئيل روبه‌رو خواهيم بود؛ اما در همان سال باز هم تقاضا از امروز بالاتر خواهد بود و کم‌کم سقوط مي‌کند. اکنون سه سال به خاطر كوويد 19، تقاضا را از دست داده‌ايم. تا جلوي سقوط تقاضا را نگيريم، کسي در اوپک و غيراوپک نمي‌تواند کاري کند. در اين‌گونه پيش‌بيني‌ها يک فرضيه خيلي بزرگ است که تا آخر ماه ژوئن، رشد بيماران كوويد، پس از صعود، منفي مي‌شود. اگر اين اتفاق نيفتد، تمام اين پيش‌بيني‌ها اشتباه و هرچه تجزيه و تحليل کنيم، بي‌معنا خواهد بود؛ بنابراين مفروض ما، منفي‌شدن رشد بيماري كوويد 19 تا پايان ژوئن خواهد بود.


‌ در‌حال‌حاضر کدام صنايع بيشترين اثر منفي را از سقوط قيمت نفت ديده‌اند؟
در بازار نفت خيلي مهم است که اکنون نفت کوره را براي کارهاي صنعتي استفاده نمي‌کنند. در دنيا برق و نفت کوره کنار رفته‌اند. نفت براي جابه‌جايي انسان‌ها استفاده مي‌شود و گازوئيل نيز براي مصارف تراکتورها در بخش کشاورزي. در واقع صنعت‌هاي بزرگ از گاز، زغال‌سنگ يا انرژي خورشيدي استفاده مي‌کنند. خيلي وقت‌ها مي‌گويند انرژي خورشيدي به نفت حمله مي‌کند که اين‌طور نيست؛ چون انرژي خورشيدي در برق است. در دنيا نفت‌ کوره براي توليد در برق، خيلي‌خيلي کم شده و کمتر از 10 درصد است؛ حتي چين و هند هم براي توليد برق از نفت کوره استفاده نمي‌کنند. با اين اوصاف، صنعت بسيار متأثر از برق، زغال‌سنگ و انرژي خورشيدي است و نفت و فراورده‌هاي آن، براي صنايع حمل‌ونقل استفاده مي‌شود. اکنون دنيا در قرنطينه است و وقتي شروع به کار کند، تقاضاي بنزين و گازوئيل زياد خواهد شد. فقط تقاضاي بنزين هواپيماست که پنج، شش سال زمان مي‌برد تا به تقاضاي سال 2019 ميلادي بازگردد؛ اما صنعت نفت تا دو سال ديگر به تقاضاي سال 2019 بازمي‌گردد.


‌ اما برخي کارشناسان صنعت هوايي پيش‌بيني کرده‌اند که اين صنعت تا 18 ماه ديگر در حالت بدبينانه به حالت عادي برگردد... .
پيش‌بيني‌ها چنين نيست. براساس پيش‌بيني‌هاي کارشناسي در صنعت نفت، تقاضاي بنزين هواپيما بين پنج تا شش سال ‌طول مي‌کشد تا به تقاضاي سال 2019 برسد.


‌ مي‌خواهم کمي در منطقه متمرکز شويم. در خاورميانه، نفت صرفا اقتصادي نيست و سياست را هم درگير کرده است. به نظرتان با تحولات نفتي ناشي از شيوع بيماري كوويد 19، تغيير چينش‌هاي سياسي-اقتصادي در خاورميانه به چه صورت خواهد بود؟
پيچيدگي‌هاي بزرگي به وجود مي‌آيد. من اين‌طور به مسئله نگاه مي‌کنم که ايران مثل فردي است که رژيم غذايي گرفته و روزي يک وعده غذا مي‌خورد؛ بنابراين وقتي ميزان غذايش کم شود، باز هم طاقتش بيشتر است؛ اما کشورهاي منطقه که رژيم غذايي نداشته‌اند و تحت فشار قرار مي‌گيرند، بستگي دارد اين اوضاع چقدر طول بکشد. عربستان 500، 600 ميليارد دلار ذخيره ارزي دارد و هر سال مي‌تواند صد ميليارد دلار آن را وارد بازار کند. اگر مشکلاتي کنوني در کوتاه‌مدت باشد، جاي مقاومت دارد؛ اما اگر طولاني باشد، عربستان هم نمي‌تواند مقاومت کند. شايد قيمت نفت در سال‌هاي آينده (2023) به 55 دلار برسد؛ اما بالاتر نخواهد بود. کشورها بايد کمربندشان را سفت کرده و خرج‌شان را کم کنند. جنگ در يمن و هديه‌هاي ميليارد دلاري و پروژه‌هاي 30 ميليارد دلاري بايد متوقف شود که خودبه‌خود اين‌طور خواهد شد؛ چون پول بزرگ نفت ديگر نخواهد بود.


‌ با رفع مشکلات کنوني، چرا قيمت نفت از  55 دلار بيشتر نخواهد شد؟
اين بالاترين رقمي است که گفتم. پيشنهاد روس‌ها اين بوده که قيمت نفت بايد 45 دلار باشد. در‌اين‌صورت رقيبي وارد بازار نخواهد شد؛ اما 55 دلار رقيب خواهد داشت. حرف روس‌ها منطقي قوي دارد. اگر قيمت نفت در آن قيمت باشد و کسي بتواند طاقت بياورد، مي‌تواند اجازه دهد بازيکنان اوپک و غيراوپک بازار را کنترل کنند. در سال جاری سه ميليون بشکه توليد آمريکا پايين آمده است. اين ورشکستگي بزرگي است. اگر حساب کنيم، توليد ايران در بهترين شرايط، 3.8 بوده؛ پس توليد آمريکا به‌ اندازه کل توليد ايران در عرض يک‌ سال کم شده است. شرکت‌هاي شيل‌اويل وقتي قيمت نفت بسيار افت کند، ورشکست مي‌شوند؛ اما از بين نمي‌روند و کسي ديگر آنها را مي‌‌خرد؛ چون منابع و زيربناهاي آنها وجود دارد و فقط خرج توليد بالاست. شرکت‌هاي بزرگ‌تر آنها را خريداري کرده و بالاخره يکي، دو سال آينده وارد بازار مي‌کنند. اين نفت را نمي‌توان از بين برد؛ بلکه توليد آن را مي‌توان عقب انداخت که در بازار نفت خيلي مؤثر است.


‌ به نظرتان ايده روس‌ها مورد توافق خواهد شد؟
به نظرم بله؛ چون منطق آن خيلي قوي است. عربستان بايد عادت کند که با 45، 55 دلار بسازد؛ نه اينکه نفت را با قيمت‌هاي 70، 80 دلار به بازار بياورد. دعوا سر اين بود که روس‌ها گفته بودند 45 دلار مي‌خواهيم و عربستان پيشنهاد قيمت 70 دلار داده بود. نتيجه اينکه كوويد 19 باعث شده خودبه‌خود حرف‌ روس‌ها منطقي‌تر شود.


‌ در سيستم چينش بازار نفت، اثرگذاري اوپک و اوپک‌پلاس را تجربه کرده‌ايم؛ اما با توجه به اتفاقات رخ‌داده و افتي که سابقه هم نداشته، آيا اين اثرگذاري باقي خواهد ماند يا چينش و نظم بازيگران نفت به هم مي‌ريزد؟
برنامه اوپک‌پلاس براي دو سال برنامه مؤثري است؛ اما براي رساندن قيمت نفت به 45 تا شايد 55 دلار مناسب است. زمان اينکه فکر کنيم اوپک‌پلاس بتواند بازار را کنترل کند، گذشته است. اوپک‌پلاس اکنون در حال جنگ مقاومتي است؛ نه جنگ پيش‌برنده. فقط مقاومت مي‌کند و اين مقاومت چند سال ادامه مي‌يابد. وقتي تقاضاي بنزين و گازوئيل در 2030 که صفر و منفي شود، اوپک‌پلاس کم‌کم از بين مي‌رود. اوپک‌پلاس فقط براي چهار، پنج سال آينده مي‌تواند جنگ مقاومتي کند که اجازه ندهد اين فراورده‌هاي نفتي سقوط بزرگي کنند. البته در شرايطي ‌که با موج دوم رشد بيماري پس از سه‌ماهه دوم سال ميلادي روبه‌رو نشويم. با فرض اينکه سه‌ماهه دوم مسيحي، رشد كوويد 19 منفي ‌شود، برنامه دوساله اوپک‌پلاس به نظرم موفق خواهد بود؛ اما اين برنامه در کوتاه‌مدت کافي نيست.


‌ علت ناموفق‌بودن آن در سقوط بي‌سابقه تقاضاست؟
توجه شما را به موضوعي جلب مي‌‌کنم. اوپک اعلام کرد کشورهاي عضو، توليد خود را 7.2 ميليون کاهش داده‌اند؛ اما در محاسبات روشن شد که اين کاهش توليد فقط 4.5 ميليون بشکه در روز بوده است. همچنين نانوپک هم فقط 2.5 ميليون بشکه در روز کاهش توليد داشته است؛ يعني سرجمع، کاهش توليد نفت در روز، هفت ميليون بشکه بوده است، نه 9.7 ميليون بشکه‌اي که اين کشورها مدعي شده‌اند. اين دروغ، سبب شد تا قيمت‌ها پايين بیاید؛ چون بازار را نمي‌توانند گول بزنند. اين سياست فقط براي سه تا چهار ماه کار مي‌کند. رقمي که کشورهاي عضو اوپک‌پلاس اعلام کرده‌اند، اصلا واقعي نبود و تنها علت اعلام اين ارقام را فريب بازار مي‌توان دانست. ترامپ گفته بود عربستان بايد توليد خود را 10 ميليون بشکه در روز کم کند و اين کشورها اعلام کردند که 9.7 ميليون بشکه در روز کاهش توليد داشته‌اند. اين اعداد درست نيست و حساب آن هم ساده است. عربستان قبل از بحران كوويد 19، 9.6 ميليون بشکه نفت در روز توليد مي‌کرد و اکنون توليد آن به 8.5 ميليون بشکه در روز کاهش يافته است؛ اما مبناي خودش را 11 ميليون بشکه در روز در نظر گرفته و کاهش توليد را از آن رقم، اعلام کرده است. توليد نفت روزانه در روسيه هم هرگز از 10.4 بشکه فراتر نرفته؛ اما مبناي اعلام قيمت را 11 ميليون بشکه در روز گذاشته است. اين محاسبه حدود 10 روز زمان برد؛ اما تا بازار متوجه اين دروغ شد، دوباره سقوط کرد. اکنون قيمت برنت براي تحويل ماه ژوئن، 22 دلار است؛ درحالي‌که قيمت برنت براي امروز 14، 15 دلار بيشتر نيست که با دو ماه آينده، تفاوت بزرگي وجود دارد. در تاريخ هم هميشه قيمت‌ها يکي بوده است؛ اما اکنون بين هشت تا 10 دلار فاصله داريم. اين اتفاق به ‌اين ‌دليل رخ داد که بازار متوجه رقم دروغي اعلام‌شده شد؛ اما نشان مي‌دهد بازار اميد به اصلاح قيمت دارد. به اين معنا که اگر اکنون بخواهم به شما نفت برنت بفروشم، 15 دلار هم نمي‌توانم بفروشم؛ اما اگر بگويم آخر ماه ژوئن آن را تحويل مي‌دهم، خريدار آن را با قيمت 22 دلار مي‌خرد؛ يعني به آينده اميد دارد؛ بنابراين سياست اوپک در کوتاه‌مدت خيلي بد بوده؛ اما بين سه تا شش ماه مؤثر واقع خواهد شد.


‌ به نظر مي‌آيد هدف اصلي اوپک‌پلاس اثرگذاري در ماه‌هاي آتي بوده يا اينکه در تلاش براي فريب بازار، ميزان کاهش توليد را اشتباه اعلام کرده؟
هدف از اول دروغ بوده است. فقط خواستند به ترامپ بگويند که حرف تو را قبول کرده‌ايم. روسيه، عربستان و بقيه اوپک همگي دروغ گفته‌اند.


‌ آيا اين ريزش قيمت نفت، مي‌تواند در بلندمدت به نفع نفت تمام شود و برنامه‌ريزي‌ها براي جايگزيني اين انرژي فسيلي به علت قيمت ارزان آن، فعلا کنار گذاشته شود؟
خير، براي نفت خيلي دير شده است. بنزين و گازوئيل خودبه‌خود تقاضاي‌شان بين 2027 تا 2030 متوقف خواهد شد. اين دو فراورده اکنون در حال توليد است. آن زمان گذشت که قيمت پايين برود و تقاضا برگردد. همه تقاضاها منتظر سياست‌هاي نفتي و انرژي هستند. همه اين سياست‌ها در جريان است. اکنون خودروهايي هستند که با برق، بنزين و هيبريد کار مي‌کنند. اين آينده است. مثلا هر دو ماه يک‌ بار مي‌توانيد بنزين بزنيد و کافي است. اين آينده در انتظار بازار نفت است. اين خودروها اگر به خط توليد برسند، بين 2027 تا 2029 تقريبا صد‌درصد توليد را خواهند گرفت. ديگر در دنيا ماشين بنزيني نخواهد بود. آن زمان خودروهاي بنزين‌سوز را فقط بايد در ايران بخريد! با پايين‌رفتن قيمت ممکن است تقاضا براي يکي، دو سال تقويت شود؛ اما جهش بزرگي نخواهد داشت.


‌ ايران در‌حال‌حاضر از کاهش قيمت خيلي تحت تأثير قرار نگرفته است. با توجه به آينده‌اي که براي نفت متصور هستيد، توصيه‌تان به ايران که وابستگي زيادي به نفت دارد، چيست؟
ايران بايد با دنيا آشتي کند. نمي‌توان با همه دنيا جنگيد. اگر تحريم‌ها همچنان پابرجا باشد، بحران‌ها همچنان ادامه‌دار خواهند بود.


‌ به‌عنوان آخرين پرسش، آيا بايد منتظر اتفاق ويژه‌اي در بازار نفت باشيم؟
نکته‌اي که به علت شيوع ويروس كوويد 19 کمتر مورد توجه قرار مي‌گيرد، اثرات ژئوپلیتيک بر بازار نفت است. نگراني من زدوخورد بين ايران و آمريکاست. مثلا اگر ترامپ دستور دهد که با قايق‌هاي تندروي ايراني مقابله شود و ايران هم بخواهد تلافي کند، اين اقدام مي‌تواند به يک بحران نظامي منجر شود. موردي که حساب نکرده‌ايم، اين است که ايران ساکت بنشيند و کاري نکند. آن‌قدر تحت تأثير كوويد 19 هستيم که موارد ديگر را يادمان رفته است؛ اما هر لحظه ممکن است جرقه‌اي منجر به آتش شود.