اقتصاد بازار: ما ایرانی ها رکورد زده ایم. مردم ایران در کنار عراقی ها عصبانی ترین مردم در میان 143 کشور گزارش شدند.
تا به حال شنیده اید کسی بگوید می خواهم بروم گواتمالا تا زندگی جدیدی شروع کنم و خوشبخت شوم؟ تا همین چند وقت پیش آمار، مردم سوئیس را شادترین آدم های کره خالی معرفی کرده بود، یعنی این نتیجه ای بود که از مطالعات و آمار سازمان ملل استخراج شده بود.
اما گزارش موسسه گالوپ تمام معادلات را عوض کرد. این موسسه آمریکایی که سال 1925 توسط جورج گالوپ تاسیس شد، امسال پیمانه شاد بودن را جور دیگری تعریف کرد و با این پیمانه جدید، سوئیس به 10 رتبه پایین تر سقوط کرد.
خوشحال و شاد و خندانند؛ اما ما اعصاب نداریم!
نه آمار سازمان ملل اشتباه است نه آمار موسسه گالوپ. مسئله این است که شادی، خوشحالی و خوشبختی را چگونه تعریف کنیم. اگر خوشبختی در این باشد که یک نفر کیفیت زندگی خود را چگونه می بیند، در آن صورت مردم سوئیس خوشبخت ترین هستند. برای این ارزیابی از مردم سراسر جهان می پرسند که از صفر تا 10 به وضعیت زندگی خود چه نمره ای می دهند، با این فرض که صفر بدترین زندگی و 10 بهترین وضع ممکن باشد.
با استفاده از این شیوه، سوئیسی ها و دانمارکی ها با افتخار بهترین نمره را به زندگی خود می دهند. حالا اگر خوشبختی در این باشد که یک نفر چگونه زندگی اش را با تجربیاتی لذت بخش مانند خندیدن سپری می کند، سوئیسی ها شاگرد اول نمی شوند. می توانید حدس بزنید با این تعریف دوم ما شاگرد چندم هستیم؟
تا پیش از این برای سنجش خوشبختی مواردی مانند تولید ناخالص ملی، امید به زندگی و توسعه انسانی مطرح بود، اما امسال موسسه گالوپ با معیار جدیدی خوشبخت ترین ها را سوا کرد.
موسسه گالوپ برای این که دریابد مردم «چگونه زندگی خود را می زیند»، یک سری سوال در مورد تجربیات مثبت و منفی روزمره طرح کرده است. در این نظرسنجی که تلفنی یا حضوری از هزار نفر در هر کشور صورت گرفته، پنج سوال برای تجربیات مثبت روزمره مطرح کرده اند، آیا طی 24 ساعت گذشته به اندازه کافی استراحت داشتید، در طول روز خندیده یا لبخند بر لب داشته اید، از زندگی لذت می برید، محترم شمرده می شوید و آیا روز قبل از این نظرسنجی چیزی جدید یاد گرفته یا تجربه ای جالب داشته اید؟ پنج سوالی که مربوط به تجربیات منفی بوده هم شامل استرس، ناراحتی، درد فیزیکی، نگرانی و خشم است.
بیش از 70 درصد پاسخ دهندگان در سراسر جهان ابراز کردند که تجربیات مثبت خنده، احترام و استراحت کافی را دارند. علاوه بر آن نیمی از پاسخ دهندگان روز قبل از مصاحبه چیزی جدید یاد گرفته یا انجام داده بودند.
سپس گالوپ به هر کشور براساس پاسخ مردمش به پنج سوال اول رتبه ای داد و جدول رتبه بندی تجربیات مثبت را تنظیم کرد. به طور متوسط نمره کشورهای جهان 71 از 100 بوده، اما بعضی از کشورها چندان از این آزمایش موفق بیرون نیامدند.
آیا درست است که هر چه پول بیشتری دربیاورید رفاه بیشتری خواهید داشت و احتمالا تجربیات مثبت بیشتری را هم در طول روز پشت سر می گذارید؟
پول می تواند روی شادی تاثیرگذار باشد، اما تنها تا یک نقطه ای، گالوپ به نتایج تحقیقی که در سال 2010 در نشریه «اقدامات آکادمی ملی علوم آمریکا» چاپ شده بود استناد می کند: «وقتی کسی سالیانه 75 هزار دلار درآمد دارد، پول تاثیر زیادی روی احساست روزانه اش ندارد.»
غافل گیرکننده نیست که مردم کشورهای ثروتمند زندگی خود را لذت بخش ارزیابی کرده اند. اما عکس این مسئله صادق نیست، یعنی قرار نیست که مردم کشورهای فقیر زندگی خود را زهرمار توصیف کنند. می گویند پول خوشبختی نمی آورد، البته این حرف زیادی را کسانی می زنند که تا پوست و استخوان طعم فقر را نچشیده اند. اما چه دلیلی دارد که 10 رتبه اول در جدول خوشحال ترین کشورهای جهان، از آمریکای لاتین هستند؟
مردم پاراگوئه برای خودشان شاد هستند و همین مهم است. این باعث شده که در میان 143 کشوری که در این رقابت قرار گرفته اند، با نمره 89 شادترین کشور جهان باشند. ممکن است شما هیچ گاه تصور نکنید که در پاراگوئه خوشبخت شوید، اما آن ها آن جا خوشحال و شادند.
گواتمالا یکی از فقیرترین کشورهای دنیاست، که تولید ناخالص ملی اش رتبه 118 در میان کشورهای جهان و نرخ بی سوادی در آن بسیار قابل توجه است، اما 13 میلیون گواتمالایی در کشوری به وسعت اصفهان دور هم خوش هستند و این است که بعد از یک عمر زندگی به حساب می آید. گواتمالا شاگرد دوم این جدول است.
1- پاراگوئه 89
2- کلمبیا 84
3- اکوادور 84
4- گواتمالا 84
5- هندوراس 82
6- پاناما 82
7- ونزوئلا 82
8- کاستاریکا 81
9- السالوادور 81
10- نیکاراگوئه 81
شاید بتوان گفت معیارهای سنتی سنجش شادی و خوشبختی که اکثرا وابسته به اقتصاد بودند، به اندازه معیار جدی گالوپ کارآمد نیستند. چون بهترین متخصصان سنجش خوشحالی خود مردم یا پاسخ دهندگان هستند.
مردم آمریکای لاتین اولویت های زندگی شان برعکس کشورهای مدرن و پیشرفته است. به جای آن که کار، موفقیت و ثروت را مرکزیت و اصل زندگی شان قرار دهند، عموما خانواده و اجتماع کوچک اطراف خودشان را جزو اولویت های مهم زندگی قرار داده اند. آن ها کار می کنند تا زندگی کنند، نه این که زندگی کنند تا کار کنند. زمانی را که با خانواده و دوستانشان می گذرانند برایشان از هر زمانی مهم تر است... نه زمانی که به کار کردن اختصاص می یابد.
به علاوه مردم آمریکای لاتین در زمان حال زندگی می کنند. فرهنگ شادی دارند و با موسیقی زندگی می کنند. نه افسوس گذشته را می خورند و نه نگران فردا هستند. البته یک برنامه برای آینده، آرزوها و اهداف هم دارند. اما می دانند که اگر شادی را موکول به آینده ای کنند که همه چیز جور شود، احتمالا آینده با آن ها همکاری نمی کند.
خیلی بهتر است که همین حالا که می توانند، زندگی کنند، عشق بورزند و خوش باشند، تا این که شادی را قمار آینده ای کنند که به وضعیت اقتصادی و سیاسی منطقه و جهان وابسته است. آینده ای که غیرقابل پیش بینی است، ولی با وجود خانواده و دوستانی که در زمان حال کنارشان هستند شادی و عشق حتی با اندک پولی قابل دسترسی است.
هم چنین غیرقابل انکار است که در بسیاری از این کشورها، به خصوص آن هایی که گرم و استوایی هستند، غذا و سرپناه مسئله مرگ و زندگی نیست. یعنی اگر هیچ جیز نباشد، ماهی در دریا و میوه بر سر درخت یافت می شود و اگر شبی در زمستان به هر دلیلی سقفی برای خوابیدن نداشته باشند، مطمئنا تا صبح از سرما نمی میرند. هرکه در این کشورها بر سر قدرت بیاید بیمه مجانی برای مردم تامین می کند و از این رو نگرانی بابت بیماری هم ندارند.
مقصود این است که نیازهای اساسی حیات در اکثر کشورهای لاتین قابل دستیابی است، به خصوص که آن ها زندگی را ساده می گیرند. یعنی غذاهایی می خورند و در خانه هایی هستند که به هیچ وجه رضایت ما را جلب نمی کند، اما آن ها با استانداردهای ما زندگی نمی کنند و استانداردهای راحت تری دارند.
گزارش گالوپ نشان می دهد که حتی در بعضی از کشورهای جنگ زده هم مردم خوشحال پیدا می شود. این موسسه می گوید: «این نشان دهنده انعطاف روح بشر است.»
این موسسه نتوانسته مردم سوریه را در نظرسنجی وارد کند، اما سال گذشته سوریه غمگین ترین کشور رتبه بندی شده بود.
اما این 10 کشور پایین ترین نمره را از نظر تجربیات مثبت روزانه کسب کرده اند یا به عبارتی غمگین ترین کشورها هستند.
143- سودان با رتبه 47
142- تونس 52
141- بنگلادش 54
140- صربستان 54
139- ترکیه 54
138- بوسنی و هرزگوین 55
137- گرجستان 55
136- لیتوانی 55
135- نپال 55
134- افغانستان 55

جالب این جاست آن هایی که در پنج سوال تجربیات مثبت نمره پایینی گزارش کرده اند؛ الزاما احساسات و تجربیات منفی بالایی نداشته اند. برای مثال کشورهای اتحاد شوروی سابق عموما یکی از کمترین نمره ها را در تجربیات مثبت و هم چنین تجربیات منفی داشته اند. این نشان می دهد که مردم این منطقه اصولا احساسی از خود نشان نداده اند، چیزی در مایه های پوتین!
اغلب کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی (کشورهای منا) نمره پایینی در جدول دارند به حز عربستان صعودی با رتبه 72.
نمره ایران هم در مقام 104 این جدول 61 است.
به جایش کشورهای خاورمیانه بالاترین رتبه را در تجربیات منفی یعنی ناراحتی، درد فیزیک، نگرانی و خشم به دست آورده اند.
و از همه مهم تری این که ما ایرانی ها رکورد زده ایم. مردم ایران در کنار عراقی ها عصبانی ترین مردم در میان 143 کشور گزارش شدند. می توان به مردم عراق به خاطر جنگ و ناامنی حق داد، اما دلیل عصبانیت ما چیست؟ حتما علل مختلفی دارد که جامعه شناسان بر آن واقفند. اگر فکر می کنید موسسه گالوپ در حقمان بی انصافی کرده بهتر است خودتان قضاوت کنید.
مثلا وقتی چراغ راهنمایی سبز می شود سه ثانیه دیرتر از معمول حرکت کنید یا وقتی اتومبیل کناری یکهو روی دست شما پیچید، محترمانه از او بخواهید راهنما بزند، تا او هم حالیتان کند که مردم ما اصلا عصبانی نیستند. یا یک بار وقتی در خیابان قدم می زنید، به چهره افرادی که از کنارتان عبور می کنند نگاه کنید، حتی می توانید برای امتحان به آنها لبخند بزنید و ببینید چند درصد با لبخند پاسخ می دهند.

منبع: هفته نامه چلچراغ