همه ما بارها و بارها تصاوير پلاستيك‌هاي رها شده در آب‌ها را ديده‌ايم؛ پلاستيك‌هايي كه تا عميق‌ترين قسمت‌هاي اقيانوس‌ها رفته‌اند و عرصه را بر آبزيان تنگ كرده‌اند. دور دست و پاي‌شان پيچيده‌اند، راه نفس‌شان را گرفته‌اند و به جاي طعمه لذيذ وسط ‌روزشان، راهي دستگاه گوارش‌شان شده‌اند.  اما در اين ميان تنها يك راه خروج از شرايطي كه براي خود فراهم كرده‌ايم، وجود دارد و آن تغيير سبك زندگي‌مان است‌. زندگي مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌هاي‌مان را اگر نگاه كنيم، متوجه لزوم اين تغيير مي‌شويم. با ورود پلاستيك به زندگي انسان‌ها، كيسه‌هاي پارچه‌اي خريد به درون گنجه‌ها رفتند و زنبيل‌ها دكوري شدند. ديگر كسي خود را مسوول انبوه زباله‌هاي پلاستيكي و غيرپلاستيكي كه توليد مي‌كرد، نمي‌دانست. 

فاجعه‌اي كه امروز با آن تحت عنوان پسماند و زباله‌اي كه راهي آب و خاك مي‌شود مواجهيم، مساله‌اي به غايت بحراني است، آنقدر بحراني كه جنگل‌هاي شمال ديگر فقط با اره كارخانه‌هاي توليد كاغذ از بين نمي‌روند، شيرابه است كه افتاده به جان‌شان و از زير زمين دارد ريشه‌هاي‌شان را مي‌خشكاند، خاك را سمي مي‌كند و راهي آب‌هاي زيرزميني مي‌شود. همان آبي كه حكم طلا را دارد در اين قرن بي‌آبي. آنقدر بحراني است كه كمتر گردشگري از تماشاي درياي خزر حظ مي‌برد از بس كه زباله‌هاي مختلف، خشك و ‌تر با امواج دريا بالا و پايين مي‌شوند و زشتي بصري ايجاد مي‌كند. آنقدر بحراني است كه وقتي حرف از تفكيك زباله مي‌زنيم به ياد توده‌هاي پلاستيك گره خورده به خارهاي بيابان‌هاي جاده‌هاي مركزي و جنوبي ايران مي‌افتيم كه معلوم نيست چند سال آنجا خانه كرده‌اند و چند صد سال ديگر هم از آنجا دل نمي‌كنند. 
پسماند   صفري   باشيم


اما اگر بخواهيم روزي از جايي شروع كنيم قطعا و يقينا آن نقطه، پايان دادن به توليد زباله است. مادامي كه سرانه توليد زباله ۴۵۰ كيلوگرم در سال است، راهي جز امحاي آن وجود ندارد. البته كه عدد بازيافت زباله در كشورهاي ديگر ۷۰ درصد است و در ايران ۱۷ درصد. اما اگر ما هم به ۷۰ درصد برسيم باز هم صورت مساله توليد زباله است و رشد نرخ بازيافت، مساله دوم.  هدف از سبك زندگي بي‌زباله، به صفر رساندن ميزان موادي است كه به عنوان زباله روانه محل‌هاي دفن و تجميع زباله مي‌شود. ۳ اصل زندگي پسماند صفر، كاهش (Reduce)، استفاده مجدد (Reuse) و بازيافت (Recycle) هستند. تلاش اصلي بر دو مورد اول يعني كاهش و استفاده مجدد است و بازيافت آخرين راه‌حل است و بهتر است تا حد امكان چيزي كه نياز به بازيافت دارد، مصرف نكنيم. براي تبديل شدن به يك پسماند صفري واقعي بايد روي ابعاد مختلفي از زندگي خود تجديدنظر كنيم. مثل عادت‌هاي غذايي، سبك آشپزي، نحوه پوشش و خريد. افراد زيادي در همين دوره و زمانه هستند كه با رويكرد پسماند صفر زندگي مي‌كنند. قدم اول توجه كردن است به آنچه تحت عنوان مايحتاج روزانه وارد زندگي‌مان مي‌شود. اين توجه تنها به خريد روزانه برنمي‌گردد كه شامل كفش و لباسي كه مي‌خريم هم مي‌شود.  «ما مسوول زباله‌هايي هستيم كه توليد مي‌كنيم.» اگر هر روز اين جمله را با خود مرور كنيم حتما كره زمين را تبديل به جايي بهتر براي زندگي مي‌كنيم. پسماندهايي كه روزانه به‌طور متوسط توليد مي‌شوند شامل پسماند كاغذي، پلاستيكي، شيشه‌اي، فلزي، پسماند آلوده مثل پوشك و پد بهداشتي، پسماند‌تر، پسماند الكترونيك، پسماند خطرناك مثل باتري و شيشه يا ظروف شكسته و پسماند بيمارستاني است. با فرض تفكيك، هر كدام از اين پسماندها به شكلي طبيعت را درگير خود مي‌كنند. بسياري از آنها اصلا قابل بازيافت نيستند و تنها در زمين دفن و باعث آلودگي خاك مي‌شوند.  مساله بازيافت در كشور ما سال‌هاست مورد توجه قرار گرفته، اما هنوز افراد زيادي هستند كه با اين مساله فانتزي برخورد مي‌كنند و لزوم انجام آن را درك نكرده‌اند. بازيافت زباله‌ها ۳ فايده مهم براي محيط زيست دارد. ما به كمك بازيافت زباله در مصرف منابع طبيعي صرفه‌جويي كرده‌ايم، زيرا به جاي استفاده از مواد خام براي توليد محصولات نو، از مواد بازيافتي استفاده مي‌كنيم. از ديگر فوايد بازيافت، صرفه‌جويي در مصرف انرژي است. البته براي بازيافت مواد زايد هم نياز به مقداري انرژي است، اما انرژي لازم براي بازيافت زباله خيلي كمتر از انرژي مورد نياز براي توليد محصولات جديد از مواد خام است. مثلا ساختن آلومينيوم از آلومينيوم بازيافت شده به ۹۰ درصد انرژي كمتر از ساختن آن از سنگ معدن نياز دارد. سومين فايده بازيافت نياز به فضاي كمتر براي دفن زباله‌هاست. در گام اول براي بازيافت زباله‌ها بايد مواد قابل تجزيه مثل پسماند ‌تر و مواد غذايي را از ساير زباله‌ها جدا كنيم. اين مواد را به نوعي كود به نام كمپوست تبديل و براي اصلاح خاك و جبران مواد غذايي از دست رفته از آن استفاده مي‌كنند. در مرحله بعد بايد مواد قابل بازيافت را از زباله‌ها جدا كنيم. شيشه، كاغذ، پلاستيك و انواع فلزات از بهترين مواد براي بازيافت هستند. فرض را بر اين بگذاريم كه ما در خانه‌مان سطل زباله تر و خشك جدا داريم و زباله‌هاي‌ تر آشپزخانه را از زباله‌هاي كاغذي، فلزي، شيشه‌اي و پلاستيكي خشك جدا مي‌كنيم. اين اولين قدم در جهت رفع مشكلات مربوط به زباله است. قدم‌هاي زيادي مانده تا هم سطل زباله خشك‌مان به حداقل برسد و هم زباله‌ تر. 
پسماند پلاستيكي
شامل انواع ظروف بسته‌بندي پلاستيكي مواد غذايي، نوشيدني، پاك‌كننده و ساير محصولات مصرفي، قطعات پلاستيكي و لاستيكي است. پلاستيك‌ها از نفت كه منبع تجديدناپذير انرژي است، تهيه مي‌شوند. با توجه به اينكه ۳۰ درصد از پلاستيك‌هاي توليد شده در بسته‌بندي به كار مي‌روند، كاهش استفاده از مواد غيرضروري بسته‌بندي در حين خريد منجر به صرفه‌جويي در مصرف انرژي مي‌شود. به علت غيرقابل تجزيه بودن پسماندهاي پلاستيكي بايد از مبدا كاهش يابند. راهي سوپرماركت كه مي‌شويم به جاي گرفتن ۴، ۵ كيسه و پر كردن آنها با وسايل مختلف مي‌شود چند كيسه پارچه‌اي برد و بدون وارد كردن هيچ پلاستيكي به خانه، خريد مايحتاج روزمره را انجام داد. براي خريد گوشت و مرغ مي‌شود از ظرف‌هاي بزرگ پلاستيكي كه در گوشه و كنار هر خانه‌اي پيدا مي‌شود، استفاده كرد تا براي خريد يك كيلو گوشت، ۳ كيسه پلاستيكي استفاده نشود. فروشگاه‌هايي هستند كه مواد شوينده را هم در ظروف مشتريان مي‌ريزند و آنها را به شكل فله مي‌فروشند. مي‌توانيد دبه‌هاي پلاستيكي را با خود ببريد و مايع دستشويي، ظرفشويي و ديگر مواد شوينده مورد نياز را بخريد.  اما منظور از پسماند پلاستيكي فقط كيسه‌هاي پلاستيكي نيست، هر آنچه تحت عنوان پلاستيك وارد خانه مي‌شود و قابل استفاده مجدد نيست، جزو اين نوع پسماند محسوب مي‌شود. حبوبات، ادويه، قند و شكر، لبنيات بسته‌بندي شده و هر چيز شركتي و كارخانه‌اي كه داراي بسته‌بندي است را مي‌توان با خريد فله آن جايگزين كرد. به جاي خريد همه اين اقلام به شكل كارخانه‌اي و بسته‌بندي مي‌شود با بردن ظرف‌ها و شيشه‌هاي مربا و ترشي به عطاري‌ها، ادويه خريد. مي‌شود با همان شيشه‌ها و بانكه‌ها حبوبات فله خريد. مي‌شود قند و شكر و قهوه و چاي خريد. كافي است كه به فروشنده بگوييد پارسنگ ظرف‌تان را بگيرد و خريدتان را در ظرف خودتان بريزد. براي حذف پلاستيك از زندگي تقريبا بايد تمام ابعاد زندگي‌تان را بالا و پايين كنيد؛ اين اختراع بشر تا دورترين نقاط زندگي‌تان پيش رفته است.  حتي مي‌شود براي خريد لباس و كفش هم كيسه برد. همه ما در كابينت‌هاي آشپزخانه‌هاي‌مان كيسه‌هايي داريم كه از لباس‌فروشي‌ها به خانه آورديم. تميز و شكيل است. مي‌شود براي هر خريدي كه فروشنده كيسه‌اي مشابه آن قرار است به ما بدهد از قبل با خود همراه ببريم. كيسه‌هاي بزرگ نان را مي‌شود دور نيندازيم، بعد از تمام شدن نان همان كيسه‌ها را براي خريد ببريم. لبنيات را مي‌شود در ظرف از لبنياتي محل بخريم و همه ‌چيز را حاضر و بسته بندي ‌شده از هايپرها و سوپرماركت‌ها نخريم. حتي مي‌شود چند كيسه را از قبل براي خريد ميوه و سبزي كنار بگذاريم و هميشه از همان‌ها استفاده كنيم. مطمئن باشيد فروشنده‌ها هم با ديدن اين صحنه‌ها خوشحال‌تر از قبل مي‌شوند. شايد حتي تخفيف خوبي هم به خريداري كه كيسه‌اي نگرفته بدهند.  يكسري از زباله‌هاي پلاستيكي هم هستند كه قابليت بازيافت ندارند و در نهايت در طبيعت رها يا در زمين دفن مي‌شوند. بسته‌بندي چيپس و پفك و خوراكي‌هايي از اين دست از جمله اين پسماندها هستند. اكوبريك يا آجر پلاستيكي در حال حاضر بهترين روش براي مهار پسماندهاي غيرقابل بازيافتي است كه معمولا در صنعت بسته‌بندي از آن استفاده مي‌شود. چنين پسماندهايي در نهايت چه در صورتي كه با زباله‌هاي‌ تر آميخته و دپو شوند و چه زماني كه به پيمانكار پسماند خشك سپرده شود، سرانجام در طبيعت رها مي‌شوند و چون وزن كمي دارند با اندكي جريان هوا، پراكنده شده و سرگردان در طبيعت پخش مي‌شوند.  اكوبريك‌ها را مي‌توان با بطري‌هاي آب معدني يا نوشابه درست كرد و پسماندهاي پلاستيكي غيرقابل بازيافت را درون آنها جا داد. به‌طور متوسط در هر بطري نيم ليتري آب معدني چيزي حدود بيش از ۱۰۰ گرم ريجكتي مي‌توان جا داد. در نهايت با استفاده از اين اكوبريك‌ها مي‌توان، كالاهايي نظير انواع پاف، تخت، صندوق و حتي ميز ساخت و به راحتي جلوي رها شدن پسماند پلاستيكي در طبيعت گرفته شود. 
پسماند كاغذي
كاغذ از دسته پسماندهايي است كه راحت و بي‌دردسر بازيافت مي‌شود به شرطي كه كثيف و چرب نباشد. وقتي كاغذ مصرف و راهي سطل بازيافت مي‌شود اگر با ديگر وسايل خشك دورريختني مثل فلز يا شيشه و حتي پلاستيك درهم شود، ممكن است آلودگي از آنها به كاغذ سرايت كند و هنگام بازيافت قابل استفاده نباشد. هرچند كه همه اقلام بازيافتي قابل شست‌وشو بايد شسته و راهي سطل بازيافت شوند، اما چه بهتر كه سطل كاغذ را از ديگر سطل‌ها جدا كنيم تا اين ماده با ارزش وارد چرخه بازمصرف شود و عمر درخت‌ها به خاطر توليد آن كوتاه و كوتاه‌تر نشود. بازيافت و استفاده مجدد از كاغذ، نه تنها باعث محافظت از قطع بي‌رويه درختان در جنگل‌ها خواهد شد، بلكه باعث صرفه‌جويي در مصرف آب و انرژي به اندازه دوسوم شده و در نهايت اثرات زيست‌محيطي ناشي از توليد كاغذ را كاهش مي‌دهد. بازيافت هر تن كاغذ باطله از قطع ۱۷ اصله درخت جنگلي جلوگيري مي‌كند. در كارخانه‌هايي كه از ضايعات كاغذ يا كاغذ باطله براي توليد كاغذ استفاده مي‌شود، ميزان انرژي مصرفي ۴۰ درصد كمتر از كارخانه‌هايي است كه از الوار استفاده مي‌كنند. براي توليد يك تن كاغذ از الوار تازه به ۳۰۰ مترمكعب آب نياز است كه در صورت استفاده از كاغذ بازيافتي اين ميزان ۶۰ درصد كاهش مي‌يابد. اگر هر شخص كاغذهاي باطله‌اش را در طول يك‌سال جمع كند معادل ۱.۵ اصله درخت است و اگر همه ما ايرانيان اين كار را انجام دهيم از قطع ۱۰۰ ميليون درخت در طول يك‌سال جلوگيري كرده‌ايم.
پسماند شيشه‌اي
براي توليد شيشه بايد مقدار زيادي شن و ماسه از زمين استخراج شود كه اين كار نياز به مصرف مقدار زيادي انرژي و آب دارد. همچنين هر يك بطري شيشه‌اي كه در طبيعت رها مي‌شود تا ۱۰۰۰ سال ديگر هم به صورت زباله روي زمين وجود خواهد داشت. مي‌توان با جدا كردن بطري‌هاي شيشه‌اي هم آنها را به كارخانه بازيافت سپرد و هم مي‌توان از آنها استفاده‌هاي هنري‌تري كرد. با كمي گشتن در فضاي مجازي، صفحات زيادي در اينستاگرام مي‌توان يافت كه از زباله‌هاي خشك استفاده‌هاي جالب مي‌كنند. بعضي از اين صفحه‌ها با بطري‌هاي شيشه‌اي تخته سرو شيشه‌اي درست مي‌كنند. برخي ديگر زباله‌هاي خشك تفكيك شده را از مشتريان مي‌خرند و در ازاي آن پول پرداخت مي‌كنند. برخي ديگر هم ظروف شكسته شده را مي‌گيرند و با قطعات رنگي آنها اثرات هنري جديد مي‌سازند. 
پسماند فلزي
۵۰۰ سال طول مي‌كشد هر قوطي آلومينيومي از روي زمين محو شود. انرژي مصرف ‌شده براي ساخت هر قوطي، معادل هدررفتن نصف يك قوطي بنزين است. به كمك بازيافت هر تن آلومينيوم، در حدود ۱۰۰۰ دلار صرفه‌جويي مي‌شود. آلومينيوم مي‌تواند بارها ذوب و به قوطي يا ظرف جديدي تبديل شود. نه‌تنها قوطي و ظروف آلومينيومي قابل بازيافت‌اند، بلكه ورقه‌هاي آلومينيومي بشقاب پيتزا و شيريني هم قابل بازيافت‌اند. صفحه‌اي به نام «ضايعات‌چي» در اينستاگرام فعال است كه به بازمصرف وسايل به درد نخور و از دور خارج شده كمك مي‌كند. بسياري از دنبال‌كنندگان اين صفحه، با گذاشتن عكس از وسايل اضافي خانه خود از لباس و كفش گرفته تا ظرف و ظروف و شيشه‌هاي اضافه و قوطي‌هاي شيرخشك و هر آنچه ممكن است به كار كسي بيايد، آنها را به يكديگر واگذار مي‌كنند. ايده جالب گرداننده اين صفحه، نشان از اين دارد كه هر چيزي كه سالم است يا با تعميري جزيي مي‌تواند به چرخه مصرف بازگردد را نبايد دور انداخت و تلاش براي حفظ وسايل موجود دارد تا هيچ وسيله‌اي بي‌خودي روانه زباله‌داني نشود. 
پسماندهاي خطرناك
بعضي از زباله‌هاي توليد شده در خانه‌ها از مواد بسيار خطرناك به شمار مي‌آيند. باتري‌هاي مختلف، لامپ‌هاي مهتابي و جيوه‌اي، لوازم الكترونيكي. اين وسايل داراي مواد شيميايي خطرناكي هستند كه سلامت ما و محيط زيست را تهديد مي‌كنند. براي بازيافت اين مواد بهتر است آنها را به غرفه‌هاي بازيافت شهرداري تحويل دهيم. همه غرفه‌ها اين پسماندها را تحويل مي‌گيرند. زباله‌هاي بيمارستاني مثل سرنگ مصرف شده يا داروهاي تاريخ مصرف گذشته نيز جزو زباله‌هايي هستند كه بهتر است جدا از ديگر پسماندها به غرفه‌ها يا محل دفع پسماند بيمارستان‌ها يا مراكز درماني تحويل داده شوند.  از ديگر پسماندهاي آلوده، پدها و پوشك‌هاي آلوده است. بر اساس اطلاعات صفحه آيه حمداوي فعال محيط زيست، هر كودك تا ۳ سالگي بيش از ۴ هزار پوشك استفاده مي‌كند كه برابر است با قطع ۲۰ درخت تنومند براي تهيه خمير چوب درون پوشك. ۵ قرن زمان لازم است تا همين پوشك در طبيعت تجزيه شود و در حين تجزيه، پودر جاذب درون پوشك كه حاوي مواد شيميايي بعضا سمي است و كلرو ميكروپلاستيك آن در آب و خاك رها مي‌شود. پسماند پوشك هر كودك در اين ۳ سال معادل يك تن است كه فقط در اروپا سالانه ۱۱۰ هزار تن پلاستيك ناشي از پوشك يك‌بار مصرف در محيط زيست رها مي‌شود. طبق تحقيقات آژانس فرانسوي «غذا، محيط‌زيست و ايمني»، ته سيگار، پوشك و بنزين بيشترين ردپاي مواد سمي شيميايي را در رودخانه‌ها به جا مي‌گذارند.  در كشوري چون ايتاليا با وجود اينكه ۳۰ درصد والدين از پوشك‌هاي پارچه‌اي براي كودكان‌شان استفاده مي‌كنند و قيمت پوشك يك‌بار مصرف هم پايين است، اما كارخانه بازيافت پوشك با تشويق خانواده‌ها از آنها مي‌خواهد پوشك‌هاي يك‌بار مصرف آلوده را جهت بازيافت تحويل كارخانه دهند. ايتاليا دارنده تنها تكنولوژي بازيافت پوشك كودك و بزرگسال و پد بهداشتي زنان در جهان است. اين كشور سال‌ها روي اين فناوري كار كرده و از سال ۲۰۱۸ مخازن جمع‌آوري پوشك را در شهرها و استان‌هاي مختلف جانمايي مي‌كند و در آينده هم قصد صادر كردن اين تكنولوژي را به ديگر كشورهاي اروپايي دارد. 
ايتاليا از بازيافت هر تن از اين پسماند، ۱۵۰ كيلو مواد سلولزي، ۷۵ كيلو پلاستيك به صورت گرانول و ۷۵ كيلو پليمر سوپر جاذب به دست مي‌آورد. اين مخازن عمدتا در مهدهاي كودك، سراي سالمندان و پارك‌هاي كودك جانمايي شده‌اند. براي جلب خانواده‌ها در ازاي تحويل هر ۵ كيلو پوشك استفاده شده، بن تخفيف خريد پوشك مارك پمپرز، ‌بليت پارك بازي و مشوق‌هاي اينچنيني در نظر گرفته است و سالانه از امحاي ۱۰ هزار تن پوشك و اشغال ۱۳ هزار مترمكعب زمين براي دفن زباله و توليد ۳ هزار تن گازكربنيك جلوگيري مي‌كند.