كرامت جهانگرد يكي از گزينه هاي وزارت صنايع در دولت دهم بود كه كنار گذاشته شد؛ هرچند خود به علت اصلي كنار گذاشته شدن از جمع كانديداهاي نهایی صندلي وزارت اشاره نمي كند، اما حرف و حديث هاي غير رسمي مي گويند که اختلاف نظر بر سر استفاده از كارشناسان، او را از صندلي وزارت محروم كرد. اما رئیس پیشین سازمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان، وضعیت امروز صنعت کشور را فاجعه آمیز می داند و تاکید می کند که تابوت صنعت کشور بر دوش بخشی از بخش خصوصی قرار گرفته و هیچکدام از مقامات بالای دولتی هم دستشان در زیر این تابوت نیست! او متاسف می شود و می گوید که مشکل آنقدر حاد شده که با گفتن این حرفها شما مورد انتقاد واقع میشوید؛ چون خود افراد جزئی از مشکلات امروز هستند. کرامت جهانگرد مهمان ما در دفتر هفته نامه نوسان بود.
نوسان: به نظر می رسد که نوعی سیاست یک بوم و دو هوا در وزارت صنعت، معدن و تجارت و ارتباط آن با زیرمجموعههایش وجود دارد که باعث عدم برنامه ریزی و نتیجه گیری در زیر مجموعه های اجرایی این وزارت نیز شده است. ارزیابی شما از وضعیت این وزارتخانه چیست؟
به عقیده من درحال حاضر مسئولان حوزه صنعت و معدن کشور اعم از وزارتخانه و سازمانهای مرتبط با آن به طورکلی پتانسیل حل معضلات سیستم را ندارند و این از هر مشکل دیگری بغرنجتر است. ممکن است در ابتدا این تصور وجود داشته باشد که سیستم معیوب است و باید مجموعه هایی از بیرون برای حل مشکلات کمک کنند؛ اما باید گفت که نه تنها سیستم معیوب است و امروز سازمان صمت قادر به بهبود شرایط نیست؛ بلکه خود افراد سرمنشا مشکلات فعلی این سیستم هستند!
دولت دوم آقای روحانی بر سر کار است، اما هیچ تغییر محسوسی در روند کار احساس نمیشود. همه دچار بیخیالی و بیانگیزگی شده اند و برنامهای برای آینده وجود ندارد. امروز 40 درصد GDP و 35 درصد اشتغال در حوزه صنعت و معدن است؛ اما بینظمی که عمدهترین معضل در چنین مجموعهای است، باعث شده تا نتوانیم برنامه درستی داشته باشیم. 37 گروه صنعتی در حوزه صنعت وجود دارد که متاسفانه مسئولان هیچ برنامه مدونی برای آن ندارند و این به دلیل حضور افرادی است که با ضرورتهای سیستم آشنایی ندارند. آنها در زمان ورود، برنامه تکراری و نامشخصی را ارائه می کنند و برنامه ای برای بهبود شرایط ندارند. جالب این است که در وزارتخانه، همان فردی که معاونت برنامهریزی را بر عهده دارد؛ معاون صنعتی نیز هست و این یعنی مجری و ناظر هر دو یکی هستند! این بنیادیترین مشکل وزارتخانه است.
این وزارتخانه همیشه دو استدلال دارد؛ اول اینکه صنعت کشور نیاز به نقدینگی فراوان برای احداث و سرمایه در گردش دارد و دوم آنکه هیچ مسئولیتی در قبال مجوزهایی که صادر می کند؛ نمی پذیرد. بیش از چهل سال است که این وزارتخانه سطحی نگر فقط بدنبال ادغام و تفکیک است؛ ای کاش نگاهی به دستاورد تمام دولتهای قبل و بعد از انقلاب می کرد که کشور را با خروج ارز به گورستانی از ماشین الات مختلف کرده است .
نوسان: با این اوصاف، انتقاد اصلی شما بر تفکر بدون هدف حاکم بر حوزه صنعت و معدن و تجارت کشور است؟
اول اینکه در وزارتخانه از حضور کارشناسان متخصص استفاده نمیشود و حتی یک اقتصاددان در تیم اجرایی این وزارتخانه حضور ندارد! یک مدیر باید برنامهاش را ارائه دهد و بگوید قرار است طبق چه روالی حرکت کند، اما این مسئله درباره مدیران فعلی حوزه صنعت صادق نیست و اصلا برنامه مشخصی در عملکرد آنها مشاهده نمیشود. گویی مردم هم به این نتیجه رسیدهاند که باید از مسئولان قطع امید کرده و خودشان کار را جلو ببرند! زمانی فرم هایی وجود داشت که براساس آن ریز اطلاعات و وضعیت کارخانجات مدون می شد و براساس آن برنامه ریزی صورت می گرفت. اما حالا شما با آمارهای ناقص و نادرستی در این سازمان روبرو هستید. از شما می پرسم که امروز کدامیک از کارخانجات استان با وزارتخانه در ارتباط هستند و گزارش کار ارائه میدهد؟ در نایین، فریدن، فریدونشهر، کاشان و آران و بیدگل هم وضعیت به همین منوال است.
نوسان: شما به عنوان کسی که سالها در این عرصه حضور داشتهاید، سرمنشا مشکلات را درکجا میدانید؟
وقتی ظرفیت آماده و تفکری برای برنامهریزی وجود ندارد، قطعا به چنین وضعیتی میرسیم. مدیران صرفا به کلی گوییهای مبهم و بیفایده میپردازند و شعارهای زیبا سر میدهند، اما در عمل نمیدانند که چه میکنند! وزارتخانه امروز از بسیاری از فعالیتهای حوزه خودش اصلا خبر ندارد! نسبت به مسئله قاچاق کالا بیتوجه است و نسبت به آن دچار بیخیالی شده و مثل یک جسم بیروح عمل میکند. هیچ ارتباطی با صنایع استانها وجود ندارد و حتی آمار مشخصی هم از تولیدات کشور در دست ندارد! مثلا نمیداند امروز چقدر مواد غذایی در فلان استان تولید شده و یا در زمینه تولید سنگ و برداشت از معادن در چه شرایطی قرار داریم!. درواقع باید گفت تابوت صنعت کشور بر دوش تعدادی از واحدهای بخش خصوصی قرار دارد و هیچکدام از مقامات بالای دولتی کشور هم دستشان در زیر این تابوت نیست! در چنین شرایطی چطور میتوان انتظار داشت صنعت اصفهان به شکوفایی سابق خود برسد؟ مشکل آنقدر حاد است که با گفتن این حرفها شما مورد انتقاد قرار می گیرید؛ چون خود افراد جزئی از مشکلات امروز هستند.
نوسان: ارزیابی شما از نحوه عملکرد سازمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان چیست؟
آقای احمدیه بیشتر از چهار، پنج ماه در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان سمنان مشغول به کار نبود، که به اصفهان آمد. روزهای نخستی که ایشان در اصفهان مستقر شد دیدارهایی با هم داشتیم و از او پرسیدم که شما چه برنامه ای برای حوزه صنعت در اصفهان داری؟ ایشان خیلی صریح گفتند که فقط به من گفتهاند برو و مردم را آرام کن! اگر مشاهده کنید، از آن زمان هم سرمایهگذاری بیش از دو میلیارد تومان انجام نشده، که آنهم نه در حوزه صنعت، بلکه در حوزه زیرساختها بوده است. این مسئله نشان میدهد که سیستم به شدت بیمار است و حتی تشخیص آن برای آقایان غیرممکن شده است.
نوسان: با این اوصاف عملکرد آقای احمدیه را تایید نمی کنید؟
آقای احمدیه تابع است و اتفاقا تابع باتجربهای هم نیست که در مواقعی محکم بایستد و زیر بار نرود. به ایشان گفته بودند وضعیت کشاورزی مطلوب نیست و اجازه ندهید که وضعیت صنعت هم به این سمت برود، وگرنه روسای سازمانهای استانی براساس اختیاراتی که از وزیر میگیرند، جایگاهی همچون معاون وزیر دارند.
نوسان: اگر بخواهیم به مصادیق این نابسامانی در صنعت کشور ورود کنیم بی شک شرایط اصفهان بسیار خاص است؛ به هرحال اصفهان صنعتی ترین استان کشور محسوب می شود!
وضعیت حوزه صنعت در اصفهان هم به تبع کل کشور نامطلوب است. وقتی گفته میشود اصفهان از 9200 واحد صنعتی برخوردار است، به این معنا نیست که این تعداد واحد فعال وجود دارد؛ بلکه اینها تعداد پروانههایی هستند که برای فعالیت صادر شده است. زمانی که در سال 86 کارم را در سازمان صنعت و معدن اصفهان آغاز کردم، اعلام کردند که 8500 واحد صنعتی در استان وجود دارد، اما بعد از انجام سرشماری طی دو سال و نیم متوجه شدم که تعداد واقعی این واحدها 5300 واحد است! آمارها باید هشدار بدهند و آمار اشتباه ما را به ناکجا آباد میبرد! ریشه همه اتفاقات ناگوار همچون اختلاسها که در حوزه اقتصاد کشور رخ میدهد، این است که تفکر حاکم بر مجموعه، تفکر سیستمی نیست. در این وضعیت اگر کارگران اعتراضی بکنند نهایت کار این است که با چند سخنرانی آنها را آرام میکنند و یا سرانجام وزارتخانه قدم پیش میگذارد و با یک سخنرانی کار را تمام میکند! یک کمیته بحران هم برای چنین مواقعی تدارک دیدهاند که با پرداخت کمی بودجه ماجرا را فیصله میدهد.
نوسان: در این میان جایگاه بخش خصوصی کجاست و چرا صدایی از آن بخش درنمی آید؟
در مسیر توسعه سمنها موانعی جدی وجود دارد که فعالیت بخش خصوصی را با مشکلاتی مواجه میکند. اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی گل سرسبد بخش خصوصی و سمن هاست که از قانون مشخصی برخوردار است، اما خانه صنعت و معدن قانون مشخصی ندارد. اگر بپذیریم 9200 واحد صنعتی، حدود 200 هزار واحد فعال تجاری و 200 هزار واحد در حوزه کشاورزی در استان اصفهان وجود دارند و تعداد افرادی که در اتاق بازرگانی، کارت بازرگانی در دست دارند 2500 نفر است، در این صورت چرا اجازه عضوگیری به کسی داده نمیشود؟! قانون اتاق بازرگانی صراحتا میگوید باید از هر بنگاه اقتصادی چه عضو باشد و چه نباشد حمایت شود، اما در عمل اینطور نمی بینیم! . امروز بسیاری از بازنشستگان حوزه امنیتی کشور در اتاق بازرگانی استانها نشستهاند؛ بنابراین اتاق مجبور است با آنها همصدا شود.
نوسان: با این وجود راه نجات اصفهان را در چه میدانید؟
به عقیده من توسعه صنعتی و گردشگری، تنها راههای اصلی توسعه اصفهان هستند، اما فعلا در حوزه توسعه صنعتی اصلا شرایط خوبی نداریم. "ماموريتي با دستهاي خالي ، توام باندانم كاري و بي برنامگي". منبع تلخ كامي بنگاه داران و مردم سخت كوش استاني كه جز گسترش و توسعه صنعتي و معدني وگردشگري راه چاره اي ديگر براي توسعه اقتصادي ندارد . اين ماموريت خطير در توان سازماني كه خود بعنوان عاملي كند كننده نقش آفريني مي كند نيست و بايد تا بيش از اين ديرنشده عقلاي استان و كشور براي نجات اقتصاد استان چاره اي بينديشند .
فرناز کلباسی/ نوسان