اگر ورود سرمایه به یک بخش ، بیش از ظرفیت آن بخش باشد حباب تشکیل میشود. حباب به این معناست که قیمت ها در آن بخش بیش از معدل قدرت خرید مردم در آن بخش رشد می کند. وقتی قیمت در یک بخش بیش از قدرت خرید میانگین جامعه رشد کند، در آن بخش تقاضا کاهش می یابد. کاهش تقاضا به این معناست که عرضه بیش از تقاضا میشود؛ وقتی عرضه بیش از تقاضا شود ابتدا معاملات کاهش یافته و پس از مدتی قیمت ها تا سطح قدرت خرید متعارف جامعه سقوط می کند؛ در این حالت قیمت آنقدر کاهش می یابد تا با سطح قدرت خرید جامعه منطبق شود.
"استیگلیز"، برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد، می نویسد: اقتصاد جهان، به گونه طراحی شده که مقصد نهایی پس انداز در جهان در بسیاری از موارد آمریکاست و این باعث میشود تا بیش از ظرفیت اقتصاد آمریکا پول وارد این کشور شود.وقتی به یک اقتصاد بیش از ظرفیت جذب آن، پول تزریق شود، حباب تشکیل میشود و این حباب دیر یا زود می ترکد، از سال 2001 تا کنون دوبار در اقتصاد آمریکا، حباب ها ترکیده است. دو بخشی که که حباب را جذب می کند، مسکن و سهام است. در سال 2008 در آمریکا قیمت سهام به نصف کاهش یافت و قیمت مسکن در شش ایالتی که قیمت به شدت حبابی شده بود به یک سوم کاهش یافت.
در ایران بیش از ظرفیت بخش مسکن در این بخش سرمایه گذاری شد. طبقه متوسط شهری، قشرهای برخوردار و شرکتهای بزرگ بیش از ظرفیت پول وارد این بخش کردند. ورود سرمایه به میزان بیش از قدرت جذب، باعث ایجاد حباب در بخش مسکن شد. قیمت مسکن در سال 90 و 91 بیش از قدرت خرید قشر ضعیف و متوسط بود و زمانی که چنین وضعیتی بر اقتصاد حاکم شود، معاملات به شدت کاهش پیدا می کند.
در ایران 27 میلیون واحد مسکونی وجود دارد که انشعاب برق خانگی آن ها فعال است. در سال گذشته فقط 756 هزار واحد مسکونی به فروش رفته است که معادل 2.7 درصد از واحد های مسکونی فعال کشور می باشد و البته در تهران 70 درصد و در شهرستان ها 40 درصد از واحد های مسکونی معامله شده واحد های مشارکتی هستند که در واقع فروش حقیقی نیستند. یعنی آنچه به راستی فروش رفته، رقمی بسیار کمتر از 756 هزار واحد است.این کاهش سنگین معاملات مسکن، واکنشی به افزایش قیمت مسکن در سال 90 و 91 بود که بیش از قدرت خرید مردم افزایش یافته بود.
در بخش صنایع ساختمانی نیز بیش از ظرفیت اقتصاد ایران، سرمایه گذاری شد؛ در صنعت سیمان بیش از 70 میلیون تن ظرفیت نصب شده است، درحالیکه مصرف داخلی تنها 40 میلیون تن است و میزان مازاد، باید صادر شود. در بخش فولاد، در سال گذشته 6 میلیون تن فولاد مازاد تولید و صادر شد؛در بخش کاشی نیز ظرفیت تولید دو برابر مصرف است و اختلاف باید صادر شود. در بخش صنعت سنگ نیز ظرفیت موجود بسیار بیش از مصرف داخلی است و مازاد ظرفیت باید صادر شود.
اما صادرات دو پیش شرط دارد: مزیت قیمتی و بازاریابی مناسب
کالایی قابل صادرکردن است که از منظر قیمتی با قیمت های جهانی قابل رقابت باشد. لذا صادرات فولاد، سیمان، کاشی و سنگ باید قابل رقابت با قیمت های جهانی باشد. بخشی از رکود حاکم در این چهار بخش به سبب گران اداره شدن واحد ها در ایران نسبت به جهان خارج است.
اما مهم ترین علت گران اداره شدن، استفاده از تکنولوژی قدیمی است، هزینه خط کشی معابر تهران 400 میلیارد تومان است. اما با تکنولوژی نانو، هزینه خط کشی به یک پانزدهم کاهش می یابد و طول عمر خط کشی نیز 5 برابر شیوه موجود خواهد بود. لذا خط کشی با تکنوژی قدیمی غیر اقتصادی است. استفاده از تکنولوژی روز، رمز داشتن مزیت قیمتی در صادرات است،اگر فراوری سنگ در ایران با تکنولوژی قدیمی انجام شود صادرات، ماهیتی غیر اقتصادی پیدا می کند.
در حوزه صنایع ساختمانی، مشکل این نیست که بیش از ظرفیت اقتصاد ایران سنگ های ساختمانی تولید میشود. بلکه سنگ مازاد باید صادر شود مشروط بر اینکه با تکنولوژی روز فراوری شده تا مزیت صادراتی داشته باشد. اما تنها داشتن مزیت قیمتی برای صادرات سنگ کافی نیست؛ علاوه بر مزیت قیمتی، نباید بیش از ظرفیت، تاجر وارد بخش صادرات سنگ شود.
همه پسته ایران، باید حداکثر توسطپنج شرکت صادر شود. در غیر این صورت رقابت برای صادرات، به سقوط قیمت پسته می انجامد و این، روند صادرات پسته را غیر اقتصادی می کند. مهم ترین عامل ضربه خوردن صادرات فرش ایران، تعدد صادر کننده بود. رقابت بین صادرکنندگان، مهم ترین عامل تضغیف صادرات فرش بود. در امر صادرات سنگ نیز حداکثر باید این امر در اختیار پنج نفر باشد. امروز بیش از ظرفیت اقتصاد ایران صادرکننده سنگ وجود دارد.
بیش از ظرفیت اقتصاد ایران بانک تأسیس شد و رقابت بین بانکها برای جذب سپرده به افزایش سنگین سود سپرده منجر گردید به گونه ای که سود سپرده از بازدهی اقتصاد عبور کرده است. تعدد بازرگان و فعال اقتصادی در بخش صادرات مهم ترین عامل تضعیف صادرات است.
این نکته در همه امور صادق است؛ اگر بیش از نیاز اقتصاد تشکل های صنفی ایجاد شود تکثر تشکل صنفی برای یک رشته، به بی حاصل شدن تلاش جمعی می انجامد. تعدد تشکل های صنفی در اصفهان در برخی از امور عامل عدم موفقیت است.

منبع: ماهنامه نوسان