بازار ارز در اواسط مهرماه امسال مانند اوایل پاییز سال پیش، روزهای نفس‌گیر و پرهیجانی را پشت‌سر گذاشت، به طوري‌ که برای نخستين‌ بار در سال جاری قیمت دلار از مرز 4000 تومان گذشت. روند افزایشی نرخ ارز و به‌خصوص دلار، مساله مهم و نگران کننده‌ای برای تولیدکنندگان، واردکنندگان، فعالان اقتصادی و درنتیجه کل مصرف‌کنندگان، یعنی مردم است. در‌همين‌راستا، رييس کل بانک مرکزی دلیل نوسانات نرخ ارز و افزایش قیمت دلار را عوامل فصلی و انتظارات ناشی از تحولات روابط بین‌الملل اعلام كرد؛ به این ترتیب، به نظر مي‌رسد تنها نجات‌دهنده این میدان، توقف زمان و حال‌و‌احوال جهان خواهد بود. درحالی‌که بيشترمردم مي‌دانند برای حل این مشکل باید به اقتصاد و بازار با ثباتی برسیم که ازطريق اخبار و عوامل هیجان‌زا، دچار نوسانات شدید و بی‌قراری و در پی آن خروج از کنترل نشود؛ فقط به این صورت است که آرامش را در زندگی مردم و جامعه خواهیم دید.
دلالان، تنها راضیان این بازار
تنها قشری که برخلاف همه، در پی آرزوی دیرینه رسیدن به ثبات بازار و نرخ ارز نيستند، دلالان سودجو و فرصت‌طلبی هستند که بیشترین سود از این اوضاع عایدشان می‌شود. افزایش نرخ ارز بخش تولیدی و صنعت کشور را به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به‌شدت تحت تاثیر خود قرار مي‌دهد، چراکه بيشتر تولیدکنندگان داخلی مجبور به واردات و تهیه مواد اولیه و حتی گاهی دريافت خدماتی خاص از خارج از كشور هستند که با افزايش قیمت ارز به مشکل جدی برمی‌خورند و مانند واحدهاي زیادی که در چند سال اخیرشاهد تعطیلی آن‌ها بوده‌ایم مجبور به متوقف‌کردن فعالیت خود ‌مي‌شوند؛ این امر به ازای هر واحد، ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر پیکر صنعت و آمار بیکاری در جامعه وارد می‌آورد و به طور طبيعي پیامدهای خطرناكي در جامعه در بر خواهد داشت. در حالتی دیگر مجبور به تغییر قیمت محصول نهایی خود به نسبت قیمت ارز خواهند شد که این به جز آشفتگی بازار و از دست دادن مشتری‌ چیزی در پی نخواهد داشت، زيرا در آن صورت قیمت کالاهای تولیدشده مانند نرخ ارز به‌طور‌مرتب در نوسان و غیرقابل‌پیش‌بینی خواهد بود.
اقشار متوسط تحت فشار
در چنين شرايطي و با كاهش و افزايش نرخ ارز و دلار، بیشترین فشار بر قشر متوسط جامعه ، به ویژه حقوق‌بگیران، وارد خواهد شد. وضعیت افراد زیر خط فقر نيز که نیازی به گفتن ندارد. با نگاهي اجمالي به آمار مناطق شهری مي‌بينيم که بیشترین سهم كشور شامل این گروه‌هاست. البته هستند کسانی که در این وانفسا به زمین خوردند و چند طبقه‌اي از پلکان منزلت اجتماعی خود سقوط کرده‌اند یا کسانی که نان‌شان در روغن افتاده و یک یا چند پله از این طبقات به بالا صعود کرده‌اند؛ یعنی این وضعیت نوساني حتی روی آمار و سرشماری‌های‌مان هم اثرگذار است و همه محاسبات آماری را به هم مي‌ريزد. اقتصاد کشور که ديگر جای خود دارد.
ایران رکوددار ابعاد روانی افزایش قیمت
در این ميان، حتی افرادی به چشم مي‌خورند که فارغ از طبقه اجتماعي‌شان، می‌توانند روند بازار ارز را دستخوش تغییر کنند. به گفته کارشناسان، در همه جای دنیا بعد روانی افزایش قیمت دلار اثرگذار است ولی به نظر می‌رسد در ایران بیشترین حد خود را به نمایش گذاشته است. این بعد روانی به این معناست که با دیدن سیر صعودی قیمت یک کالا، بيشتر مردم با این فکر که در آینده با قیمت بيشتري امکان فروش آن را خواهند داشت، برای خرید هجوم می‌آورند و با افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت کالا افزايش پيدا مي‌كند. پس از مدتی قيمت كالا در بازار به حدی می‌رسد که آن‌ها سود موردنظر خود را از فروش کالا به دست خواهند آورد، درنتیجه اقدام به فروش کرده و باعث افزايش ناگهانی عرضه آن کالا می‌شوند و همین امرموجب کاهش قیمت در بازار خواهد شد. این موضوع درخصوص ارز، به‌دست افرادی اتفاق مي‌افتد که به آن نیازی ندارند و اضافه پول و یا پس‌انداز خود را برای سود بیشتر به دلار تبدیل می‌کنند و به‌تازگي با شنیدن خبرهایی درباره خروج آمریکا از برجام و جريان‌هاي سیاسی و پيش‌بینی تاثیرات آن بر بازار ارز، اقدام به این عمل كرده و به‌نوعی هرچند کوچک، سهم خود را در شکل‌گیری نوسانات اخیر پرداخت کرده‌اند.
افزایش نرخ ارز، خوب یا بد؟
علیرضا مناقبی، كارشناس ارز و رييس مجمع واردات، درباره افزایش نرخ ارز در روزهاي اخير به «قانون» می‌گوید: به‌هیچ وجه نمی‌توانیم بگوییم که افزایش قیمت دلار برای ما پدیده‌ای با اثر مثبت به شمار می‌آید یا منفی. به طور معمول، دیده یا شنیده می‌شود برخی افراد به صورت غیرکارشناسانه به این موضوع نگاه مي‌كنند، در صورتي كه همه می‌دانیم دلار، کالاهای واردتی و مواد اولیه بر تولید و محصولات ما اثرگذار است، بنابراين با افزايش نرخ ارز نه تنها هیچ مشکلی از صادرات ما حل نمی‌شود، باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی عمومی مردم نیز خواهد شد. اگر بخواهیم با دید کارشناسانه درباره نرخ ارز صحبت کنیم، باید بگویم از افزايش و كاهش آن، نمی‌توان به عنوان پدیده‌ای خوب یا بد نام برد، فقط می‌توان گفت اتفاق خوب در زندگی مردم، دستیابی به ثبات نرخ ارز و قوت گرفتن پول ملی و اتفاق بد، نوسان قیمت ارز است.
نوسان؛ عامل ايجاد مشكل
مناقبي در ادامه تصريح مي‌كند: بي‌ثباتي نرخ ارز در بازار، مخل آسایش تولید، واردات، صادرات و مهم‌تر از همه مخل آسایش مصرف‌کننده نهایی خواهد بود. چراکه در‌اين‌صورت، مردم درست نمي‌توانند تشخیص دهند که در چه وضعيتي قرار دارند. در اصل، همیشه مردم در مقابل بخش تولید یا واردات کالا قرار می گیرند؛ به این معنی که به محض کاهش قیمت ارز و دلار انتظار کاهش و برگشت قیمت کالاها به قبل را دارند و در صورت افزایش قیمت ارز، توقع ثُبات قیمت کالاهای مصرفی‌شان را دارند. این موضوع باعث به‌وجود آمدن اثر روانی بدی در ميان مردم می‌شود. همان طور که می‌دانيد كليه صحبت‌ها و نتایج در‌این‌باره به این اصل برمی‌گردد و آن اين است که بي‌ثباتي قیمت ارز در کشور، عامل مشکل‌ساز مهمی برای اداره امور مردم و مصرف‌کننده نهایی خواهد بود.
رقابت پذیری؛ عامل رشد اقتصادي
اين كارشناس اقتصادي بيان مي‌كند: فارغ از مقدار عددی نرخ ارز که بزرگ یا کوچک باشد، در صورت تثبیت آن مردم در همه نقاط کشورمی‌توانند روی مسیر مشخص اقتصادی خود حرکتی به سمت جلو داشته باشند. این اتفاقی است که در همه دنیا به واقعیت تبدیل شده است و در اثر آن همه می‌توانند برنامه‌ریزی دقیقی برای خود داشته باشند و این امر موجب بروز رقابتی خوب و شفاف در حوزه اقتصاد خواهد شد. در صورت رقابت‌پذیر شدن جامعه، تولید، صادرات و واردات کالا، همه به نفع مردم انجام خواهد شد؛ چون بحث رقابت‌پذیری عامل مهمی در شکوفایی و رشد اقتصادی هر جامعه‌ای است که در نهایت موجب ثبات بازار و آرامش خاطر همگان خواهد شد.
ضرورت كاهش تصدي‌گري دولت
راه حل پیشنهادی اين كارشناس اقتصادي برای رسیدن نرخ ارز به ثبات، کاهش تصدی‌گری دولت در این مسیر است. وي در اين باره مي‌گويد: نمی‌توان نرخ ارز را به‌صورت دستوری ثابت نگه داشت، زيرا مردم معتقدند دست‌های پشت پرده مشغول رقم زدن آینده است. ولی اگر بازار این مسیر را بر اساس ارزش واقعی پول ملی برای خود انتخاب کند، بهترین مسیر را طی خواهیم کرد. اگرچه در ابتدای راه، بي‌شك ناهمواری‌هایی وجود دارد اما به مرور بازاری رقابت‌پذیر، سالم و باثبات خواهیم داشت. بازار رقابت‌پذیر در نهایت به نرخي می‌رسد که کشش قیمت بيشتري را از آنچه هست، نخواهد داشت و به ثباتی واقعی خواهد رسید.
بازار باید یابنده مسیر خود باشد
وی تصریح می‌کند: معناي دقيق اقتصاد اين است كه بازار جايگاه و راه خود را به صورت مستقل پيدا كند و همان‌طور‌كه شاهديد، تا به حال هیچ اقتصادی نتوانسته با زور و دستور به جایگاه مناسبی برسد. بازار ما تا به حال ثبات خاصی به خود ندیده است، بنابراين انتظار می‌رود در مراحل اولیه رسیدن به ثبات، به بازار فشار وارد شود، ولی در انتهای مسیر، بازار رقابتی را خواهیم دید که كليه تولیدکنندگان، واردکنندگان و فروشندگان برای حفظ منافع خود مجبور به رعایت حقوق و حفظ منافع مشتریان هستند؛ به این معنا که همه عرضه‌کنندگان کالا سعی در ارائه روش‌های بهتر، افزايش کیفیت و مناسب نگه داشتن قیمت خواهند داشت.
کار مردم به خودشان واگذار شود
مناقبي در پايان ضمن درخواست از مسئولان كه کار مردم را به خودشان واگذار کنند، مي‌گويد: این راهی است که همه مناطق پیشرفته جهان آن را آزموده و نتیجه مثبت گرفته‌اند. البته پیش‌نیاز این مهم، تنظیم و فراهم کردن زیرساخت‌های مناسب و حذف رانت است؛ یعنی اینکه زمین بازی یکساني با شرایط مطلوب برای همه بازیکنان، همراه با وضع قوانین مناسب بازی که قابل اجرا بوده و به قولی دست و پاگیر فعالان نشود، ايجاد شود. در این شرایط یکسان و مطلوب، رقابت سالم شکل خواهد گرفت و نتیجه آن به نفع مصرف‌کننده نهایی و به نوعی همه مردم خواهد بود و حتی باعث کمتر شدن فشارهای وارده بر دولت نیز خواهد شد.

منبع: قانون