يشتر از چند روز از التهابهاي اخير بازار ارز نگذشته است، التهابهايي كه تاحدودي در نتيجه پايين بودن نرخ سود بانكي و هجوم منابع مالي آزادشده بانكها به سمت بازارهاي پربازده به وجود آمد. در شرايطي كه پيش رو بود گزينهاي جذابتر و پربازدهتر از بازار ارز براي اين منابع نبود. اما سوال اينجاست كه چرا اين منابع به سمت ساير بازارها و ازجمله بازار بورس هدايت نشدند؟
امروزه عملكرد بازار سرمايه دركشورهاي پيشرفته به عنوان شاخصي براي ارزيابي سياستها، تغييرات مالي، اقتصادي و بازرگاني مورد استفاده قرار ميگيرد. تداوم فعاليت بورس اوراق بهادار در هر كشور، به منزله تداوم مراحل رشد و تكامل اقتصادي به شمار ميرود.
درواقع بورس اوراق بهادار از اركان مهم اقتصادي محسوب ميشود كه منابع مالي لازم از طريق آن جمعآوري ميشود و براي رشد و توسعه كشورها مورد استفاده قرار ميگيرد. نقش اصلي بورس اوراق بهادار، جذب و هدايت پساندازها و نقدينگي سرگردان و پراكنده در اقتصاد به سوي مسيرهاي بهينه آن است، بهگونهاي كه به تخصيص بهينه منابع كمياب مالي منجر شود اما اين امر مهم، منوط به وجود كارايي بازار است. كارا بودن بازار از اهميت زيادي برخوردار است، زيرا در صورت كارا بودن بازار سرمايه، هم قيمت اوراق بهادار به درستي و عادلانه تعيين ميشود و هم تخصيص سرمايه كه مهمترين عامل توليد و توسعه اقتصادي است به صورت مطلوب و بهينه انجام ميگيرد.
از سوي ديگر، هرچه ميزان كارايي بورس اوراق بهادار افزايش يابد، به همان اندازه اطمينان سرمايهگذاران نسبت به بورس بيشتر ميشود و رغبت آنها براي سرمايهگذاري، افزايش مييابد. با توجه به نقشي كه اطلاعات، اطلاعرساني و متخصصان مالي ميتوانند ايفا كنند، در اقتصاد ايران بايد تلاش شود تا با انجام تحقيقات، مسير كارايي بازار اوراق بهادار ايران هموار شود. در اين راستا، طي سالهاي اخير اقدامهاي مناسبي براي پيشرفت، توسعه و افزايش شفافيت بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است كه ميتوان آثار آن را در فرهنگ سهامداري مردم، گسترش جغرافيايي بازار، افزايش حجم معاملات بورس و افزايش تعداد سهامداران مشاهده كرد. بنابراين، اين اقدامها ميتواند كارايي بورس اوراق بهادار تهران را افزايش دهند.
بورس اوراق بهادار، بازار متشكل و خودانتظام است كه اوراق بهادار در آن توسط كارگزاران يا معاملهگران طبق مقررات قانون بازار اوراق بهادار، مورد دادوستد قرار ميگيرد و بهصورت شركت سهامي عام تاسيس و اداره ميشود.
برخي از شاخصهاي سهام در بازار سرمايه ايران با شاخص بحران مالي جهاني در بازارهاي سرمايه رابطه معنيداري دارند. در نتيجه ادعاي نبود ارتباط بين بازار سرمايه كشورهاي برخوردار از بازار سرمايه توسعه يافته و بورس اوراق بهادار تهران مورد نقد و چالش قرار ميگيرد. از طرفي با توجه به ساختار خاص اقتصاد ايران و وابستگي آن به درآمدهاي نفتي، كانال اصلي انتقال بحران به اقتصاد كشور از طريق درآمدهاي نفتي است.
رفتار تودهوار
رفتار تودهواري كه در هفته گذشته در بازار ارز شاهد بوديم، در اينجا نيز احتمال وقوع دارد، رفتارتودهوار تبعيت بيقيدوشرط ازساير سرمايهگذاران است و زماني اتفاق ميافتد كه قيمتها در بازار سهام دچار نوسانات شديد ميشوند بدون اينكه اطلاعات مشخص و موثقي در رابطه با آنها در بازار منتشر شده باشد. اينگونه تصميمگيريها سبب هجوم سرمايهگذاران براي خريد يا فروش سهام و بروز نوسانات شديد قيمتي شده كه پيامد آن بيثباتي و شكنندگي بازار است. در اين رابطه پخش شدن منابع مالي بين بازارهاي مختلف از بروز اين رفتار جلوگيري ميكند.
اين در حالي است كه بورس ايران نقش كمتري نسبت به ساير بورسهاي جهان در اقتصاد ملي كشور دارد. بايد اشاره شود كه ميزان ريسك در بورس اوراق بهادار ايران از ساير بورسها بالاتر است در حالي كه بين نرخ رشد ارزش بازار بورس ايران با ساير بورسهاي جهان تفاوت معنيداري وجود ندارد.
استفاده نكردن درست از ابزارهاي پوشش ريسك از جمله دلايل بالا بودن ريسك اوراق بهادار ايران است. در اين رابطه استفاده از ابزار مشتق ارز براي هر اقتصاد در حال توسعهاي از جمله ايران ضرورت دارد، زيرا با افزايش تبادلات بينالمللي امكان پوشش مناسب ريسك نرخ ارز از طريق بازار سنتي امكانپذير نبوده يا هزينه زيادي را به بنگاههاي تجاري و سرمايهگذاران تحميل ميكند. عدم سرمايهگذاري خارجي در ايران، از ديگر عوامل موثر بر سازوكار بورس است كه در اين زمينه ميتوان از طريق تهيه صورتهاي مالي شركتهاي فعال در بورس براساس
استانداردهاي IFRS، انگيزه لازم را درسرمايهگذاران خارجي ايجاد كرد. از طرفي نبايد فراموش كرد كه كمعمق و دولتي بودن بورس ايران در مقابل ساير بورسها نيز از جمله دلايل ضعف آن است.
در اين شرايط، براي پوشش ريسك و نااطميناني در بازار بورس ميتوان از ابزار مشتقه استفاده كرد. در اقتصاد مالي مشتقات به معني مجموعه ابزاري است كه داراي خصوصيات مشترك است و بر كليه ابزارهاي قابل معامله در بورس و خارج از بورس كه مرتبط با معامله اوراق بهادار، ارز، نرخ بهره، كالا و غيره باشد، اطلاق ميشود. علت نامگذاري «ابزارهاي مشتقه» آن است كه ارزش آنها مشتق از قيمت «دارايي پايه» آنها است. به اين معني كه تغييرات قيمت هر يك از مشتقات، تابعي ازتغييرات قيمت دارايي پايه آنها است. براي مثال ارزش قرارداد آتي يك كالا، تابعي از تغييرات قيمت آن كالا است. يعني با افزايش قيمت مال موضوع قرارداد، ارزش ابزارهاي مشتقه افزايش مييابد و با كاهش قيمت آن، ارزش و قيمت ابزارهاي مزبور تقليل مييابد. در بازارهاي جهاني ابزارهاي مشتق از اركان اساسي سيستمهاي مالي و اقتصادي هستند. ابزارهاي مشتق با بهبود فرآيند كشف قيمت داراييها، در رشد اقتصادي و افزايش اثربخشي بازارها اثر چشمگيري دارند. در دو دهه اخير، پيچيدگي و تنوع ابزارهاي مالي گسترش چشمگيري در اروپا، امريكا و كشورهاي خاوردور داشته، حتي پارهاي از اين ابزارها در بازارهاي مالي بينالمللي مورد معامله قرار گرفته و بازارهاي سرمايه در اين ارتباط بهشدت جهاني شدهاند.
مهمترين اين ابزارها، قراردادهاي آتي يا آينده و قرارداد اختيار معامله هستند. اين ابزارها امكان كنترل خطر سپرده داراييهاي مالي يا امكان مقابله با خطر انتشار آنها را به مدير ميدهد.
قراردادهاي آتي يا آينده، موافقتنامهاي است كه به موجب آن طرفين موافقت ميكنند كه معامله يك دارايي مالي را با بهاي ازپيشتعيينشده، در زماني مشخص، در آينده انجام دهند. بنابراين يكطرف با خريد دارايي مالي و طرف ديگر با فروش آن، بدون درخواست كارمزد موافقت كرده و موظف به انجام آن هستند.
از طرفي قرارداد اختيار معامله، به دارنده قرارداد اختيار ميدهد اما او را موظف نميكند كه يك دارايي مالي را به بهاي مشخص از طرف ديگر بخرد يا به او بفروشد. خريدار قرارداد بايد مبلغي را به عنوان بهاي اختيار به فروشنده بپردازد.
اختيار خريد زماني است كه اختيار معامله به دارنده اين حق را بدهد كه از طرف ديگر دارايي مالي بخرد؛ اگر اختيار به دارنده اختيار اين حق را بدهد كه دارايي مالي را به طرف ديگر بفروشد، اين اختيار را اختيار فروش مينامند.
علاوه بر اين اوراق مشتقهاي وجود دارند كه مجموعهاي از قراردادهاي آتي يا قراردادهاي اختيار معامله هستند؛ قراردادهاي معاوضه، قراردادهاي سقف و قراردادهاي كف.
به طور كلي نقش قراردادهاي مشتقه راهي كمهزينه براي مهاركردن برخي خطرهاي عمده در اختيار ناشر اوراق و سرمايهگذار قرار ميدهد، در اين مورد بازارهاي اوراق مشتقه دو امتياز نسبت به بازارهاي نقدي (آتي) دارند: اولاينكه هزينه كمتري نسبت به بازار نقدي دارند و معاملات در بازار مشتقه سريعتر انجام ميشود و دوم اينكه بازار مشتقه ميتواند نقدينگي بيشتري از بازار نقدي جذب كند.
درواقع نقش ابزارهاي مالي، انتقال وجوه از دارندگان وجوه اضافي، براي سرمايهگذاري كساني كه براي سرمايهگذاري در داراييهاي مشهود نياز دارند، توزيع خطر بين متقاضيان وجوه و دارندگان.
در اين زمينه، با تغيير در مقررات، ابزارهاي جديدي نيز در واكنش به تغييرات اقتصاد كلان و مقررات موجود و جديد به وجود آمدهاند. اغلب اين ابزارها هم ريسك بازار را توزيع مجدد كردند و هم باعث انسجام بيشتر بازار با كنار گذاشتن تمايزات بين فعاليتهاي بانكي و بازار بورس يا با اجازه دادن به وام گيرندگان ميشوند و دسترسي به بازار را ممكن ميسازند.
بايد گفت كه پيچيدگي ابزار مالي به خودي خود اتفاق نميافتد. اين پيچيدگي به سبب به هم ريختن شرايط اجتماعي است. طراحي ابزارهاي پيچيده براي رفع نواقص ابزارهاي اوليه است.
ابزارهاي جديد به اين خاطر كه خطر را كم ميكنند، عمق و كارايي بازار و امكان گسترش مشاركت مردم را افزايش داده و اندازه بازار گسترش مييابد. بايد اشاره شود كه با توجه به سه كاركرد اقتصادي بازارهاي مالي شامل ١. بهبود فرآيند قيمتيابي
٢. افزودن بر نقدينگي ٣. كاهش هزينههاي معاملات بهتر است بازارها از كارآمدي لازم برخوردار باشند زيرا در بازارهاي ماليكارآمد، قيمتها بازتابي از كل اطلاعات گردآوري شده به وسيله همه دستاندركاران بازار است.
وظايف بازار پول و سرمايه
بازار مالي از بازارهاي پولي و بازارهاي سرمايه به وجود ميآيد كه يكي از وظايف مهم آن، تسهيل تشكيل سرمايه است. بازارهاي سرمايه از بازارهاي اوراق بهادار دست اول (بازار اوليه) و بازارهاي اوراق بهادار دست دوم (بازار ثانويه) تشكيل ميشوند. بنگاههايي كه درصدد تامين مالي برميآيند، اوراق بهادار (داراييهاي مالي) خود را در برابر پولي كه واسطههاي مالي يا خود پساندازكنندگان ميپردازند، مبادله ميكنند و بنگاهها آن وجوه را به صورت سرمايه واقعي (داراييهاي واقعي، مانند: ساختمان، زمين...) تبديل ميكنند. به طور كلي بازار دست اول دو ويژگي عمده دارد: اول، بازاري است كه در آن تشكيل سرمايه صورت ميگيرد. دوم، سهام و اوراققرضه منتشرشده شركتها براي نخستينبار در اين بازار عرضه
ميشوند.
در برابر داد و ستدهاي بعدي، اوراق بهادار (داراييهاي مالي) در بازارهاي دست دوم (ثانويه) انجام ميشود.
از جمله مزاياي حضور شركتها در بازار ثانويه استفاده از معافيتهاي مالياتي است چراكه شركتهاي مورد پذيرش در بورس مادامي كه از ليست سازمان بورس و اوراق بهادار خارج نشده باشند، ميتوانند نسبت به نرخ مقطوع ماليات از ١٠ درصد معافيت بهرهمند ميشوند. امكاندريافت تسهيلات بيشتر از سيستم بانكي را ايجاد ميكند.
ازطرفي بازار بورس براي شركتهاي پذيرفته شده اين امكان را فراهم ميكند كه سهام آنها مورد معامله قرار گرفته و در برابر رقباي خود ارزش واقعي آنها تعيين شود. امكان افزايش سرمايه بسيار سادهتر از زماني است كه شركتها در اين بازار حضور نداشته باشند. براساس قانون تجارت امكان انتشار اوراق قرضه براي شركتهاي سهامي عام امكان پذير است. ورود شركتها به بورس موجب افزايش اعتبار آنها شده و منافعي را براي آنها فراهم ميكند.
با توجه به تجربيات اخير اقتصاد كشور، براي هدايت منابع مالي به بازارهايي غير از بازارهاي ارزي اين اقدامات توصيه ميشود. ١- آزادسازي و مقرراتزدايي در بازار ٢- ايجاد بيمه و ابزارهاي كاهش خطر براي سرمايهگذاران و ابزارهاي مالي بازارساز ٣- پيشرفت ابزارهاي اطلاعرساني براي استفادهكنندگان وسرمايهگذاران بالفعل و بالقوه ٤- تاسيس شركت تامين سرمايه در بازار بورس ٥- ايجاد فرهنگ پسانداز ٦- ايجاد امنيت سرمايهگذاري در بازار سرمايه ايران.
بازار سرمايه ايران نياز ضروري به ابزارهاي جديد مالي دارد تا بتواند وظيفه اصلي خود را جهت جلب سرمايهگذاران انجام دهد.
كاركردهاي اصلي بورس؛ جمعآوري سرمايهها و پساندازهاي كوچك براي تامين سرمايه موردنياز جهت فعاليتهاي اقتصادي، مديريت انتقال ريسك، شفافيت بازار و ايجاد بازار رقابتي است. بورس اوراق بهادار به عنوان عامل سنجش سلامت يا بيماري اقتصادي كشورها، وظيفه ايجاد يك بازار پيوسته براي اوراق بهادار را دارد. ويژگي بازار پيوسته اين است كه مقادير زيادي از اوراق بهادار بدون اينكه تغيير زيادي در قيمت آنها ايجاد شود مورد معامله قرار گيرند. مهمترين وظيفه بورس اوراق بهادار جذب پساندازهاي افراد و انتقال آنها به واحدهاي توليدي است كه به لحاظ دارا بودن اين خصوصيات ميتواند به عنوان يك اهرم مهم براي كنترل نرخ تورم و افزايش نرخ رشد پس انداز، نقش حساسي را در جامعه ايفا كند.
راهكارهاي جذب منابع مالي در بازار بورس
ترويج فرهنگ پس انداز
معرفي بيشتر بازار بورس به پساندازكنندهها و سرمايهگذاران
استفاده از ابزارمالي بازارساز
حذف مقررات اضافي از بازارها
تاسيس شركتهاي تامين سرمايه در بازار بورس
كاهش خطرهاي مربوط به سرمايهگذاري در بازار سرمايه با ابزار بيمه