خانواده صلواتی در فضای سیاسی اصفهان جایگاهی خاص دارد. از پدر که فضل اله صلواتی است و بزرگ جریان اصلاحات طلبی در اصفهان تا فرزندانی که بقول داش فرید، نافشان را با سیاست بریده اند. فرزندانی که وقتی نام پدر را بر زبان می آورند بی اختیار خضوع و فروتنی در برق چشمانشان هویدا می شود. فرید اما فارغ التحصیل رشته مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی است و ابزار هنر را برای نگاه و حلاجی مسائل اجتماعی و فرهنگی برگزیده است. طنز یا تلخ؛ شوخی یا جدی اینروزها قلم داش فرید در فضای مجازی کشور غوغا کرده، هرچند که این، از کسی که سالها سردبیر روزنامه توقیف شده نوید اصفهان بوده است چندان هم دور از انتظار نیست. «داش فرید» منتقدی است که تیغ نقد خود را با زبان نرم و عامیانه بر خودی و غیرخودی می زند. دلسوزانه می گوید که فضای مدیریت شهری، جای سیاسی بازی نیست و اگر با این روش ادامه دهیم، حتما سقوط می کنیم. آنچه می خوانید گفتگویی است خواندنی با داش فرید صلواتی!

 

نوسان: بعد از انتخابات اردیبهشت سال گذشته و انتخاب تمام اعضای لیست امید، بارقه ای از امید نیز در دل مردم ایجاد شد؛ اما به نظر می رسد امروز با گذشت حدود یک سال شاهد نوعی یاس و ناامیدی در شهر هستیم. چرا اینگونه شد؟
شفاف بگویم که قرار نبود شورای شهر، اینگونه رای بیاورد. قرار ما رای آوردن آقای روحانی بود. اما یک مرتبه 13 عضو شورای شهر اصفهان همانند بسیاری از شهرهای کشور به طور کامل از جناح اصلاحات رای آوردند و همه یک مرتبه شوکه شدیم! چراکه تصور می کردیم که بین دو یا در نهایت 5 نفر از اصلاح طلبان در لیست نهایی شورا قرار گیرند. بنابراین ما برای این فضا هیچ برنامه و فکری نکرده بودیم. از سوی دیگر اصلاح طلبان که پیش از این نگران جبهه مخالف خود بودند، بعد از رای آوردن لیست، درگیر اختلافات درونی شدند که این نشات گرفته از عدم آموزش و فرهنگ غلط آنها در حوزه سیاست بود. متاسفانه در سراسر کشور اغلب افرادی که رای آورند، تا آن لحظه هیچ پست و تجربه کاری نداشتند و شاید از نیروهای درجه چهارم جبهه اصلاحات محسوب می شدند، همچنین افراد این طیف و به خصوص جوانان آن بسیار احساسی عمل کردند. بسیاری از افرادی را برای مدیریت شهری انتخاب شدند ناآشنا به این حوزه بودند. البته من آنها را مقصر نمی دانم، مقصر کسانی بودند که نخبگان را رد صلاحیت کردند تا افراد ضعیف جای آنها را بگیرند.

نوسان: اما چرا اعضای شورا به آن برنامه و اهدافی که در زمان انتخابات اعلام کرده بودند، تا امروز عمل نکرده اند؟

باید توجه داشت که از شعار تا عمل بسیار فاصله است. در غرب وقتی وارد فضای سیاسی می شویم باید دارای کارنامه سیاسی باشیم و پله پله به بالا برویم. اما در جامعه ما رانت بازی حرف اول را می زند. متاسفانه اعضای جامعه به فضای حزبی آگاه نیستند. امروز شاید جامعه در یک فضای اصلاح طلبی به سر می برد اما این جناح که با نام «لیست امید» رای آورد، اکنون هزار تکه شده است. بنابراین ما باید فضای احساسی را کنار بگذاریم. در دنیا فضای شهری و سیاسی از هم جدا هستند در حالیکه در ایران، این گونه نیست و مدیران شهری به جای اینکه به فکر توسعه و آبادانی شهر باشند درگیر دخالت در مسائل سیاسی شده اند.

نوسان: با این اوصاف نقش چه گروههایی را در مدیریت شهری کم رنگ می دانید؟

در فضای شهری باید NGO ها حرف اول را بزنند. متاسفانه هنوز فرهنگ NGOها در کشورمان وجود ندارد و آنها نسبت به مسائل خود آگاه نیستند و فوراً وارد موضوعات اقتصادی می شوند؛ در حالیکه آنها باید وارد فضای ساخت و توسعه شوند. هرچند که NGOها در جامعه ما تعریف مشخصی ندارند و چیزی که امروز با این نام می بینیم در اصل گروههای دوستی و رفاقتی هستند که بعضا در برخی فعالیتهای اجتماعی نیز مشارکت و همراهی می کنند.

نوسان: اما حتی بزرگان احزاب و بطور خاص شورای هماهنگی اصلاح طلبان نیز نتوانسته به نقش نظارتی خود بر نفرات برگزیده این طیف خوب عمل کند.
چون لیدرهای احزاب نیز آشنا به امور نیستند. متاسفانه شهردار اصفهان امروز در عمل و در انتخاب های خود، قدرتی ندارد و هر وقت تصمیم به تغییر می گیرد با مقاومت و تهدید یکی از اعضای شورای شهر مواجه می شود. من نمی گویم آقای نوروزی امروز قوی عمل می کند و هیچ اشتباهی ندارند ، اما این را خوب می دانم هر کس دیگری هم در این جایگاه قرار می گرفت ، شاهد همین برخورد و رفتارها بودیم. متاسفانه امروز تمام مسئولان دینی، سیاسی، نظامی، دولتی، صنعتی و ... در امور شهری نظر می دهند، در این شرایط، قانون ملاک جامعه ما نخواهد بود و افراد بدون تخصص وارد فضای مدیریتی می شوند. به عنوان مثال متولی فرهنگی که هیچ گونه ارتباطی با مسائل فرهنگی و کتابخان هایی ندارد چگونه می خواهد برای فضای فرهنگی یک شهر تصمیم بگیرد؟! من آرزو می کنم که افرادی که در شهر اهل سیاست هستند، کم کم بازنشسته شوند؛ چرا که هر چه در توان داشتند رو کردند. متاسفانه همچنان افراد قدیمی برای شهر تصمیم می گیرند. باید کم کم جای را برای افراد جوان ومتخصص باز کنند .
نوسان: اما جوانان برگزیده این جریان هنوز جانشینان شایسته ای برای آنان نبوده اند؟
برای اینکه این جوانان با تفکر قدیمی تربیت می شوند و به روز نیستند. همچنین ما از پتانسیل های جوان دوره قبل به خوبی استفاده نکرده ایم. به طور مثال طی 12 سال گذشته در حوزه فرهنگی شهر، هیچ کار تاثیر گذار و جدید و نو و بدیعی صورت نگرفته ، تکرار همان کارهای گذشته بوده است .؛ جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان مربوط به دوره آقایان ملک مدنی و جوادی است و از 48 کتابخانه احداث شده در اصفهان، هشت کتابخانه در دوره های بعدی به خاطر اهداف خاص سیاسی تعطیل شد . ما در فرهنگسراها و کتابخانه ها عقبگرد داشتیم. متاسفانه ایراد بزرگ مدیران ما این است که مسئولان ما وظایف خود را دائم مطرح و رسانه ای می کنند؛ گویی باید سر مردم منت بگذارند. در حالیکه این وظیفه شماست نه منتی بر سر جامعه. البته مسئولان شهری ما نیز نسبت به اقداماتی که انجام داده اند شفاف سازی مناسبی هم نمی کنند و پاسخگو نیستند.

نوسان: به مسئله شفاف سازی اشاره کردید؛ چقدر این مدل شفاف سازی که بخصوص در فضای مجازی شکا گرفته را مناسب می دانید؟
اتفاقی که امروز تحت عنوان شفافیت شاهدیم، به نوعی تخریب است. مدل این شفاف سازی ها، نوعی باجگیری و بده بستان است؛ آنقدر آش را با نمک شفاف سازی شور می کنند که همه چیز برای مردم عادی می شود. در ایران افراد به جای اینکه شفاف سازی کنند، تخریب می شوند؛ آنوقت در این فضا انتظار داریم آقای نوروزی پاسخگو باشد؟!

نوسان: نکته ای که برای من جالب است آنست که بسیاری از افراد قبل از اینکه وارد شورای شهر شوند دارای تفکرات و ایده های انتقادی هستند؛ اما به محض ورود به سیستم، همان منتقدان سابق، محافظه کاری را پیشه خود می‌کنند؟
حدود 15 سال پیش مخملباف فیلمی به نام «سلام سینما» ساخت که تعدادی آماتور می خواستند تست بازیگری بدهند. دختری در واکنش به اینکه مخملباف به وی گفت «گریه کن واکنش نشان داد که چرا به ما زور می گویید؛ نمی خواهم هنرپیشه شوم». مخملباف در آن فیلم نوعی بازی روانشناسانه انجام داد، و آن دختر را به جای خودش مسئول تست سایر متقاضیان کرد. نکته جالب اینکه آن دختر وقتی به جای کارگردان نشست، نسبت به افرادی که تست بازیگری می دادند رفتاری همانند مخملباف را انجام داد. می خواهم بگویم که ما تا پشت میزی ننشسته ایم به راحتی نقد می کنیم و وعده می دهیم؛ اما به محض درگیر شدن در مقام و جایگاه؛ درگیر قدرت، پول، ماشین مدل بالا، حقوق بالا، مسافرت خارج از کشور و ... می شویم. بنابراین اگر بخواهیم رفتار متفاوتی داشته باشیم، از این مزایا محروم می شویم. متاسفانه اینها به آموزش های غلطی که از ابتدا دیده ایم، بازمی گردد. در جامعه ما به دلیل آموزشهای نادرست منافع شخصی بر اولویت های اجتماعی غالب است.

نوسان: با این اوصاف سرنوشت شهر به کجا می رسد؟
اگر خود را اصلاح نکنیم به طور قطع سقوط می کنیم. متاسفانه سیستم آموزشی ما دچار فقر فکری است و همه به دنبال این هستند که کسی آنها را نجات دهد. از سوی دیگر مدیران ما در سراسر کشورمان مشاوران خوب و اتاق فکر توانمندی ندارند؛ آنچه وجود دارد اتاق چابلوسی و تملق است نه اتاق فکر. در اتاق فکر به جای تعریف و تمجید باید مدیران و علمکردشان نقد بشوند. متاسفانه مسئولان ما نگران آینده خود هستند و ترس از بیکار شدن دارند؛ در این فضا یک فرد در چند پست قرار می گیرد؛ رانت و سوءاستفاده پدید می آید؛ و در حالیکه فضای شهری نیازمند افراد متخصص است؛ افراد نابلد اسکان هدایت را برعهده می گیرند.

منبع: نوسان