عبارت «شهر خلاق صنایع دستی» در سال 94 به دایره واژگان مردم اصفهان اضافه شد. وقتی که اصفهان به جمع شهرهای خلاق جهان پیوست و نامش به عنوان یکی از صاحبان آثار متنوع صنایع دستی در یونسکو ثبت گردید. اینروزها اما، در ادامه این جریان خلاقیتمحور، واژه تازهای با عنوان «طبقه خلاق» ازسوی مدیریت شهری اصفهان مطرح میشود. واژهای مبهم و پرطمطراق که طبق ادعای مدیران شهری، قصد دارد وضعیت بغرنج اصفهان را در رویارویی با بحرانهای خشکسالی، کاهش گردشگری، خمودگی صنعت و رکود کشاورزی بهبود بخشیده و آغازگر فصلی تازه را در نحوه مدیریت شهری باشد؛ تا آنجا که شهردار اصفهان تنها راه نجات این شهر را بازگشت به طبقه خلاق می داند؛ اما طبقه خلاق کیست؟ و قرار است چه اتفاقاتی زیر سایه این نظریه در اصفهان روی بدهد؟ آیا واهمه نداریم که چهارباغ که مسیر مناسب طبقه خلاق پایلوت گردیده به سرنوشت میدان امام علی و برج جهان نما مبتلا گردد؟ مجموعه این موارد دستمایه گفت وگویی بنیادین با مدیر مرکز خلاقیت و فناوریهای نوین شهرداری اصفهان بود. گفت و گویی که به درازا انجامید و پیش فرض های بسیاری را به چالش کشید. آنچه می خوانید گفت وگوی مفصل ما با محمدحسین قورچانی است.
نوسان: واژه «طبقه خلاق» مدتی است که ازسوی مدیریت شهری اصفهان مطرح میشود. این واژه چطور به ادبیات مدیران شهری راه یافت و قرار است شاهد چه اتفاقات عملی در این زمینه باشیم؟
اصفهان، از این جهت که جزو شبکه شهرهای خلاق است، وضعیت متفاوتی با سایر شهرهای کشور دارد. شبکه شهرهای خلاق یونسکو با تاسیس یک شبکه، بهدنبال حفظ خلاقیتهای محلی و بومی شهرهای خلاق است و آیتمهایی را براساس سابقه تاریخی و وضعیت فعلی یک شهر بررسی میکند تا شهری را «خلاق» بنامد. شهر خلاق در هفت زمینه طراحی، هنرهای رسانهای، صنایع دستی و هنرهای مردمی، خوراک، ادبیات، موسیقی و فیلم بررسی میشود. در ایران نخستین شهری که به این شبکه پیوست اصفهان است. تنوع گسترده در زمینه صنایعدستی در اصفهان بارزترین ویژگی این شهر در این زمینه است.
نوسان: اساسا اجرای یک ایده نیاز به تئوری مناسب و منسجمی دارد که سعی و خطای خود را پس داده است؛ آیا معتقدید که طبقه خلاق واقعا پیشران توسعه اصفهان خواهند بود؟
وقتی قرار است یک شهر خلاق شکل بگیرد، باید شبکهای برای آن ایجاد شود که صنایع خلاق، طبقه خلاق و فضاهای شهری بخشهای مختلف آن هستند. همه اینها در کنارهم موجب شکلگیری شهر خلاق میشود. مفهوم تکنولوژی، استعدادهای طبقه خلاق و فضاهای شهری که موجب تساهل و تسامح و ایجاد آرامش در شهر است نیز در این چرخه مطرح میشود. بنابراین صنایع، طبقه و اقتصاد خلاق از اصلیترین اجزای شهر خلاق محسوب میشوند که ما در حوزه فعالیتمان با هرسه این عوامل مواجهیم.
نوسان: اجازه بدهید قدری ملموستر به بررسی مسئله بپردازیم. مسلما ممکن است با اجرای هر طرح، حجمی از واپسگرایی در میان مردم ایجاد شود. آیا به این فکر کردهاید که اجرای طرح طبقه خلاق چه اثراتی بر جامعه دارد؟ قرار نیست به بیان چند کلمه شیک و آرمانی اکتفا شود؛ یعنی باید بدانیم پیادهسازی این طرح چه وضعیتی را پیش روی ما قرار میدهد.
طرح شهر خلاق اصولا به صورت پایلوتی پیش میرود. یکی از آیتمهای محوری ما، طرح گذر فرهنگی چهارباغ است. این خیابان پیادهروسازی شده و موجب افزایش تعامل میان مردم میشود. سابقه تاریخی این خیابان هم همین بوده است. قالب طبقه خلاق اصفهان در دل همین خیابان شکل گرفتهاند و به این مسئله در خاطراتشان اذعان کردهاند. موضوع مهم در این خیابان تغییر رویکرد مشاغل چهارباغ به سمت صنایع خلاق اعم از صنایع دستی، هنرهای تجسمی، سینما، موسیقی، گالریها، مجموعههای هنری و... است.
نوسان: اما به نظر میرسد پیش از اینکه یک تئوری را بهدرستی درک کنیم، آن را بر زبان میآوریم و از جزئیات آن بیاطلاع هستیم! این موردی است که در بیان شهرداران اصفهان چه در دوره پیش و چه در این دوره به چشم می خورد! تئوری شهر خلاق در بیان "ریچارد فلوریدا" شامل استعداد، تکنولوژی و تحمل است. به نظر شما زمینه اجرای طرح طبقه خلاق چقدر در اصفهان مهیاست؟
هرچند ما در هریک از این سه ایتم ضعف هایی داریم اما قصد داریم توسعه پایدار اصفهان را به صورت بومی پیش ببریم. چون زیست بوم و خصوصیات مردم اصفهان با نقاط دیگر متفاوت است. مهمترین مشکل این است که ما در اصفهان مدیریت واحد شهری نداریم؛ اما با این وجود نمیتوان دست روی دست گذاشت و کاری نکرد. به هرحال میتوان براساس شرایط موجود در جهت اجرای این طرح گام برداشت. ما از لحاظ تکنولوژی ضعیف هستیم، از حیث استعداد در حد متوسط قرار داریم و میزان تحمل جامعه هم در سطح پایینی قرار دارد، اما آیا باید با این وجود از اجرای این طرح صرف نظر کنیم؟
نوسان: از دیگر ایراداتی که به نظریه فلوریدا در مورد طبقه خلاق گرفته می شود ایجاد نابرابری در شهر است. یعنی این طرح هرچند موجب شکوفایی یک نقطه می شود؛ اما عامل ایجاد رکود در نقاط دیگر شهر نیز خواهد شد. اینطور فکر نمی کنید؟
اگر شهر میخواهد گسترش یابد دو راه مشخص در برابر آن وجود دارد که شامل حرکت به سمت صنایع سنگین و یا صنایع نرم و متناسب با زیستبوم است. راهکار ما، بازگشت به سمت صنایع نرم است. اصفهان در زمینه صنایعدستی حرفی برای گفتن داشته و بخشی از اقتصادش بر این مبنا بوده است. اگر قرار است به آن سمت برگردیم به مقدماتی نیازمندیم.
نوسان: این کاملا درست است؛ ما به مقدماتی برای اجرای این طرح نیاز داریم! یکی از این مقدمات وجود نظریه پردازان بومی است که ویژگی های طبقه خلاق فلوریدا را با نیازهای اصیل ایرانی و اصفهانی تطبیق داده اند؛ موردی که به نظر می رسد لااقل در چهارباغ اصفهان وجود ندارد!
ما محور را صنایع دستی قرار داده ایم که با فرهنگ و هنر ما پیوستگی دارند؛ اینها توسط طبقهای به نام طبقه خلاق یا طبقه ایکس یا هر نام دیگری که شما مایلید اما دانش محور، هنرمند و ... هستند، ایجاد میشود. البته به این امر واقفیم که افراد خلاق در اصفهان در حال کاهش هستند و غالبا تن به مهاجرت میدهد. همچنین این طبقه معمولا از فضای بسته و تنگ نظری در اصفهان گلهمند هستند. در واقع ما قصد داریم با تسهیلگری فضا را برای ماندن و فعالیت این طبقه فراهم کنیم.
نوسان: بگذارید این موضوع را از جنبه دیگری بررسی کنیم؛ آیا در بررسی و امتیازدهی به شهرهای خلاق وجود آیتمی به عنوان طبقه خلاق الزامی است؟
طبقه خلاق نه؛ اما در بررسی اصناف موجود در صنایع دستی آیتم رسته خلاق را داریم.
نوسان: پس بهتر نیست به جای طبقه خلاق که برگرفته از یک نظریه جهانی است از واژه رسته خلاق استفاده کنیم که به عنوان شهرخلاق صنایع دستی اصفهان بازگردد؟
در این مورد حق باشماست؛ واژه رسته خلاق واژه بهتری است! توجه کنید که ما باید شرایط شهر را برای حضور گردشگر مهیا کنیم و تقاضای داخلی را برای خرید صنایع دستی بالا ببریم. مثلا در شبکه شهرهای خلاق، قدرت تبادل نمایشگاهی با شهرهای دیگر را داریم، این فضا میتواند باعث ایجاد بازارهای جدید برای صنایع دستی که دارای رسته های خلاق متعدد و متنوعی هستند باشد. فضاهای شهری برای توسعه این وضعیت به ما کمک خواهند کرد.
نوسان: چون محور چهارباغ در سخنان شهردار محترم به عنوان مرکز طبقه خلاق مطرح شده است بهتر است قدری درباره تحولاتی که قرار است از حیث فیزیکی در این خیابان ایجاد شود، توضیح دهید. این خیابان تاریخی در انتظار چه رویدادهایی است؟
این خیابان ابتدا پیادهروسازی شده و خود بخود محل تعامل مردم با همدیگر میشود. کاربرد این خیابان در گذشته کاملا فرهنگی بوده و به مرور تغییر کرده است. این مسئله نیازمند هدفمند کردن مشاغل است و قرار نیست تغییر شغل در آن رخ دهد. خودبه خود با تغییر فضا، طبقه متوسط به این مکان راه مییابد و افراد خلاق از دل این فضا رشد می کنند؛ آنها راه خود را پیدا میکند و چه بسا خودبه خود و با خلاقیت و نوآوری شکوفا شده، عامل شکلی جدید از ساختار در این خیابان باشیم.
نوسان: این نگرانی را ندارید که سرنوشتی همچون سرنوشت تلخ ساختمان جهاننما و یا میدان امام علی(ع) در انتظار چهارباغ باشد!
قرار نیست اتفاق خاصی رخ دهد. چهارباغ به روال سابق خود بازمیگردد.
نوسان: چه تضمینی برای موفقیت این طرح وجود دارد؟
مطالعات و امکانسنجی کاملی در این زمینه انجام شده است و حتی صاحبنظرانی که در این زمینه تخصص دارند با اجرای این طرح موافقت کردهاند. این خیابان دارای امنیت است و میتواند خانوادهمحور، رویدادمحور و بطور کلی انسانمحور باشد. برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری در آن بازدهی بسیار خوبی داشته است.
نوسان: حتما بخشی از این امکان سنجی ها و مطالعات قابل ارائه هستند؟
قطعا وجود دارد! اما در حال حاضر در این مکان قرار ندارد!
نوسان: ولی قابل ارائه به کارشناسان و رسانه ها است؟
بله! حتما !
نوسان: به یادداریم که برای پروژههای ناموفقی مانند جهاننما و میدان امام علی هم برنامههای مفصلی درنظر گرفته شده بود؛ اما هیچکدام به سرانجام نرسید و امروز شاهد دو مکان مُرده در شهر هستیم!
بله، اما قرار نیست این اتفاق برای گذر فرهنگی چهارباغ هم رخ دهد. یکی از کارهای دشوار، احیای فضاهای مُرده شهری است. ساختمان جهاننما علیرغم اینکه در مرکز شهر قرار دارد، هنوز رونق نیافته و امید است با قرار دادن آن در اختیار گروههای استارتاپ اصفهان، رونق پیدا کند. به هرحال یا باید از امکانات موجود استفاده کنیم و یا قضیه را رها کنیم تا فعالان این حوزه اصفهان را ترک کرده و به تهران مهاجرت کنند! همین که شهرداری به این نتیجه رسیده که تصدیگری را کنار بگذارد رویدادی مطلوب است.
منبع: هفته نامه نوسان