این روزها نزدیکان فعالان بورسی به آن‌ها در باب بازدهی خوب بورس تبریک می‌گویند. فعالان بورس اما در پاسخ مجبورند اعترافی تلخ کنند: «ما سودی در بازار نداشته‌ایم!» پاسخی عجیب که باورکردنی نیست؛ اما کاملا واقعی است. اما چطور چنین چیزی ممکن است؟
1. جامعه متوجه صعود خوب بازار سهام شده است. علت نیز بازتاب صعود ارزش شاخص کل بورس در رسانه‌های عمومی است.
رسانه فراگیری چون صدا و سیما به اخبار بورس در روزهای مثبت پوششی ویژه می‌دهد. اما صعود در بازارهایی چون مسکن، ارز و طلا یا در اخبار بیان نمی‌شود و یا به شکلی مختصر به آن‌ها پرداخته می‌شود. صعود در این بازارها بخش اعظم جامعه را نگران می‌کند اما در مورد بورس، جامعه احساسی مثبت به صعود دارد.
باید تأکید کرد که با تکیه صرف به نوسان شاخص کل بورس نمی‌توان در مورد کل بازار نظر داد. شاخص کل بورس در حقیقت «میانگین وزنی» نوسان تمام سهامی است که بر تابلو معامله می‌شوند و بدیهی است که سهام بزرگ‌تر هستند که تعیین‌کننده روند شاخص‌اند. شاید باورکردنی نباشد اما نوسان مثبت تنها 5 درصدی بزرگترین شرکت بورس (صنایع پتروشیمی خلیج فارس) قادر است نوسان منفی 5 درصدی ده‌ها نماد کوچک و متوسط را خنثی کند. در این حالت، سهامداران بسیاری مغموم و متضررند و سهامداران نماد فارس، خوشحال هستند و البته شاخص بورس نیز مثبت است.
در ماه‌ها و هفته‌های سپری شده از سال جاری، تنها این نمادهای دو صنعت فرآورده‌های نفتی و فلزی بوده‌اند که روند شاخص کل را مثبت کرده‌اند و سهامداران بسیاری از صنایع دیگر تقریبا دست خالی بوده‌اند. بنابراین از پاسخ «تقریبا هیچ» به پرسش «میزان بازدهی» اکثر سهامداران، نباید تعجب کرد.
2. حتی اگر برخی فعالان بورسی نیز سهامدار صنایع پربازده بوده باشند، باز هم ممکن است نتوانسته باشند از بازدهی بازار بهره ببرند.
علت مشخص است: فعالان بازار به طور معمول سبدی از سهام را خریداری و نگهداری می‌کنند و ممکن است تنها بخشی از سبد را به سهام پربازده اختصاص داده باشند. در این صورت اگر بخش دیگری از سبد به سهام با بازدهی منفی یا بدون بازدهی تخصیص داده شده باشد، بازدهی مثبت دیگر بخش سبد از بین می‌رود و یا دست کم، کمتر از حد معمول می‌شود.
چنین حالتی نه تنها در مورد بسیاری از سهامداران نیمه حرفه‌ای یا غیرحرفه‌ای صدق می‌کند که برخی سهامداران حرفه‌ای نیز نمی‌توانند پیش بینی کاملا درستی از آینده داشته باشند و گرفتار بازدهی پایین و یا بازدهی هیچ می‌شوند.
3. سهام پربازده امسال بازار به قیمت‌های جهانی وابسته هستند که روزگار خوشی در ماه‌های گذشته داشته‌اند.
گرچه افزایش قیمت ارز در بازار آزاد تا حد بسیاری قابل پیش بینی بود اما قیمت‌های جهانی به‌هیچ‌وجه قابل اتکاء نیستند. سهامداران حرفه‌ای بنا بر تجربه‌های گذشته به این مسئله واقفند و در خرید سهام وابسته به تحولات بازارهای بین‌المللی نفت و فلزات با احتیاط عمل می‌کنند. این احتیاط ممکن است به شکل دوری گزیدن از سهام این چنینی باشد و یا تنها بخشی از سبد به سهام صنایع نفتی و فلزی اختصاص داده شده باشد. این روند نیز سبب کاهش بازدهی نسبت به رقم شاخص کل می‌شود. سهامداران به یاد دارند که در هفته‌های نخست سال 1395 نیز قیمت‌های جهانی فولاد و
سنگ‌آهن رو به افزایش گذاشت و در زمانی که خریدهای سهام این صنایع شروع شده بود، به یکباره قیمت‌های جهانی روندی معکوس طی کردند و زیان کوتاه مدت را به برخی فعالان بازار تحمیل کردند. این دست خاطرات، احتیاط را چاشنی خرید سهام بزرگ صنایع نفت و فلزات می‌کند چون به طور کامل به تحولات برون مرزی وابسته هستند.
در پایان ‌باید به این نکته اشاره داشت که یکی از مهمترین دلایل بازدهی صفر یا اندک اکثر فعالان بورس، عمر پایین رونق فعلی بورس است و تحولات سال‌های گذشته نشان داده که اگر رونق یک یا چند سال به طول بینجامد، اکثر فعالان از بازدهی بهره خواهند برد و وضعیت کنونی تغییر خواهد کرد.

منبع: جامعه فردا