فزایش قیمت دلار نیمایی موجب شد تا قیمت‌های پایه محصولات پتروشیمی در بورس کالا در تازه‌ترین قیمت‌های اعلامی افزایشی شود. قیمت دلار مورد محاسبه در نرخ‌های پایه جدید که تا یکشنبه هفته آینده معتبر خواهد بود؛ ۸ هزار و ۷۸۵ تومان اعلام شد که به نسبت قیمت‌ پیشین نزدیک به ۸ درصد رشد را نشان می‌دهد. به‌صورت دقیق‌تر دلار نیمایی در فاصله دو هفته اخیر ۶۶۰ تومان افزایش یافته است که همین داده برای افزایش جدی قیمت‌ها کافی است؛ هرقدر هم که قیمت‌های جهانی کاهش یافته باشد. رشد ۸ درصدی قیمت دلار نیمایی در شرایطی محقق شده است که قیمت دلار در بازار آزاد کاهشی بوده و این مطلب به معنی نزدیک‌تر شدن قیمت دلار آزاد به دلار نیمایی است.


در هر حال رخداد مهمی که در نهایت بر بازار پلیمرها اثر می‌گذارد رشد قیمت‌های پایه در بورس کالاست که ناخودآگاه قیمت‌های پیشنهادی در بورس را افزایش می‌دهد. این داده با یک فاز تأخیر یا به‌صورت تأثیرگذاری جو روانی بر رفتار معامله‌گران، بر بازار آزاد هم مؤثر خواهد بود و می‌توان گفت که یک جو افزایشی جدید به این بازار تزریق شده است. البته همین داده هم قطعی نیست زیرا در معاملات روز گذشته در بازار آزاد و مخصوصا در قیمت‌های پیشنهادی شاهد افت نرخ در بازار داخلی بودیم که نشان می‌دهد رخدادهای دیگری به‌جز داده‌های رسمی در بورس کالا هم برای بازار مهم است و شاید داده‌های جانبی در بازارهاست که در نهایت برای قیمت‌ها تعیین‌تکلیف می‌کند.

چهره بازار به‌شدت چندگانه است و می‌توان بازار را در دو فاز مختلف مورد بررسی قرار داد یعنی اول شرایط عرضه را مدنظر قرار داد و سپس رخدادهای بخش تقاضا را بررسی کرد. در فاز عرضه شاهد کاهش جدی عرضه‌ پلیمرها در بورس کالا هستیم که در آمارهای رسمی هم قابل‌مشاهده است. به‌عنوان یک نمونه اگر هفته‌ پایانی مردادماه که با توقف معاملات پتروشیمی در بورس کالا همراه بود را در نظر نگیریم و با نادیده گرفتن روزهای ابتدایی سال تا قبل از ۱۳ فروردین؛ حجم عرضه هفته پیش در کمترین سطوح از سال ۹۵ تاکنون قرار داشته که باز‌هم در آن دوران در فاز اورهال برخی از واحدهای مهم پتروشیمی بودیم. این شرایط خود به معنی روزهایی بسیار دشوار برای بازار پلیمرهاست ولی حجم رشد قیمت‌ها به نسبت کاهش عرضه تقریبا هیچ است. این در حالی است که شاید شرکت‌های پتروشیمی مهم با تولیدات مهم‌تر و جذاب در این بازار وارد فاز اورهال شده‌اند یعنی پتانسیل فوران آتش‌فشان رشد قیمت‌ها به‌صورت کلی وجود داشت ولی شاهد این رخداد نیستیم. البته هنوز هم برخی از گریدها در بازار آزاد قیمت‌های بالایی دارد و همین نرخ بالا موجب می‌شود تا نوسان قیمتی چندانی به ثبت نرسیده و خریدار هم میل چندانی به خرید از خود نشان ندهد.

در کنار این فاز اما هنوز هم اکثر شرکت‌های پتروشیمی در حال تولید هستند و عرضه‌های منظم آنها در بورس کالا ادامه دارد و حتی رخدادهای پیش‌بینی‌نشده فنی هم نتوانسته است تغییری در حجم عرضه آنها به‌صورت گسترده ایجاد کند. در این حوزه مهم تداوم عرضه‌های گسترده به معنی تغذیه کافی بازار است و اهالی بازار اعتماد دارند که اگر قیمت‌ها در بازار داخلی افزایش جدی داشت باز‌هم در بورس کالا پتانسیل خرید وجود دارد. با توجه به این وضعیت تکانه‌های بزرگ عرضه را برای اغلب گریدهای رایج شاهد نیستیم و البته هر روز به زمان پایان اورهال واحدهای تولیدی نزدیک می‌شویم. در هر حال می‌توان گفت که اواخر آذرماه زمان پایان اورهال واحدهای پتروشیمی است و در همین زمان انتظار داریم تا حجم عرضه‌ها تقویت شود. از سوی دیگر در روزهای اخیر شاهد هستیم که برخی از پتروشیمی‌ها که در فاز تعمیر و نگهداری قرار دارند عرضه سلف را به تابلو آورده‌اند یعنی امکان دارد عرضه‌های نقدی با کمی تاخیر صورت پذیرد. با توجه به این موارد اگرچه حجم عرضه‌ها پتانسیل رشد نرخ را برای یک گروه کالایی خاص در‌بر‌دارد ولی در کل بازار می‌توان انتظار داشت که تغییرات عمیقی رخ نداده و گریدهای مرسوم بازار با روال عادی عرضه‌ها همراه شود. این مطلب به این معنی است که بازار بیش از نوسان حجم عرضه‌ها، باید به نوسان قیمت‌های پایه توجه ‌کند.

در فاز تقاضا اما شرایط متفاوت است؛ اگرچه با کاهش حجم عرضه‌ها در بورس کالا مخصوصا کاهش تنوع عرضه پلیمرها؛ فضای کمتری برای خودنمایی و ثبت تقاضا ایجاد می‌شود ولی در نهایت پس از آزادسازی قیمت‌ها در بورس کالا و نبود سقف مجاز رشد قیمتی، جذابیت چندانی برای تجمیع و هجوم تقاضا را شاهد نیستیم. از سوی دیگر برای سومین هفته پیاپی شاهد بودیم که تقاضا کمتر از عرضه‌ها در بورس کالا به ثبت رسید که یک رخداد به‌شدت کم‌سابقه در تاریخ معاملات پلیمرها در بورس کالا بود. به‌عنوان مثال به‌جز روزهای ابتدایی سال ۹۶ و روزهای پایانی سال ۹۵، این رخداد در ماه‌های اخیر تجربه نشده بود یعنی وضعیت چند هفته اخیر برای اولین‌بار در ۷ فصل گذشته رخ داده است. این در حالی است که روزهای پایانی سال یا روزهای ابتدایی سال زمان چندان جذابی برای معاملات در بورس کالا نیست و ضعف جدی تقاضا و رشد عرضه‌ها منطقی به‌نظر می‌رسد. این وضعیت به آن معنی است که پس از سال ۹۴ که یکی از عمیق‌ترین دوره‌های رکود در بازار پلیمرها بود؛ تاکنون این وضعیت رخنمایی مشهودی نداشته است و می‌توان گفت که در آغاز رکودی کم‌سابقه هستیم.

این مطلب را در گزارش‌های پیشین هم مورد بررسی قرار داده‌ بودیم ولی داده‌های قیمتی موجود در کنار رشد قیمت‌های پایه در بورس کالا و بالعکس کاهش قیمت‌ها در بازار آزاد به معنی وجود شواهدی متقن از وقوع این فاز در تولید صنایع تکمیلی است. رشد دسته‌جمعی قیمت‌ها در تمامی بازارها مخصوصا محصولات نهایی و ملزومات خانوار موجب شده مصرف محصولات پلاستیکی یا مصنوعات پلیمری کاهش یابد و البته در کنار آن شاهد کاهش جذابیت‌های صادراتی هستیم. بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که سفارش‌های تولید کاهش یافته آن‌هم در شرایطی که قیمت‌ها به‌صورت متوسط نزدیک یا بیش از دو برابر نرخ‌های سال گذشته است. البته کاهش قیمت‌های جهانی هم به لطف افزایش قیمت دلار در سامانه نیما موجب شده تا تأثیرگذاری مشهودی نداشته باشد؛ یعنی به رغم کاهش نرخ‌های بین‌المللی و قیمت‌های صادراتی، قیمت‌های پایه در بورس کالا افزایشی شده است. تجمیع دو داده فوق یعنی بررسی شرایط عرضه و تقاضا نشان می‌دهد که حتی به‌رغم کاهش عرضه برخی از واحدهای تولیدی در کنار استمرار عرضه بخش دیگری از بازار، باز هم افت قیمت‌ها را شاهد هستیم که خبر از رکود عمیق تقاضا می‌دهد.

موارد فوق به این معنی است که بازار باید منتظر تداوم افت قیمت‌ها باشد ولی این ادعا نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد. این در حالی است که روزهای گذشته بازاری افزایشی را شاهد بودیم و حتی ۱۰ روز پیاپی رشد قیمت‌ها به ثبت رسید. اگر شرایط قبل از رشد نرخ را به یاد آوریم و تنها رسیدن به آن قیمت‌ها را هدف بازار برای جذب مشتری بیشتر به شمار آوریم، بازار پلیمرها هنوز هم پتانسیل افت نرخ دارد که متضاد با جریان غالب در بورس کالاست.

حجم معاملات در روزهای گذشته هم به شدت کاهش داشته و همین داده به معنی کاهش تزریق کالا از بورس به بازار است. اگر باز هم حجم معاملات پلیمرها کمتر از ۴۰ هزار تن در هفته جاری باشد به این معنی است که رکود موجود عمیق‌تر می‌شود. البته ضعف معاملات، پتانسیل رشد نرخ در بازار داخلی را تقویت می‌کند ولی در شرایط فعلی و با نظارتی شدن بازار کمتر کسی تمایل به واسطه‌گری بین بورس و بازار دارد آن هم در شرایطی که قطعیتی برای فروش در بازار آزاد در ضعف فعلی تقاضا و مخصوصا ضعف نقدینگی وجود ندارد. از سوی دیگر جذابیت فروش اعتباری هم کم‌رنگ شده و با توجه به قوانین جدید اغلب افراد ترجیح می‌دهند فروش اعتباری خود را مخصوصا برای مواد اولیه متوقف کنند. این موارد در نهایت چهره‌ای به شدت پیچیده از بازار ایجاد می‌کند ولی تا زمانی که تقاضای واقعی به بازار پلیمرها تزریق نشود نمی‌توان منتظر رشد قیمت‌های گسترده بود اما جرقه‌های پراکنده رشد نرخ محتمل است.

شاید ساده‌ترین خروجی رشد قیمت‌های پایه در بورس کالا افزایش نرخ در بازار داخلی باشد ولی هنوز هم موجودی انبارهای بسیاری از تجار به نسبت بالاست و ترجیح می‌دهند تا همین مواد اولیه را به فروش برسانند تا از برخی رخدادهای جانبی آن در امان بمانند. البته در بازارهای جهانی هم اگرچه شاهد چند جرقه رشد قیمتی بودیم ولی برای میان‌مدت باز هم میل به کاهش قیمت‌های جهانی را می‌توان مشاهده کرد و باز هم اگر دلار بعد از جرقه رشد قیمتی روز قبل وارد یک فاز کاهشی شود نگرانی از فروش و زیان را برجسته‌تر می‌سازد.دورنمای بازار را فقط تقاضا تعیین می‌کند و ویژگی‌های عرضه در فاز دوم قرار می‌گیرد. این شرایط به معنی آن است که باید بین رکود و رکود تورمی یکی را انتخاب کنیم ولی رشد قیمت‌ها در این شرایط مضر خواهد بود.