ppاز آغاز یکجانشینی و سکونت انسان در مکانی هرچند ساده و ابتدائی موضوع سامان بخشی زیست بوم متناسب با مشخصه های سرزمینی آغاز و ادامه یافته است .

از زیستگاه های اولیه تا ساخت بناهای مدرن امروزی حدود 000/500 هزار سال می گذرد و تنها در 3-2 قرن اخیر است که انسان توانسته به تدریج ضمن استفاده از متریالهائی که خلق کرده به سامان دهی زیبا شناسانه سکونت گاه خود از خانه تا کوچه،خیابان و شهری که زندگی می کند بیاندیشد .

سکونتگاههای 100 سال اخیر نشان از تحول بنیانی دیدگاه انسان دارد .پیدایش شهر های جدید ، خیابان هایی با دسترسی مناسب، ساختمان هایی که زیستن را آسان می کند و بالاخره کوشش در بهسازی خانه  همگی نشان از تحول و تکامل اندیشه انسانی در بستر تاریخ است.

از این رو است که آمایش در صنعت دکوراسیون داخلی اهمیت یافته و معماران داخلی را به عامل اصلی تحول در این صنعت معرفی می نماید.

بدون تردید معماران داخلی در ایجاد رابطه آمایشی یعنی بین انسان ، فعالیت و فضا نقش اساسی و محوری دارند این متخصصین متریالهای جدید می شناسند، از دانش کافی برای کاربرد متریالها آگاهند و با شناخت رفتار و روان شناسی افراد ساکن، فضای مناسب را پیشنهاد می دهند.

مهمترین عامل در رابطه معماران داخلی با کارفرمایان شناخت رفتاری و روانی آنان است و به علت پیچیدگی این رابطه معماران داخلی بیشتر لازم است به هم نوائی و هم اندیشی و اصلاح دیدگاههای کارفرمایان بپردازند .

از دیگر سو رابطه معماران داخلی با وارد کنندگان نیز از اهمیت بسیار برخوردار است در اقتصاد کشور این وارد کنندگان هستند که با واردات انواع متریال های دکوراسیون داخلی سلیقه خود را بر مصرف کننده نهائی تحمیل می کنند و حاصل آن طراحی های داخلی بدون تفکر و اندیشه خلاقانه معماران داخلی می باشد.

بدون شک همفکری معماران داخلی و وارد کنندگان به سود مصرف کنندگان نهائی است که با اقتصادی ترین متریالها زیباترین محل زندگی را تجربه می کنند.