علیالظاهر یزدیها خیلی بیسر و صدا و با همان نجابت و حیای همیشگیشان اعلام استقلال کردهاند و دولت هم در سکوت رسانهای آن را به رسمیت شناخته است! طبق گفته آقای روحانی ما در داخل خودمان با یک کشور جدیدالتاسیس روبهرو هستیم و از فردا باید برای سفر به یزد ویزا بگیریم. ایشان در فرازی دیگر از سخنان خود تاکید کردند: «ملت شریف یزد و مردم عزیز ایران.»
گویی که ایشان در کشور یزد و در شهر ایران در حال سخنرانی است!
از اینکه بگذریم ایشان در اوج سخنرانی خود به قوه قضاییه طعنه زد که به سراغ نهادها و افرادی برود که فسادهای میلیارد دلاری کردهاند نه آنهایی که فساد میلیارد تومانی کردهاند. البته ایشان منظورشان این نبود که کسانی مثل برادرشان که فساد چند میلیارد تومانی کردهاند راست راست در زعفرانیه راه بروند، منظورشان این بود که اگر راست میگویید بروید سراغ میلیارد دلاریها. سپس در ادامه گفت: اگر به این پرونده رسیدگی نکنند من در مناسبتهای بعدی به تناوب از این موارد حرف خواهم زد. بعد از گفتن این جمله من به شدت خندیدم و مطمئن شدم که این سخنرانی نیست و واقعا یک استندآپ کمدی است! یعنی در کشور فسادهای میلیارد دلاری شده است و رییسجمهور منتظر است تا مثلا در روز ۱۶ آذر یکی از آنها را افشا کند. بعد صبر کند تا مناسبت بعدی و مثلا فساد دیگری را در روز ۲۲ بهمن رونمایی کند؟! آیا فسادهای کلان حتما باید در مناسبتهای تقویمی اعلام شود؟ آیا نمیشود رییسجمهور یک نشست خبری بگذارد و همه فسادها را یکجا اعلام کند؟ در مملکت کرور کرور فساد کلان اتفاق افتاده و رییسجمهور برای رسیدگی به آنها منتظر مناسبت است؟ آیا رییس جمهور میخواهد با افشای این فسادها در مناسبتها به مردم عیدی بدهد؟
آیا فساد با مناسبتهای تقویم ارتباطی دارد؟ آیا فسادها در مناسبتها اتفاق میافتد؟ آیا مناسبتها در فسادها تاثیری دارد؟
پاسخهای خود را به سامانه ستاره روحانی ۱۴۰۰ ستاره فساد مربع پیامک کنید.
اما تور استندآپ کمدی رییسجمهوری ادامه یافت و ایشان بعد از اجرایی پرشور و جذاب در یزد وارد کرمان شدند تا لبخند را بر لب مردمان خونگرم این خطه از میهن عزیزمان بنشانند.
آقای روحانی در شورای اداری استان کرمان در جمع مدیران خود گفت: «اینکه میگویند در مملکت کار نیست دروغ است. کار هست. مگر میشود کار نباشد. اما اینکه بعضی میگویند این کار در شأن من نیست یک بحث دیگری است.»
لطفا قبل از اینکه به رییسجمهور حمله و ایشان را تخطئه کنید کمی با دقت به حرفهایشان فکر کنید. ایشان راست میگویند. کار در این مملکت زیاد است. مثلا خود ایشان در این مملکت رییسجمهور شدهاند یا اطرافیان و دوستانش و وزیر، مشاور و معاون وزیر هستند ولی مردم ما توقعشان بالاست و به هر کاری تن نمیدهند. مثلا رویشان نمیشود که تا کمر بروند توی سطلهای آشغال و از داخل آنها پلاستیک جمع کنند یا اینکه یک لُنگ بردارند و بروند سر چهارراه و شیشههای ماشین تمیز کنند و از ترس اینکه با باجناق یا فامیلهای زنشان رودررو شوند تن به چنین کاری نمیدهند. در حال حاضر عده ای در کشور هستند که زیر دوربینهای طرح ترافیک میایستند و ماشینهایی که میخواهند بروند داخل طرح ۱۰ هزار تومان به این عزیزان میدهند و آنها پشت آن ماشین میدوند تا پلاک آن را بپوشانند. چند روز پیش یک نفر را دیدم ساعت ۲ شب کنار میدان آریاشهر ساعت دیواری میفروخت. پس کار هست ولی اشکال از مردم است. الحمدلله آنقدر در این مملکت کار هست که نه تنها به بزرگترها بلکه کودکان هم میتوانند کار پیدا کنند و برای خودشان مستقل شوند. تازه این جدا از این است که بعضیها سه شیفت کار میکنند و یک شغل دارند. حتی کسانی مثل آقای ولایتی هستند که ۳۷ شغل دارند یا آقای حدادعادل.
ای ملت به خود بیایید و غرور و تکبر را کنار بگذارید. کمر همت ببندید و تا کمر توی سطل آشغالها خم شوید. اگر تن به هر کاری دهید ممکن است بیشتر از ۳۷ شغل هم پیدا کنید!