واژه حباب در مسائل اقتصادی و تورم، به فاصله آنچه هست و آنچه باید باشد، اشاره دارد. به عنوان مثال چنانچه بر اساس فرمولهای تعیین قیمت سکه، ارزش واقعی آن ۱۰۰۰ تومان باشد و ارزش معاملهشده آن در بازار ۱۲۰۰ تومان، اصطلاحا گفته میشود قیمت سکه ۲۰۰ تومان حباب قیمتی دارد؛ البته میتواند حالت دومی هم رخ دهد که در شرایط فعلی شبیه معجزه است و آن اینکه اگر قیمت واقعی سکه ۱۰۰۰ تومان باشد و در بازار ۸۰۰ تومان معامله شود، در این صورت گفته میشود سکه حباب منفی دارد.
موارد فوق در خصوص قیمت خانه و آپارتمـان، لوازم خانگی، ماشین و… هم صـدق میکند و میتواند حباب مثبت و منفی داشته باشد.
نکات قابل توجه در خصوص حباب
نکته اول بحث پایداری حباب است، به این معنا که حباب باید در یک بازه زمانی کوتاه به صورت مثبت یا منفی اثرگذار باشد و بعد بازار باید به قیمت واقعی برسد اما در صورت تداوم این وضعیت دیگر حباب نیست و این خود «واقعیت» است.
نکته دوم این است که حباب به هیچ عنوان به کیفیت ذاتی پدیدهها کاری ندارد، مثلا قرار نیست به وزن ۸ گرم و ۱۳۳ سوت یک سکه تغییری ایجاد و یا ماهیت سکه را مخدوش کند.
حباب مدیریتی و نحوه برخورد با آن
زمانی که بین شایستگیهای یک شاغل و شایستگیهای شغل فاصله وجود داشته باشد حباب مدیریتی شکل گرفته است. به عبارتی بین مقداری که یک داوطلب شغل شایستگی دارد و مقداری که باید برای تصاحب شغل شایستگی داشته باشد به اصطلاح میتوان حباب مدیریتی اطلاق کرد.
در دنیای مدیریت برای بهکارگیری و انتصاب افراد، با دو شکل حباب مواجه هستیم :
– حباب منفی: یعنی نیروی انسانی که به لحاظ شایستگیهای مدنظر کمتر از شایستگیهای شغل است و در اینجا وظیفه سازمانها، برای خالی کردن حباب به شدت پررنگ است.
– حباب مثبت: یعنی شایستگیهای فرد برای شغل مربوطه بسیار بیشتر است که در این حالت دو اتفاق رخ خواهد داد:
اتفاق اول: شخص شایسته، تلاش میکند تا با ارتقای شغل و عملکردهای شغلی تا حدودی حباب را خالی کند.
اتفاق دوم: شخص با کم کردن تلاشهای فردی در مرحله عمل، کم کار کردن و … تلاش میکند تا حباب مدیریتی را به کمترین حد ممکن برساند (این همان تئوری معروف عدالت است)
سوال مهم این است :آیا حباب مدیریتی میتواند ارزش ذاتی پدیدهها را از بین ببرد؟
فرض کنید برای یک عنوان شغلی شرایطی مانند داشتن مدرک کارشناسی ارشد و ۱۵ سال سابقه کاری مفید در نظر گرفته شده است. در صورتی که فردی در این شغل منتصب شود که فاقد حداقل این شرایط باشد، دیگر بحث حباب مدیریتی مطرح نیست؛ مخدوشسازی ارزش ذاتی آن شغل و جایگاه مربوطه است که بسیار خطرناک است.