این روزها اما محمدجواد ظریف نیز به مثابه فرمانده رسمی دیپلماسی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران همپای فرمانده نظامی در صحنه رسانه‌ای حضور دارد و با نزدیک‌تر شدن به مهلت مجلس به دولت برای رفتاری تازه با آمریکا درباره پرونده هسته‌ای لحنش را نیز تندتر کرده است. وزیر امور خارجه کشورمان به مقامات آمریکایی توصیه کرد که قبل از هرگونه پرحرفی درباره تعهدات هسته‌ای ایران، به ‌فکر بازگشت دولتشان به تعهدات نقض‌شده خود ذیل برجام باشند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پنجشنبه‌شب در پیامی توئیتری خود از مقام‌های تازه به کاخ سفید آمده به ‌دلیل پرحرفی درباره تعهدات برجامی ایران آن هم در شرایطی که کشورشان همه تعهدات خود در قبال برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را زیر پا گذاشته است، انتقاد کرد. او توئیت کرده است «مقام‌های دولت بایدن بر چه اساسی به حرف زدن درباره پایبندی ایران به برجام ادامه می‌دهند؟ ایالات متحده در ماه می ‌سال ۲۰۱۸ مشارکت را متوقف، برجام را نقض و کشورهایی را که قطعنامه شورای امنیت را رعایت می‌کردند، مجازات کرد. تا به امروز ایالات متحده دقیقا همین موضع را حفظ کرده است. قبل از هرگونه پرحرفی، به تعهدات خود پایبند شوید.» آیا تندتر شدن لحن ظریف بعد از آنکه به نظر می‌رسید در روزهای تازه‌سپری‌شده با ظرافت گام‌هایی به پس برداشته است نشان از غوغایی ناشناخته در مناسبات برجامی می‌دهد؟
شاید برای همه کشورهایی که به طور مستقیم و غیر‌مستقیم، از دور یا نزدیک و با شدت و حدت کم یا زیاد درگیر برجام و مساله ایران هستند حل پرونده هسته‌ای ایران یک خواسته بزرگ باشد اما برای ایرانیان این روزها، روزهای نفس‌گیر و بسیار دشوار است. واقعیت این است که اقتصاد ایران به مثابه مهم‌ترین پایه و ستون نگهدارنده جامعه ایرانی به دلیل روند فزاینده انواع و اقسام تحریم‌ها از نیمه دوم ۱۳۹۷ تا امروز به مرز شکنندگی رسیده و توانایی‌های ایران برای ادامه این وضعیت نامعلوم است.
مهلت مجلس کارآمد یا ناکارآمد
کمتر از ۱۰ روز دیگر مهلت داده شده از سوی مجلس به دولت برای تعیین‌تکلیف پرونده هسته‌ای به پایان می‌رسد؛ مهلتی که بنا به نوشته حسام‌الدین آشنا مشاور رییس‌جمهور آیا بالاخره مشخص شد که «طرح راهبردی برای رفع تحریم» کمکی به «رفع تحریم» کرد یا به ابزاری برای فشار بیشتر و تداوم تحریم تبدیل شد؟ آیا کسی مسوولیتی را بر‌عهده می‌گیرد؟. حالا با این مهلتی که رو به پایان است چه اتفاقی می‌افتد. اگر آمریکا تحریم‌های ایران را برندارد که گویا تا همین دیروز جمعه ۲۴ بهمن ماه هیچ نشانه‌ای از حذف آن وجود ندارد. اگر تحریم‌ها برداشته نشود و ایران مطابق قانون باید راه ورود بازرسان سازمان جهانی انرژی هسته‌ای را مسدود کند و با توجه به اینکه در این روزهای تازه‌سپری‌شده بازرسان این سازمان اعلام کرده‌اند ایران به سوی تولید اورانیوم فلزی گام‌هایی برداشته، چه کاری از دست ایران برمی‌آید. آیا روزی که نمایندگان مجلس انقلابی این قانون را تصویب می‌کردند به این اندیشیده بودند گام بعدی در صورت اجرا نشدن خواست ایران مبنی بر تحریم چه خواهد بود؟ آیا ایران می‌خواهد در بستر فعالیت‌های سیاسی- دیپلماتیک به مصاف آمریکا برود؟ آیا ایران قصد دارد با استفاده از توانایی‌های نظامی راه تحریم را باز کند؟
داستان بمب اتم
برخی از تحلیلگران باور دارند ایران برای به کرسی نشاندن خواسته خود که حذف تحریم از سوی آمریکاست این روزها راهبرد نشان دادن توانایی‌هایش در بستر حرکت به سوی ساخت سلاح اتمی را در دستور کار قرار داده است. این گروه باور دارند انتشار خبر چند گرم فلز اورانیوم در تاسیسات اصفهان کشف کرده و احتمالا ایران تولید این مواد را نیز شروع کرده است در همین مسیر است. به طوری که خبرگزاری روسی نوشته است، برخی باور دارند ماجرای لو رفتن وجود این مواد مانند بسیاری از ماجراهای دیگر ممکن است عمدی بوده باشد و ایرانی‌ها عمدا خواسته‌اند که بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای این مواد را کشف کنند تا اخطاری باشد به طرف‌های دیگر عضو برجام. چند روز دیگر هم احتمالا ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد و هیچ افقی مبنی بر اینکه طرف‌های مقابل اقدام‌های لازم برای قانع کردن ایران به عدم توقف همکاری در زمینه پروتکل الحاقی را انجام می‌دهند، دیده نمی‌شود. همین گروه می‌گویند حضور وزیر اطلاعات در تلویزیون و دادن این آدرس که اگر دیدید ایران به سوی ساخت سلاح هسته‌ای می‌رود بدانید که مقصر این کار شما هستید که ایران را در موقعیتی قرار دادید که به این سوی برود. آیا آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها از داشتن سلاح هسته‌ای ایران بیم دارند؟ آیا این سلاح می‌تواند آمریکا را وادار کند از ترس به حذف تحریم رای دهد؟ به نظر می‌رسد باید در پاسخ به این پرسش‌ها بسیار بردبار بود و با بررسی‌های همه‌جانبه به آن پاسخ داد.
میانجی‌گران
داستان این روزهای ایران در داغ‌ترین روزهای برجامی بسیار پیچیده‌تر شده و چشم‌انداز روشنی برای رسیدن ایران به خواسته‌اش که همان حذف تحریم‌هاست به چشم نمی‌آید. در چنین وضعیتی است که شوربختانه و ناراحت‌کننده‌ترین صداهای میانجیگری میان ایران و آمریکا را از جانب کشورهای کوچکی مثل قطر، عمان و نیز کشور فرانسه که خود یک پای داستان است می‌شنویم. کاش ایران در موقعیتی قرار بگیرد که صدای این میانجی‌گران خاموش شود و آنها ببینند ایران با اراده خود و با صیانت از سرافرازی و سربلندی و عزت راه گفت‌وگو با کشور اول موثر در تحریم ایران را باز کرده است و حسرت میانجی‌گری را به دل کشورهایی که در برابر ایران بزرگ چیزی نبودند می‌گذاشت. آیا این کار ناممکن است و از نظر عقلی و منطق هیچ توجیهی برای آن نمی‌توان یافت؟ به نظر می‌رسد این صحبت علی مطهری نایب‌رییس مجلس دهم که آمریکا هرگز خواستار نابودی ایران نبوده و باید ایران گام به گام با این کشور نوعی همراهی را نشان دهد یک توجیه منطقی و عقلانی باشد.
بازگشت دلار به مدار صعودی
ایران و اقتصاد این سرزمین روزهای بسیار خطرناکی را از نظر ادامه تحریم‌ها سپری می‌کنند. بازگشت دلار به روند صعودی و رسیدن هر دلار به ۲۶ هزار تومان و افزایش قیمت مواد غذایی به صورت روزانه و از دست رفتن قدرت خرید شهروندان و نارضایتی شدید مزدبگیران و حقوق‌بگیران و میلیون‌ها ایرانی که شغل خود را از دست داده‌اند و موج‌های گسترده خبری از سوی شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور که این همه زیر سر تحریم‌هاست روح و روان ایرانیان را از تعادل خارج می‌کند و بودجه‌ای که روی هوا مانده و نشان از اقتصاد بسیار شکننده ایران است نشانه‌های داغ‌ترین روزهای برجامی ایران است.