سال جدید حال خوب می‌خواهد وقتی نگارنده‌ای حال بد، بخواهد قلم بزند بهتر است از طنازی چون عبید زاکانی نمک قرض بگیرد بماند که زخم و‌ نمک ترکیبی دردناک است.

عبید می‌نویسد شخصی با دوستی گفت «پنجاه من گندم داشتم، تا مرا خبر شد موشان تمام خورده بودند.» او گفت « من نیز پنجاه من گندم داشتم. تا موشان خبردار شوند من همه را خورده بودم.»

این حکایت ما استارتاپی‌ها در سال ۹۷ و ۹۸ است. از سال ۹۷ و رفتگان چیزی نمی‌گویم که تکرار مکرر حاصلی ندارد. اما افسوس که سال ۹۸ هم پاشنه در به همین منوال خواهد چرخید. هرکس دیر خبردار شود رفتنی است. نه عصای موسی دارم و نه قصد صدور ده فرمان، نه منتورم و نه پیشگو چرا که بر این باورم آینده قابل پیش بینی نیست آینده ساختنی است و نه قصد موعظه دارم. کارآفرین، فعال استارتاپی و روزنامه‌نگاری هستم که تجربیات و فهمم را برای بقا و گذر از سال ۹۸ با شما خوبان به اشتراک می گذارم.

۱- نقدینگی تان را هوشمند و با برنامه هدفمند خرج کنید. نمی توان فقط گفت صرفه جویی کنید، در عین سیاست انقباض مالی باید به توسعه هم فکر کنید ولی توسعه متوازن. از دیگر نکات در مورد نقدینگی تاکید بر نظم مالی و ایجاد ارزش افزوده برای نقدینگی موجود و‌ پیش‌بینی، پیش پیش شرایط مالی برای ماه های آینده است.

۲- چاره ای نداریم به تعطیلی بخشی از محصولاتمان یا متوقف کردن برخی طرح های توسعه ای جدید تا بارمان سبکتر شود. مبنای ما این است، چه محصولی می تواند در شرایط سخت اقتصادی برای مانقدینگی ایجاد کند.از طرفی در سال ۹۸ اقداماتی مثل ادغام یا پارتنر شیب بسیار راهگشا و حائز اهمیت و‌حتی انجام آن حیاتی است. برخوردهای احساسی، رمانتیک و دلبستگی به کسب و‌کار و مقاومت در برابر ادغام می تواند به نابودی ما، بیزینس و تیمم مان بینجامد.

نگذارید انقدر دیر شود که همه برگ های برنده تان را از دست داده و تسلیم شرایط شوید.

۳-بیزینس مدل منعطف و چشم انداز بلند مدت و کوتاه مدت مبتنی بر واقعیت: شکست برخی استارتاپ ها نشان داد که بیزینس مدل های ما انجمادی و غیر قابل اصلاح است. در زمانه فراوانی سرمایه و‌مشتری و‌گشایش اقتصادی، کسب و کارها رشد سریعی داشتند اما به وقت کاهش سرمایه و‌مشتری نتوانستند کشویی به عقب برگردند یا کوچک سازی کنند. این انجماد و عدم انعطاف باعث شکستگی و نابودی بیزینس ها شد.

در سال ۹۷ با بحران اقتصادی بیزینس های ما لرزیدند یا کوچکتر شدند و یا از بین رفتند چرا که شناخت‌و‌تحلیل ما از بازار ایران، بنیان های فکری و بیزینس مدل مان اشتباه بود. ما درک درستی و تجربه ای از سرمایه داری، شرکت داری نداشتیم.«تقصر کار آفرین بود» ، «تقصیر سرمایه گذار بود» حتی اگر درست هم باشد.در صورت های مالی ترجمه و معنایی ندارد. اصل ماجرا این است بیزینس مدل، شناخت ما از بازار و بازار سازی و تصمیمات مبتنی برآینده کسب و کار اشتباه بود لذا همه ما باهم اشتباه کردیم هرکس به سهم خودش کمی بیشتر یاکمتر. البته هر تصمیمی در زمانی که اتخاذ می شود درست ترین تصمیم است.

۴- رعایت اصول اداری و‌مالی،شرکت داری، ایجاد نظم و کنار گذاشتن رودربایستی و تعدیل نیروهای غیر موثر و کسانی که در چارچوب نقشه راه نمی‌گنجند. سال ۹۸ سال تکنوازی نیست هرکس با ارکستر کسب و‌کار شما ناهماهنگ و ساز ناکوک می زند را کنار بگذارید. حتی اگر متهم به دیکتاتوری شوید.کشتی دریا زده کاپیتان مقتدر می خواد نه کاپیتان شاعر مسلک.

۵- تمرکز بر کُر بیزینس ( کسب و‌کار اصلی ودرآمد زا) و پرهیز از ایجاد اکوسیستم یکپارچه در شرایط بحران اقتصادی و سیاسی: وقتی کشتی‌ها را بهم گره بزنیم با آتش گرفتن اولین کشتی همه کشتی ها در آتشی بزرگ خواهند سوخت. ساخت اکوسیستم یک پارچه یا اَبَراپلیکیشن در شرایطی فعلی کشورمان در صورتی مصون است که در هنگام تهدید،پلن بی برای جدا سازی این اکوسیستم از هم داشته باشیم.آنهم به شرط اینکه بعد از جدا سازی کسب و کار و برند آسیب جدی نبینند.

۶- توسعه فردی و راهبری موثر: بدون توسعه فردی و راهبری موثرو بدون تحول در یک ایستایی مرگ آور به سر خواهیم برد. خودمان و تیممان مهمترین عوامل موفقیت هستیم. برای آموزش، توسعه فردی خودتان و‌تیم تان وقت بگذارید.

۷- یافتن فرصت در دل بحران: در اقتصاد؛ بحران هم نسبی است هر بحرانی الزاما برای برخی تهدید نیست. بازگردیم به سخن عبید زاکانی در ابتدای این نوشتار. در شرایط بحرانی که حس می کنید همه درها به رویتان بسته است احتمالا دری برای برون رفت و‌حتی موفقیت غیر منتظره شما وجود دارد.آن را پیدا کنید. این ماموریت شما و‌تیم تان است.

۸- نیم نگاهی به بازارهای جهانی: فکر می‌کنم در نیروی انسانی، خدمات و همه چیز، ارزانترین کشور در جهان باشیم. به اختلاف ریال و‌ دلار با نگاه کشف فرصت‌ها نگاه کنید. اگر می توانید برای عبور از بحران اقتصادی، کسب و‌کارتان را به سمت بازارهای جهانی و کشورهای همسایه نزدیک ببرید.

۹- امید و امید و امید: کسی که با شما از امید سخن می گوید از انتهای نامیدی صدایش را می شنوید. دعوت به امید در سال ۹۸ موعظه گری و تهییج و فرستادن جوانان به میدان بی بازگشت رزم نیست. امید یک استراتژی حیاتی برای گذر از این جنگ نابرابر است.بگذارید صریح سخن بگویم این سرمایه نیست که ما را نجات خواهد داد، ناجی «ماییم» سیمرغ قله موفقیت خود ما هستیم نه پول. اگر پول باشد و امید رنگ ببازد همه چیز را باخته ایم. خانه را می شود با پول ساخت، می توان با لبخندهای عاریه ای گرم و تزیین کرد. اما امید چیزی است که باید ته دلتان روشن باشد، واقعی و اصیل تا شما را سرپا نگه دارد. امید واقعی را پیدا کنید و نگذارید خاموش شود، دکمه را اشتباه نزنید. وگرنه زمانه دست بی رحم خاموش گری دارد.

حرف آخر

سال ۹۸ سال کمک است اگر بهم کمک نکنیم و در کنار همدیگر قرار نگیریم باخته‌ایم.هم او که کمک نکردیمش هم ما. اما کمک خواستن گاهی سخت و دردناک است زمانی این درد فزونی میابد که درد را پنهان کنید. اگر توانش را دارید؛ کمک کننده باشید. شما ‌پا پیش بگذارید، گاهی آدم ها هم مثل نهنگ‌ها برای خودکشی به ساحل می زنند.

 

هفته نامه شنبه