ضیافت افطاری «جامعه اسلامی مهندسین» پنجشنبه شب در حالی برگزار شد که محمود احمدینژاد یکی از مهمانان این مراسم بود. حضور احمدینژاد در این ضیافت از آنجا قابل توجه است که اصولگرایان در حال چیدمان آرایش سیاسی خود برای انتخابات مجلس در اسفند ماه سال جاری هستند و از سوی دیگر در سالهای اخیر به صف اول منتقدان به عملکرد او پیوستهاند و از احمدینژاد برائت جستهاند؛ اما آنها ظاهرا میخواهند تغییر استراتژیک دهند و قصد دارند برای پیروزی در انتخابات هم شده، پایگاه رای احمدینژاد را از آن خود کنند.
این مراسم با حضور برخی شخصیتهای سیاسی در مجتمع آدینه تهران برگزار شد و محمدرضا باهنر به عنوان دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین، میزبان افرادی همچون علیاکبر ناطقنوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن اراکی، دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، اسدالله بادامچیان، دبیر کل حزب موتلفه اسلامی و عادل آذر، رئیس دیوان محاسبات بود.
برخی منابع خبری گزارش دادهاند پس از ورود محمود احمدینژاد به این ضیافت، ناطق نوری بلافاصله سالن را ترك كرده است. به نظر میرسد علیاکبر ناطقنوری ترجیح میدهد خود را از بازی جدید اصولگرایان دور کند و بر مواضع پیشینش در رابطه با عملکرد احمدینژاد باقی بماند. به هرحال اکنون و با توجه به دعوت از احمدینژاد توسط یکی از طیفهای اصلی اصولگرایان، این سوال مطرح میشود که آیا راست سنتی قصد بازگشت دوباره به محمود احمدینژاد را دارد؟
نسبت اصولگرایان سنتی با احمدینژاد
«راست سنتی» یکی از باسابقهترین جریانهای سیاسی کنونی در ایران است که همواره در انتخاباتهای مختلف نقش فعالی داشته است. راست سنتی از جریانهای سیاسی بوده که اگرچه ریشه در دوره پیش از انقلاب داشته اما پس از انقلاب تشکل و انسجام یافت. گروههایی مانند هیاتهای موتلفه اسلامی، جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ستون فقرات جریان راست سنتی هستند و همگی در حال حاضر زیر پرچم جبهه پیروان خط امام و رهبری گرد هم آمدهاند و مجموعه اصولگرایان را تشکیل دادهاند. بنیانگذار این جبهه حبیبا... عسگراولادی بود اما بعد از فوت او، محمدرضا باهنر زمامداری این تشکیلات را بر عهده گرفت.
جامعه اسلامی مهندسین هم یکی از احزاب اصولگرا و از زیرمجموعههای جبهه پیروان خط امام و رهبری است که دبیرکلی این حزب هم بر عهده باهنر است. محمود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم از اعضای این حزب بوده و در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری مورد حمایت جامعه اسلامی مهندسین و البته مجموعه اصولگرایان قرار گرفت.
با وجود اینکه احمدینژاد بهخصوص در انتخابات سال ۱۳۸۸ بهطور رسمی مورد حمایت جریان راست سنتی بود، اما این جریان در سالهای اخیر سعی کرده به هر نحو از احمدینژاد، مواضع و عملکردش برائت بجوید. بهخصوص از زمانی که احمدینژاد برخلاف توصیه رهبری در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ نامنویسی کرد و بعد از آن هم در امامزاده صالح بستنشینی کرد و مواضع تندی علیه آملی لاریجانی، رئیس وقت قوه قضاییه گرفت.
فروردین سال گذشته بود که نهایتا اکثر وزرای هر دو کابینه نهم و دهم در بیانیهای از اقدامات احمدینژاد تبری جستند و او را متهم به زمینهچینی برای جولان عوامل فتنه و دشمنان کردند.
با این وجود حسین صفارهرندی، وزیر ارشاد دولت نهم و از شخصیتهای راست سنتی در سال ۹۱ و در روزهای پایانی کار احمدینژاد در پاستور، در حالی که اختلافات میان اصولگرایان و احمدینژاد بالا گرفته بود، تاکید کرد که احمدینژاد «فرزند اصولگرایی» است. او در گفتوگو با خبرگزاری فارس در این باره گفته بود که احمدینژاد چه خودش را در جبهه اصولگرايی تعريف كند و چه نكند از نگاه كسانی كه صحنه حوادث سياسی را مطالعه میكنند، عضو اين خانواده است.
به هرحال رابطه محمود احمدینژاد با اصولگرایان به ویژه در دولت دهم پرتنش و پرمناقشه بود. او نقش اصولگرایان در قدرت گرفتن خود را انکار میکرد و اصولگرایان هم هیچگاه حاضر به پذیرش مسئولیت سوءمدیریتهای احمدینژاد نبوده و نیستند. همین موضوع همواره انتقاد اصلاحطلبان را در پی داشته است. مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردمسالاری در این رابطه با کنایه به جریان راست سنتی، گفته: «اصولگرایان باید حالا حالاها در رابطه با پدیدهای به نام احمدینژاد به مردم پاسخگو باشند.»
واقعیت این است که اصولگرایان پس از پیدا کردن زاویه با احمدینژاد بهخصوص بعد از ماجرای یکشنبه معروف مجلس در ماههای پایانی دولت دهم، به نحوی تصمیم گرفته بودند که دست به بایکوت جمعی او بزنند. آنهایی که روزی اطاعت از احمدینژاد را «اطاعت از خدا» میدانستند، حاضر بودند هر کاری بکنند تا هشت سال عملکرد دولت احمدینژاد پایشان نوشته نشود.
به هرحال خیلیها معتقدند رئیس دولتهای نهم و دهم همواره منتظر فرصت برای بازگشت به صحنه سیاست است؛ به همین دلیل نزدیکی مجدد او به اصولگرایان اصلا بعید نیست اما اینکه مجموعه اصولگرایان بهطور کامل حاضر باشد برای حفظ جایگاه و افزایش قدرت در بسترهایی همچون مجلس، دولت و شوراهای شهر باز هم به احمدینژاد رجوع کند، پرسشی است که حتما با گذشت زمان و نزدیکتر شدن به زمان انتخابات مجلس یازدهم پاسخ داده خواهد شد.
روابط سینوسی باهنر و احمدینژاد
حضور احمدینژاد در ضیافت افطار جامعه اسلامی مهندسین از بعد دیگری هم جالب توجه است. اینکه او به دعوت رسمی محمدرضا باهنر، دبیر کل این حزب به این ضیافت آمد؛ درحالی که باهنر در سالهای اخیر تندترین مواضع را علیه رئیس دولتهای نهم و دهم اتخاذ کرده است. باهنر در سال ۹۶ و در گفتوگو با ایلنا اذعان کرده بود که با احمدینژاد دوستی ۲۰ ساله دارد و برای شهردار شدنش خیلی اصرار و تلاش کرده است. او در این رابطه به ایلنا گفت «با رییسجمهور که آقای خاتمی بود و وزیر وقت دعوا هم کردم چون من با آقای احمدینژاد ٢٠ سال سابقه کار سیاسی مشترک داشتیم. ایشان ٢٠ سال عضو جامعه مهندسین بود و شهردار خوبی هم بود».
او توضیح داده که در اوایل دوران ریاستجمهوری احمدینژاد، خیلی امید داشته که کارهای خوبی بکند و معتقد است که اتفاقا کارهای بزرگی هم کرده است. باهنر گفته: «آقای احمدینژاد کارهایی کرد که خیلی از روسایجمهور جراتش را نداشتند و الان هم ندارند. اما گاهی اوقات هم خیلی خودرای بود که هیچیک از روسایجمهور نبودند. ما الان بعضا میگوییم کاش خرد دولت فعلی با شجاعت دولت دهم همراه میشد. الان خرد وجود دارد ولی شجاعت احمدینژاد وجود ندارد.»
باهنر حتی تصریح کرده خیلیها در دولت اول احمدینژاد، او را وکیلالدوله خطاب میکردند. اما معتقد است اولین اختلافات از ارائه نخستین بودجه احمدینژاد به مجلس آغاز شد. باهنر در این رابطه گفته که: «من میگفتم شما اصلا نمیدانید بودجهریزی یعنی چه! اختلافاتمان از همان جا شروع شد و همینطور زاویه گرفت و گرفت. ما با کسی بیعت نبسته بودیم که بخواهیم هوایش را داشته باشیم که مثلا چون آقای احمدینژاد است دیگر ساکت شویم و فقط حمایت کنیم؛ نه، اینطوری نبود. احمدینژاد در اتفاقات سال ٨٨ هم تقصیر دارد، ولی ببینید تقصیر داشتن تا جرم مرتکب شدن دو مقوله متفاوت است. یکی هست مجرم است، یکی هست مقصر است.»
باهنر حتی در مهر ماه سال ۱۳۹۷ در گفتوگو با «انتخاب» تاکید کرده بود: «احمدینژاد امروز دیگر آن احمدینژاد قبل نیست.» او در حالی از محمود احمدینژاد در افطاری حزبش دعوت کرده که در همین گفتوگوی منتشر شده او را فردی متوهم خطاب کرده که در توهم زندگی میکند. هرچند باهنر کمتر از یک سال پیش گفته بود: «از همان زمان که در سازمان برنامه و سایر قسمتها هاله نور دور خودش میدید تا امروز در توهم زندگی میکند و همچنان هم خودش را منجی عالم بشریت میداند. افکار و گفتارش هم به یکسری محافل و گروههای خاص محدود شده که خودتان میبینید». اما ظاهرا اکنون تغییر عقیده داده است. نکته جالب توجه دیگر این است که باهنر در همین گفتوگو تاکید کرده بود «احمدی نژاد باید آنچنان مدیریت بشود که آیندهای نداشته باشد».
به هر حال باهنر که روزی معتقد بود، «هركس ميخواهد با اين دولت كار كند، بايد رفتار و افكارش را با احمدينژاد هماهنگ كند» يا «صداقت و گفتار احمدينژاد باعث نفوذ او در قلبهاي مردم شده است» فکر نمیکرد روزی در صف اول منتقدان احمدینژاد قرار گیرد و باز هم در این رابطه سینوسی، از احمدینژاد در محفل سیاسیاش دعوت کند.
البته در همان سالهای ریاستجمهوری احمدینژاد، حضور و نزدیکی مجتبی ثمرههاشمی به دولت، گمانهزنیهای زیادی را از لابیگری باهنر و ارتباط نزدیکش با احمدی نژاد مطرح میکرد.
ثمرههاشمی، خواهرزاده باهنر است که از تیرماه ۱۳۸۸ بهعنوان «مشاور ارشد» احمدینژاد معرفی شد و بسیاری از منتقدان دولت وقت، او را چهره پشت پرده و نظریهپرداز دولت احمدینژاد میخواندند.
حتی گفته میشد که در ابتدای دوره اول ریاستجمهوری احمدینژاد، در دفتر کار او یک میز اضافی وجود داشت که متعلق به مجتبی ثمرههاشمی بود.
طبق اخبار منتشر شده در رسانهها، بسیاری از اقدامات ابتکاری بحثبرانگیز آقای احمدینژاد، همچون نامههای خارجی محمود احمدینژاد، از جمله نامه بیجواب به جرج بوش، رئیسجمهور وقت امریکا و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به توصیه آقای ثمرههاشمی انجام شده است.
البته با وجود همه این حرف و حدیثها، باهنر در فروردین ماه ۹۷ در گفتوگو با خبرگزاری «خانه ملت» درباره ارتباطش با ثمره هاشمی و نزدیکی او با احمدینژاد اینطور گفته است: «آقا مجتبی هاشمی از بچههایی بود که دوستش داشتم. البته الان هم دوستش دارم چون از بچههای متدین است، ولی متاسفانه همبستگی ایشان با آقای احمدینژاد باعث شد چند مرتبه در بحثهای خانوادگی با آقا مجتبی صحبت کنیم اما چون نه ایشان توانست ما را قانع کند نه ما توانستیم او را قانع کنیم دیگر ادامه ندادیم. در حال حاضر هم به اصطلاح عرفی با هم قهر نیستیم، در حد دید و بازدید رفتوآمد داریم؛ فقط وارد مسائل سیاسی نمیشویم. البته اخیرا شنیدهام که فاصله ایشان با آقای احمدینژاد زیاد شده است.»
با این وجود ظاهرا این باهنر است که اکنون قصد دارد مجددا به احمدینژاد نزدیک شود.
سکوت ناطق برابر احمدینژاد
به بهانه حضور ناطق نوری در ضیافت افطاری جامعه اسلامی مهندسین و ترک مراسم به دلیل حضور احمدینژاد، باید نگاه کوتاهی به نوع روابط ناطق نوری با اصولگرایان سنتی و همچنین روابط تیرهاش با محمود احمدینژاد داشت.
با روی کارآمدن احمدینژاد، ناطق نوری به یکی از منتقدان دولت او تبدیل شد و احمدینژاد نیز در مناظره خود در خرداد ۸۸ اتهاماتی را به ناطق نوری و خانوادهاش وارد کرد. احمدینژاد در مناظره با موسوی با اشاره به زندگی شخصی آقای ناطق گفت: «آقای ناطق چطور زندگی میکند؟ پسرش چطور میلیاردر شد؟» این مباحث موجب دلخوری ناطق از احمدینژاد شد و نهایتا زمینه جدایی وی از جریان اصولگرایی را هر چه بیشتر فراهم کرد.
هرچند مهدی کروبی در مناظره خود با احمدینژاد در سال ۸۸ ضمن دفاع از ناطقنوری او را عامل اصلی شهرداری احمدینژاد دانست و گفت که «آقای ناطق طی تماس تلفنی با آقای یونسی وزیر وقت اطلاعات ضمن ابراز ناراحتی از رد صلاحیت احمدینژاد خواستار تأیید احمدینژاد شده که بعد از سفارش ناطقنوری این کار صورت پذیرفتهاست. بعد از آن نیز چندین خبرگزاری دیگر از نقش ناطقنوری در مطرح شدن نام احمدینژاد پرده برداشتند.»
محمدرضا باهنر هم در مصاحبهای گفته بود که: «احمدینژاد در ستاد انتخاباتی آقای ناطقنوری در سال ۱۳۷۶ معاون من بود.» با این وجود احمدینژاد از بیان هیچ اتهامی به ناطق نوری و خانوادهاش کوتاهی نکرد. اتهاماتی که هیچ گاه ثابت نشد.
در این شرایط و پس از انتخابات ۸۸ ناطق نوری سکوت پیشه کرد و حاضر نشد در آن برهه کسی موضع بگیرد. از سوی دیگر با رد صلاحیت مرحوم هاشمیرفسنجانی از انتخابات ریاستجمهوری و مطرح شدن هر چه بیشتر نام روحانی برای کاندیداتوری، ناطق نوری نیز به حمایت از روحانی پرداخت. یکی از این حمایتها به تشکیل ائتلاف عارف و روحانی برمیگردد که ناطق پشتیبانی تام و تمامی از این ائتلاف کرد و از عارف خواست که به نفع روحانی کنار برود. همچنین ناطق در ماندن ولایتی در انتخابات نیز بسیار مؤثر بود و همین امر باعث کاهش آرای اصولگرایان به نفع روحانی شد. علی عسگری در این باره میگوید: «نقش آقای ناطق در انصراف عارف از انتخابات بسیار مهم بود. تصور همگان بر این است که آقای خاتمی در انصراف آقای عارف نقش مهمی داشته است.»
باید گفت که ناطق نوری و حسن روحانی رابطه بسیار نزدیکی به لحاظ سیاسی و جناحی با یکدیگر داشتهاند و بیشترین همکاری را در کنار هم در مجالس چهارم و پنجم به عنوان رئیس و نائب رئیس داشتهاند. این همکاری سیاسی و نزدیکی فکری موجب حمایت ناطق از روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم هم شد.
در سالهای اخیر افراد زیادی برای حضور ناطق نوری در فضای سیاسی کشور اظهار امیدواری و یا حتی از او دعوت کردهاند. این دعوتها در قالبهای متفاوتی ظاهر شده است. از دعوت سعید حجاریان و محمدرضا خاتمی به تشکیل حزب و شرکت در انتخابات مجلس توسط ناطق گرفته تا دعوت به جایگزینی مرحوم عسگراولادی در دبیرکلی جبهه پیروان امام و رهبری.
از دیگر کسانی که علاقه خود را به حضور ناطق در عرصه سیاست نشان دادند غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران، بود که از ناطق دعوت کرده بود که در انتخابات مجلس حضور پیدا کند.
البته ناطق نوری به هیچیک از این درخواستها پاسخ مثبت نداده است و در بسیاری موارد تأکید کرده است که من با خودم عهد کردهام که کارهای سیاسی را به جوانان واگذار کنم، اما به نظر میرسد که او در حال حاضر در حال رصد جریانات و اتفاقات مختلف در کشور است تا بتواند تحلیل درستی از وضع کشور برای حضور در انتخابات مجلس دهم به دست آورد.
به هرحال این دعوتهای مختلف نشان میدهد که ناطق نوری در مرحلهای از حیات سیاسی است که همۀ گروههای سیاسی به دنبال استفاده از ظرفیت و سابقه او برای جریان خود هستند و میتوان گفت که اکنون ناطق در فضای سیاسی کشور نه اصلاحطلب محسوب میشود و نه اصولگرا و شاید ناطق نوری واقعا به دنبال همین است که از هیچ یک از جریانات سیاسی موجود به حساب نیاید تا نقاط ضعف این جریانات به پای او نوشته نشود. به همین دلیل میبینیم یک روز در ضیافت افطاری باهنر شرکت میکند و روز دیگر با سیدحسن خمینی، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی جلسات مشترکی برگزار میکند.
ناطق نوری قبل از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم هم از ریاست دفتر بازرسی مقام معظم رهبری استعفا داد و در گفتوگویی اعلام کرد که تمایلش برای تبلیغ و تشویق مردم برای حضور در انتخابات به نفع روحانی دلیل اصلی استعفایش بوده است. از همان زمان مشخص شد که هرچند به عقیده خیلیها ناطق نوری عزلتنشین شده اما در بزنگاههای سیاسی همچنان در صحنه حاضر میشود. اما قطعا دیگر با اصولگرایان سنتی همراهی ندارد و همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی، طریق اعتدال را در پیش گرفته است.
با وجود همه این تفاسیر، به نظر میرسد اصولگرایان و جریان راست سنتی هنوز برنامه مشخصی برای پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم ندارند. این درحالی است که به گفته باهنر، آنها حتما میخواهند اکثر کرسیهای مجلس را به دست آورند. به این ترتیب دور از ذهن نیست که همراهی و نزدیکی به محمود احمدینژاد و حجتالاسلام ناطق نوری را توامان در برنامه داشته باشند؛ تا سحر چه زاید باز...
مرجان السادات احمدی، خبرنگار گروه سیاسی سازندگی