صنعت گردشگری به عنوان یکی از مجموعه فعالیت‌های بسیار مهم در بخش خدمات و ابزار حرکت به سمت توسعه پایدار، مدنظر سیاستگذاران بوده است. فارغ از پرداختن به جایگاه کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا که به صورت سنتی مقصد جهانگردان درطول تاریخ بوده‌اند، مروری بر تجربه‌ی همسایگانی چون ترکیه و امارات متحده عربی نشان از اهمیت و سهم این بخش در ایجاد ارزش افزوده، اشتغال و درآمد پایدار دارد. بی دلیل نیست که امروزه دولتمردان هر دوی این کشورها به صورت جداگانه تصور و تفکر ایجاد بزرگترین قطب‌های فرودگاهی آسیا را در سر‌ می‌پرورانند. این تفکرات بلندپروازانه بخشی از مجموعه اقدامات سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌هایی است که پیامدهای فراوان اقتصادی و غیراقتصادی آتی برای این کشورها بدنبال خواهدداشت که گسترش و توسعه بخش گردشگری تنها یکی از آن‌ها خواهد بود. به عنوان مثال مطالعات فراوانی در ادبیات اقتصاد شهری و منطقه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد مجاورت با قطب یا مراکز فرودگاهی و میزان اشتغال محلی در بخش‌های دارای فناوری پیشرفته، دارای ارتباط مستقیم و معنی‌دار با هم هستند.
اگرچه نمی‌توان این تلاش‌ها در دنیا و خاصه در همسایگی ایران را نادیده گرفت، اما بی‌تردید کشور ایران و بالاخص اصفهان دارای پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بسیار فراوانی در حوزه گردشگری بوده که بخش عمده‌ی آن مدیون جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی است که چون میراثی ماندگار به جای مانده از سالیان دور برای مردمان این دیار تلقی شده و وجود همین پتانسیل از یک طرف و تجربه آسیب‌پذیری از اقتصاد تک‌محصولی متکی بر نفت از طرف دیگر باعث شده تا پرداختن به صنعت گردشگری از طریق معرفی فرصت‌های توسعه صنعت گردشگری و جستجو برای زمینه‌های سرمایه‌گذاری جایگاه ویژه‌ای پیدا کند و بخش قابل توجهی از زمان صرف موضوع احصای فرصتهای سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری بشود.
اما به نظرمی‌رسد قبل از پرداختن به موضوع شناسایی و معرفی فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری، درمداری بالاتر، مهم‌تر و بنیادین بایستی به ایجاد وفاق و عزم ملی در بالاترین سطوح حکمرانی در قبولاندن این صنعت به عنوان شاهراه رسیدن به توسعه پایدار از یک طرف و معرفی آن به توده‌های جامعه به عنوان مسیر غیرقابل انکار در ایجاد درآمد، اشتغال و رهایی از چرخه فقر پرداخته شود. از این منظر است که در مقایسه با سایر بخش‌های اقتصادی، ترویج سرمایه‌گذاری در بخش خدمات به صورت عام و صنعت گردشگری به صورت خاص، دارای پیچیدگی‌های فراوان و نیازمند رعایت الزامات متعددی ‌باشد.
خوشبختانه در استان اصفهان نوعی اجماع کلی چه در بخش عمومی و چه در بین فعالان اقتصادی در خصوص اولویت بخش گردشگری به عنوان راهی برای رسیدن به توسعه پایدار ایجاد شده و شاید اغراق نباشد که بیان شود با توجه به تمام ظرفیت‌های بی‌نظیر و اعجاب انگیز موجود در استان اصفهان به مانند میدان امام، مسجد جامع و هزاران آثار تاریخی به جای مانده تاریخی هیچ استانی به مانند اصفهان از این منظر برخوردار نیست. اما اگرچه این اجماع عمومی در بخش عمومی، شرط لازم برای توسعه صنعت گردشگری به شمار می‌رود اما بی تردید شرط کافی در جایی دیگر ودر ارتباط نزدیک گردشگر با جامعه ایران در قالب تغییر نگرش نسبت به گردشگر رخ خواهد داد.
به عبارت روشن، توسعه گردشگری زمانی می‌تواند محقق شود که تغییر در نگرش نسبت به گردشگر به عنوان منبع ایجاد درآمد مولد و پایدار برای کل جامعه موضوعی فراگیر و مورد پذیرش همگانی باشد تا بتواند عزم ملی واراده‌ای همگانی برای گسترش این صنعت را ایجاد نماید.
در چنین شرایطی است که نه تنها احصای فرصت‌های سرمایه‌گذاری در گردشگری استان یا کشور گمشده‌ی سرمایه‌گذار داخلی یا خارجی نبوده، بلکه نرخ بازدهی داخلی فزاینده‌ی سرمایه‌گذاری در این بخش باعث خواهد شد تا سرمایه‌گذاران خرد و کلان از دستفروش صنایع دستی اصفهانی، تبریزی یا شیرازی تا صاحبان هتل‌ پنج وچهار ستاره به فکر گسترش کسب وکار خود برای پاسخ به تقاضای روز افزون بازار و ایجاد فرصت سرمایه‌گذاری وافزایش سودآوری باشند. در شرایط فعلی به سختی می‌توان سرمایه‌گذار را مجاب نمود تا با هزینه‌ای محدود در بازسازی خانه‌ای تاریخی ضمن تغییر کاربری مشارکت و سرمایه‌گذاری نماید. اماباتغییر شرایط و افزایش تقاضا مطمئنا سرمایه‌گذاران متعدد داخلی و خارجی متقاضی احداث هتل‌های چند ستاره با صرف هزینه‌های میلیاردی وجودخواهند داشت.
بنابراین تا زمانی که نرخ بازدهی داخلی سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری پایین باشد، معرفی صرف عناوین فرصت سرمایه‌گذاری نمی‌تواند جاذبه‌ای برای سرمایه‌گذار داشته باشد و زمانی نرخ مذکور افزایش می‌یابد که صنعت گردشگری از بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس برخوردار شود و مجددا زمانی این اتفاق رخ خواهد داد که تعداد گردشگران ورودی به کشور و استان افزایش یابد.