به گزارش اقتصادبازار؛ هنوز بسیاری از واحدهای تولیدی با نیمی از ظرفیت کار می‌کنند، سهم تولید از تسهیلات بانکی کمتر از آن است که باید باشد، و مهم‌تر از همه، مشارکت عمومی در سرمایه‌گذاری مولد به‌ندرت دیده می‌شود. آنچه امروز در گزارش‌های رسمی کمتر دیده می‌شود، یک حقیقت کلیدی است: مردم نه به دلیل بی‌علاقگی، بلکه به‌خاطر بی‌اعتمادی، وارد زمین جهش تولید نمی‌شوند.

 

اقتصاد، بدون مردم جهش نمی‌کند

داده‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد در سال گذشته تنها ۲۱ درصد از کل سپرده‌های مردم به بخش تولید اختصاص یافته و سهم صنعت و معدن از کل تسهیلات نظام بانکی به سختی از مرز ۲۵ درصد عبور کرده است. این یعنی سرمایه‌های مردم یا در حساب‌های کوتاه‌مدت مانده، یا جذب سوداگری بازارهای غیرمولد مانند ارز، خودرو، رمزارز و زمین شده‌اند.

وقتی مردم به جای سهام‌دار شدن در کارخانه، ترجیح می‌دهند در صف خرید طلا بایستند، باید پرسید: چه کسی و کجا در طراحی مدل‌های مشارکت شکست خورده است؟

 

سرمایه‌گذار کوچک، شریک فراموش‌شده

یکی از حلقه‌های مفقوده در مسیر جهش تولید، فقدان ساختارهای رسمی برای جذب سرمایه‌گذار خُرد است. نه بازار سرمایه آن‌طور که باید امن و شفاف شده، نه پلتفرم‌های مردمی با ضمانت‌های حقوقی جدی شکل گرفته‌اند، و نه صندوق‌های پروژه‌محور مولدی ایجاد شده که اعتماد عمومی را جلب کند.

در واقع، مدل مشارکت اقتصادی مردم در ایران هنوز در دو سر طیف گیر کرده: یا کلان‌سرمایه‌داران با دسترسی ویژه به تسهیلات و رانت اطلاعات، یا مردم عادی در صف انتظار سودهای لحظه‌ای؛ بی‌هیچ پل واسطی که آن‌ها را به اقتصاد واقعی وصل کند.

 

گره تولید در کجاست؟

در گفت‌وگو با مدیر یکی از شهرک‌های صنعتی حومه تهران، به جمله‌ای کلیدی می‌رسیم: «سرمایه هست، ایده هست، ولی سازوکار نیست.»
او از بروکراسی فرساینده در دریافت مجوز، تضاد سیاست‌های مالیاتی با تولید، و نرخ بهره بالای تسهیلات بانکی به عنوان سه مانع اصلی جهش یاد می‌کند. اما از همه مهم‌تر، به یک چیز اشاره می‌کند: نبود انگیزه برای مردم. «وقتی مردم فقط پیامک افزایش قیمت اجاره و دلار را می‌گیرند، چه امیدی به تولید می‌ماند؟»

 

راه مشارکت، از شفافیت می‌گذرد

جلب مشارکت مردم بدون اعتماد عمومی ممکن نیست. و اعتماد عمومی، بدون شفافیت و ثبات سیاسی ـ اقتصادی شکل نمی‌گیرد.

کارشناسان پیشنهاد می‌کنند:
• ایجاد صندوق‌های پروژه‌ای تولیدی با ضمانت‌های دولتی یا نهادی معتبر برای جذب سرمایه خُرد؛
• راه‌اندازی اوراق تولید یا سهام پروژه‌محور در بازار سرمایه با دوره بازپرداخت مشخص و سود قابل پیش‌بینی؛
• شفاف‌سازی مالیاتی برای واحدهای تولیدی کوچک و متوسط به منظور تشویق به ثبت و رشد؛
• کاهش موانع صدور مجوزهای تولیدی برای کارآفرینان محلی؛
• و حمایت از زنجیره تأمین بومی با تخصیص اعتبارات خرد به حلقه‌های میانی.

 

تجربه موفق: فولاد، از کارخانه تا مردم

فولاد مبارکه اصفهان یکی از معدود بنگاه‌هایی است که در سال‌های اخیر با اجرای برنامه‌هایی نظیر «انتشار اوراق مشارکت تولیدی» و «سرمایه‌گذاری در زنجیره پایین‌دستی»، تجربه‌ای نسبتاً موفق از مشارکت مردمی در تولید ارائه داده است. مشارکت در طرح‌های توسعه‌ای، جذب سرمایه از صندوق‌های بازنشستگی، و حتی ورود هوشمندانه به بازار سرمایه، همه در راستای یک هدف بوده: پیوند زدن سرمایه‌های کوچک به پروژه‌های بزرگ.

 

 مشارکت، گمشده‌ای استراتژیک

«جهش» بدون مردم، تنها یک پرش کوتاه است. آنچه امروز غایب است، صرفاً منابع مالی یا سیاست‌های حمایتی نیست، بلکه غیبت یک سازوکار مردمی در دل یک اقتصاد پیچیده است.
تا زمانی که مردم فقط تماشاگر باشند و نه بازیگر، جهش تولید شعاری است که هر سال تکرار می‌شود، بی‌آنکه مسیری برای رسیدن به مقصدی روشن ترسیم شده باشد.