پایگاه خبری تحلیلی اقتصادبازار؛ اصفهان، قلب صنعتی ایران، در آستانه یک بحران بی‌آبی قرار دارد. رودخانه زاینده‌رود که روزگاری شاهرگ حیاتی صنایع فولاد، پتروشیمی و نیروگاه‌ها بود، اکنون خشکیده و سفره‌های زیرزمینی افت شدیدی کرده‌اند. بدون تأمین پایدار منابع آب، تداوم تولید و اشتغال در استان به خطر می‌افتد. در این شرایط، پروژه انتقال آب از دریا، هرچند پرهزینه و پرریسک، نه تنها راهکاری اضطراری بلکه یک راهبرد ملی برای حفظ امنیت صنعتی و توسعه پایدار محسوب می‌شود.

منطقی‌ترین رویکرد برای پایداری بلندمدت صنایع

عباس حاتمی، استاد دانشگاه اصفهان، شرایط را چنین توصیف می‌کند: «اگر شرایط آبی را عادی فرض کنیم، پروژه‌ای با فاصله ۱۲۰۰ کیلومتر و ارتفاع ۱۵۶۰ متر از دریا تا اصفهان، توجیه اقتصادی و فنی چندانی ندارد. در سطح جهانی هم نمونه‌های معدودی با چنین مختصاتی وجود دارند. اما وقتی برداشت از رودخانه تقریباً به صفر نزدیک می‌شود و سفره‌های زیرزمینی تحت فشارند، ناگزیر باید به گزینه‌هایی مانند نمک‌زدایی و انتقال آب از دریا فکر کنیم.» او تأکید می‌کند که استفاده از منابع ترکیبی، شامل بازچرخانی پساب و آب دریا، منطقی‌ترین رویکرد برای پایداری بلندمدت صنایع است: «تا زمانی که پساب در دسترس باشد، اولویت باید با آن باشد؛ آب دریا مکملی است برای امنیت آبی طولانی‌مدت.»

حاتمی همچنین به فازبندی پروژه اشاره می‌کند: فازهای ۷۰، ۱۳۰ و ۲۰۰ میلیون مترمکعبی، امکان مدیریت ریسک‌ها و تطبیق با شرایط اقتصادی و زیست‌محیطی را فراهم می‌کنند. او می‌گوید: «تنوع منابع و مدیریت مصرف، کلید پایداری است. استفاده از فناوری‌های کم‌آب‌بر در فرآیند تولید، به همان اندازه تأمین منابع، اهمیت دارد.»

پایان وابستگی صنایع به زاینده‌رود

پیشرفت اجرایی پروژه نیز قابل توجه است. علیرضا قاری قرآن، معاون عمرانی استانداری اصفهان توضیح می‌دهد که خط انتقال از سیرجان به اصفهان تکمیل شده و صنایع بزرگ استان از جمله پالایشگاه‌ها و فولاد مبارکه اکنون به شبکه آب دریا متصل شده‌اند. «صنایع کوچک و متوسط نیز در مراحل بعدی به شبکه وصل خواهند شد»، او می‌گوید و اضافه می‌کند که تکمیل اتصال به معنای پایان وابستگی صنایع به زاینده‌رود و منابع آب متعارف است.

قاری قرآن توضیح می‌دهد که مشخصات شیمیایی آب دریا (EC) بالاتر از آب‌های متعارف است و هر کارخانه باید سیستم داخلی تصفیه یا ذخیره‌سازی مناسب خود را طراحی و تجهیز کند. این موضوع، یکی از الزامات فنی اصلی پروژه است تا اطمینان حاصل شود که آب دریا به صورت امن و پایدار در فرآیندهای صنعتی مصرف می‌شود.

این پروژه در کنار بازچرخانی پساب، نه تنها تامین آب صنایع را تضمین می‌کند، بلکه به پایداری زیست‌محیطی نیز کمک می‌کند. بخشی از پساب‌ها به محیط بازگردانده می‌شوند تا حق‌آبه اکولوژیکی حفظ شود و تغذیه سفره‌های زیرزمینی ادامه پیدا کند. به گفته حاتمی، «تا زمانی که منابع پساب در دسترس هستند، استفاده از آن مقرون به صرفه‌تر و پایدارتر است؛ آب دریا برای مواقع اضطراری و افزایش ظرفیت تأمین کاربرد دارد.»

پروژه انتقال آب از دریا، علاوه بر تأمین منابع صنعتی، پیامدهای اقتصادی و منطقه‌ای مهمی دارد. سرمایه‌گذاری‌ها در خطوط انتقال، تصفیه‌خانه‌ها و تجهیزات مرتبط، اشتغال مستقیم و غیرمستقیم ایجاد می‌کند و صنایع کوچک و متوسط را نیز از بحران آب مصون می‌دارد. همچنین، کاهش وابستگی به منابع آب متعارف و رودخانه‌ها، ظرفیت کشور را برای مواجهه با تغییرات اقلیمی و نوسانات اقتصادی افزایش می‌دهد.

در نهایت، ترکیب دیدگاه دانشگاهی و سیاستگذاری نشان می‌دهد که پروژه انتقال آب از دریا بیش از یک طرح مهندسی است؛ این یک راهبرد ملی برای حفظ تداوم تولید، امنیت صنعتی و توسعه پایدار در قلب ایران است. همان‌طور که حاتمی و قاری قرآن اشاره می‌کنند، موفقیت پروژه نیازمند مدیریت علمی، رعایت الزامات زیست‌محیطی و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین است. استفاده هوشمندانه از آب دریا و پساب، می‌تواند اصفهان را از بحران آب عبور دهد و صنایع این استان را به رگ‌های حیاتی اقتصاد کشور متصل نگه دارد.