براساس لایحه بودجه سال ۹۹ قرار است سه نوع صندوق قابل معامله در اولویت قرار گیرند. یک نوع صندوق تحت عنوان صندوق مالی به عرضه سهام گروه بانکی و بیمه‏ای می‏پردازد. در این راستا باقی‌مانده سهام دولت در بانک‏های صادرات، ملت و تجارت و هم‌چنین باقی‏مانده سهام دولت در سهام بیمه البرز و بیمه اتکایی امین واگذار خواهد شد. این گروه از سهام با تخفیف ۲۰ درصدی همراه است و هر فرد می‏تواند تا سقف ۲ میلیون تومان از واحدهای این صندوق را خریداری کند. گروه دوم صندوق‏های قابل معامله پالایشی است. در این نوع صندوق نیز باقی‏مانده سهام دولت در پالایشگاه‏های تبریز، اصفهان، بندرعباس و تهران عرضه خواهد شد. واحدهای صندوق مزبور نیز با همان ۲۰ درصد تخفیف خواهد بود. گروه سوم شاملETFها می‏شود. در این گروه هم صندوق‏های خودرویی و فلزی شامل باقی‏مانده سهام دولت در گروه خودرو و فلزات بوده که قرار است سهام ایران خودرو و سایپا و هم‌چنین فولاد مبارکه اصفهان و ملی مس ایران از طریق آن عرضه شود. مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس  در مورد عرضه سهام دولت در شرکت‏های بزرگ بورسی گفته است: «طبق قانون بودجه ۹۹ به دولت اختیار داده شده است که باقیمانده سهام خود در شرکت‏های بورسی را در قالب صندوق قابل معامله بورسی یا EFT در بازار عرضه کند و هم‌چنین به هیأت وزیران اختیار داده شده است تا حداکثر ۳۰ درصد تخفیف سهام دولت به عامه مردم ارائه شود که البته هیأت وزیران تصویب کرد سهام بانک‏های دولت در قالب صندوق قابل معامله بورسی با ۲۰ درصد تخفیف برای زمان شروع پذیره‏نویسی و خرید این سهام ارائه خواهد شد.»

محمدرضا معتمد در مورد قیمت پذیره‏نویسی سهام بانک‏ها هم گفته است: «از زمانی که دولت در ۷ اردیبهشت‏ماه این مصوبه را گذراند، میانگین ۳۰ روز قبل آن شامل ۱۸ روز معاملاتی برای قیمت این سهام در بورس در نظر گرفته می‏شود و به ازای هر نفر حداکثر تا ۲ میلیون تومان این سهام دولتی تخصیص داده می‏شود. یعنی ۱۰۰درصد ارزش این سهام عدد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که با ۲۰درصد تخفیف ارائه می‏شود و مردم باید ۸۰ درصد این قیمت یعنی حداکثر تا ۲ میلیون تومان را بپردازند.

به گفته معتمد، «باقیمانده سهام دولت در ۱۳ شرکت در این مرحله به صورت صندوق‏های قابل معامله بورسی واگذار می‏شود که اولین صندوق قابل واگذاری به مردم شامل سه بانک ملت، صادرات و تجارت و نیز ۲ بیمه البرز و اتکایی امین ارائه می‏شود.» وی افزود: «صندوق بعدی که در بورس ارائه خواهد شد، چهار شرکت پالایشی حاضر در بورس را در بر می‏گیرد. هم‌چنین یک صندوق دیگر در رشته فلزات اساسی شامل فولاد مبارکه، شرکت ملی مس، ایران‌خودرو و سایپا ارائه خواهد شد که البته این صندوق‏ها از سوی وزارت صنعت باید به بورس ارائه شود و مدیری برای این صندوق‏ها انتخاب شود که این در اختیار هیأت وزیران است.» 

حامیان چه می‌گویند؟

هدف اصلی اقدام اخیر دولت، واگذاری شرکت‌ها اعلام شده است که دقیقا نقطه جنجال‌برانگیز ماجرا هم شده است. برخی منتقدان می‌گویند این اقدام دولت یک بار دیگر واگذاری‌های گذشته را که به ورشکستگی شرکت‌های مختلف منجر شد، زنده می‌کند. اما حامیان نظر دیگری دارند. فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سهام گفت: «در حال حاضر به دلیل عدم جذابیت بازار‏های موازی، بسیاری از مردم نقدینگی و سرمایه‏های خود را به بورس آوردند؛ اما این امر باعث شده قیمت سهام بسیاری از شرکت‏ها بیش از ارزش ذاتی آن باشد تا این خطر به وجود آید که دیر یا زود اصلاح بازار رقم بخورد. برای اینکه فشار این نقدینگی گرفته شود و ریسک معاملات در بورس کاهش یابد، عرضه سهام شرکت‏های دولتی می‏تواند بسیار موثر باشد، چراکه نقدینگی موجود در کف بورس را جمع می‏کند و مانع از آن می‏شود تا تازه‌واردان بورسی به هر سهمی سر بکشند و بدون تحلیل و تنها بر اساس هیجان اقدام به خرید و فروش سهمی کنند که ممکن است باعث ضرر و زیان هنگفت آن‏ها شود.»

آقابزرگی با بیان اینکه به‌رغم عرضه سهام این شرکت‏ها در بورس، مدیریت آن‏ها همچنان در دست دولت خواهد بود، افزود: «به دلیل اینکه سهام‏داران خرد در تعیین مدیر نمی‏توانند دخالت کنند، بنابراین این موضوع در اجرای برنامه‏های شرکت‏ها نمی‏تواند خللی وارد کند و آن‏ها با توجه به برنامه‏هایی که در دست دارند، می‏توانند به مسیر خود ادامه دهند. با توجه به سیل هجوم نقدینگی به بازار، باید به نحوی مقابل حبابی شدن بورس ایستاد، چون در صورت بروز چنین موضوعی به طور قطع اصلاح شدید قیمتی رخ خواهد داد و بسیاری از سهم‏های بورسی و فرابورسی اصلاح خواهند شد که در چنین شرایطی سهام‏داران خرد با ضرر و زیان روبه‌رو می‏شوند.»

آقابزرگی تاکید کرد: «ورود سهام شرکت‏های بزرگ دولتی به بورس ضرب‌آهنگ عطش ورود سرمایه به بازار سهام را خواهد گرفت و از این طریق معاملات می‏تواند به ثبات برسد؛ در غیر این صورت ریسک حضور در بورس بالا می‏رود که این امر در بلندمدت نمی‏تواند به هیچ عنوان مطلوب باشد.» 

منتقدان چه می‌گویند؟

سیدمحمد صادق‌الحسینی، اقتصاددان، درباره عرضه سهام دولت در شرکت‌های فعال در بورس و فرابورس در قالب صندوق‌های قابل معامله در توئیتر خود نوشته است: «واگذاری سهام دولت در برخی شرکت‌های بورسی در قالب EFT اشتباه است. ‌ای‌تی‌اف‌ها علی‌الاصول در مدیریت شرکت‌ها وارد نشده و نسبت به تغییرات مدیریت منفعلند، اما در خرید و فروش سهام فعالانه برخورد می‌کنند. با طرح دولت مفهوم‌ ای‌تی‌اف هم همانند صندوق‌های بازنشستگی نابود می‌شود. مثل صندوق‌های بازنشستگی که در دنیا سعی می‌کنند همیشه سهامدار اقلیت باشند تا نقدشونده بوده و ریسک مدیریت بارشان نشود اما در ایران بزرگ‌ترین بنگاه‌داران هستند،‌ ای‌تی‌اف هم دارد به هلدینگ چندرشته‌ای تبدیل می‌شود. اگر قرار است هلدینگ چندرشته‌ای دولتی ایجاد کنید چرا اسمش را واگذاری می‌گذارید؟»

او با بیان اینکه در ایران این نحوه از واگذاری در سهام عدالت تجربه شده است، افزوده است: «آنجا غیرقابل‌معامله بود اینجا قابل معامله است. ولی در هر دو مالک مثلا خصوصی ولی مدیریت شبه‌دولتی است، ولی هیچ مسئولیتی گردن ‌کسی نیست. این اسمش خصوصی‌سازی نیست. اگر قرار باشد ‌ای‌تی‌اف به کار خودش که انفعال در برابر افزایش یا کاهش سرمایه‌اش در اقبال یا ادبار بازار است عمل کند، مجبور به تغییر درصد سهامش از هر شرکت می‌شود. یعنی مجبور است درصدهای طلایی شرکت‌ها را مثلا بفروشد. اگر بفروشد سیت هیات مدیره از دست می‌رود اگر هم نفروشد ‌ای‌تی‌اف نیست.»

صادق‌الحسینی ادامه داده است: «تحت هیچ سناریویی طراحی فعلی با منطق سرراست اقتصادی قابل توضیح نیست. شرکت‌هایی که برای حضور در این صندوق‌ها دست‌چین شده‌اند، همگی در بازار بورس حضور دارند و مشخص نیست با چه منطقی دولت مستقیما اقدام به واگذاری سهم خود در این شرکت‌ها در بازار سرمایه نمی‌کند و لایه زائدی اضافه می‌کند. این اقدام به نوعی دور زدن سیاست‌های ابلاغی بند ج اصل ۴۴ است که صریحا گفته باید مالکیت و مدیریت واگذار شود. اگر این روش‌های نادرست باب شوند، تالی فاسدهای بسیار بزرگی دارند که همانند سهام عدالت چند دهه بخشی از اقتصاد کشور را با چالش مواجه خواهند کرد و اقتصاد ایران و آینده شرکت‌های مهم را گروگان خواهند گرفت.»

یک کارشناس دیگر بازار سرمایه هم با بیان اینکه این سهام باید به خریدارانی فروخته شود که اولاً قادر باشند ارزش معامله را طبق شرایطی اعلامی بپردازند و دوما بتوانند تعهدات خود نسبت به دولت، بنگاه و نیروی کار را نیز ادا کنند، به پایگاه خبری اتاق بازرگانی ایران گفته است: «اگر سهم دولت در شرکت‏ها بدون رعایت این دو اصل انجام شود، شرکت‏های واگذار شده سریعاً با بلاتکلیفی سیاست‏گذاری و مدیریتی مواجه می‏شوند؛ همان‏گونه که در سال‏های گذشته برخی از واگذاری‏های دولتی به دلیل رعایت نشدن همین مسائل ناموفق مانده و برخی برگشت خورده است.»

احسان رضاپور با اشاره به زمان‏بر بودن حل بلاتکلیفی و دعواهای احتمالی در شرکت‏های واگذار شده، افزود: «این اتفاقات می‏تواند حاشیه‏هایی برای تولید و فروش، سودآوری و وضعیت نیروی کار این بنگاه‏ها ایجاد و خسارت قابل‏توجهی به ذی‌نفعان این بنگاه‏ها اعم از خریدار جدید و سهامداران قبلی وارد کند. در مقابل اگر این سهام به خریداران غیردولتی دارای اهلیت واگذار شود، به‏گونه‏ای که تفکر بخش خصوصی فعالیت کند، می‏تواند به افزایش سودآوری شرکت‏ها منجر شود که در این صورت ذی‌نفعان این شرکت‏ها و سهامداران خرد آنها نیز با افزایش بازده مواجه خواهند شد.»

رضاپور درباره ظرفیت بازار سرمایه برای پذیرش عرضه سهام دولت در شرکت‏های بزرگ بورسی گفت: «برای این نوع فروش‏ها، عموماً در خارج از بازار سرمایه، لابی‏هایی شکل می‏گیرد که در زمان فروش خریداران بالقوه را پای میز معامله حاضر کند و صرفاً فروش این سهام توسط دولت در بورس، اثری بر وضعیت کلی بازار و سهامداران خرد ندارد. هم‌چنین به‏واسطه اینکه این نوع سهام در قالب عرضه بلوک مدیریتی و در قیمت‏ها متفاوت با قیمت روی تابلو فروخته می‏شود، معمولاً معاملات روزانه سهام شناور این شرکت‏ها نیز تحت تأثیر قرار می‏گیرند و قیمت این معاملات به سمت قیمت تعیین‏شده برای معامله بلوکی گرایش پیدا می‏کند تا به درصدی از این قیمت برسد.»

این کارشناس بازار سرمایه درباره چالش‏های احتمالی واگذاری سهام دولت در شرکت‏های بزرگ بورسی هم گفت: «اثرگذاری سایه تهدید و تحریم بر سر بازار سرمایه حتی از تبعات خود تحریم و تهدید نیز کاری‏تر است و به سرعت قدرت نقدشوندگی سهام و روند قیمتی آنها را تحت تأثیر قرار می‏دهد؛ به همین دلیل، دورنمای حضور اغلب سرمایه‏گذاران در این بازار به دوره‏های میان‏مدت و کوتاه‏مدت تغییر کرده است. متأسفانه بازار سرمایه ایران نسبت به وضعیت عادی بازارهای سرمایه در دیگر کشورها با ریسک‏های متنوع‏تر و سنگین‏تری مواجه است و همین مسئله باعث می‏شود فعالان این بازار سهم زیادی از سرمایه خود را به سرمایه‏گذاری در این بازار اختصاص ندهند و از آوردن سرمایه‏های بزرگ خودداری کنند. در این وضعیت احتیاط حکم می‏کند منابع مالی به‏گونه‏ای درگیر شود که قدرت نقدشوندگی آن تحت تأثیر قرار نگیرد. البته این مساله یکی از چالش‏هایی است که باعث می‏شود واگذاری سهام عمده دولت در شرکت‏های بزرگ بورسی، از طرف بخش خصوصی محاسبه‏گر و ریسک‌گریز تقاضای چشمگیری نداشته باشد.»