با اینکه مقامهای آمریکایی مستقیم نامی از تهدید اصلی مورد نظر ایالات متحده در منطقه نبردهاند اما در لابهلای این اظهارات میتوان دریافت که اشاره غیرمستقیم نظامیان آمریکایی به ایران است. دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری ایالاتمتحده، اعلام کرده که در هفتههای پایانی این دولت هم قصد دارد هر هفته یک تحریم علیه ایران اعمال کند تا رفع آنها برای «جو بایدن»، جانشین ترامپ، دشوارتر شود.
از طرف دیگر برخی رسانهها در روزهای اخیر و پس از اخراج غیرمنتظره «مارك اسپر»، وزیر دفاع آمریکا، از سوی ترامپ در هفتههای پایانی دولت، به این نکته اشاره کردهاند که شاید رئیسجمهوری آمریکا میخواهد اقدامی غیرقابل پیشبینی در خارج از مرزهای آمریکا انجام دهد و کاخ سفید را در حالی تحویل جو بایدن دموکرات بدهد که آتش یک جنگ دیگر در خاورمیانه روشن شده است.
این موضوعی بود که در روزهای گذشته روزنامه «نیویورکتایمز» هم به آن اشاره و فاش كرده بود که ترامپ از مقامهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا خواسته بود تا طرح یک حمله کوتاه و مؤثر به تأسیسات هستهای و نظامی ایران را بررسی کنند اما این مقامها بهدلیل نگرانی از تبعات گسترده و غیر قابل پیشبینی چنین اقدامی، ترامپ را منصرف کردهاند.
تشدید تحركات در منطقه
از طرف دیگر اعزام این جنگندههای مجهز به موشک بالستیک و دارای توانایی حمل کلاهکهای هستهای، از پایگاه نظامی «مینوت» در داکوتای جنوبی در حالی صورت میگیرد که اقدامات و رایزنیهای دولت ترامپ در منطقه شدت گرفته است».
کریستوفر میلر»، سرپرست وزارت دفاع، هفته گذشته اعلام کرد که تا 15 ژانویه (پنج روز قبل از تغییر دولت در واشنگتن)، تعداد نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان از چهارهزارو 500 نفر به دوهزارو 500 نفر کاهش مییابد و در عراق هم 500 نفر از سه هزار نظامی آمریکایی از این کشور خارج خواهند شد.
ترامپ پیش از این قصد داشت طبق وعده خود تمام نظامیان آمریکایی را از افغانستان خارج کند اما ناتوانی نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان در تأمین امنیت و در جریان بودن مذاکرات صلح با طالبان باعث عقبنشینی رئیسجمهوری آمریکا از تصمیم خود شد.
همزمان با این تحولات، «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا، آخرین تور خود در اروپا و خاورمیانه را اجرا میکند و در جریان این سفرها، در قطر مذاکرات نهایی را با نمایندگان طالبان و دولت افغانستان انجام داده است؛ مذاکراتی که منتقدان زیادی در داخل و خارج افغانستان دارد و این نگرانی مطرح شده که با توافق احتمالی در قطر، طالبان نهتنها به تعهدات خود عمل نخواهد کرد بلکه با داشتن دست بالا در برابر دولت کابل، برای سقوط دولت «اشرف غنی»، رئیسجمهوری افغانستان، خیز و برپایی مجدد حکومت اسلامی طالبان تلاش میكند.
در چنین شرایطی و با سابقه انجام اقدامات غیرقابل پیشبینی از سوی ترامپ، اعزام بمبافکنهای B-52 میتواند نگرانی کشورهای منطقه و ناظران را در پی داشته باشد. هفته گذشته نیز دولت ترامپ به کنگره اعلام کرد که قصد دارد جنگندههای پیشرفته F-35 و تجهیزات نظامی مدرن دیگری را با موافقت اسرائیل به امارات بفروشد. این موضوع نگرانی کنگره را در پی داشته و رایزنی نمایندگان هر دو حزب در کنگره برای ایجاد مانع در مسیر انجام چنین اقدامی آغاز شده است.
بمبافکنهای B-52 در حالی رهسپار خاورمیانه هستند که از ماه ژانویه 2020 هیچ عملیاتی برای این بمبافکنها در منطقه در نظر گرفته نشده بود. در ماه ژانویه و پس از عملیات ویژه پهپادهای ایالات متحده در ترور فرمانده سپاه قدس ایران در بغداد، پنتاگون با درنظرگرفتن جوانب احتیاط، شش بمب افکن B-52 را در جزیره «دیهگو گارسیا» در اقیانوس هند مستقر کرده بود.
امروز تنها سه کشور از بمبافکنهای غولپیکری برخوردارند که توانایی طیکردن مسافتی طولانی دارند: ایالات متحده، روسیه و چین. تعداد مجموع بمبافکنهای روسیه با این ویژگیها حدود 170 فروند است، ایالات متحده 160 فروند و چین که بهتازگی این جمع پیوسته دارای 130 فروند از بمبافکنهای کم و بیش مشابه این بمبافکنهاست. بمبافکنهای چینی سری H-6 در واقع مدل بهروزشده بمبافکنهای روسی
Tu-16 است که عمر آن به سال 1952 و ابتدای دوران جنگ سرد بازمیگردد. اغلب بمبافکنهایی که چین در اختیار دارد، برخلاف نمونههای آمریکایی و روسی قادر به طیکردن مسافت طولانی و حمل سلاحهای سنگین نیستند. چین برای باقیماندن در میدان رقابت نظامی با ایالات متحده و روسیه، در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی در صنعت نظامی خود انجام داده و تاکنون توانسته 36 فروند بمبافکن نسل جدید H-6 تولید کند که در عمل قابل رقابت با بمبافکنهای آمریکایی و روسی باشد. درحالحاضر تعدادی از این بمبافکنها در جزایر دریای چین جنوبی و در تأسیسات نظامی ساختهشده از سوی چین مستقر هستند. پکن و کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا بر سر مالکیت این جزایر دچار تنش هستند و ایالات متحده هم در این مناقشه رودرروی چین قرار گرفته است. این بمبافکنهای جدید که به آنها لقب B-52 چینی داده شده، از برخی جوانب از جمله مصرف سوخت و تجهیزات الکترونیکی توانستهاند رقیب آمریکایی خود را پشت سر بگذارند اما هنوز هم B-52 های آمریکایی که در سال 1954 ساخته و بارها بهروزرسانی شدهاند میتوانند بمبها و موشکهای بیشتری را در مسافت طولانی حمل کنند و هدفگیری دقیقتری هم دارند و این امر در میدان جنگ و شرایط نظامی اهمیت بیشتری دارد.