محمدرضا ستاری در جهان صنعت نوشت: دونالد ترامپ رییسجمهوری ایالاتمتحده در راستای سفر منطقهای خود به عربستان، امارات و قطر، روز گذشته وارد ریاض شد و برخلاف پروتکلهای دیپلماتیک عربستان سعودی در پای هواپیمای خود در فرودگاه ملک خالد ریاض مورد استقبال محمد بنسلمان ولیعهد این کشور قرار گرفت. طبق گفته بسیاری از تحلیلگران، سفر ترامپ به سه کشور حاشیه خلیجفارس با هدف توافقات اقتصادی و امنیتی بزرگ صورت گرفته و همین موضوع است که اهمیت منطقه را در معادلات اقتصادی و سیاسی دولت ترامپ برجسته میکند.
در همین رابطه خبرگزاری رویترز گزارش داده که ترامپ در این سفر بهدنبال جذب سرمایهگذاریهای کلان تریلیون دلاری از کشورهای حوزه خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. سرمایهگذاریهایی میتوانند در زمینههای مختلفی از جمله زیرساختها، انرژی و فناوری صورت بگیرند و هدف ترامپ از این اقدام، تقویت اقتصاد آمریکا و ایجاد شغلهای جدید در این کشور است. با این حال، موفقیت ترامپ در این زمینه با چالشهایی نیز همراه است که نیازمند بررسی دقیق و تحلیل عمیق است.
چالشهای پیشروی ترامپ
یکی از مهمترین چالشهای پیشروی ترامپ، تلاش کشورهای حوزه خلیجفارس برای متنوعسازی اقتصاد و توسعه طرحهای بلندپروازانه داخلی است. این طرحها شامل ساخت شهرهای جدید، توسعه زیرساختها و ایجاد صنایع جدید است که هزینه آنها در مجموع به نزدیک ۲تریلیون دلار میرسد. بنابراین کشورهای حوزه خلیجفارس ممکن است کمتر تمایل داشته باشند به تعهدات سرمایهگذاری خارجی بپردازند و منابع مالی خود را بیشتر به طرحهای داخلی اختصاص دهند. در واقع این موضوع میتواند به چالشهای جدی برای ترامپ در جریان این سفر منجر شود و او باید بتواند کشورهای حوزه خلیجفارس را متقاعد کند که علاوهبر طرحهای داخلی به تعهدات سرمایهگذاری خارجی نیز بپردازند.
لازم به ذکر است، کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در سالهای اخیر تلاشهای گستردهای را برای متنوعسازی اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت آغاز کردهاند. این تلاشها شامل سرمایهگذاری در بخشهای مختلفی از جمله گردشگری، فناوری، انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساختهاست. به عنوان مثال، عربستان سعودی با طرح «چشمانداز۲۰۳۰» بهدنبال ایجاد یک اقتصاد متنوع و پایدار است که متکی به منابع غیرنفتی باشد. این طرح شامل سرمایهگذاری در پروژههای بزرگی مانند شهر نئوم بوده که یک شهر هوشمند و پایدار با هدف جذب سرمایهگذاریهای خارجی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید است.
امارات متحده عربی نیز با تمرکز بر توسعه بخشهای گردشگری، فناوری و مالی به دنبال تبدیل شدن به یک مرکز تجاری و مالی بینالمللی است. این کشور همچنین با سرمایهگذاری در پروژههای بزرگی مانند اکسپو۲۰۲۰ دبی و توسعه زیرساختهای حملونقل، تلاش میکند گردشگران و سرمایهگذاران بیشتری را جذب کند.
در نتیجه، این طرحهای توسعه داخلی نیازمند سرمایهگذاریهای کلان هستند و کشورهای حوزه خلیجفارس ممکن است ترجیح دهند منابع مالی خود را به این پروژهها اختصاص دهند تا به اهداف توسعه اقتصادی خود دست یابند.
در چنین شرایطی، موفقیت ترامپ در جذب سرمایهگذاریها بهنفع اقتصاد آمریکا خواهد بود. این تعهدات میتوانند به ایجاد شغل، توسعه زیرساختها و افزایش سرمایهگذاری خارجی در آمریکا کمک کنند. با این حال، ترامپ باید بتواند تعادلی بین تامین منافع آمریکا و همچنین حمایت از طرحهای داخلی کشورهای حوزه خلیجفارس برقرار کند؛ امری که میتواند یکی از چالشهای اصلی او در این سفر باشد.
بهگفته کارشناسان، برای دستیابی به این تعادل، ترامپ باید به کشورهای حوزه خلیجفارس نشان دهد که سرمایهگذاری در آمریکا میتواند به نفع هر دوطرف باشد. در واقع باید بتواند فرصتهای سرمایهگذاری جذابی را در آمریکا ارائه دهد که با اهداف توسعه اقتصادی کشورهای حوزه خلیجفارس همخوانی داشته باشد. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در بخشهای فناوری و انرژیهای تجدیدپذیر میتواند هم به تقویت اقتصاد آمریکا و هم به کشورهای حوزه خلیجفارس در دستیابی به اهداف متنوعسازی اقتصادی خود کمک کند.
علاوهبر این، ترامپ باید به کشورهای حوزه خلیجفارس اطمینان دهد که سرمایهگذاری در آمریکا با خطرات سیاسی و اقتصادی کمتری همراه است یعنی یک محیط سرمایهگذاری پایدار و قابل پیشبینی در آمریکا وجود دارد که اعراب را برای سرمایهگذاران در ایالاتمتحده آمریکا جذب کند.
نقشه ترامپ برای سرمایههای عربی
درحالیکه گفته میشود قرار است عربستان سعودی در طول چهار سال آینده یک تریلیون دلار در آمریکا سرمایهگذاری کرده و همزمان با اینکه قطریها با یک هدیه لوکس یعنی یک بوئینگ۷۴۷ به استقبال ترامپ رفته و امارات نیز بهدنبال سرمایهگذاری عظیم در زیرساختهای هوشمصنوعی در آمریکا هستند، دولت ترامپ برای جذب سرمایههای کلان عربی بهدنبال راهکارهایی است که میتوان عمدهترین محورهای آن را در موارد زیر جستوجو کرد.
نخستین موضوع ارائه فرصتهای سرمایهگذاری جذاب از سوی آمریکاست و ترامپ باید فرصتهای سرمایهگذاری جذابی را در آمریکا ارائه دهد که با اهداف توسعه اقتصادی کشورهای حوزه خلیجفارس همخوانی داشته باشد. فرصتهایی که میتوانند در بخشهای مختلفی از جمله فناوری، انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختها و گردشگری باشند.
موضوع دوم ایجاد یک محیط سرمایهگذاری پایدار و قابل پیشبینی است یعنی ترامپ باید به کشورهای حوزه خلیجفارس اطمینان دهد که سرمایهگذاری در آمریکا با خطرات سیاسی و اقتصادی کمتری همراه است. مساله بعدی ارائه مشوقهای مالی و مالیاتی است بهطوریکه دولت ترامپ با ارائه مشوقهای مالی و مالیاتی، سرمایهگذاری در آمریکا را برای کشورهای حوزه خلیجفارس جذابتر کند. علاوهبر این، مساله مهم دیگر، ایجاد مشارکتهای استراتژیک میان ایالاتمتحده و کشورهای عربی حاشیه خلیج است. به همین دلیل دولت ترامپ تلاش میکند با ایجاد مشارکتهای استراتژیک بین شرکتهای آمریکایی و شرکتهای حوزه خلیجفارس، سرمایهگذاری در آمریکا را تسهیل کند. همزمان ترامپ قصد دارد با تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای حوزه خلیجفارس، اعتماد و اطمینان آنها را جلب کند.
با این حال همانطورکه گفته شد، ترامپ با چالشهای متعددی در جریان سفر خود به کشورهای حوزه خلیجفارس روبهرو خواهد بود زیرا او باید بتواند این کشورها را متقاعد کند که علاوهبر طرحهای داخلی، به تعهدات سرمایهگذاری خارجی نیز بپردازند.