مهدی شامی زنجانی* : هیچ حرکت، تغییر و تحولی بدون وجود یک رهبری مناسب امکان‌پذیر نیست. رهبری به عنوان فرآیند تاثیرگذار قدرتمند و پیچیده تعریف می‌شود که در آن، تاثیرگذاری رهبر نه تنها به ویژگی‌های فردی او، بلکه به عوامل گروهی مانند میزان انسجام و همبستگی گروه مانند میزان تعلق پیروان به گروه نیز وابسته است. رهبران در انقلاب صنعتی پنجم، رهبرانی هستند که مسائل عصر دیجیتال را به ‌خوبی تعریف و چارچوب‌دهی کرده، با محوریت فناوری‌‌های تحول‌‌آفرین برای آنها راه‌حل ارائه می‌‌کنند و سازمان خود را برای حرکت در مسیر دیجیتالی شدن همنوا می‌‌سازند. این رهبران می‌دانند که داستان تحول دیجیتال، صرفا داستان فناوری نیست؛ بلکه آنها استراتژی، فرهنگ، نوآوری و مهارت‌های کارکنان را به‌ عنوان حلقه‌هایی در کنار فناوری در نظر می‌گیرند که برای هدایت سازمان در مسیر دیجیتالی شدن، مورد نیاز است.

صنعت نسل پنجم در مفهوم «صنعت نسل چهارم» ریشه دارد. صنعت نسل چهارم طی دوره10ساله خود کمتر بر اصول انصاف و پایداری اجتماعی متمرکز بوده و بیشتر بر دیجیتال‌سازی و فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور افزایش بازده و انعطاف‌پذیری تولید متمرکز بوده است. صنعت نسل پنجم بر موضوع متفاوتی متمرکز است و در واقع، اهمیت تحقیق و نوآوری به منظور حمایت از صنعت در خدمات بلندمدت آن به بشریت در مرزهای سیاره‌ای مورد تاکید قرار دارد. صنعت نسل پنجم باید با توجه به اهداف گسترده‌ای تعریف شود که فراتر از تولید کالاها و خدمات سودآور هستند. این اهداف گسترده‌تر شامل سه عنصر اصلی هستند: محوریت انسان، پایداری و تاب‌آوری.

تا انقلاب صنعتی چهارم، در کسب و کارهای تولیدی دغدغه رهبران نفوذ بر کارکنان و تاثیرگذاری بر آنها برای تولید بیشتر با تکیه بر فناوری‌های تحول‌آفرین بود و مسائل موارد مرتبط با تاب‌آوری، انسان‌محوری و پایداری مطرح نبود. در این گفتار بر آنیم تا کمی بیشتر رهبری در انقلاب صنعتی پنجم را مورد کند و کاو قرار دهیم.

تاب‌آوری: شاه کلید موفقیت رهبران

به گفته دیلویت، تاب‌آوری صرفا به معنای توانایی بازیابی و ادامه مسیر پس از مواجهه با چالش‌ها و شکست‌ها نیست بلکه تاب‌آوری به معنای بازیابی و ادامه مسیر پس از مواجهه با چالش‌های پیش‌بینی نشده و رشد و تکامل به‌گونه‌ای که در آینده منجربه خلق ارزش بیشتری گردد گفته می‌شود. در انقلاب صنعتی پنجم، تاب‌آوری به عنوان یکی از ویژگی‌های حیاتی رهبران مطرح می‌شود. رهبران تاب‌آور قادرند به سرعت با تغییرات محیطی و فناوری سازگار شوند، توانایی مدیریت استرس و فشارهای ناشی از تغییرات سریع را داشته باشند، همواره در حال یادگیری و به‌روزرسانی دانش و مهارت‌های خود باشند و توانایی ایجاد انگیزه و الهام‌بخشی به اعضای تیم در مواجهه با چالش‌ها را داشته باشند. رهبران باید فرهنگ نوآوری و یادگیری مستمر را در سازمان‌ها ترویج دهند. آنها باید تیم‌های چند کارکردی را تشکیل داده و از تنوع افکار و دیدگاه‌ها استقبال کنند. همچنین، ایجاد محیطی امن برای آزمایش و شکست، به منظور تشویق خلاقیت و نوآوری، از وظایف مهم رهبران است.

تاب‌آوری رهبران در انقلاب صنعتی پنجم شامل چند جنبه است. نخستین جنبه، پذیرش تغییرات سریع و پیوسته است. رهبران باید بتوانند با سرعت تغییرات فناورانه و اجتماعی همراه شوند و از طریق آموزش و توسعه مهارت‌های جدید، سازمان‌های خود را به روز نگه دارند. دومین جنبه، توانایی در مدیریت ریسک و ابهام است. رهبران باید بتوانند ریسک‌های مرتبط با نوآوری و تغییرات را مدیریت کنند و از طریق تحلیل داده‌ها و پیش‌بینی‌های دقیق، تصمیمات آگاهانه بگیرند. سومین جنبه، توانایی در ایجاد ارتباطات مؤثر است. رهبران باید بتوانند با کارکنان، مشتریان و شرکای خود ارتباط برقرار کنند و از طریق ارتباطات باز و شفاف، اعتماد و همکاری را تقویت کنند. چهارمین جنبه، توانایی در مدیریت تغییرات فرهنگی است. رهبران باید بتوانند فرهنگ سازمانی را به سوی نوآوری و خلاقیت سوق دهند و از طریق تشویق و حمایت از کارکنان، محیطی پویا و خلاقانه ایجاد کنند. پنجمین جنبه، توانایی در مدیریت منابع است. رهبران باید بتوانند منابع سازمانی را بهینه کنند و از طریق مدیریت منابع انسانی، مالی و تکنولوژیکی، سازمان‌های خود را به سوی موفقیت هدایت کنند و در نهایت، تاب‌آوری رهبران در انقلاب صنعتی پنجم به معنای پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. رهبران باید بتوانند مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرند و از طریق پاسخگویی به کارکنان و جامعه، اعتماد و احترام را کسب کنند.

گذار از فناوری محوری به انسان محوری

همان‌طور که گفته شد در انقلاب صنعتی چهارم، تمرکز روی بهره‌وری تولید و خلق ارزش با استفاده از فناوری‌های تحول‌آفرین بود و فناوری در مرکز و هسته اصلی توجه قرار داشت. اما در انقلاب صنعتی پنجم، صحبت از انسان‌محوری به میان می‌آید و این بدان معناست که به جای فناوری، انسان در مرکز منظومه کسب و کار قرار می‌گیرد و صنعت بر پایه نیازهای انسان و رشد و تعالی وی رشد و نمو می‌کند. انسان‌محوری در انقلاب صنعتی پنجم به معنای توجه به نیازها، ارزش‌ها و توانمندی‌های انسانی در کنار بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته است. این رویکرد، انسان را در مرکز تصمیم‌گیری‌ها و فرآیندهای سازمانی قرار می‌دهد و به جای تمرکز صرف بر بهره‌وری و سودآوری، به بهبود کیفیت زندگی و رضایت کارکنان و مشتریان توجه دارد. رهبری در این عصر جدید، نیازمند ویژگی‌هایی است که با ارزش‌های انسان‌محوری همخوانی داشته باشد. رهبران باید توانایی ایجاد محیط‌های کاری حمایتی و انگیزشی را داشته باشند که در آن، کارکنان احساس ارزشمندی و تعلق کنند. این رهبران باید به جای اعمال قدرت و کنترل، بر توانمندسازی و مشارکت کارکنان تأکید کنند و فضایی را فراهم آورند که در آن، نوآوری و خلاقیت تشویق شود.

همچنین توانایی درک و مدیریت تغییرات سریع و پیچیده نیز در رهبران در انقلاب صنعتی پنجم بسیار اهمیت دارد. رهبران باید بتوانند با انعطاف‌پذیری و هوشمندی، سازمان‌ها را در مواجهه با چالش‌ها و فرصت‌های جدید هدایت کنند. همچنین، توانایی ایجاد ارتباطات مؤثر و شفاف با کارکنان و سایر ذی‌نفعان، از دیگر ویژگی‌های ضروری برای رهبران در این عصر است.

رهبری انسان ‌محور در انقلاب صنعتی پنجم نیازمند توجه به نیازها و رفاه کارکنان، ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر احترام و اعتماد، توانمند‌سازی و توسعه مهارت‌‌های کارکنان، تشویق به نوآوری و خلاقیت و ایجاد تعادل در زندگی است. رهبران انسان‌‌محور می‌‌توانند با تمرکز بر این اصول، سازمان‌های خود را به سوی موفقیت هدایت کنند و در بازار رقابتی امروز موفق‌تر عمل کنند. این نوع رهبری نه تنها به بهبود عملکرد سازمان‌ها کمک می‌کند، بلکه به ایجاد محیط‌‌های کاری انسانی‌‌تر و پایدارتر نیز منجر می‌شود. در ادامه بحث انسان محوری رهبری در پارادایم انقلاب صنعتی پنجم را به صورت عمیق تر بررسی می‌کنیم.

  1. تمرکز بر نیاز‌ها و رفاه کارکنان: یکی از اصول اساسی رهبری انسان ‌محور، تمرکز بر نیاز‌ها و رفاه کارکنان است. رهبران باید به سلامت جسمی و روانی کارکنان خود اهمیت دهند و محیط‌های کاری ایمن و سالمی را فراهم کنند. طبق گزارش دیلویت، سازمان‌هایی که به رفاه کارکنان خود اهمیت می‌‌دهند، شاهد افزایش بهره‌‌وری و کاهش نرخ ترک شغل هستند. رهبران انسان‌ محور باید به طور مداوم با کارکنان خود در ارتباط باشند و نیازهای آنها را درک کنند.
  2. ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر احترام و اعتماد: رهبری انسان‌محور به ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر احترام و اعتماد اهمیت می‌دهد. رهبران باید فضایی را ایجاد کنند که در آن کارکنان احساس کنند که مورد احترام و ارزش قرار می‌‌گیرند. این فرهنگ سازمانی می‌‌تواند به افزایش انگیزه و تعهد کارکنان منجر شود. مکنزی در گزارشی اشاره کرده است که سازمان‌هایی که فرهنگ اعتماد و احترام را ترویج می‌کنند، عملکرد بهتری در مواجهه با چالش‌‌های بازار دارند.
  3. توانمندسازی و توسعه مهارت‌های کارکنان: یکی دیگر از اصول رهبری انسان ‌محور، توانمندسازی و توسعه مهارت‌های کارکنان است. رهبران باید فرصت‌های آموزشی و توسعه‌ای را برای کارکنان خود فراهم کنند تا آنها بتوانند مهارت‌‌های جدیدی را بیاموزند و در کار خود پیشرفت کنند. کپجمینای در گزارشی به اهمیت توسعه مهارت‌‌های کارکنان در عصر انقلاب صنعتی پنجم اشاره کرده است و معتقد است که رهبران باید به طور مداوم به بهبود مهارت‌های کارکنان خود توجه کنند.
  4. تشویق به نوآوری و خلاقیت: رهبری انسان‌محور به تشویق نوآوری و خلاقیت در سازمان‌ها اهمیت می‌‌دهد. رهبران باید فضایی را ایجاد کنند که در آن کارکنان احساس کنند که می‌توانند ایده‌های جدید خود را مطرح کنند و به بهبود فرآیندها و محصولات کمک کنند. اکسنچر در گزارشی به این نکته اشاره کرده است که سازمان‌هایی که نوآوری و خلاقیت را ترویج می‌کنند، توانایی بیشتری در مواجهه با تغییرات بازار دارند و می‌توانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند.
  5. ایجاد تعادل در زندگی: یکی از مهم‌ترین اصول رهبری انسان‌ محور، ایجاد تعادل زندگی است. رهبران باید به کارکنان خود کمک کنند تا بتوانند تعادلی بین مسئولیت‌های شغلی و زندگی شخصی خود برقرار کنند. این تعادل می‌تواند به افزایش رضایت شغلی و کاهش استرس کارکنان منجر شود. دیلویت در گزارشی اشاره کرده است که سازمان‌هایی که به تعادل زندگی کارکنان اهمیت می‌‌دهند، شاهد افزایش بهره‌وری و کاهش نرخ غیبت کارکنان هستند.

رهبری پایدار در انقلاب صنعتی پنجم: یک الزام

در پارادایم انقلاب صنعتی پنجم، نه تنها به بهره‌وری و کارآیی بیشتر که محور تمرکز انقلاب صنعتی چهارم بود، به پایداری و مسئولیت‌پذیری اجتماعی نیز توجه ویژه‌ای شده است. صنعت پنجم با ترکیب فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند هوش‌مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاک‌چین، به دنبال ایجاد سیستم‌های تولیدی هوشمند و خودکار است که به کاهش ضایعات، مصرف انرژی کمتر و بهبود کیفیت محصولات منجر می‌شود. رهبری در این دوره جدید نیازمند دیدگاه‌های نوآورانه و پایدار است. رهبران موفق در صنعت پنجم باید توانایی ترکیب فناوری با اصول پایداری را داشته باشند. این رهبران باید به دنبال ایجاد ارزش‌های بلندمدت برای سازمان‌ها و جامعه باشند، نه فقط به دنبال سود کوتاه‌مدت. آنها باید توانایی مدیریت تغییرات سریع و پیچیده را داشته باشند و بتوانند تیم‌های خود را به سوی اهداف پایدار هدایت کنند. یکی از اصول کلیدی در رهبری پایدار، توجه به تأثیرات زیست‌محیطی و اجتماعی فعالیت‌های تولیدی است. رهبران باید به دنبال راه‌حل‌هایی باشند که نه تنها به بهبود عملکرد اقتصادی کمک کند، بلکه به حفظ منابع طبیعی و کاهش اثرات منفی بر محیط‌زیست نیز منجر شود. این امر استفاده از مواد بازیافتی، کاهش مصرف انرژی و بهینه‌سازی فرآیندهای تولیدی است. همچنین رهبران صنعت پنجم باید به توسعه مهارت‌ها و توانمندی‌های نیروی کار خود توجه ویژه‌ای داشته باشند. آموزش و توانمندسازی کارکنان برای استفاده از فناوری‌های جدید و ارتقای مهارت‌های آنها، از جمله وظایف حیاتی رهبران در این دوره است. این امر نه تنها به افزایش بهره‌وری کمک می‌کند، بلکه به ایجاد یک فرهنگ سازمانی پایدار و نوآور نیز منجر می‌شود. رهبری پایدار در انقلاب صنعت پنجم نیازمند تعهد به شفافیت و مسئولیت‌پذیری است. رهبران باید به طور مداوم عملکرد خود را ارزیابی کرده و به دنبال بهبود مستمر باشند. آنها باید با ذی نفعان مختلف، از جمله مشتریان، کارکنان و جامعه، به طور فعالانه ارتباط برقرار کرده و به نیازها و انتظارات آنها پاسخ دهند.

نقش‌های رهبر در پارادایم انقلاب صنعتی پنجم

نقش رهبری در پارادایم انقلاب صنعتی پنجم به طور چشمگیری تغییر کرده و نیازمند ویژگی‌‌ها و مهارت‌‌های جدیدی است. دیلویت در گزارشی اشاره کرده است که رهبران موفق در این دوره باید توانایی ایجاد و مدیریت تیم‌‌های چندکارکردی‌‌ را داشته باشند که شامل انسان‌‌ها و ماشین‌ها می‌شود. این رهبران باید بتوانند از فناوری‌های پیشرفته برای بهبود فرآیندهای تولیدی و افزایش بهره‌‌وری استفاده کنند. مکنزی در گزارشی دیگر به این نکته اشاره کرده است که رهبران در انقلاب صنعتی پنجم باید توانایی تحلیل کلان‌داده‌ها و استفاده از هوش مصنوعی برای تصمیم‌گیری‌‌های استراتژیک را داشته باشند. این رهبران باید بتوانند از داده‌ها برای پیش‌‌بینی روند‌های بازار و شناسایی فرصت‌‌های جدید استفاده کنند. همچنین، آنها باید توانایی ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری و همکاری را داشته باشند. کپجمینای نیز در گزارشی به اهمیت مهارت‌‌های نرم در رهبری انقلاب صنعتی پنجم اشاره کرده است. این شرکت معتقد است که رهبران باید توانایی ایجاد ارتباط موثر با تیم‌های خود و ایجاد انگیزه در آنها را داشته باشند. همچنین، آنها باید بتوانند تغییرات را مدیریت کنند و تیم‌‌های خود را در مواجهه با چالش‌‌های جدید هدایت کنند. رهبران موفق در این دوره باید توانایی ایجاد محیط‌های کاری ایمن‌‌تر و سالم‌تر را داشته باشند که در آن‌ انسان‌ها و ماشین‌‌ها به صورت هماهنگ کار کنند. اکسنچر در گزارشی به این نکته اشاره کرده است که رهبران در انقلاب صنعتی پنجم باید توانایی ایجاد استراتژی‌های بلندمدت و انعطاف‌پذیر را داشته باشند. این رهبران باید بتوانند به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند و از فناوری‌های پیشرفته برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده کنند. همچنین، آنها باید توانایی ایجاد شبکه‌‌های همکاری با دیگر شرکت‌ها و سازمان‌‌ها را داشته باشند تا بتوانند از فرصت‌های جدید بهره‌‌برداری کنند.

شایستگی‌های رهبران در انقلاب صنعتی پنجم

رهبران در انقلاب صنعتی پنجم باید ویژگی‌ها و مهارت‌‌های جدیدی را در خود پرورش دهند. شایستگی‌های ایجاد و مدیریت تیم‌های بین رشته‌ای، تحلیل داده، ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری، مدیریت تغییرات و ایجاد محیط‌‌های کاری ایمن‌‌تر و سالم‌‌تر از جمله شایستگی‌های مهمی هستند که رهبران موفق در این دوره باید داشته باشند. این شایستگی‌ها به آنها کمک می‌کند تا سازمان‌‌های خود را به سوی موفقیت هدایت کنند و در بازار رقابتی امروز موفق‌‌تر عمل کنند.

  1. توانایی ایجاد و مدیریت تیم‌‌های چندکارکردی: یکی از مهم‌‌ترین شایستگی‌‌های رهبران در انقلاب صنعتی پنجم، توانایی ایجاد و مدیریت تیم‌های بین رشته‌ای است. این تیم‌ها شامل انسان‌‌ها و ماشین‌‌ها می‌شوند و نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک هستند. رهبران باید بتوانند از فناوری‌های پیشرفته برای بهبود فرآیندها و افزایش بهره‌وری استفاده کنند. همچنین علاوه بر مدیریت تیم‌های چندکارکردی، رهبران در انقلاب صنعتی پنجم باید توجه جدی و ویژه‌ای به نسل هزاره کنند. افرادی که آنها را به عنوان نسل زد می‌شناسیم که در عصر دیجیتال متولد و بزرگ شده‌اند و خواسته‌های آنها با افراد نسل‌های قبلی خود بسیار متفاوت است. نسل هزاره توجه ویژه‌ای به فضای کاری خود دارد و به دنبال رشد و توسعه است. برخلاف نسل‌های قبل از نسل‌زد، این نسل صرفا به دنبال بقا نیست و دغدغه‌های دیگری در ذهن می‌پروراند. لذا رهبران این عصر باید در فرآیند تاثیرگذاری خود توجه متفاوتی به نیروهای نسل زد داشته باشند.
  2. تحلیلگری داده و استفاده از هوش مصنوعی: در عصر انقلاب صنعتی پنجم، داده‌ها یکی از مهم‌ترین منابع سازمان‌ها محسوب می‌شوند. رهبران باید توانایی تحلیلگری داده و استفاده از هوش مصنوعی برای تصمیم‌‌گیری‌‌های استراتژیک را داشته باشند. مکنزی در گزارشی اشاره کرده است که رهبران باید بتوانند از داده‌ها برای پیش‌‌بینی روندهای بازار و شناسایی فرصت‌های جدید استفاده کنند. این توانایی به آنها کمک می‌‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و سازمان‌های خود را به سوی موفقیت هدایت کنند.

۳. ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری و همکاری: یکی دیگر از شایستگی‌‌های مهم رهبران در انقلاب صنعتی پنجم، توانایی ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری و همکاری است. رهبران باید بتوانند محیطی را ایجاد کنند که در آن کارکنان احساس کنند که می‌توانند ایده‌‌های جدید خود را مطرح کنند و به بهبود فرآیندها و محصولات کمک کنند. کپجمینای در گزارشی به اهمیت مهارت‌‌های نرم در رهبری انقلاب صنعتی پنجم اشاره کرده است و معتقد است که رهبران باید توانایی ایجاد ارتباط موثر با تیم‌های خود و ایجاد انگیزه در آنها را داشته باشند.

  1. مدیریت تغییرات و هدایت تیم‌ها در مواجهه با چالش‌ها: در دوران انقلاب صنعتی پنجم، تغییرات به سرعت رخ می‌‌دهند و رهبران باید توانایی مدیریت این تغییرات را داشته باشند. آنها باید بتوانند تیم‌های خود را در مواجهه با چالش‌‌های جدید هدایت کنند و از فرصت‌های جدید بهره‌برداری کنند.
  2. ایجاد محیط‌های کاری ایمن‌تر و سالم‌تر: یکی از اهداف اصلی انقلاب صنعتی پنجم، ایجاد محیط‌های کاری ایمن‌‌تر و سالم‌تر است. رهبران باید توانایی ایجاد محیط‌هایی را داشته باشند که در آن‌، انسان‌ها و ماشین‌‌ها به صورت هماهنگ کار کنند. این محیط‌ها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که از سلامت و ایمنی کارکنان محافظت کنند و به افزایش رضایت شغلی آنها کمک کنند.

*عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران