فضای شهری در عین حال که سازنده روابط و مناسبات انسانی است می تواند از عوامل تسهیل کننده بروز انحرافات، جرایم و مسائل عدیده شهری نیز باشد. بدون تردید با بالا رفتن اندازه و وسعت شهرها میزان جرایم و آسیب‌های شهری نیز افزایش یافته و بر ابعاد کمی و کیفی آن افزوده می‌شود. میزان جرایم و آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی شهری با درجه توسعه شهری نیز رابطه دارد و به موازات افزایش جمعیت شهری، میزان جرایم و آسیب‌های آن نیز افزایش می‌یابد. اما نقش نهادهای شهری برای کاستن از عواقب زیان بار جامعه مدرن در قشرهای مختلف جامعه چیست؟ آیا هزینه کردهای مدیریت شهری در حوزه های اجتماعی و فرهنگی شهر راهگشا بوده است؟ و تا چه اندازه تصمیم گیری نادرست و نابخردانه برنامه ریزان شهری اصفهان، منجر به افزایش پدیده هایی همچون مهاجر پذیری، حاشیه نشینی، طلاق، دروغ، تخلفات رانندگی، تخریب اموال عمومی یا آزار رساندن به شهروندان گردیده است؟ گفت و گوی حوزه اجتماعی ما با دکتر رضا اسماعیلی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه و دکتر مرتضی پدریان، استاد دانشگاه در رشته جامعه شناسی و با تخصص مسائل اجتماعی، به آسیب شناسی فضای اجتماعی شهر اصفهان اختصاص دارد.

نوسان: اگر بخواهید شمایی کلی از فضای اجتماعی اصفهان و آسیب هایی که این شهر طی چند سال گذشته به خود دیده است ارائه کنید، چه مواردی مد نظرتان می آید؟
رضا اسماعیلی: با بررسی شاخص های آماری، می توان استنباط کرد که دهه 90، دهه آسیب های اجتماعی در ایران است و اگر مدیریت و سیاستگذاری اجتماعی مؤثری در کنترل و پیشگیری از آسیب های اجتماعی نداشته باشیم، به روندی غیرقابل کنترل خواهیم رسید. با وضعیت فعلی می توان پیش بینی کرد که آینده خوبی نخواهیم داشت و مدیریت شهری، مستلزم تجدید نظر است. با بررسی آسیب ها از منظرهای مختلف مانند تعداد و توزیع زندانیان بر حسب جرائم،می بینیم نرخ آسیب ها به صورت صعودی روبه افزایش است. ضمن آنکه در نوع آسیب، شاهد تغییر و تحولاتی هستیم. شاخص های آماری می گویند که بیش از 11 میلیون نفر حاشیه نشین و بد مسکن، از مهم ترین آسیب ها در حوزه شهری است که جای تأمل بسیار دارد. گسترش مصرف مواد مخدر سنتی و ترکیبی و پائین آمدن سن مصرف مواد، مورد قابل توجه دیگر است؛ همچنین افزایش میزان درگیری های حقوقی که اکنون دستگاه قضایی را با 15 میلیون پرونده روبرو ساخته و اگر 2 نفر را درگیر هر پرونده بدانیم، بالغ بر 30 میلیون نفر را درگیر پرونده های قضایی می بینیم؛ این نشان از عمق مشکلات اجتماعی و شهری دارد. شاخص های آسیب شناختی در چارچوب نظام خانواده و افزایش طلاق که ما را با به طلاق کشیده شدن 28 درصد ازدواج ها در اصفهان، مواجه ساخته است، نمود دیگری این آسیب ها است. جرائم دیگری مانند تخلفات رانندگی و تخریب اموال عمومی یا آزار رساندن به شهروندان متأثر ازعوامل مدیریت شهری، انتخاب نابخردانه و تصمیم گیری نادرست در سطح مدیریت و برنامه ریزی است.

نوسان: چقدر نهادهای اجتماعی مانند شورای شهر و شهرداری می توانند در مدیریت اوضاع و کنترل بی سامانی های اجتماعی مؤثر باشند؟
مرتضی پدریان: با توجه به روند افزایش جرائم قضایی، به نظر می رسد که جامعه ما به لحاظ آسیب شناختی دچار بحران شده است. فکر می کنم، باید نوعی تقسیم بندی از آسیب ها ارائه دهیم تا نقش هر کدام از نهادها در کنترل آسیب ها مشخص شود. آسیب های فرهنگی فراوان ما حاکی از این است که استان اصفهان، کمترین سرمایه اجتماعی را دارد. ناهنجاری هایی مثل دروغ، در جامعه و به ویژه در اصفهان به شدت رواج یافته که براساس میانگین کشوری بیشترین رفتار دروغ را در اصفهان مشاهده می کنیم. بی اعتمادی اجتماعی و آسیب های محیطی پدیده هایی مهم و قابل تأمل در کشور هستند. آلودگی های زیست محیطی که نه تنها در سطح ملی، بلکه در سطح جهانی مطرح اند، اصفهان را تبدیل به دومین کلانشهر آلوده نموده است. اما اگر بخواهیم نقش شورا و شهرداری را بررسی کنیم، در این فرآیند با ساخت و سازهایی مواجه می شویم که در اولویت نبودند و به دلیل عدم اولویت شناسی باعث این بحران ها گردیدند! تأخیر در راه اندازی مترو در اصفهان، خسارت و هزینه های سنگینی را به شهر تحمیل کرد. در واقع، شورای شهر همواره تصمیماتی را بدون مطالعه اتخاذ کرده و شهرداری نیز مجری آن بوده است. از دیگر معضلات، مهاجرپذیری اصفهان است که آمارها بالاترین میزان حاشیه نشینی را در شهرستان خمینی شهر در سراسر کشور اعلام می کنند. حساسیت این موضوع وقتی بیشتر می شود که به دلیل نزدیکی خمینی شهر با اصفهان، می تواند تأثیراتی مانند شکل گیری آسیب های اجتماعی را در کلانشهر اصفهان به دنبال داشته باشد. همین طور در مناطقی مانند منطقه زینبیه، با تجمع مهاجران افغانی و عرب مواجه هستیم. هرچند در مواردی مانند تمیز بودن شهر و تفکیک زباله از نکات مثبت احساس تعلق در حوزه های شهری اصفهان است. اما باید دید که در کدام زمینه ها، شورا، شهرداری، آموزش و پرورش و سایر نهادها می توانند ایفای نقش کنند. اما نقش شورای شهر به عنوان یک مرکز تصمیم گیری و تعیین کننده در توسعه کیفی و کمی شهر بسیار حائز اهمیت است.

نوسان: استنباط ما این است که اجرای پروژه های کلان شهری هرچند بستر توسعه عمرانی را فراهم می سازد؛ اما می تواند بر بافت شهر تأثیرگذار باشد و هنجار ساز گردد. شاهد این مسئله توسعه عمرانی منطقه زینبیه است و عدم توسعه منطقه مفت آباد که به وضوح قابل مشاهده می باشد؛ به طورکلی تأثیر پروژه هایی که شورا تصویب و شهرداری اجرا می کند، برفرهنگ شهر و آسیب های شهری را چگونه ارزیابی می کنید؟
رضا اسماعیلی: باید به چند نکته کوتاه اشاره کنم که توجه به منابع موجود و در اختیار شورا و شهرداری اهمیت فراوانی دارند. شهرداری از نهادهای ثروتمند شهر است و بر اساس گزارش های رسمی، روزانه 300 میلیون تومان، صرف اعتبارات فرهنگی شهر می کند که رقم قابل ملاحظه ای است و با مدیریت صحیح و کارآمد می توان بیشترین بازدهی را از آن گرفت. لذا، مهم ترین نقش شورا و شهرداری، سیاستگذاری، همکاری و همفکری با نهادهای دیگر است که به نفع عموم باشد. به علاوه، با توجه به سهم جمعیتی استان اصفهان و 40 درصد سرمایه جمعیتی استان در شهر اصفهان، با سیاستگذاری مناسب می توان به کاهش آسیب ها و افزایش سلامت جامعه نائل آمد. در واقع باید سیاست ها و برنامه هایی را که مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است تدوین کنیم تا آسیب ها را به حداقل برسانیم. شهرداری، به عنوان یک نهاد عمرانی، خدماتی و اجتماعی و کمیسیون های مختلف شورای شهر باید خط مشی و سیاست های حوزه اجتماع و فرهنگ را با محوریت و مبنای افزایش سلامت اجتماعی و کاهش معضلات تبیین کنند. یکی از کاستی های مهم نظام مدیریت شهری در دوران اخیر، بی توجهی به سیاست های آینده نگر و عدالت خواهانه بوده است. لذا، آسیب ها در فرآیند طبیعی خود به شدت افزایش یافته و باید برای کنترل آن ها هزینه های بیشتری را صرف کنیم. اگر از پنج سال پیش سیاست و خط مشی مدیریت را با رویکرد شهر خلاق، شهر انسان مدار، شهروندمدار و شهری با تأکید بر معنویت داشتیم، اکنون با این حجم از آسیب ها مواجه نبودیم. باید به اولویت بندی در سیستم شهری توجه داشت. شهر، علاوه بر کالبد و فضای فیزیکی خود، از فضای فرهنگی، اجتماعی، هنری، فراغتی، علمی، آموزشی و پژوهشی برخوردار است که اگر به حد کافی به این موضوعات توجه نداشته باشیم، با مشکلاتی در ابعاد مختلف مواجه می شویم. به عنوان نمونه، خط مشی توسعه یا اولویت پیشرفت شهر باید مشخص شود و پدیده های زیستی، مثل آلودگی آب ، هوا، خاک و تبعات آن را قبول کنیم. هرچند، سیاستگذاری در توسعه صنعتی شهر در سطح کشوری مطرح می شود اما بی توجهی به حوزه اجتماع و زیست شهر و سلامت شهر به عنوان یک عنصر مهم اولویت بیشتری دارد.

نوسان: هزینه روزانه 300 میلیون تومان در حوزه فرهنگ شهر که آقای دکتر گفتند بسیار قابل تأمل است؛ آیا اگر این اعتبار مثلاً 400 یا 500 میلیون تومان بشود می تواند در جلوگیری از افزایش آسیب های مختلف شهری تأثیرگذار باشد؟
مرتضی پدریان: من به این نتیجه رسیده ام که نکته مهم در مدیریت و اداره شهر این است که کشور ما دچار نوعی ملوک الطوایفی مدرن شده است. مثلاً در اجرای یک کنسرت باید سلسله مراتب خاصی طی شود، چون ما صرفاً با نگاه سلیقه ای و تک بعدی روبرو می شویم. ملوک الطوایفی مدرن یعنی سپردن امور شهر در دست افرادی خاص که چون در سیستم مدیریت شهری، اغلب نگاه سلیقه ای و ایدئولوژیک نیز در آن وجود دارد منجر به هزینه کرد نادرست در حوزه های فرهنگی و اجتماعی می گردد. از طرفی عوارض دریافتی از مردم مطابق با نیازهای شهروندان صرف امور شهر نمی شود. باید بررسی کرد که شورای شهر در تنطیم بودجه و نظارت بر تخصیص آن چه نقشی ایفا می کند و آیا رضایت شهروندان تأمین می گردد.

دکتر اسماعیلی: شاید بهتر باشد از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کنیم. چون اصفهان، شهری چند فرهنگی با اقوام و گروه های مختلف قومی و مذهبی است، اگر سیاستگذاری فرهنگی درستی داشته باشیم، همه این تنوعات فرهنگی، قومی و دینی طبق شواهد تاریخی، می توانند همزیستی مسالمت آمیزی در کنار هم داشته باشند. اصفهان شهری برای زیست توأم با صلح و آرامش ادیان مختلف است که با توزیع عادلانه فضا و امکانات شهری به همه اقوام، همواره یک الگو در کشور بوده است. بی شک حضور پانزده خواهرخوانده در سراسر جهان، نشان از جایگاه فرهنگی اصفهان و اعتبار علمی و تاریخی و ظرفیت عظیم این شهر دارد. اگر بتوانیم هفته های فرهنگی خواهرشهرها را در اصفهان داشته باشیم، قومیت های مختلف ساکن شهر می توانند از این فرصت ها بهره مند شوند. با این دیدگاه می توان اولویت توسعه صنعتی را به توسعه گردشگری، فرهنگی، اجتماعی و کیفی شهر تسری داد. نکته دیگر مربوط به هزینه فرهنگی این است که شاید نظام برنامه ریزی و مدیریت فرهنگسراها از پوشش فراگیر برخوردار نیست که در نتیجه، بخش قابل توجهی از جمعیت، محروم از برنامه های تدارک دیده شده هستند. عامل دیگر، توجه به مقتضیات سنی جمعیت است. همینطور، در حوزه ورزش باید بدانیم که نهادهای مختلف، چقدر می توانند فضای ورزشی مورد نیاز مردم را فراهم کنند.

نوسان: به مقوله فرهنگسراها و نهادهای فرهنگی شهر اشاره کردید؛ راستی چرا نهادهای مختلف شهرداری آن کارکرد مؤثر را ندارند؟
مرتضی پدریان: چون در سیستم ما به شدت موازی کاری وجود دارد. اگر تصمیم سازان بتوانند همسویی و یکپارچگی در مدیریت واحد شهری داشته باشند، انتظارات شهروندان تأمین می شود و کارکرد خواهد داشت. باید از فضای شهر به نفع عموم مردم استفاده شود.
رضا اسماعیلی: در شهر اصفهان زمانی کارخانه های نساجی متعددی راه اندازی شدند ولی چون مطابق با استانداردهای روز رشد نکردند، تعطیل شدند که نشان دهنده عدم تفکر و آینده نگری در استفاده از منابع شهری است. زیرا کارخانه ها را تعطیل کردیم و حتی در جای دیگر هم، آن ها را مستقر نکردیم. دلایل دیگر در عدم کارکرد مؤثر، استفاده نامناسب از فضای شهر است. فضایی که نه تنها به اصفهان و ایران، بلکه به کل جامعه و حتی جهان تعلق دارد. همین طور، به جای آنکه فضای اطراف رودخانه را به کل جامعه اختصاص دهیم، آن ها را به املاک خصوصی تبدیل کرده ایم و فقط تعداد معینی می توانند از حاشیه و چشم انداز رودخانه استفاده نمایند.

نوسان: اما این عدم توزیع متناسب فضای شهری به تصمیم گیری مدیران شهری و شورای شهر مربوط نمی شود و ریشه در بسیاری مسائل دیگر دارد. اما در حوزه نرم افزاری شهر با محدودیت های زیادی روبرو هستیم.
مرتضی پدریان: معتقدم که اگر امروز شاهد ناامیدی جامعه و دومین کشور غمگین جهان هستیم، به خاطر این است که در تصمیم گیری ها، اجازه بروز شادی و نشاط به مردم داده نشده و حتی به نوعی منع شده است. یک مصداق بارز در شهر اصفهان، بسته شدن ناژوان در عصرهای پنج شنبه است. در حالی که برای وسایل تفریحی این مکان مانند تله سیژ، بیش از 50 میلیارد تومان هزینه شده است؛ ولی کسی پاسخگوی علت بسته شدن ناژوان نیست. از طرفی بسته شدن مکان های تفریحی به زیرزمینی شدن تفریحات ناسالم و رفتارهای ناپسند دیگر می انجامد که این حاکی از تصمیم نادرست است. زمانی که فضای باز و آشکاری را به بهانه های مختلف می بندیم، رفتارهای ناپسند در جای دیگری بروز می کنند. از طرفی به جای آنکه ساختار مبارزه و استراتژی منع را در قالب پیشگیری تقویت کنیم، می خواهیم صورت مسئله را پاک کنیم. آنچه در پیشگیری قابل توجه می باشد، این است که یک واحد پول هر کشور در پیشگیری، نتیجه ای معادل صرف 12 واحد پول آن کشور در درمان را خواهد داشت. نکته دیگری که شایان توجه است، بررسی سرانه ورزش در استان است که تصمیم گیری درستی برای این امرمهم اتخاذ نشده است. باید به این عامل توجه کنیم که باید همواره جایگزینی مناسبی برای مردم اوقات فراغت و شادی مردم در سنین مختلف و طبقه های معتدد جامعه داشته باشیم.

نوسان: ریشه این مسئله را ناشی از تصمیمات نادرست در سیاستگذاری های کلان می دانید و یا فکر می کنید نوع اجرا و سلیقه مدیران اجرایی باعث این تناقض ها می شود. جالب است که گاه نحوه اجرا، قانونگذار شورا را با تحیر روبرو می کند.
مرتضی پدریان: از آنجایی که ما نگاهی یک بعدی و غالباً ایدئولوژیکی به مسائل داریم، لذا شهروند محوری بر اساس نیازهای مخاطبان شهری نیست. در تصمیم گیری ها به عده ای مخاطب خاص توجه داریم که تصمیم گیری و برنامه ریزی بر اساس عقاید و احتمالاً منافع آن ها صورت می گیرد و کل جامعه را پوشش نمی دهد. لذا نوعی تناقض در سیاستگذاری و نیاز های جامعه پدیدار می شود.

نوسان: چطور می توان به مردم تضمین داد که اتفاقاتی که در این دوره از شورا تحقق می یابد به کاهش معضلات شهری کمک خواهد کرد؟
رضا اسماعیلی: باید اذعان داشت که در همه ابداعات و نوآوری هایی که بشر بدست آورده، شهر به عنوان پیچیده ترین پدیده اجتماعی است و شورای شهر باید در جایگاه پارلمان شهری از پتانسیل علمی اندیشمندان، ظرفیت های فرهنگی، حوزوی، اجتماعی – اقتصادی و زیست محیطی و گروه های مختلفی که در جامعه ذی نفع هستند، فارغ از جهت گیری های سیاسی استفاده کند. مشارکت در توسعه شهر، استراتژی و راهبرد پیشرفت و توسعه شهری است. مثلاً با بررسی و مطالعه در احداث امکانات و مبلمان شهری، می توان وابستگی شهروندان را به شهر تقویت کرد. اتکا به تفکرات محدود و ظرفیت های محدود، پیامدهای نامطلوبی دارد که اکنون شاهد آن هستیم. مصداق آن را می توان در مقایسه دو خیابان چهارباغ عباسی در صدها سال گذشته و خیابان میرداماد در چند سال اخیر که با پیروی از الگوی چهارباغ ساخته شده است، مشاهده کرد. چهارباغ بعد از صدها سال هنوز می تواند پاسخگو باشد. لذا این نکته مطرح می شود که آیا مدیریت صفویه در سطح بالاتری از مدیریت امروزین بوده است؟ آنچه برای داشتن شهری سالم و خلاق، با نشاط و آینده نگر ضروری است، برخورداری اعضای شورا از افق های فکری و علمی توسعه شهر اصفهان، به عنوان یک جهان شهر است که ما با نگاه محدود خود، آن را در مقایسه با سایر شهرهای کشور محدود کرده ایم. اصفهان با سابقه دیرین خود، از ظرفیت های بالا و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و افرادی که وارد شورا می شوند، باید اصفهان را نه تنها در 1404، بلکه در افق سال 2000 شمسی ببینند تا آیندگان ملاحظه کنند که نسل گذشته و پدران آن ها، شهری استوار و ماندگار را برای آن ها طراحی کرده اند. اگر این نگاه و رویکرد را نداشته باشیم، شهر پیوسته در وضعیت قفل شدگی قرار می گیرد. باید از دانش و تجربیات عقلای شهر با تجربه زیست محیطی موفق و آینده نگر استفاده کنیم تا در شهر، حیات، نشاط، اعتماد و انگیزه را ببینیم و برنامه های شهروندمدار، کالبدی، ترافیکی و خدماتی شهر را متناسب با شان و جایگاه اصفهان در سطح ملی و بین المللی اجرا و توسعه دهیم.

نوسان: به جلب اعتماد شهروندان اشاره کردید؛ آیا این کنش شهری- اجتماعی که باعث اعتماد مردم در انتخابات ها به هنرمندان و ورزشکاران می شود ناشی از عدم اعتماد و اعتبار آن ها نسبت به متخصصان و مدیران شهری نیست؟ چون به هرحال این قشر را از خود و نزدیک به خود احساس می کنند؛ اما قشر متخصص و مدیرشهری هرگز این قرابت را در عموم جامعه ایجاد نکرده است؟
مرتضی پدریان: من ریشه آن را در سیستم انتخابات در کشور می دانم که در چند سال اخیر، وابسته طلب بوده است. ما هنوز در مرحله تمرین دموکراسی و تمرین انتخاباتی قرار داریم. شاید بعد از حادثه پلاسکو، مردم به این آگاهی رسیدند که در انتخابات با خردورزی کاندیدای خود را انتخاب کنند. اینکه چرا مردم به ورزشکار اعتماد می کنند ولی اعتماد آن ها به یک کنش گر سیاسی جلب نمی شود، به این دلیل است که بیشتر کنش های ما عاطفی است و کنش های عاطفی در جامعه ما بر کنش های عقلانی غالب اند و مبتنی بر خردورزی نیست. نکته دیگر که من می خواهم به آن اشاره کنم، نداشتن نماینده ای از اقلیت های مسیحی یا مذهبی دیگر در شورای شهر است؛ به ویژه در اصفهان که لازم است نیازها و نگرش های اهالی منطقه جلفا را درنظر بگیریم. باید اذعان داشت که غالباً سیستم متولی گری در مدیریت شهری ما حاکم است. مثلاً با توسعه فروشگاه های کوثر، خرده فروش ها را از دور خارج می کنیم. در حالی که کشورهای پست مدرن به این نتیجه رسیده اند که تقویت خرده فروشان به افزایش تعاملات اجتماعی کمک می کند.

نوسان: با این اوصاف، تغییر نسلی در مدیریت شهری را راهکار مناسبی برای کاهش آسیب های اجتماعی قلمداد می کنید؟
رضا اسماعیلی: شهر به عنوان یک موجود زنده و پویا از ترکیبات مختلف جنسیتی، سنی، شغلی و حرفه ای، قومیتی و فرهنگی، سواد و دانش برخوردار است. اصفهان، همانند یک رنگین کمان بزرگ فرهنگی و اجتماعی است؛ همان گونه که به عناصر پویا و جوان نیاز داریم که در عین حال باید تمرین مدیریت بکنند و وارد عرصه ها شوند، به نمایندگانی نیاز داریم که از تجربه بالایی نیز برخودار باشند و از تفکر و علم سازمانی و دانش روز مناسبی نیز داشته باشند. در حوزه های مدریتی و اجرایی باید فضا را برای حضور جوانان باز بگذاریم. ولی در حوزه تصمیم ساز، باید ترکیبی از اقشار و سنین مختلف حضور داشته باشند و نسلی که از دانش و تجربه بیشتر برخوردار است، تدریجاً جای خود را به نسل جدیدتر بدهد. با توجه به آنکه جوانان ما از دانش فنی و تخصصی بالاتری برخوردار هستند، باید فضا برای ورود آن ها فراهم شود. اما لازم است که برای اداره شهری کارآمد و توانمند، باید ترکیبی متعادل از مؤلفه های متفاوت داشته باشیم. پدیده جوان گرایی در بسیاری از کشورها وجود دارد، که در جامعه ما نیز مستلزم فضای مناسب و طراحی بدنه مدیریت شهری متناسب برای حضور جوانان متخصص و با انگیزه است.
مرتضی پدریان: در جمع بندی عرایض خود، می توان از پدیده هایی که در حوزه سیاسی تحت عنوان چرخش نخبگان داریم، سخن راند که کمتر در جامعه ما اتفاق افتاده است. عدم چرخش نخبگان باعث فرسودگی جامعه می شود. در فرآیند تغییر نسلی، اگر در کنار مدیریت های سالمند، از نیروهای جوان با دانش روز استفاده کنیم و به نوعی، کادر سازی کنیم، قطعاً نتایج مطلوب تری خواهیم داشت.