داستان موسسات مالی و اعتباری غبرمجاز و ذینفعان آن، این روزها به تنشی جدی در اقتصاد کشور تبدیل شده. تنشی که با مقاومت آنها در برابر برنامه های اصلاحی دولت جدی‌تر شده و نگرانی‌هایی را با خود همراه کرده. این افراد و گروه‏ها حتی اگر در توجیه کارشان حسن‏نیتی نهفته باشد و داوری‏هایشان برپایه درک سطحی و کم‏عمق
باشد باز هم بلای جان اقتصاد ایران خواهند شد، به‏ویژه اگر نفوذ رسانه‏ای و سیاسی نیز داشته باشند و به‏نوعی در میان گروه‏ها و طیف‏های تندرو یا تمامیت‏خواه دارای مرجعیت نیز باشند که این عوامل می‏تواند سلطه آنها را بر ارکان قدرت اقتصادی به مراتب قوی‏تر کند.
این گروه‏های سیاسی که فعالیت‏های گسترده اقتصادی را نیز در کارنامه خود دارند در مقابل برنامه اصلاحات دولت روحانی به‏ویژه در بحث نهادهای مالی کارشکنی‏های فراوانی را بروز دادند.
این افراد و باندها به دلیل نفوذ گسترده خود و حمایت همه‏جانبه از سوی گروه‏های پنهان، با ایجاد موج خبری از طریق رسانه‏های ذیربط و ایجاد شک و بدبینی نسبت به اقدامات دولت، راه را بر هر تغییر و اصلاحی سد می‏کنند. این موج‏آفرینی می‏تواند ابعاد زیادی داشته باشد که از زیر سوال بردن برجام گرفته تا سرسختی در برابر قرارداد توتال فرانسه و بحث صندوق‏های قرض‏الحسنه را شامل شود که در تمامی موارد سعی می‏کنند سرمایه‏گذاری خارجی در ایران انجام نشود تا منافع آنها همچنان حفظ شود و ارکان قدرت‏شان باقی بماند.
باندهای قدرت با تقلیل‏گرایی و نفی اندیشه‏های اقتصادی، بدترین نوع رفتار سیاسی را بروز می‏دهند که عواقب آن برای جامعه چیزی نیست جز فساد و فقر. ادامه این رفتارها نشان می‏دهد که آنها با قانون‏های انعطاف‏ناپذیر اقتصاد بیگانه‏اند و تنها سعی دارند که تمام مسائل را به نفع خود رقم بزنند حتی اگر نتیجه آن برای کل جامعه سخت و مهلک باشد.
جناح‏های مخالف دولت با تحریک سیاسی برای ممانعت از اجرای اصلاحات اقتصادی به میدان آمدند
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفت‏وگو با «جامعه فردا» در پاسخ به این سوال که مخالفت باندهای قدرت که اقتصاد تحت سلطه آنهاست تا چه اندازه می‏توانند با کارشکنی در بحث اجرای اصلاحات موسسات مالی و اعتباری، دولت روحانی را در تنگنا قرار دهند، گفت: بانک مرکزی جزو کابینه دولت است اما متاسفانه به‏دلیل اعتمادی که اکثر رؤسای جمهور در این سه‏دهه نسبت به این مرکز داشتند نظارت دقیق خود را دریغ کردند که در مقابل نیز بانک مرکزی در وضعیتی قرار گرفت که عملا توسط هیأت مدیره بانک‏ها و موسسات مالی هدایت شد.
وی در ادامه افزود: بانک مرکزی در بحث فعالیت و صدور مجوز موسسات مالی هیچ‏گاه خود را مقصر ندانست و همیشه در جایگاهی بود که خود را مبری از هر خطایی می‏دید و با اعلام این نکته که این موسسات از ما مجوزی دریافت نکرده‏اند، رسما به وظیفه خود در قبال نظارت بر عملکرد این نهادهای مالی کوتاهی کرد. در مقابل هم این موسسات هر روز با گسترش شعب به صورت گسترده از مردم پول می‏گرفتند و در امور بانکی کشور مداخله می‏کردند و بانک مرکزی هم هیچ واکنشی نسبت به گسترش روزافزون آنها نشان نداد.
بغزیان با تاکید بر اینکه گسترش فعالیت این موسسات با نام‏ها و تابلوهای جدید موجبات بی‏اعتمادی به سیستم بانکی کشور را تشدید کرد، یادآور شد: در این مورد بانک مرکزی مقصر است و در آن هیچ شبهه‏ای نیست. وقتی این موسسات در ابتدا برای گرفتن مجوز به بانک مرکزی رجوع کردند و با عدم نظارت مواجه شدند، منتظر پاسخ نماندند و کار خود را شروع کردند در این بین هم باقی کسانی که وصل به جریان‏های خاص بودند وقتی دیدند چقدر می‏شود در این سیستم سوء‏استفاده کرد، وارد میدان شدند و هر روز یک موسسه جدید ایجاد شد تا با دریافت نقدینگی مردم و پرداخت سود بیشتر، بدون نگرانی از نظارت بانک مرکزی به اختلال در سیستم بانکی ادامه دهند.
این اقتصاددان با بیان اینکه بعد از بروز بحران از سوی این موسسات بانک مرکزی به میدان آمد اما نه در نقش مدافع سپرده‏گذاران، افزود: بانک مرکزی در این زمان با پیش کشیدن طرح ادغام تنها صورت مسئله را پاک کرد و مردم را در سرگردانی باقی گذاشت که این موارد نشان می‏دهد بانک مرکزی نه تنها اراده‏ای برای حل این بحران‏ها به‏صورت ریشه‏ای ندارد بلکه با ادغام آنها به‏نوعی خطاهای آنها در سیستم بانکی را نادیده گرفت.
بغزیان با اشاره به اینکه دیگر ارگان‏های نظارتی مانند سازمان بازرسی، مجلس یا قوه قضائیه نیز می‏توانستند وجود این موسسات را زیر سوال ببرند اما ظاهرا حریف نشدند، خاطرنشان کرد: بانکی مرکزی حتی در مورد بانک‏های مجاز نیز نمی‏تواند نظارت درستی داشته باشد به‏طور‏مثال زمانی که اعلام می‏کند چه میزان سود بانکی باید پرداخت شود یا چه تسهیلات بانکی داده شود، بانک‏ها با اقسام شگردها درنهایت کار خودشان را می‏کنند و عملا نشان می‏دهند که بانک مرکزی در این زمینه هیچ قصد و
قدرتی ندارد.
وی در ادامه افزود: در مورد اخبار اختلاس‏گران نیز ما با عدم مدیریت بانک مرکزی روبه‏رو هستیم زیرا تنها شنیده می‏شود که این مبالغ از اختلاس پس گرفته شده اما مشخص نمی‏شود سرنوشت این پول‏ها چه می‏شود؟ آیا این پول‏ها عملا در حساب‏ها می‏چرخند و فقط پول‏شویی می‏کنند؟ یا از کشور خارج شده و بحث ارزی را مختل می‏کند؟ هرچه که هست در گردش مالی خود در هیچ زمانی به اشتغال کمکی نمی‏کند.
بغزیان در ادامه در پاسخ به این سوال که ناآرامی‏های اخیر را عده‏ای با بحث معیشتی همراه می‏دانند و برخی می‏گویند که ذینفعان موسسات مالی و اعتباری و نهادهای قدرت رسمی و غیررسمی در این بحران‏ها نقش‏آفرین هستند، تصریح کرد: این اعتراضات بیشتر با تحریک سیاسی همراه است که به نظر بنده جناح‏های مخالف روحانی برای ضربه‏زدن به اقتصاد کشور و ممانعت از اجرای اصلاحات اقتصادی انجام می‏دهند و این‏گونه نیست که تنها مسایل معیشتی در آن دخیل باشد زیرا در دولت قبل با توجه به تورم وضعیت به مراتب بدتر بود. این اعتراضات مطالبه اقتصادی نیست بلکه بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد و به جریان‏های داخلی نظام مرتبط است.
وی تاکید کرد: البته دولت هم نباید فکر کند که تنها با یک رقمی کردن تورم مسائل حل می‏شود و می‏تواند به راحتی گران کردن تخم‏مرغ، گوشت و بنزین را توجیه کند. درحالی‏که تورم به‏صورت فزاینده در قیمت‏های مواد اولیه و ضروری قشر کم درآمد خود را نشان می‏دهد.
بغزیان تصریح کرد: جناح‏هایی دوست دارند که خود در رأس قدرت باشند که این یک هشدار به روحانی است اما روحانی باید قاطعانه بگوید که دولتش در مورد اختلاس‏ها، قاچاق، مطالبه مردم از صندوق‏های قرض‏الحسنه و غیره بسیار جدی است. معوقات میلیاردی بانک‏های مجاز نیز ریشه در همین گروه‏های رانتی دارد که از نفوذشان برای برنگرداندن پول‏ها استفاده می‏کنند.
نهادهای رانتی بیشترین موانع را در حوزه سیاستگذاری و اجرا ایجاد می‏کنند


اما سعید اسلامی بیدگلی؛ دبیر کانون نهادهای سرمایه‏گذاری در گفت‏وگو با « جامعه فردا» با اشاره به اینکه نمی‌توان در این زمان تشخیص داد ریشه ناآرامی‏های اخیر اجتماعی که شروع آن از مشهد بود، با تحریک افراد خاص است یا به توده مردم تعلق دارد، اظهار کرد: آنچه مسلم است کیفیت زندگی مردم به‏شدت افت کرده و مردم از تمام بخش‏ها به‏شدت ناراضی هستند بنابراین هرزمان که صدای اعتراضی بلند شود مردم خود را محق می‏دانند که به آن اعتراض بپیوندند و به میدان بیایند.
این محقق حوزه اقتصاد با تاکید بر اینکه کشور نیاز جدی به اصلاحات اقتصادی دارد یادآورشد: اجرای این اصلاحات قطعا بخش‏هایی از جامعه را در خود درگیر می‏کند که به‏تبع آن مردم باید ناملایماتی را تحمل کنند تا عبور از این بحران‏ها میسر شود.
وی تصریح کرد: اما در این میان بخش‏ها و مجموعه‏های قدرتمندی هم وجود دارند که طی چهار دهه گذشته از رانت‏های قدرت برای پیشبرد مقاصد خود استفاده کرده‏اند و در این مدت از منافع خاص منتفع شده‏اند بنابراین با از دست دادن این اختیارات، بی‏شک در حوزه سیاست‏گذاری و اجرا بیشترین مانع را ایجاد خواهند کرد زیرا این اصلاحات مغایر با اهداف برنامه‏ریزی شده آنها خواهد بود.
دبیر کانون نهادهای سرمایه‏گذاری با تاکید بر اینکه در حوزه اقتصاد سیاسی باید حواس‌مان جمع باشد که مردم به موقع توجیه شوند تا بتوانند مشکلات را تحمل کرده و مسیر را طی کنند، خاطرنشان کرد: دولت نیز باید این آمادگی را داشته باشد که در صورت عبور از موانع و اجرایی کردن اصلاحات اقتصادی حتما بخش‏هایی از جامعه نیاز به برنامه‏های حمایتی دارند تا از بروز نا آرامی‏های بعدی جلوگیری شود.

منبع: جامعه فردا