بازار سرمايه در دو سال گذشته روزهاي پرتلاطمي را پشت‌سر گذاشت و هر چند هزاران سهامدار جديد در سال 1399 وارد اين بازار شدند، اما با افت شديد اين بازار بخش زيادي از اين سهامداران در طول دو سال گذشته از اين بازار خارج شدند. آن‌گونه كه شاهد آن بوديم شاخص بورس در مرداد ماه سال 99 به رشدي عجيب دست يافت و تا محدوده 2 ميليون واحدي و ارزش معاملاتي بالغ بر 20 هزار ميليارد تومان بالا رفت و بعد از آن شاخص ريزشي عجيب را تجربه كرد به گونه‌اي كه درماه‌هاي ابتدايي سال 1400 شاخص كل در محدوده يك ميليون و صد هزار واحدي با ارزش معاملاتي حدود 2 هزار ميليارد تومان قرار گرفت و پس از آن با افت و خيزهايي همراه شد و حال كه در اواسط تير ماه 1401 هستيم شاخص كل در ارتفاع يك ‌ميليون و500 هزار واحدي قرار دارد.

مصطفي اميد قائمي، بنيانگذار و نخستين مديرعامل فرابورس ايران و اولين رييس هيات‌مديره بورس اوراق بهادار تهران درخصوص وضعيت بازار سرمايه و مقايسه اين بازار با ساير بورس‌هاي دنيا و چشم‌انداز اين بازار به چند سوال خبرنگار «اعتماد» پاسخ داده كه در ادامه مي‌خوانيد. 

   بازار سرمايه مكانيسمي است كه در كشورهاي پيشرفته به عنوان جايي با ابزارهاي زياد براي «تامين سرمايه در گردش» بنگاه‌ها و شركت‌هاي بخش خصوصي و دولتي راه‌اندازي شده است. در ايران اما، بازار سرمايه از «عمق» زيادي برخوردار نيست و معاملات در سطح پاييني انجام مي‌گيرد. حتي گاه از «حباب» نيز براي قيمت سهام صحبت مي‌شود. چرا بازار سرمايه در ايران كم عمق است و ميزان معاملات در اين بازار نسبت به ساير بازارها محدودتر است؟
اغلب بورس‌هاي دنيا عمر بسيار بيشتري نسبت به بازار سرمايه ايران دارند و عمر برخي از آنها تا حدود 200 سال برآورد مي‌شود. همه اين بورس‌ها داراي سوابقي هستند و طي اين سال‌ها هم مخاطبان و سرمايه‌گذاران خود را به اين بازار جذب كرده‌اند و بايد گفت بازار سرمايه ايران نيازمند زمان بيشتري است تا اين مراحل را طي كند. البته بازار سرمايه در ايران هم به نسبت عمر كوتاهي كه داشته تعداد مخاطبان خوبي جذب كرده است. موضوع ديگر در مورد حجم معاملات است كه در اين زمينه هم بورس به نسبت سال‌هاي قبل بهتر شده است، به گونه‌اي كه در سال 1379 حجم معاملات يك سال به هزار ميليارد تومان هم نمي‌رسيد اين در حالي است كه در حال حاضر هر روز چند هزار ميليارد تومان حجم معاملات در بورس است و اين بازار توسعه خوبي پيدا كرده است. در حالي كه تعداد كدهاي فعال در آن سال‌ها به صد هزار كد هم نمي‌رسيد هم‌اكنون چندين ميليون كد فعال در بورس وجود دارد، ضمن آنكه بحث‌هاي فرهنگي و اجتماعي هم به مرور زمان بايد مطرح شود. به نظر مي‌آيد كه بازار سرمايه با كمك رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي در جذب مخاطبان موفق عمل كرده است. هر چند بورس به عمق لازم نرسيده اما به نظر مي‌رسد كه از جهت توسعه‌اي خوب عمل كرده. البته اين بازار نيز نيازمند نظارت و جذب مخاطب بيشتر است و تنها موضوعي كه مي‌تواند در اين مسير موثر باشد جلب اعتماد مردم به سمت بورس است.
   بازار سرمايه جايگاه شركت‌هاي بزرگ و بازيگران عمده انواع و اقسام كالاهاست. چرا برعكس كشورهاي ديگر كه شركت‌ها از حضور در بازار سرمايه سود مي‌برند و از حضور در اين بازار خشنود هستند، شركت‌هاي ايراني از حضور در بازار سرمايه استقبال نمي‌كنند؟ نبود مقوله‌اي به نام «شفافيت» چقدر در اين موضوع تاثيرگذار است؟
شركت‌هاي دنيا با حضور در بازار سرمايه مزيت‌هايي دارند كه شركت‌هاي ايراني آن را ندارند. به عنوان نمونه مهم‌ترين هدف كه موضوع مربوط به تامين مالي است شركت‌هاي دنيا از آن بهره مي‌برند اما شركت‌هاي ايراني از اين مزيت بي‌بهره هستند. ضمن آنكه حضور در بورس به منظور شفافيت است و براي شركت‌ها، هزينه‌ها و دردسرهايي نيز به همراه دارد و متاسفانه بازار سرمايه در ايران چندان در تامين مالي موفق عمل نكرده و براي بنگاه‌ها هم روش‌هاي تامين مالي پايدار و ارزان‌قيمت ايجاد نشده است. بازار ما مزاياي مربوط به حوزه مالياتي يا وثيقه‌پذيري را نداشته تا شركت‌ها براي حضور در بازار سرمايه با اين سازوكارها ترغيب شوند. از طرف ديگر بازار سرمايه در ايران هنوز نتوانسته منابع مالي درازمدت و ارزان‌قيمت را براي بنگاه‌هاي اقتصادي در كشور فراهم كند كه شركت‌ها را جذب كند، اما بخش بزرگي از اقتصاد كشور در حال حاضر در بورس حضور دارد و آن قسمتي كه از دولت به بخش خصوصي واگذار شده در بورس فعال هستند. آنچه حائز اهميت است اين است كه بايد اين بازار گسترش پيدا كند.
    با تاييد وزارت اقتصاد در دولت قبلي، بازار سرمايه به محلي براي تامين كسري بودجه دولت تبديل شده بود. هر چند دولت گذشته مشكلاتي را براي تامين كسري بودجه خود داشت، اما بسياري دليل سقوط بورس در زمان فعلي را «واقعي شدن» قيمت سهام پس از دستكاري عمدي قيمت‌ها عنوان مي‌كنند. به نظر شما اين اقدام چقدر موجب حباب در اين بازار شد؟
شاخص بورس در آن زمان تا 2 ميليون و 100 هزار واحد هم رشد داشت كه در حال حاضر به يك ميليون و 500 هزار واحد رسيده اما در حال حاضر هم برخي شركت‌هاي كوچك حباب دارند و قيمت سهم‌ها در شركت‌هاي بزرگ هم (priceunder) زيرقيمت هستند و امكان بالا رفتن آن وجود دارد. در دولت قبل با توجه به اينكه در آن زمان مي‌خواستند منابع خود را از بازار سرمايه تامين كنند، در بازار سرمايه حباب به وجود آمد و قيمت‌ها در آن مسير حركت كرد. اما بايد پذيرفت كه بازار بورس همواره داراي نوساناتي است و هيچ رونقي نيست كه با ركود همراه نباشد و هيچ ركودي نيست كه با رونق همراه نباشد و هميشه اين بازار به رونق و ركود نياز دارد و اين مساله جزيي از ذات بازار است، اينكه در آن زمان دولت قصد داشت تا منابع زيادي را از اين بازار تامين كند سبب شد تا شاهد نوسان‌هاي قيمت سهام در سال 1399 باشيم اما فراموش نكنيم كه در همين سال جمعيت زيادي در كشور تغييرات در بازار سرمايه را دنبال مي‌كردند كه بورس بايد از اين فرصت استفاده مي‌كرد كه متاسفانه چنين نشد. 
   پس از سقوط شاخص كل بورس و درجا زدن چند ماهه آن در كانال 1.5 ميليون واحد، دولت تلاش كرد تا با اختصاص منابع صندوق توسعه ملي، بخشي از رونق گذشته را برگرداند. تاكنون نيز 1200 ميليارد تومان از منابع صندوق به بورس تزريق شده. چرا در حال حاضر بازار سرمايه در ركود فرو رفته و حتي با منابعي كه از صندوق توسعه ملي به اين بازار تزريق مي‌شود باز هم رشد چنداني نداشته است؟
معمولا بازار سرمايه پس از رونق با يك ركود همراه است، ضمن آنكه در كنار اين موضوع بايد مولفه‌هاي ديگر اقتصاد را هم در نظر گرفت. به عنوان مثال اينكه از نظر رشد بايد ديد شركت‌ها در چه وضعيتي قرار دارند يا چه برنامه‌هاي توسعه‌اي را در پيش گرفته‌اند؟ اينكه قيمت محصولات‌شان چه تغييراتي داشته است؟ اينكه در حال حاضر بازار سرمايه در ركود به‌سر مي‌برد به اعتقاد من يك فرصت خريد براي سرمايه‌گذاران به وجود آورده است. بسياري از صاحبان دارايي به دليل تجربه‌اي كه در سال 1399 داشتند از سوق دادن منابع به سمت بورس پرهيز مي‌كنند. اين در حالي است كه بايد در مديريت اين بازار يك تجديد‌نظر صورت گيرد و سعي كنيم اين بازار را به گونه‌اي مديريت كنيم كه دوره‌هاي طولاني رونق و دوره‌هاي كوتاه‌مدت ركود را پيش رو داشته باشيم و به گونه‌اي اين موضوع ساماندهي شود كه در دوره‌هاي ركود نوسان‌هاي بازار سرمايه هم در حد معقولي باشند و باعث متضرر شدن سرمايه‌گذاران خردي كه تازه وارد اين بازار شده‌اند، نشويم. در كنار آن ابزارهاي مالي پيشنهاد شود تا اين فرآيند رشد در بازار كامل شود.
   پيش‌بيني مي‌شود كه بخش بزرگي از منابعي كه طي دو سال گذشته از بازار سرمايه خارج شده وارد بازار مسكن شده باشد. چرا اين اتفاق افتاد؟
بازار مسكن بازاري ريشه‌دار در كشور است و نسل به نسل مردم به سمت اين بازار حركت كرده‌اند و هميشه هم سعي دارند تا در اين بازار سرمايه‌گذاري كنند. اين در حالي است كه بازار سرمايه بازار جواني است و چندان ريشه‌دار هم نيست. اين بازار شبيه بازار ملك نيست و تا زماني كه فرهنگ بازار سرمايه در ميان مردم جا باز كند زمان زيادي مي‌برد. ممكن است منابعي از اين بازار به بازار مسكن تزريق شود، اما سرمايه‌گذاران بايد توجه داشته باشند كه نقدپذيري در بازار سرمايه بسيار بيشتر است و شفافيت در اين بازار بالاتر است. ضمن آنكه در بازار معاملات ملك مخاطرات زيادي وجود دارد و پرونده‌هاي قضايي زيادي در اين بازار به چشم مي‌خورد كه گاهي شاهد آنيم كه سرمايه‌گذاران در اين بازار با آن روبه‌رو مي‌شوند.
    نرخ ارز نيمايي در حال حاضر 25درصد كمتر از نرخ ارز در بازار آزاد است آيا تعديل اين نرخ مي‌تواند فرصتي براي بازار سرمايه باشد؟
بله، قطعا مي‌تواند تعديل اين نرخ مفيد باشد و اين موضوع به سياست بانك مركزي هم برمي‌گردد كه هر چه سريع‌تر بتواند نرخ ارز نيمايي را به نرخ ارز آزاد نزديك كند و شركت‌هاي صادراتي و ارز محور هم با اين اتفاق رغبت بيشتري براي فروش ارزهاي خود در سامانه نيما خواهند داشت و اين موضوع باعث مي‌شود اين مساله كمك كند تا سوددهي شركت‌ها رشد پيدا كند و شفافيت‌ها در اين بازار بيشتر و رونق در بورس بيشتر شود.
    چرا با وجود نرخ تورم بالا بازار سرمايه متناسب با نرخ تورم رشدي نداشته است؟
در اقتصاد همواره با اين قضيه روبه‌رو هستيم كه همه بازارها همزمان با هم رشد نمي‌كنند و ممكن است يكي عقب بماند و يكي جلوتر باشد و هر اتفاقي كه در اقتصاد رخ مي‌دهد با يك فاصله زماني در بازار‌هاي مختلف خود را نشان مي‌دهد. در خريد و فروش‌ها هم اين مساله را مي‌توانيم ببينيم و اگر تورمي در اقتصاد رخ دهد قطعا اين موضوع روي سود شركت‌ها منعكس مي‌شود و اين تورم هم پس از يك مدت به بازار سرمايه منتقل مي‌شود. اما اينكه رونقي در اين بازار فعلا مشاهده نمي‌شود اين‌گونه نيست كه ديگر رونقي رخ نمي‌دهد، چراكه اگر تورمي كه در اقتصاد به وجود آمده اثر خود را بر اقتصاد بگذارد ما اين قضيه را در داخل بازار هم خواهيم ديد. موضوع ديگري كه باعث نگراني در بازار سرمايه شده حذف يارانه‌ها از بخش انرژي و حذف ارز 4200 توماني است كه باعث شده نهاده‌هاي توليد براي بنگاه‌هاي اقتصادي گران‌تر تمام شود و هزينه‌هاي آنها رشد داشته باشد و سودآوري بنگاه‌ها افت كند. اقداماتي كه در اين خصوص (حذف يارانه‌ها) در بازار باعث احتياط بيشتر براي سرمايه‌گذاري در بورس خواهد شد و چسم‌انداز‌ها مبهم‌تر مي‌شود و تصميم‌گيري‌ها هم سخت‌تر خواهد شد و همين مساله هم عدم رونق را در پي دارد.
   با توجه به تورم موجود و اثر شديد نقدينگي بر بازارهاي دارايي، آيا مي‌توان در كوتاه‌مدت يا حتي ميان مدت اين پيش‌بيني را داشت كه شاخص بورس بار ديگر به رشد‌هاي پيشين بازگردد؟ 
اين سوالي نيست كه كسي بتواند پاسخ دقيقي براي آن داشته باشد. اما آن‌طور كه از شواهد پيداست مدت زيادي است كه بورس در ركود باقي مانده است و به نظر مي‌رسد تا پايان سال 1401 يك دوره رونق را در بورس شاهد باشيم كه البته نبايد به دنبال علت و علل آن بگرديم، چراكه اين موضوع به نگاه سرمايه‌گذاران براي سهامداري برمي‌گردد.

 بازار مسكن بازاري ريشه‌دار در كشور است و نسل به نسل مردم به سمت اين بازار حركت كرده‌اند و هميشه هم سعي دارند تا در اين بازار سرمايه‌گذاري كنند. اين در حالي است كه بازار سرمايه بازار جواني است و چندان ريشه‌دار هم نيست. اين بازار شبيه بازار ملك نيست و تا زماني كه فرهنگ بازار سرمايه در ميان مردم جا باز كند زمان زيادي مي‌برد 
   در دولت قبل با توجه به اينكه در آن زمان مي‌خواستند منابع خود را از بازار سرمايه تامين كنند، در بازار سرمايه حباب به وجود آمد و قيمت‌ها در آن مسير حركت كرد، اما بايد پذيرفت كه بازار بورس همواره داراي نوساناتي است و هيچ رونقي نيست كه با ركود همراه نباشد و هيچ ركودي نيست كه با رونق همراه نباشد.

منبع: اعتماد