شکوفه حبیب زاده در هم میهننوشت: فرش دستباف، یکی از اختصاصیترین محصولات ایرانی بود که در جهان طرفداران خاص خود را داشت و برای مدتها بازار آن در قبضه ایران بود، اما حالا هند بازار صادراتی فرش دستباف ایران را از آن خود کرده است. ازسویی بازار فرش ماشینی نیز که طرفداران خاص خود را داشت نیز اکنون در اختیار ترکیه و مراکش قرار گرفته و ردپای ایران در آن بسیار کمرنگ شده است. رئیس مرکز ملی فرش ایران با بیان اینکه بعد از تحریمها هند جای ایران را در بازار جهانی فرش دستباف گرفت، گفت که آمار صادرات فرش دستباف به دلیل کاهش قیمت پایه صادراتی در راستای کمک به تولیدکنندگان و صادرکنندگان و همچنین وجود اقتصاد پنهان در این بخش، واقعی نیست. فرحناز رافع در نشست خبری درباره موانع صادرات فرش دستباف اظهار کرد: مهمترین مانع صادرات فرش در حال حاضر تحریم است. همچنین از سال ۱۳۹۷ تعهد ارزی مطرح شد که مشکلات بسیاری برای صادرات فرش ایجاد کرده است. تعلیق کارتهای بازرگانی که به خاطر قوانین دست و پاگیر رخ داده هم عامل دیگری است که باعث خروج صادرکنندگان خوشنام از بازار شده است.
دست رد بر سینه طلای سبز ایران
مشتریان طلای سبز ایران از ۷۲ کشور در سال ۱۴۰۰ به ۵۷ کشور تا پایان سال ۱۴۰۱ رسید. آمار عجیبی که نشان میدهد رقبا سختکوشانه ایران را پس میزنند.
طبق آمارهای رسمی منتشرشده در سال گذشته، بیش از ۵۶ هزار تن پسته به ۵۷ کشور مختلف صادر شده که با کاهش وزنی و ارزشی نسبت به سال ۱۴۰۰ مواجه بود. براساس آمار گمرک ۱۲ماهه سال گذشته بیش از ۵۶ هزار و ۲۹۸ تن پسته و مغز پسته به ۵۷ کشور مختلف صادر شده است که ارزشی بالغ بر ۱۱ هزار و ۵۴۷ میلیارد تومان معادل ۴۰۵ میلیون و ۴۴ هزار دلار داشته است.
اردن، ارمنستان، ازبکستان، اسپانیا، استرالیا، اسلواکی، افغانستان، آلبانی، آلمان، اماراتمتحده عربی، انگلستان، اوکراین، ایتالیا، بحرین، برزیل، بلاروس، بلژیک، پاکستان، تاجیکستان، تایلند، تایوان، ترکمنستان، ترکیه، جمهوری آذربایجان، جمهوری چک، جمهوری مولداوی، جمهوری مقدونیه (یوگسلاوی)، چین، ژاپن، سنگاپور، سوریه، سوئیس، سوئد، صربستان و مونته نگرو، عراق، عمان، فدراسیون روسیه، فرانسه، فیلیپین، قرقیزستان، قزاقستان، قطر، کانادا، کرهجنوبی، کنیا، کویت، گرجستان، لبنان، لهستان، لیبی، مالزی، مکزیک، موریس، نیوزیلند، هلند، هند و هنگکنگ ۵۷ مشتری پسته ایرانی در ۱۲ماهه سال گذشته بودهاند. حسین رضایی، دبیرکل انجمن پسته ایران پیشتر در گفتوگو با رسانهها گفته بود: «سال ۹۴ تولید ما از آمریکا بیشتر بود و بعد از آن در بقیه سالها روند تولید آنها بیشتر شده و از سال ۹۷ به بعد بالای ۴۰۰ هزار تن تولید دارند. رقیب پسته ما با برنامه وارد بازار شده و ما برنامهای نداریم و بعضاً برنامهها، تولید را هدف قرار داده و اگر اشتباه کوچکی داشته باشیم، بازار ۱۰۰ساله را از دست میدهیم.»
سود طلای سرخ ایران در جیب اسپانیا و طالبان
درحال حاضر بهطور میانگین میزان 90درصد از زعفران دنیا در ایران تولید میشود و ایران در جایگاه نخست تولید دنیا قرار دارد اما با این اوصاف خامفروشی و نبود زیرساختهای لازم اسپانیا را در جایگاه نخست صادرات قرار داده است. درحالیکه ایران بیش از 30 سال متوالی است که جایگاه نخست تولید زعفران را در دست خود دارد اما به سبب اشتباههای راهبردی در حوزه برندینگ، بستهبندی و فروش فلهای و قاچاق چمدانی، بازار را دودستی تقدیم اسپانیا کرد و حالا پس از اعمال تحریمها، افغانستان هم به جمع کشورهای صادرکننده زعفران اضافه شده است. این خبری است که فرشید منوچهری، دبیر شورای ملی زعفران مطرح کرد و حالا این محصول سر از افغانستان درمیآورد و طالبان آن را به نام خود به سایر کشورها صادر میکند.
تقدیم بازار نفت و گاز به رقبا
داستان بازیگری ایران در بازار نفت، همیشه بهعنوان مهمترین درس در عرصه اقتصاد ایران شناخته میشد، اما کمکم با اعمال تحریمهای پیاپی در صنعت نفت ایران و حضور برخی دولتمردان با تصمیمهای عجیبوغریب، ایران نهتنها نقش کلیدی خود را در بازار نفت از دست داد، بلکه نقش محوری خود در اوپک و اوپکپلاس را نیز دودستی تقدیم رقبای خود کرد. این عجیب نیست که اخیراً شاهد بودیم جواد اوجی، وزیر نفت ایران به دلیل آنچه کسالت از آن یاد شد، در نشست اوپکپلاس حاضر نشد، زیرا تقریباً حرفی برای گفتن باقی نبود. هرچند براساس دادهها، ایران به نسبت روزهای پس از پایان معافیت نفتی با کاهش قابلتوجه صادرات روبهرو شده، اما کیفیت آن همواره محل تردید بوده است. فروش حدود ۹۰درصد نفت ایران به چین بهعنوان خریدار اصلی آنهم با تخفیف بهطور میانگین ۴۰درصدی که ازسوی مؤسسات بینالمللی انرژی تخمین زده میشود، جای خالی یک سیاستگذاری درست در عرصه دیپلماسی انرژی را بهخوبی نشان میدهد. درحالیکه کشورهای عربی خاورمیانه همچون عربستان، امارات، عراق و قطر، آخرین مراسم نفتی را در منطقه جشن گرفته و در حال صادرات حداکثری نفت هستند و نیمنگاهی به دهه آینده و حذف انرژیهای فسیلی بهعنوان منبع اصلی انرژی در جهان دارند، در ایران بیش از ۹۰درصد انرژی برق وابسته به گازی است که اکنون رو به افول نهاده است. قطر و روسیه، از فرصت نبود ایران در بازار گاز صادراتی بهعلت مصرف بالای آن در کشور و همچنین اعمال تحریمها استفاده کرده و بازار را در چنبره خود گرفتهاند. در این میان محصولات شیمیایی و فراوردههای نفتی نیز دستکمی از نفت و گاز بهعنوان دو محصول پایهای صنعت نفت ندارند. در حال حاضر بخش مهمی از بازار ایران را عربستان و آمریکا در اختیار گرفته و در محصولات پتروشیمی بهویژه اوره، آمریکا و روسیه سهم بازار ایران را از ما گرفتند.
چین بازار خاویار ایران را هم ربود
درحالیکه خاویار ایران زمانی در دنیا معروف بود و نمایی از اقتصاد ایران به شمار میرفت، اکنون تولید ماهیان خاویاری دریای خزر (معروفترین خاویار جهان) 90 درصد کاهش یافته و کشورهای دیگر جای خاویار ایران را در جهان میگیرند.
به گزارش بلومبرگ، کاهش ماهیان دریای خزری بهویژه پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی شدت بیشتری به خود گرفت چراکه کشورهای حاشیه دریای خزر مدیریتی بر حفظ، نگهداری و تولید این نوع ماهیان نداشتند، سرازیر شدن پسابها بهویژه از رودهای بزرگ روسیه کاهش جمعیت ماهیان خاویاری را تشدید کرد.
اکنون چین رقیب جدی برای خاویار ایران شده و این تولیدکننده نوپا میخواهد با برندهای حسابشده و تولید مناسب جای خاویار ایرانی را در رستورانهای جهان بگیرد.
بلومبرگ در گزارش خود میافزاید: به دلیل صید بیرویه، تخم ماهیان خاویاری ایران و روسیه که از ماهیان خاویاری دریای خزر به عمل میآید، بسیار کاهش یافته است.
صید بیرویه سرانجام منجر به این شد که گونه ماهیان بلوگا و استروژن در دریای خزر در معرض نابودی قرار گیرد و کشورهایی نظیر ژاپن، اسرائیل و چین در حال گرفتن جای ایران و روسیه در تولید ماهیان خاویار هستند.
این کارشناس چینی میگوید: صادرات خاویار چین افزایش خواهد یافت، چراکه تحریمها و محدودیتهای عرضه در ایران و روسیه وجود دارد. بسیاری از رستورانها، خاویار چینی را خریداری خواهند کرد، چراکه کیفیت خوب، قیمت منصفانه و عرضه بالایی دارند.
شرکت کالوگا کوئین در چین سالانه 60 تن خاویار تولید میکند که این شرکت را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده خاویار جهان تبدیل کرده است. این شرکت پنج نوع از ماهیان خاویاری را میفروشد که متوسط قیمت آنها 210 دلار در هر 30گرم است.
فاز فولاد پرید!
برق، فاز فولاد را پراند. درحالیکه فولاد نیز همچون بسیاری از صنایع مهم ایران از رانت پنهان انرژی بهره میبرد، چند سالی است که زخم کمبود برق را بر پیکره خود دارد و بازارها را یک به یک از دست میدهد. به گزارش رسانهها در حالی روند رشد تولید فولاد در سربالایی قرارگرفت که کمبود و قطعی برق در تابستان و کمبود گاز در زمستان، گریبان بسیاری از تولیدکنندگان را گرفت. گفتنی است که ایران به دلیل قطعی برق و گاز در فصل تابستان و زمستان، نزدیک به شش میلیارد دلار از ظرفیت در سال را از دست میدهد. در کنار این مشکلات، دامپینگ روسیه در بازارهای جهانی شرایط را بیش از پیش
سخت کرد.
چندی پیش عباسعلی ناصحی، مدیرعامل مجتمع فولاد دشتستان در این باره به دنیای اقتصاد گفت، در قراردادهای خارجی، بسیاری از طرفین سعی در ملغی کردن قراردادها داشتند. از سوی دیگر با کاهش شدید قیمتها در بازارهای صادراتی و ارزانفروشی تولیدکنندگان روس، درخواست برای قراردادهای جدید نیز بسیار کمتر شد. تشدید تحریمها علیه روسیه، منجر به این شد تا روسها برای جبران ضرر و زیان تحریم رو به ارزانفروشی بیاورند. روسها با در نظر گرفتن تخفیفهای ۱۵ تا ۲۰ درصدی بسیاری از مشتریان ایران از جمله افغانستان، چین، هند، کرهجنوبی، تایلند و... را ربودند.
احمد دنیانور، عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد اما به ابعاد دیگری از ماجرا نیز اشاره میکند. اوایل سال گذشته (سال ۱۴۰۱)، در بدعتی عجیب برای صادرات فولاد، عوارض در نظر گرفته شد. دنیانور در این رابطه گفته بود: «در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، پدیده نادری است که بر صادرات بهعنوان منبع درآمد ارزی یک کشور، عوارض وضع شود. با این بخشنامه، ولو آنکه آن را لغو کنند، بسیاری از بازارهای صادراتی خود را به رقبا واگذار کردهایم، زیرا امروز شرکتهای بسیاری صادرات خود را متوقف کردند.» بنابراین تنها دامپینگ بازی رقبا نیست که میتواند آسیب جدی بر پیکره یک صنعت وارد کند، بلکه خطاهای راهبردی سیاستگذار نیز میتواند یک صنعت را
زمین بزند.
نگاه کارشناس 1
ریشههای تنومند خطای تجار
ولیالله افخمیراد / معاون اسبق وزیر صمت و رئیس کل سازمان توسعه تجارت ایران
در رابطه با علل و ریشههای ازدست رفتن بازارهای صادراتی ایران میتوان به موضوعات متعددی اشاره کرد که در اینجا بهطور مختصر به آنها اشاره میکنم:
۱. تیرگی روابط سیاسی بین دو کشور، نخستین عاملی است که اسباب از دست رفتن بازارهای صادراتی به آن کشور میشود. دستیابی به بازار صادراتی که از قوام و بقای مناسب برخوردار باشد، کار آسانی نبوده و مستلزم طی زمان طولانی بهمنظور جلب اعتماد خریدار است. دستیابی به بازار صادراتی از دست رفته بدین مفهوم نیست که به محض برطرف شدن علت قطع ارتباط بین دو کشور بتوان بهراحتی آن را احیا کرد، چراکه تاجر خارجی نمیتواند منتظر بهبود روابط سیاسی بین دو کشور بماند، بلکه بلادرنگ کالای مشابه را از دیگر کشورها تأمین خواهد کرد و در این شرایط بیرون راندن رقیب کاری بهمراتب سختتر از قبل خواهد بود.
۲. بدعهدی تجار و بازرگانان از باب عدم رعایت اخلاق حرفهای تجارت که اجرای بهموقع و صحیح مفاد قرارداد منعقده از اهم موارد آن است، میتواند به از دست رفتن بازار صادراتی بینجامد.
۳. تضعیف و برهمخوردن بستر مبادلات تجاری بینالمللی که تحریمهای منطقهای و بینالمللی بهوجود آورنده آن است (ازجمله تحریم بانکی) و تجار و بازرگانان را در انجام امور مربوطه به مسیرهای غیررسمی و اصطلاحا ًسیاه میکشاند، باعث از دست رفتن بازار صادراتی ایران شده و میشود. تاجر ایرانی شاید به اجبار راضی به دور زدن تحریم بشود، اما یادمان باشد که معدودی از تجار خارجی مایل به فعالیت در چنین بازاری هستند.
۴. عرضه محصولات و خدمات توسط دیگر کشورها به دلیل دسترسی سهل و آسانتر آنها به فناوریهای روز و ارائه آن به مشتریان، با کیفیت برتر و قیمت رقابتیتر، میتواند به از دست رفتن بازار کالا و خدمات ایرانی منجر شود.
۵. ناتوانی کشور در درک و فهم تغییرات سلیقهای مردم و مصرفکنندگان بازار هدف ناشی از توسعه علم و فناوری و عدم اصلاحات لازم در کالا و خدمات تجار ایرانی متناسب با تغییرات فوق به خروج از بازار صادراتی خواهد انجامید.
۶. نگرانی تجار و بازرگانان خریدار کالا و خدمات در هنگام رفتوآمد به کشور که از ضروریات امر تجارت است و بهمنظور انجام مذاکرات لازم برای حصول نتیجه و منتهی شدن به عقد قرارداد انجام میگیرد از باب ایجاد مضایق و گرفتار شدن در تله تقابلهای سیاسی بین دو کشور، در زمره محدودیتها برای توسعه صادرات و یا احیای بازارهای از دست رفته به شمار میرود.
۷. ناتوانی تجار و بازرگانان کشور در تأمین کالاها و خدمات صادراتی در مقیاس انبوه ناشی از استهلاک سرمایهگذاریهای قبلی و کاهش میزان سرمایهگذاریهای جدید موجب بسته بودن دست آنها در عرضه به موقع کالای ایرانی در بازارهای از دست رفته شده است.
۸. وضع محدودیتهای آنی برای صادرات و واردات ناشی از ناپایداری مقررات داخلی و عدم شناخت صحیح کارکرد اقتصاد در سالهای اخیر را میتوان در شمار موانع فرا روی جلب اعتماد مجدد تجار و بازرگانان خارجی که قبلاً در دوران ثبات سیاستهای اقتصادی با کشور همکاری داشتهاند، دانست.
نگاه کارشناس ۲
ضعف دیپلماسی فعال اقتصادی و تجاری
جهانبخش سنجابیشیرازی / دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق
آنچه متغیرها، نماگرها و شاخصهای تجارت خارجی کشور و حجم تجارت بینالملل در چند ثانیه میگوید، العاقل فیالاشاره هست تا به مدیران کشور هشدار دهد ادامه وضع کنونی چه بازتاب وخیمی برای کشور دارد.
یقیناً تحریمهای بینالمللی آغاز شده از اواخر دولت هشتم و ابتدای دولت نهم تا آغاز دولت یازدهم و نیز خروج یکجانبه دولت آمریکا از توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در دولت دوازدهم و اجرایی شدن تحریمهای مالی و اقتصادی در سال ۱۳۹۷، فضای بازرگانی خارجی کشور را با شرایط متفاوتی مواجه کرد. ای کاش حاکمیت قبل از آن، از فرصتها استفاده مطلوب کرده بود تا فرصت برای ترامپ پیش نیاید که امضای دولت آمریکا را پس بگیرد.
پیشتر در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تأکید شده بود که در سال ۱۳۹۸ حجم و ارزش تجارت خارجی کاهش یافته و در سال ۱۳۹۹ نیز این روند ادامه یافته است. در این راستا ارزش دلاری حجم تجارت خارجی در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸ حدود ۱۳درصد کاهش یافته و از ۸۵میلیارد دلار به 8/73میلیارد دلار رسیده است.
از طرفی با بررسی سهم تجارت کشور از سهم تجارت جهانی میتوان دریافت که طی سالهای مورد بررسی یعنی از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۰، همواره سهم ایران کمتر از نیم درصد بوده و باوجود اینکه حجم تجارت خارجی در دنیا از حدود ۲۳هزار میلیارد دلار در سال ۱۳۹۵ به حدد ۳۵ هزار میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است، اما وضعیت تجارت ایران بدتر شده و سهم آن از 3/0 درصد در سال ۱۳۹۵ به 2/0 درصد در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است.
این امر بیانگر روند ضد ادواری تجارت خارجی کشور در مقایسه با تجارت جهانی بوده و در کلام نشاندهنده ضعف زیرساختهای بازرگانی یعنی لجستیک، بیمه، ترانزیت، بازاریابی، حفظ ماندگاری در بازار و... و فقدان استراتژی توسعه تجاری و گول خوردن ناشی از متغیرها و جا زدن متغیرهای ساده به جای شاخصهای اقتصادی و تجاری است.
در واقع از دست دادن بازارها افزون بر اینکه نشاندهنده ضعف دیپلماسی فعال اقتصادی و تجاری و همچنین توجه ناکافی به اهمیت بازرگانی خارجی باشد، بیانگر این واقعیت است که ما در حال حذف از بازیگری در تجارت خارجی در دنیا بهدلیل از دست دادن مزیتهای نسبی و رقابتی در مواجهه با رقبا و در یک کلام، سادهلوحی خارقالعاده در اقتصاد ایران هستیم.
آمارهای جدید بیانگر آن است که این روند در سال گذشته میلادی نیز ادامه یافته و این نوع بازیگری که به نظر نوعی لجبازی با اقتصاد است، آینده بسیار شکنندهای را برای کشور رقم زده و خواهد زد.
نگاه کارشناس ۳
بازارهای عجیبی که واگذار کردیم!
حمید حسینی/ فعال اقتصادی و رئیس هیئتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی
علت از دست رفتن بازارهای صادراتی متعدد و متنوع است. برخی از کالاهای صادراتی، چرخه عمرشان به پایان رسیده و مانند کالاهایی چون حنا و... مشتریهای خود را در بازار جهانی از دست دادهاند، اما اکنون بسیاری از محصولات بهخاطر تلاشهای رقبا برای قبضه بازار از دست رفتهاند.
بهعنوان مثال چینیها بر بازار جهانی خاویار مسلط شدهاند. هندیها بازار فرش دستباف را از ما گرفتهاند و بازار فرش ماشینی را عمدتاً ترکها، مراکشیها و چینیها در دست گرفتهاند. همچنین بخش بزرگی از بازار پسته را آمریکا از دست ما درآورده است و زعفران را نیز اسپانیا و اکنون افغانستان از چنگ ایران درآوردهاند.
عجیب آنکه در فرآوردههای نفتی، مصرف داخلی بالا و حضور رقبایی همچون هند و روسیه، سبب از دست رفتن بازار شده و دیگر در این بازار حرفی برای گفتن نداریم. ازسویی با افزایش تولید خرمای عراق، سهم ایران در بازار کم شده و توتون و تنباکو را نیز که یکی از اقلام عمده صادراتی ایران در گذشته بود از دست دادهایم.
ما زمانی صادرکننده حبوبات بودیم، اما اکنون نهتنها صادر نمیکنیم که از کانادا و آفریقا واردات حبوبات داریم و بازار سنگ را به ایتالیا واگذار کردیم.
ما در گذشته یکی از قدیمیترین سازندگان مصنوعات طلا بودیم، اما اکنون بازار طلا کاملاً در انحصار ترکیه و امارات قرار گرفته است. این را نیز در نظر بگیرید که عیار طلای ایران ۱۷ بوده، اما عیار طلای منطقه ۲۱ است.
بازار پوشاک را به ترکیه و عمده بازار کفش را به ویتنام و چین واگذار کردیم. اکنون کفشهای ورزشی و اسپورت را به ویتنام و کفشهای چرمی را به چین سپردهایم. ازسویی ترکیه در حال جایگزین کردن بازار شیرینی و شکلات ایران است.
در محصولات فنیمهندسی، سالانه بالغ بر چهار میلیارد دلار در بازار جهانی حضور داشتیم، این درحالی است که اکنون شرکتهای ترک، هندی و سایر کشورها بهویژه در بازار عراق جایگزین ایران شدهاند.
در بازار سیمان و کلینکر، پاکستان و دیگر کشورها جایگزین ما شدند و در بازار میلگرد، اوکراین و چینیها به بازار ایران هجوم آوردند.
درحالیکه در گذشته صادرکننده عمده دام بودیم، اما اکنون استرالیا و قزاقستان جای ایران را گرفتهاند.
در محصولات شیمیایی بهویژه متانول، بخش مهمی از بازار ایران را عربستان و آمریکا در اختیار گرفتند و در محصولات پتروشیمی بهویژه اوره، آمریکا و روسیه سهم بازار ایران را از ما گرفتند.
در بازار جهانی گاز نیز قطر و روسیه سهمی که میتوانست برای ما باشد را گرفتند. در بازار نفت نیز عربستان و عراق با افزایش تولید نفت متعارف و آمریکا با افزایش تولید نفت شیل (غیرمتعارف) توانستند جای خالی ایران را پر کنند.
از همه بدتر موقعیت استراتژیک ایران برای تبدیل شدن به هاب انرژی، هاب برق و هاب حبوبات دنیا به خاطر قرار گرفتن روسیه در شمال ایران به رقبای دیگر واگذار شد. بدینترتیب جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و ترکیه موقعیت استراتژیک ایران را با استفاده از خطوط لوله و خطوط ترانزیتی از ایران گرفتند.