حمیدرضا فرتوکزاده در این نشست گفت: فعالان بخش خصوصی معتقدند در تدوین سند حکمرانی توسعه صنعتی کشور باید به مشکلات اقتصاد کلان، قیمتگذاری دستوری و دستکاری نرخ ارز توجه شود. همچنین نتیجه اجرای آن تقویت زنجیره تولید باشد.
فرتوکزاده در طرح موضوع به مساله اضطراب ژئوپلیتیک، شیوه حکمرانی و حکمرانی واگرا و واگرایی بازیگران اقتصاد و صنعت اشاره کرد و از تاثیر نظم اقتصادی روسی، نظم چینی، نظم آنگلوساکسونی در این روند گفت.
او در ادامه گفت: ورود ایران به تجارت از طریق دلارهای نفتی اتفاق میافتد اما ورود دلار نفتی به اقتصاد ایران در شرایطی اتفاق افتاد که به بیماری هلندی منجر شد و تا به امروز این وضعیت ادامه دارد. به این صورت دلارهای منبع پایه در مقابل دلارهای قابلیت پایه قرار دارد.
او در ادامه تصریح کرد: برای توسعه صنعتی کشور باید سه رکن را در نظر گرفت: تامین مالی راهبردی، تعمیق صنعت و تجارت خارجی راهبردی که به همافزایی ژئوپلیتیک و ژئواکونومی منجر شود. او ادامه داد: باید به عمقبخشی تولید و تامین مالی برای تولید توجه شود. بحران تامین مالی صنعت را تضعیف میکند. از طرفی فرار سرمایه هم از ایران به خارج و هم از صنعت رخ میدهد. وقتی دلار منبع پایه به اقتصاد وارد میشود، قابلیت تجارت خارجی از بین میرود.
به گفته فرتوکزاده، اگر تجارت راهبردی داشتیم تراز تجاری ما نباید منفی میشد. آمارهای تجاری نشان میدهد که در حوزه تجارت راهبرد خاصی نداریم. به این شیوه که مواد اولیه صادر میشود و برخی محصولات را وارد میکنیم.برای تحول در حکمرانی صنعتی چه باید کرد؟ صنعت در ایران رو به غرق شدن است و حکمرانی صنعتی باید این صنعت را نجات دهد. راهگشایی که در ذهنیت سیاسی وجود دارد، رفع مشکل فعلی است و افقگشا نیست. اقتصاد وابسته به واردات شده و درآمد ارزی پایین است و شریک تجاری اصلی ایران، امارات متحده عربی است که پلی بین ایران است برای صادرات مواد اولیه و واردات برخی مواد مصرفی.در ادامه این گزارش ارکان سهگانه حکمرانی توسعه صنعتی کشور با سهمحور تامین مالی راهبردی، تجارت راهبردی و تعمیق تولید و زنجیره صنعتی کشور بررسی شد. اهمیت تجارت راهبردی مفهومی کلیدی که قابلیت اقتصادی کشور، فعالیت میبخشد و استعدادهای بالقوه را بالفعل میکند. این تجارت همسو با مزیتهای ایران است.فرتوکزاده در ادامه گونه واحدهای صنعتی را دستهبندی کرد: صنایع منبع پایه مثل معادن، گاز، نفت، صنایع حمایت پایه که صنایع وابسته به دلار ارزان و مونتاژی هستند و صنایع قابلیت پایه همان صنایع مهارتمحور، با محوریت فناوریهای متوسط و پیشرفته و صنایع دانشبنیان و استارتاپها، توسعهدهندهها و پیمانکاری صنعتی مثل خدمات فنی و مهندسی هستند.
زدودن صنعت
صنعتزدایی در ایران ریشه تاریخی دارد و نتیجه این وضعیت این است که صنعت در ایران به حمایتهایی نیاز دارد. اقتصاد منبع پایه، تعادل اقتصاد و صنعت را به هم میزند، طوریکه الآن در پتروشیمی ما، متانول در اولویت قرار گرفته است.
فرتوکزاده تصریح کرد: در این مسیر حکمرانی باید براساس گونهشناسی صنایع حرکت کند؛ باید به مساله برندینگ توجه و حمایتهای متناسب انجام شود. باید صنایع قابلیتمحور براساس نوع صنعت و توانمندی لازم حمایت شود. در این مسیر باید به صادرات توجه شود. کسبوکارهای پلتفرمی باید به قابلیت تجاری کشور گره بخورد. باید به منطق تجارت خارجی توجه شود.
در ادامه عنوان شد: در گونههای مختلف اقتصادی، مسائل متفاوت است. مثلا در صنایع حمایت پایه، دلارهای ارزان موجب تکثر پلتفرمها و کارخانهها شده است. این کارخانهها برای گرفتن سهمیه دلار و بورس کالا تاسیسشده و جایی در بازار ندارند. تکثر پلتفرمی در ایران با اقتصاد کشور ارتباطی ندارد. در حال حاضر 7واگنساز داریم که همه در لایه اول مانده است. صنعت دلار پایه عمر نمیکند و در نهایت برندسازی نشده و زنجیره ارزش تشکیل نمیشود.
او در ادامه از راهبردهای توسعه تجارت گفت و مراحل گذار از توسعه خارجی واگرا به تجارت خارجی همگرا را تشریح کرد. توسعه پنجرههای مشترک تجارت راهبردی با کشورهای دارای اقتصاد مکمل، ایجاد اتاق مبادلات با ارزهای محلی با پوشش ریسک، عمقبخشی به تجارت خارجی از طریق وصل شدن به نقاط اصلی و استفاده از اهرمهای تجارت خارجی بهمنظور تقویت پنجرههای مشترک، به همگرایی منجر میشود.
در این نشست عنوان شد: در تجارت خارجی باید از صنایع قابلیت پایه حمایت کرد؛ تعهدهای ارزی برای این صنایع لازم نیست. این صنایع در هر صورت باید ارز خود را به کشور بازگردانند ولی شیوه کار و ادامه فعالیت اقتصادی آنها بهگونهای است که باید ارز خود را برگردانند. بانک مرکزی باید برای این صنایع شرایط کار را هموار کرده نه اینکه هر باز مشکلآفرینی کند.
در ادامه عنوان شد: دستکاری نرخ ارز در نهایت بهضرر صنعت است. برخی میخواهند به هر صورت دلار 28هزار و 500تومانی را جذب کنند و این مشکل اصلی اقتصاد ایران است. دستکاری قیمتها درنهایت به ضرر اقتصاد است. اقتصاد منبع پایه جای تولید صنعتی و کارخانهای را تنگ میکند.
راهبردهای عمقبخشی به صنعت کداماند؟ در پاسخ به این پرسش عنوان شد: گذار تدریجی و مرحلهای از صنعت مبتنی بر سهمیه ارزی به صنعت مبتنی بر تراز ارزی درون صنعت و صنعت ارزآور تنها راهحل است. همچنین دستیابی به فناوریهای پیشرفته کشورهای صنعتی برای عمقبخشی به صنعت با روشهای میانبر؛ ایجاد پنجرههای مشترک بهمنظور برخوردار شدن از صرفههای مقیاس و اقتصاد دامنه، توسعه زنجیرههای ارزش نوپدید با بهرهبرداری از نوآوریهای فناورانه و فرصتهای کسبوکاری، فعال کردن تقاضاهای بالقوه و پنهان برای تولید داخل براساس مزیتها تجمیع تقاضاهای پراکنده داخلی، توسعه شبکههای همکاری راهبردی میان صنایع نوزاد دانشبنیان برای دستیابی به منابع و بازارهای مشترک راهکارهای مهم دیگری هستند که باید موردتوجه قرار گیرد.
فرتوکزاده اظهار کرد: در تجارت راهبردی باید از اقتصادهای مکمل آغاز کنیم. او به موضوع اصلاحات ارضی و شیوه حکمرانی اشاره کرد که بخشی از مسائل کشاورزی به لحاظ تاریخی در چرخه معیوب افتاده و صنعت هم به دلایل ورود دلار منبع پایه (پول نفت) آسیب دید. تجارت راهبردی به ظرفیت تجاری میان دوکشور توجه دارد؛ یعنی واردات و صادرات در آن اقتصاد مکمل مورد توجه باشد و تراز تجاری قابلقبول باشد. زمانی به تجارت راهبردی دسترسی داریم که به اقتصاد مکمل میرسیم و این بر مبنای مزیت شکل میگیرد.
در ادامه این گزارش، تجارت راهبردی از طریق بستههای ایلافی و راهبردهای عمقبخشی به صنعت و راهبردهای تامین تبیین شد.
در این نشست یکی از اعضای کمیسیون صنعت اتاق ایران عنوان کرد: تکنرخی بودن دلار یک اصل است ولی پیشنیازی دارد؛ با سیاست تکنرخی صنعت رشد میکند. دستکاری قیمتها باعث عدم تعادل در اقتصاد ایران میشود. قیمتها باید منطقی شود باید قیمتها کمکم به سمت قیمت واقعی برود.
حاضران در نشست از مشکلات تولید در فضای تورم، نرخ ارز چندگانه گفتند و عنوان کردند که باید با دولت درباره استراتژی توسعه صنعتی گفتوگو کرد. باید صنعت را از سهمیه بگیری و قیمتگذاری دستوری نجات دهیم. باید ارزشافزوده در خود صنعت باشد و ارز خود را خودش از محل صادرات خود بگذارد. دولت وظیفه فراهم کردن زیرساختهای مالی و حملونقل باشد. تولید قابلیت پایه به هیچ مکانیسمی نیاز ندارد. البته برندینگ در کشور، لجستیک و حملونقل، نقلوانتقال بانکی-مالی هم مهم است، تا بتوانیم به اقتصاد مکمل و بازار بینالملل بپیوندیم. این گامها باید بهصورت پیوسته رخ دهد تا این گذار ممکن شود. برندینگ بازار بینالمللی و سیستم تسویه مالی بسیار مهم است. ترکیه حتی در شرایط تورم 60درصدی هم از صادرات خود حمایت کرد. تولیدکننده ایران در برابر تحریم از بین نرفت، بلکه دلار منبع پایه به صنعت لطمه زد. در پایان این نشست عنوان شد که چگونه باید از تولید و صنایع قابلیتمحور حمایت کرد.
منبع: جهان صنعت