ایران و عربستان سعودی توافق کردهاند که روابط دیپلماتیک خود را در توافقی با میانجیگری چین از سر بگیرند که میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد؛ اما تحلیلگران میگویند که تکیه بر آن چالش اصلی را نشان خواهد داد. «مازیار معتمدی» در گزارش ۱۱مارس در الجزیره نوشت، توافقنامهای که روز جمعه (۱۹ اسفندماه) در پکن امضا شد، حاکی از آن است که وزرای خارجه دو کشور ظرف دو ماه برای بحث درباره ماموریتهای دیپلماتیک دیدار خواهند کرد و این نشاندهنده پایان شکاف هفت ساله است. در ایران، بهطور کلی از این توافق استقبال شد و مقام های ارشد آن را بهعنوان گامی در جهت کاهش تنشها و تقویت امنیت منطقه مورد ستایش قرار دادند. رسانههای محافظهکار عمدتا بر این تمرکز داشتند که چگونه این توافق نشاندهنده یک «شکست» برای ایالات متحده و اسرائیل است.
برخی از همین رسانهها در سال۲۰۱۶، زمانی که ریاض پس از حمله به نمایندگیهای دیپلماتیک خود، روابط سیاسی خویش را با تهران قطع کرد، جشن گرفته بودند. حمله معترضان به سفارت عربستان پس از آن انجام گرفت که پادشاهی سعودی یکی از رهبران برجسته شیعی (شیخ نمر) را در این کشور اعدام کرد. در آن زمان، مقامات ایران نیز رهبران سعودی را محکوم کردند. اما هیچ یک از مقامهای ایرانی یا رسانه های مرتبط با دولت اکنون آشکارا هیچگونه بدبینیای از خود نشان نمیدهند؛ زیرا مذاکراتی که در آوریل۲۰۲۱ آغاز شد، سرانجام پس از تلاشهای شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، که در ماه دسامبر از عربستان سعودی بازدید کرد و ماه گذشته میزبان رئیس جمهور ایران بود، نتیجه داد. این توافق در روز جمعه مورد استقبال عراق و عمان - که پیش از این به میانجیگری مذاکرات کمک کرده بودند - قرار گرفت و بسیاری دیگر در منطقه با خوشبینی با آن مواجه شدند؛ درحالیکه ایالات متحده با احتیاط از آن استقبال کرد.
به گفته دیاکو حسینی، تحلیلگر سیاسی مقیم تهران، این توافق یک تحول مثبت است؛ اما تنها یک گام از بسیاری از موارد است. این تحلیلگر بر این باور است که «عربستان سعودی احتمالا همچنان در معاملات اقتصادی با ایران جانب احتیاط را نگاه خواهد داشت؛ زیرا نمیخواهد در معرض تحریمهای آمریکا قرار گیرد. عادیسازی لزوما به معنای اعتماد دو طرف به یکدیگر نیست. صرفنظر از این، کاهش تنشها در یمن، لبنان، سوریه و عراق همچنان میتواند منافع گستردهای را برای هر دو طرف به دنبال داشته باشد.» حسینی افزود که پایان دادن به جنگ هشتساله در یمن، میتواند مهمترین نتیجه نهایی توافق باشد؛ اما رسیدن به آن هدفی دشوار خواهد بود.
این تحلیلگر همچنین اشاره کرد که «سطح بالای بی اعتمادی و شدت رقابتهای ژئوپلیتیک ممکن است روند کاهش تنشها را برگشتپذیر کند. برای دستیابی به موفقیت، هر دو کشور باید تلاشهای مستمر و بلندمدت را آغاز کنند و راه های قابل اعتمادی را که تضمینکننده منافع متقابل باشد، بیازمایند.» به گفته حسینی، چین پیروز بزرگ این توافق بود؛ زیرا مشروعیت دسترسی خود را در سراسر منطقه تقویت کرد. وی افزود: «عملا نه تنها چین ضامن این توافق شد، بلکه نشان داد که آمریکا دیگر نمیتواند نقش چین را در ترتیبات امنیتی خلیجفارس نادیده بگیرد؛ منطقهای که ذخایر انرژی و گذرگاهها برای اقتصاد چین بیش از آمریکا اهمیت دارد.»
«توماس جونو» دانشیار دانشکده تحصیلات تکمیلی امور عمومی و بینالملل دانشگاه اتاوا، موافق است که پیمان روز جمعه ممکن است به جای حل اختلافات عمیق، به کاهش تنشها کمک کند. وی به الجزیره گفت: «تنشهای ایران و عربستان برای دههها فروکش کرده است؛ اما سطح این تنشها همیشه بالا بوده است» و عربستان خسته مدتهاست که به دنبال راهی برای خروج از مناقشه یمن است. توافق با تهران می تواند به توافق با حوثیها هم منجر شود. وی با بیان اینکه درگیری بین حوثیها و ائتلاف تحت حمایت عربستان سعودی ادامه خواهد یافت، گفت: «این یعنی، درک این نکته بسیار مهم است که اگر به زودی چنین توافقی اتفاق بیفتد، متاسفانه به صلح در یمن منجر نمیشود» و خواستههای جداییطلبانه در جنوب یمن ادامه خواهد داشت.
او گفت: «توافق حوثیها و عربستان باعث تغییر و تحول در سطح خشونت خواهد شد، نه توقف آن.» جونو همچنین گفت که ایران ممکن است امتیازات جزئی درباره یمن بدهد، اما با پایان دادن به حمایت خود از حوثیها بهعنوان بخشی از توافق با عربستان موافقت نخواهد کرد. «حمایت ایران از حوثیها این امکان را فراهم کرده است که نفوذ قابل توجهی در جنوب غربی شبه جزیره عربستان ایجاد کند. ایران این ابزار مهم را در کارنامه خود رها نخواهد کرد.»
ایران و عربستان سعودی در کمتر از یک قرن روابط رسمی دیپلماتیک خود، تاریخ پر فراز و نشیبی داشتهاند که از زمان انقلاب اسلامی۱۹۷۹ در ایران نیز شاهد فراز و نشیبهای بسیاری بوده است. این پادشاهی از صدام حسین در حمله به ایران در دهه۱۹۸۰ حمایت کرد؛ اما پس از پایان جنگ روابط نزدیکتری را با تهران دنبال کرد. تهران و ریاض در دوره ریاستجمهوری محمد خاتمی در ایران به هم نزدیکتر شدند و در سال۱۹۹۸ یک توافقنامه همکاری عمومی و یک توافقنامه همکاری امنیتی در سال۲۰۰۱ امضا کردند. علی شمخانی، دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی ایران که روز جمعه این توافقنامه را امضا کرد، در آن زمان وزیر دفاع بود و نقش مهمی در تلاشها برای نزدیک کردن دو کشور ایفا کرد؛ حتی نشان عبدالعزیز، بالاترین نشان پیشنهادی پادشاهی را در اوایل دهه۲۰۰۰ دریافت کرد.
به گفته سینا طوسی، کارشناس ارشد غیرمقیم مرکز سیاست بینالملل در واشنگتن دی.سی، این واقعیت که دو قراردادی که دهها سال پیش امضا شدهاند، مستقیما در متن توافقنامه روز جمعه ذکرشده و هر دو طرف متعهد به اجرای آنها شدهاند، یک تحول قابل توجه است. او به الجزیره گفت: «اشاره به این توافقات گذشته را میتوان نشانهای از روابط مثبت ایران و عربستان سعودی در اواخر دهه۱۹۹۰ و اوایل دهه۲۰۰۰ دانست. وی به الجزیره گفت: «با اشاره به این دوره از روابط مثبت، این بیانیه میتواند تلاشی برای بازپسگیری این روحیه همکاری بین دو کشور تلقی شود.» طوسی گفت که توافقنامه۱۹۹۸ طیفی از موضوعات از جمله همکاریهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی عمیقتر را پوشش میدهد و اساس توافقنامه امنیتی مهم در سال۲۰۰۱ را ایجاد میکند.
این دوره در روابط ایران و عربستان با ایجاد نهادهای امنیتی مشترک، افزایش مبادلات تجاری، صدور روادید تجاری برای اتباع یکدیگر و تماس منظم دیپلماتیک در سطوح عالی همراه بود. به گفته طوسی، ذکر این توافقات گذشته نیز پتانسیل افزایش همکاری و گفتوگو را نشان میدهد. دو طرف تلویحا اذعان دارند که در موضوعاتی مانند امنیت منطقهای و همکاریهای اقتصادی، زمینههای مشترکی بین آنها وجود دارد. این توافقات گذشته میتواند بهعنوان نقطه شروعی برای گفتوگوهای آینده بین دو کشور درباره حل اختلافاتشان باشد. با این حال، باید دید که این دو چگونه با تعدادی از مسائل حساس از جمله نگرانی درباره برنامههای نظامی و هستهای خود و همچنین امور داخلی برخورد خواهند کرد.