"صادق امان خان" شهردار مسلمان لندن پیش نویس برنامه 290 صفحه ای "لندن 2041" را ارائه کرد؛ برنامه ای که قرار است با تضمین شخص شهردار، لندن را به شهر بدون استرس مبدل سازد. شهردار لندن باید برای حادترین چالش زندگی در کلانشهرها که گریبان ساکنان پایتخت انگلیستان را نیز گرفته است، اعمال سبک متفاوتی از برنامهریزی شهری را آغاز کند.
فارغ از جزئیات برنامه آقای شهردار، عزم راسخ وی برای کاستن از استرس شهروندان، نکته کلیدی تحقق برنامه است که با استراتژیهای کوتاه مدت و بلند مدت در حوزههای سهگانه «مسکن»، «ترافیک» و «آلودگی» قابل دسترس خواهد بود. هرچند محور این برنامه، «تردد و ترافیک» را هدف قرار داده اما محتوای آن، به تسهیل تأمین مسکن، کاهش ذرات آلاینده هوا و حتی اشتغال شهری منجر خواهد شد. برنامهریزی صادق خان نه رنگ پوپولیستی دارد و نه بوی حرافی! جزئیات برنامه مشخص است و گامهای عملی و اجرایی برای دستیابی به اهداف استراتژیک در آن مدون گردیده است. شانزده برنامه در حوزه حمل و نقل وجود دارد که هفت شاخص ترافیکی، گام های اجرایی صادق خان را برای ایجاد شهر بدون استرس مدون ساخته است. برنامه شهر بدون استرس صادق خان، الگویی از نوعی برنامه ریزی اصلاحطلبانه در مدیریت شهری است که میتواند برای شهر ما نیز قابل اجرا باشد.
حالا که در اصفهان نیز پس از 14 سال پرچم اصلاحات قاطعانه بر فراز مدیریت شهری این شهر به اهتزاز درآمده است، مردمی که برای رقص این پرچم، سالها چشمانتظار بودند، انتظاراتی بزرگتر را از تیم هدایت شهری متوقع هستند، انتظاراتی که فارغ از آمدن و رفتن افراد و پالا و پایین شدنها به دنبال تغییر نگاه در مدیریت و حکمرانی این شهر است.
خارج شدن از فضای شعاری و حرافی و حرکت به سمت اصلاحات ساختاری و زیربنایی، تغییر نگاه در مدل بودجه ریزی، کاهش اتکای 70 درصدی به تراکم فروشی و ایجاد بستر مناسب برای تولید درآمد پایدار برای شهر، تغییر در مدل مدیریت فرهنگی و اجتماعی اصفهان از رویدادها و همایشهای پوپولیستی به برنامههای ساختاری و زیربنایی، برنامهریزی جامع برای تکمیل پروژههای نیمه تمام و در یک کلام کاستن از استرس شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی در شهر اصفهان، از جمله خواستههایی است که شاید با کار شبانه روزی چهارساله نیز نتوان از عهده آن برآمد.
اما آیا اتاقهای فکر اصلاح طلبان اصفهان طی شش ماه گذشته برنامهای اجرایی برای دستیابی به افقهای پیش رو مدون ساخته است؟ آیا تغییر آدمها و اجرای ساختار جدید مدیریت شهری منجر به تغییر دیدگاهها نیز خواهد شد؟ آیا اصلاحات در برخورد با پدیده سرمایهگذاری و جلوگیری از سرمایهگریزی برخوردی متفاوت از محافظهکاران و پایداران حاکم بر اصفهان خواهد داشت؟ آیا مدیران تازه و جوان اصلاحات که سالها چشم انتظار این روزها بودند، می توانند در محورهای فرهنگی و اجتماعی که آن را به عنوان نقطه قوت خود در جذب جامعه میدانند، موفق باشند؟ و آیا ویترینهای رنگارنگ رسانههای اصفهان که امروز تعداد روزنامههایش به عدد هشت رسیده، قادر هستند چهرهای دیگر را از اصفهان طالب صنعت گردشگری و خواهان تغییر اکوسیستم کارآفرینی متبلور سازند؟