عماد صدر در هم میهن نوشت: یکی از فعالان بازار میگوید: «کسی کاری باهامون نداره و ما هم داریم کارمون رو مثل قبل ادامه میدیم، اما خب باید احتیاط کرد. این اواخر کلی آدم به جرم معامله دلار دستگیر کردن. من خودم دیگه تو خیابون دنبال مشتری نمیگردم. اومدم تو پاساژ و مشتریهای ثابت را راه میندازم. بعضی مشتریها که راضی بودن هم، منو به دوستاشون معرفی میکنن و اینجوری کاسبی میکنم.» اگرچه دلالان در بازار آشکارا حضور ندارند، اما هنوز بازار در دست دلالان است. اگرچه فروش ارز با کارت ملی به پایان رسید، اما تا اوایل اسفندماه سال گذشته این روش ادامه داشت. حدود دو ماه پیش خرید دلار سهمیهای با کارت ملی و فروش آن در بازار آزاد بهطور میانگین سه تا چهارمیلیون تومان سود به خریدار میداد. رانت توزیعی در جریان دلار سهمیهای بهقدری برای دلالان جذاب بود که ماجرای اجاره کارت ملی برای خرید دلار دولتی شروع شد. دلالان، کارت ملی افراد مختلف را با وعده 500 هزار تومان دستمزد برای خرید دلار دولتی اجاره میکردند. بررسیهای میدانی هممیهن نشان میدهد که دلالان در متروی میدان صنعت، میدان فردوسی، سبزهمیدان و فضای مجازی به افراد مختلف پیشنهاد خرید دلار سهمیهای میدادند. بسیاری از افرادی که پیشنهاد دلالان را با وعده 500 هزار تومان قبول میکردند، افراد فقیر جامعه بودند. در جریان توزیع ارز سهمیهای، دلالان مقدار زیادی ارز را با روشهای مختلف مانند اجاره کارتملی و خرید ارز از دریافتکنندگان سهمیهای، جمع کردند و حالا نمیتوان آنها را از بازار حذف کرد. قبلا در میدان فردوسی دلالان مشتری را پیدا میکردند، اما حالا مشتری باید کمی دنبال دلال بگردد. اگرچه دلالان به حاشیه رفتهاند اما به نظر میرسد وضع کسبوکار آنها چندان بد نیست. یکی از دلالان میگوید: «من مقدار زیادی دلار قبل از گرونی خریده بودم، چون میدونستم بازار میره بالا. حالا روی خرید اون دلارها خیلی سود کردم و اصلا هرچی دیرتر بفروشم هم به نفع خودمه. مشتری هم خداروشکر کم نیست. این روزها خیلی مشتری جدید داریم تو بازار. قبلا خانواده یا خریدار خانم خیلی کم داشتم، اما الان بیشتر شده. خیلی از خانوادهها چون میترسن ارزش پولشون کم بشه، اول ماه که حقوق میگیرن میان یک کم دلار میخرن.» براساس بررسی مشتریهای دلالان دلار میتوان به ظهور قشر جدیدی از مشتریان دلار پی برد. یکی دیگر از دلالان در رابطه با مشتریهای جدید دلار میگوید: «تعداد جوانهایی که دلار میخرن خیلی نسبت به قبل بیشتر شده. مثلا من مشتریای دارم که یک پسر 18سالهس که توی کافه کار میکنه. اول هر ماه که حقوق میگیره میاد و 80 درصد پولش رو دلار میگیره. یا مشتریهایی هم دارم که اول ماه دلار یا طلا میخرن و توی ماه کمکم دلار میفروشن تا خرج زندگیشون رو پرداخت کنن و هرجا هم که بتونن از دلار برای خریدهاشون استفاده میکنن. من خودم اگر مغازه داشته باشم و یکی به جای ریال، دلار بهم بده، قبول میکنم.» آینده قیمت دلار برای هیچکس چندان مشخص نیست اما دلالان فقط از یک موضوع میترسند؛ امضای برجام. یکی از دلالان در رابطه با آینده دلار میگوید: «اگر برجام امضا بشه احتمال داره دلار بریزه، اما اگر امضا نشه دوباره میریم برای رشد قیمت دلار و سقفهای جدید قیمتی.»
سبزهمیدان هم مثل فردوسی شلوغ است، اما انگار اینجا دلالان آزادی عمل بیشتری دارند. در سبزهمیدان بیشتر سکه معامله میشود. سکه امامی دیروز در سکه فروشیها حدود 31 میلیون و 800 هزار تومان قیمت داشت. براساس دادههای اتحادیه طلا، این سکه حدود 6 میلیون و 900 هزار تومان حباب دارد. این یعنی اینکه سکه امامی 21 درصد حباب دارد. قیمت ربع سکه به 12 میلیون تومان رسیده و حباب این نوع سکه بالای 100درصد است. بررسیهای قیمتی نشان میدهد که ربعسکه بیشترین بازدهی را در میان سایر سکهها داشته است. این اتفاق نشانه ورود سرمایه خرد به بازار سکه است. دلالان میگویند: «تقاضا برای خرید ربع سکه بعد از شهریور1401 بیشتر شد. حتی مردم ربع سکه غیربانکی هم میخرن. یک دورهای توی زمستون پارسال مردم به بازار هجوم آوردن. الان یک کم تقاضا کم شده، اما خب کسی هم اصلا رغبتی به فروش نداره. هر چی بیشتر دارایی نگهداری بهتره.»
فعالان بازار آزاد ارز عقیده دارند که اگر در میانمدت برجام امضا نشود، احتمالا دوباره باید شاهد افزایش قیمت دلار و سایر داراییها باشیم. در حال حاضر بازارها به دلیل شوک توافق عربستان و ورود درهم به کشور آرام است. معاملات ارز در بازار کاهش پیدا کرده و سیگنالهای زیادی برای رشد قیمت دلار وجود ندارد. درهم در حال حاضر 13 هزار و 860 هزار تومان قیمت دارد. دلار براساس درهم 50 هزار و 800 تومان است. این درحالیست که صبح دیروز(چهارشنبه) دلار در بازار آزاد 51 هزار تومان معامله شد. کارشناسان هم مانند فعالان بازار ارز عقیده دارند که اگر توافق برجام حاصل نشود، احتمالا نمیتوان به ثبات قیمتها در بازار امیدوار بود. بیش از دو هفته است که قیمت دلار جهش خاصی نداشته، اما سیگنالهای بینالمللی مبنی بر شروع دوباره مذاکرات برجام هم وجود ندارد. حالا انگار بازارهای ایران در آرامش قبل از طوفان به سر میبرند. فقط هنوز معلوم نیست که این طوفان سفره چه کسانی را کوچک میکند. سفره مردم، یا دلالان را؟
از طلا طلاتر؟
این روزها سلبریتیهای اقتصادی در سوشالمدیا مدام از یک دارایی جدید برای سرمایهگذاری حرف میزنند و وعده سودهای کلان از این دارایی میدهند. این روزها نقره با استقبال مردم مواجه شده و بازار نقرهفروشان دوباره شلوغ شده است. سبزهمیدان، مسجد امامخمینی، انتهای طبقه همکف پاساژ شناور قرار دارد. پاساژ شناور و کوچه تکیه دولت پاتوق نقرهفروشان بازار است. در این پاساژ انواع مختلف نقره فروخته میشود. از ساچمه گرفته تا آبشده و شمش نقره در این پاساژ پیدا میشود. یکی از نقرهفروشان در پاسخ به استقبال مردم از نقره به خبرنگار هممیهن گفت: «اردیبهشت سال 1401 قیمت هر گرم نقره ساچمه با عیار 999 حدود 24 هزار تومان بود، اما حالا به 55 هزار تومان رسیده است. بخشی از این افزایش قیمت به دلیل روند صعودی انس جهانی نقره اتفاق افتاد، اما تقاضا در بازار ایران برای نقره هم بالا رفت. از مهرماه به بعد تقاضا برای خرید نقره ساچمه و شمش بیشتر شد و بسیاری از مردم که با این بازار آشنایی نداشتند هم برای خرید نقره به ما مراجعه کردند. بسیاری از مردم ادعا میکردند که نقره بهزودی بازدهی خوبی به سرمایهگذار میدهد و میگفتند: از اساتید سرمایهگذاری شنیدهآند که نقره آینده خوبی دارد.» اگر سری به پیج سلبریتیهای اقتصادی در اینستاگرام بزنید مشاهده میکنید که در چند ماه گذشته گفتوگوها پیرامون نقره و آینده آن بیشتر شده است. بسیاری از اساتید اقتصاد اینستاگرامی ادعا میکنند که قیمت هر گرم نقره بهزودی به 100 هزار تومان میرسد و به مردم توصیه میکنند که نقره بخرند. مشکل اصلی خرید نقره احتمال بالای تقلب در این دارایی است. عیار نقرههای ساچمه مشخص نیست و ممکن است سودجویان نقره عیار 992 یا 995 را به جای نقره با عیار 999 بفروشند. البته سرمایهگذاران برای حل این مشکل بهتر است که شمشهای نقره سوئیسی که از دوبی وارد ایران میشوند را خریداری کنند. در این میان کسب و کار واردات نقره هم سکه شده است. بسیاری از افراد از ترکیه نقره میخرند و بهصورت غیرقانونی به کشور وارد و به فروش میرسانند. یکی از فعالان بازار نقره در رابطه با وضعیت بازار میگوید: «بیشتر مردم نقره ساچمه میخرند چون قیمت شمش نقره از ساچمه بالاتر است. از طرفی سرمایههای کوچک زیادی به این بازار وارد شده است و حتی خریدهای 100گرمی نقره ساچمه هم داشتهایم. در چند وقت گذشته بسیاری از افراد به آینده نقره خوشبین هستند و برای خرید نقره به ما مراجعه میکنند. در 5 سالی که در بازار نقره فعالیت میکنم تا به حال این حجم از تقاضا از طرف افراد حقیقی را ندیده بودم. ما قبلا بیشتر با جواهرسازان و برخی همکاران پخش در شهرستانها کار میکردیم و فروش چندانی به مردم نداشتیم، اما حالا مشتری حقیقی هم کم نیست.»
تورم از مردم ایران سرمایهگذار ساخته است. این روزها کمتر کسی پیدا میشود که در بازارهای مالی فعالیت نکند یا برای کسب سود، کالایی نخرد. مردم سرمایهگذار ایران حالا به سمت بازار نقره هجوم بردهاند و یکی از دلایل رشد قیمت نقره در ایران هم همین افزایش تقاضاست. سرمایهگذاران موفق عقیده دارند آن بازاری که با استقبال زیاد مواجه میشود یک جای کارش میلنگد. با این حجم از تبلیغات برای خرید نقره و بازگشایی درگاههای جدید برای فروش نقره بهتر است بیشتر مراقب سرمایههای خود باشید.
نگاه کارشناس
علی سعدوندی عضو هیئت علمی گروه اقتصاد شریف هشدار داد:
ونـزوئلایی میشویم!
دلالان از احتمال شروع موج بعدی گرانی دلار در صورت عدم توافق برجام هشدار میدهند. علی سعدوندی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه شریف در گفتوگو با هممیهن گفت: «اگر وضعیت فعلی ادامه پیدا کند نهایتا شرایطی مانند ونزوئلا خواهیم داشت. مسببان این شرایط وضعیت فعلی را گردن حذف ارز 4200 تومانی میاندازند درحالی که شرایط فعلی حاصل تصمیمات و سیاستهای اقتصادی اشتباه است. یک نمونه این سیاستهای اشتباه قیمتگذاری دستوری است. در اقتصاد ایران قیمتگذاری دستوری تا زمان ورشکستگی یک صنعت ادامه پیدا میکند. مثلا در کنترل قیمت ارز ،دولت آنقدر پافشاری کرد تا اینکه از کنترل قیمت عاجز شد.»
مشاهدات میدانی خبرنگار هممیهن از بازار نشان میدهد که این روزها خانوادهها و حتی جوانانی که تازه وارد بازار کار شدهاند دلار خریداری میکنند. این چه نشانهای برای اقتصاد دارد؟
وضعیت نقدینگی اصلا خوب نیست. مردم در دست خود پول نقد دارند و این پول نقد بهصورت چرخشی وارد بازارهای سفتهبازی میشود. وضعیت نامناسب و خرید هیجانی فقط به طلا و دلار محدود نمیشود، بلکه بازارهای دیگر مانند بورس و خودرو هم همین وضعیت را دارند. این موضوع نشانه عدم سیاستگذاری است. سیاستگذار در شرایط فعلی باید انتظارات تورمی را کاهش دهد، اما به این موضوع اصلا توجهی نمیشود. من سیاستگذاریای در زمینه کنترل تورم، از طرف دولت مشاهده نکردم. اگر شرایط فعلی ادامه پیدا کند و دولت نتواند سیاستگذاری درستی در بازارها داشته باشد، وضعیت میتواند بهشدت خطرناک شود.
منظورتان از وضعیت خطرناک چیست؟ اگر وضعیت فعلی ادامه پیدا کند و برجام امضا نشود چه بلایی سر اقتصاد میآید؟
اگر وضعیت فعلی ادامه پیدا کند، نهایتا شرایطی مانند ونزوئلا خواهیم داشت. مسببان این شرایط وضعیت فعلی را گردن حذف ارز 4200 تومانی میاندازند درحالی که شرایط فعلی حاصل تصمیمات و سیاستهای اقتصادی اشتباه است. یک نمونه این سیاستهای اشتباه، قیمتگذاری دستوری است. در اقتصاد ایران قیمتگذاری دستوری تا زمان ورشکستگی یک صنعت ادامه پیدا میکند. مثلا در کنترل قیمت ارز دولت آنقدر پافشاری کرد تا اینکه از کنترل قیمت عاجز شد.
درحالیکه جای سیاستگذار در بازارها خالی است، سیاستهای اشتباه زیادی هم مانند عرضه دلار با کارت ملی تا همین دو ماه پیش وجود داشت. نظرتان راجع به سیاستهای اشتباه چیست؟
مثلا برای کنترل بازار دلار اقدام به دستگیری فعالان بازار کردند. این قبیل سیاستها کار بازار ایران را به اینجا کشانده است. بازار فردایی دلار را تعطیل کردند درحالی که این بازار میتوانست کمک بسیاری به کاهش قیمت کند. بازار فردایی به کارایی بازار دلار کمک میکند، اما چون قیمتها در بازار فردایی وابسته به عرضه و تقاضا سریعتر بالا میرفت، مسئولان این بازار را تعطیل کردند. این درحالیست که اگرچه قیمتها در این بازار سریعتر بالا میرود، اما سریعتر هم کاهش پیدا میکند. یکی از دلایل عدم کاهش قیمت دلار در شرایط فعلی هم نبود بازار فردایی است. از طرف دیگر عدم وجود بازار فردایی به افزایش معاملات کاغذی دلار منجر میشود. در شرایط فعلی سیاستهای دولت در بازار درست نیست و هرکاری دلش بخواهد در بازار انجام میدهد.
راهکار عبور از این شرایط چیست؟
باید در وهله اول یک تیم متخصص از اقتصاددانان تشکیل شود که قدرت بالایی داشته باشند. این تیم باید قدرت اصلاح سیاستهای غلط اقتصادی را داشته باشد. اصلاحات زیادی باید همزمان انجام شود تا شرایط بازارهای ایران بهتر شود. اصلاحات اقتصادی که برای گذر از این بحران نیاز داریم، به شدت زیاد است، اما مهمترین آنها اصلاح سیاستگذاری پولی است. اصلاح سیاستگذاری پولی به بانک مرکزی مستقل نیاز دارد که در شرایط فعلی نداریم. از طرفی نرخ بهره هم باید متناسب با نیاز اقتصاد و جامعه افزایش پیدا کند.