سلمان نصیرزاده*- کشور چاره‌ای جز گرفتن تصمیمات سخت‌تر ندارد. بازار سرمایه چالش‌های متعددی را در آینده نه‌چندان دور از منظر تصمیمات اقتصادی خواهد داشت و این چالش‌ها تا مقاطعی آن را درگیر می‌کند. در شرایط کنونی به حداقل ثبات در تصمیمات نیاز است که در حوزه اقتصاد گرفته می‌شود. برای مثال در این سه سال ‌به‌صورت خلق‌الساعه و دومینووار تصمیمات خلق‌الساعه‌ اخذ شده که عطف‌به‌ماسبق هم می‌شد. از حضور در بورس‌کالا تا تغییر متعدد نرخ خوراک، بحث پالایشی‌ها، صحبت‌های جدی در مورد خروج بخشی از کالاها در بورس‌کالا مانند سیمان و فولاد مسائل بنیادی هستند که روی بازار اثر می‌گذارند و حتی صحبت‌کردن در مورد آن‌ نااطمینانی و افزایش مخاطره ایجاد می‌کند. بخشی از این مسائل در سنوات قبل نیز وجود داشت اما طی این سه سال‌ به شکل بسیار قابل‌توجه تصمیماتی که گرفته می‌شد برخلاف فضای اقتصادی بود. در مقطع فعلی یک تیم اقتصادی که امتحان را پس داده، می‌تواند چشم‌انداز را بهبود بخشد. چینش وزرا و تصمیماتی که گرفته می‌شود، سمت و سو و جهت بازار را تعیین می کند. بورس آینده را معامله می‌کند و آینده می‌تواند خوشبینانه یا بدبینانه باشد. در سه ‌سال گذشته ‌تصمیمات متناقض و ضربه‌زننده بر اقتصاد باعث شد فضای اقتصادی با رکود و عدم‌پیش‌بینی‌پذیری مواجه باشد و بازار سرمایه هم از این تصمیمات اثر گرفت. در کشورهای توسعه‌یافته بازار مالی روی انتخاب رییس‌جمهور و تفکر اقتصادی اثرگذار است اما بازار مالی در اقتصاد ایران جایگاه حداقلی دارد و این سهم به 5‌درصد هم نمی‌رسد. هر زمان بازار مالی اثرگذاری را در عرصه اقتصاد تقویت کند بازار سرمایه بسیار قوی خواهیم‌ داشت. این نقص بزرگی است که در تمام دوره‌ها وجود داشته‌ اما بازار سرمایه همواره بیشتر ابزاری برای رسیدن به مقصود بوده و باید به آن توجه شود.
* کارشناس بازار سرمایه