برخی شواهد نشان میدهند هر دو بازارهای جهانی طلا و دلار به نقطه عطف نزدیک شدهاند. شاخص جهانی اونس طلا در حالی که در میان مدت در یک مسیر نزولی بوده، در روزهای آخر هفته قبل فاز جهشی گرفت و سقف جدید ۱۳۰۵ دلار آن، سقفهای کوتاهمدت قبلی را شکست. شاخص دلار هم در حالی روز جمعه سقوط کرد و به کف رسید که جریان میانمدت آن صعودی بود. برخی کارشناسان، این خروج از ریل قاعده (شکستن سقف قبلی در مسیر نزولی) را به معنای نقطه عطف بازارهای جهانی تلقی میکنند.
بازارهای جهانی اونس و دلار در کوتاهمدت و میانمدت چه روندی داشتهاند؟ آیا تغییرات ناگهانی دلار و اونس در آخر هفته گذشته، همسو با جریان میانمدت خود اتفاق افتادند؟ یا نه، این تغییرات ناگهانی حکایت از نقاط عطف و تغییر روندهای میانمدت دارند؟ بررسیها نشان میدهد برای هر کدام از دو سناریو مذکور شواهدی منحصر به فرد وجود دارد. شاخصاونس در حالی که در میانمدت روی یک ریل نزول با نقاط مقاومتی نزولی حرکت میکرد، در روز جمعه نرخ روانی ۱۳۰۰ دلار را در حالی رد کرد که از سقف قبلی بیشتر بوده است؛ این شکست سقف قبلی توسط سقف جدید حکایت از یک تغییر قاعده دارد که میتواند سیگنالی از حضور نقطهعطف در مقطع فعلی در بازار اونس جهانی باشد. در بازار دلار جهانی نیز اتفاق مشابهی در حال وقوع است؛ البته در جهتی کاملا معکوس. شاخص دلار جهانی بر خلاف اونس، در میانمدت روی یک ریل صعودی سوار بود و روندهای کوتاهمدت از این روند صعودی میانمدت حمایت میکردند. اما کاهش نیم دلاری شاخص در روز پایانی هفته گذشته و شکست کف قیمتی قبلی، حکایت از آن دارد که بازار ارز نیز پتانسیل ورود به یک نقطهعطف میانمدت را دارد. البته شکلگیری این نقاط عطف به حد قابلتوجهی به ادامه تنشهای سیاسی و تجاری بین آمریکا و کشورهای شریکالتجاره بستگی دارد. این تنشها همراه با اراده دولتترامپ، نگاه سرمایهگذاران را به نفع دارایی امن طلا متمایل میکند.
اونس جهانی در ۱۲ ماه منتهی به ماه مه بهطور کلی سه روند میانمدت متفاوت و تعداد زیادی روند کوتاهمدت را تجربه کردند. روندهای میانمدت به ترتیب کاهشی، افزایشی و کاهشی بودهاند. اما روندهای کوتاهمدت، نوسانات صعودی-نزولی با طول موج کوتاه بودند که در واقع ذیل روند میانمدت قرار داشتند و به ادامه روندهای میانمدت کمک میکردند. اولین روند میان مدت، روند کاهشی بود که از ابتدای ماه ژوئن (یعنی یک سال پیش)، شروع شد و بهمدت ۴ ماه به طول انجامید. این میانمدت نزولی باعث شد تا شاخص جهانی اونس از ۱۳۰۰ دلار به کمتر از ۱۲۰۰ دلار کاهش یابد. دومین روند که در ادامه روند قبلی بوده و از اواسط سپتامبر شروع شد، افزایشی بود. در طول این روند، شاخص جهانی اونس از حدود ۱۲۰۰ دلار تا حدود ۱۳۵۰ دلار افزایش یافت. سومین روند میانمدت کاهشی بود اما با شیبی ملایمتر از شیب مرحله اول. در این مرحله، شاخص اونس جهانی از حدود ۱۳۵۰ دلار در فوریه، به کمتر از ۱۲۸۰ دلار در هفتههای اخیر کاهش یافت. این روند تا روز چهارشنبه هفته گذشته ادامه داشت. اما در دو روز پایانی هفته گذشته این روند نزولی کاهش و شاخص دلار تا حدودی افزایش یافت.
نتیجه رشد دو روزه شاخص اونس جهانی باعث شد تا در روز جمعه مرز روانی ۱۳۰۰ دلار را رد کند و بعد از چند ساعت شاخص اونس حتی نرخ ۱۳۰۵ دلار را لمس کند. بنابراین سوال قابل طرح این است که این افزایش دو روزه، جزئی از نوسانات کوتاهمدت روند کاهنده مرحله سوم (مرحله نزولی با شیب ملایم) بوده؟ یا نه این افزایش جهشی دو روزه حکایت از تغییر روند میانمدت شاخص اونس دارد؟ در صورتی که سناریوی اول درست باشد، میتوان انتظار داشت، شاخص اونس در یک دوره کوتاهمدت روند صعودی دارد و نهایتا به منظور تکمیل روند نزولی میان مدت، وارد سرازیری میشود.
اما در صورتی که حالت دوم درست باشد، یعنی بپذیریم که جهش دو روزه اونس به خاطر تغییر روند میانمدت اونس بوده، انتظار میرود شاخص اونس در روزهای آینده باز هم صعودی شود و مرز روانی ۱۳۰۰ دلار به یک نقطه کف و حمایتی جدید تبدیل شود. البته سقف کوتاهمدت ۱۳۰۵ دلار در چند روز اخیر، بالاتر از نقطه سقف در نوسان کوتاهمدت قبلی بوده است؛ نقطه حمایتی در نوسان قبلی نزدیک به ۱۳۰۰ دلار بود. بنابراین میتوان گفت در صورتی که اخبار مربوط به تنشهای سیاسی و تجاری ادامه داشته باشد، رشد آخر هفتهای اونس حاکی از یک تغییر روند میانمدت است.
البته بررسی روند یک ماهه شاخص جهانی انس (یعنی ماه مه) نیز این ادعا را تایید میکند. در اولین روز از ماه مه (ماه میلادی گذشته)، شاخص جهانی اونس حدود ۱۲۷۶ دلار بود. طلای جهانی بعد از تجربه ۳ روند کوتاهمدت (یک یا دو هفتهای)، افزایشی-کاهشی-افزایشی، برای اولین بار در این ماه، در روز جمعه مرز ۱۳۰۰ را عبور کرد. بنابراین سقف ۱۳۰۰ دلار در حالی در روزهای گذشته شکسته شده که سقف کوتاهمدت قبلی کمتر از این مقدار بوده است. این خروج از قاعده، تا حدودی سیگنالی است از تغییر روندهای میانمدت قبلی.
شاخص دلار در بازه یک سال گذشته تقریبا روند صعودی را تجربه کرده است. این شاخص ابتدای ماه ژوئن را در سال گذشته از عدد ۹۴ شروع کرد و در پنج شنبه هفته گذشته در جریان این روند صعودی بلندمدت، به عدد ۱۴/ ۹۸ رسید؛ البته این سقف یک بار دیگر، در اواخر ماه آوریل (حدود یک ماه پیش) شکسته شده بود؛ در آن تاریخ شاخص دلار برای اولین بار در ۱۲ ماه گذشته نرخ ۹۸ دلار را شکسته بود و به ۲۰/ ۹۸ رسید. بنابراین در ۴۰ روز گذشته شاخص دلار دو سقف (نقطه مقاومتی) را تجربه کرده است که نرخ سقف اولی بالاتر از نرخ سقف دومی بوده است. نرخ سقفی که در پنجشنبه هفته گذشته اتفاق افتاد، در روز جمعه با سقوط نسبی مواجه شد و شاخص دلار، برخلاف اونس جهانی، در این روز کاهش یافت. در روز جمعه، شاخص دلار با حدود نیم دلار کاهش نسبت به سقف پنجشنبه، به نقطه ۶۱/ ۹۷ رسید.
بنابراین در بازارهای جهانی اونس و دلار دو اتفاق همزمان افتاده است؛ بازار اونس در حالی که یک روند نزولی میانمدت را تجربه میکند، در دو روز آخر صعودی شده و سقفهای قبلی را شکسته است؛ این میتواند شاهدی مبنی بر خروج از قاعده و تغییر روند میانمدت باشد. در بازار دلار جهانی، در حالی که دلار در جریان یک روند صعودی میانمدت حرکت میکند، اما در روزهای گذشته نزولی شده و اگر این نزول در روزهای آتی نیز ادامه داشته باشد، حکایت از کاهش میانمدت دلار آمریکا دارد. بنابراین میتوان گفت اونس و دلار جهانی در جریان دو موج کاملا معکوس در حال حرکت هستند؛ این تقابل تا حدودی نشان میدهد که تحولات کوتاهمدت بازارها در مقطع فعلی تابعی از تنشهای سیاسی بوده است. تنشهای سیاسی و تجاری همزمان که شاخص دلار را نزولی میکند، اونس جهانی را بهعنوان یک دارایی امن صعودی میکند. البته اراده دولت آمریکا در کاهش تصنعی دلار برای حفاظت از سیاست جنگ تجاری خود با چین نیز بیتاثیر نیست.