با رشد ۳/ ۱ درصدی شاخص کل بورس در روز گذشته، بازدهی این بازار از ابتدای سال از عدد ۲۸ درصد گذشت. استقبال همهجانبه سرمایهگذاران از سهام در حالی رقم خورد که ارز و طلا به حرکت خود در مسیر کاهشی ادامه دادند. عقبگرد ۴/ ۳ درصدی نرخ دلار و تنزل ۳/ ۴ درصدی بهای سکه در سال ۹۸، یکهتازی بورس در بین بازارها را بهتر نشان میدهد. سال گذشته، بخش عمده بازدهی در بورس تهران ناشی از رشد دلار و موج تورمی به وجود آمده بود و این تصور را جا انداخت که رشد سهام از محل تقویت دلار صورت گرفته است. اکنون اما این سوال برای بسیاری از معاملهگران مطرح شده که با وجود عقبنشینی بهای ارزها چرا رشد شاخص سهام همچنان ادامه دارد. بررسیها نشان میدهد کاهش دمای ریسک سیاسی نقش عمده را در عقبگرد دلار ایفا کرده و در پی این خوشبینی، بخشی از پولها به انگیزه کسب سود راهی بازار سهام شده است. به بیان سادهتر کاهش ریسکهای غیراقتصادی موجب تقویت ریسکپذیری در اقتصاد کشور و در نتیجه اقبال بیشتر به بورس میشود. بنابراین مادامی که این انتظارات تداوم یابد، روند مخالف سهام و ارز طبیعی خواهد بود که البته در صورت تغییر نظم سیاسی، کانون گردش نقدینگی نیز به تناسب دستخوش تغییر خواهد شد.
شاخص کل بورس تهران در معاملات دیروز با رشد بیش از ۲۹۰۰ واحدی پس از سقفشکنی تاریخی خود تا مرز ۲۳۰ هزار واحد نیزرشد کرد. از سوی دیگر دلار در معاملات روزهای اخیر افتهای پرشتابی را تجربه کرده است. در بازه یکماهه دلار افت بیش از ۱۷ درصدی را تجربه کرده است و این در حالی است که شاخص بورس تهران رشد حدود ۹ درصدی را به ثبت رسانده است. به این ترتیب در شرایطی که سایر بازارها فضای نااطمینانی را برای سرمایهگذاران خود رقم زدهاند سهام با بازدهی قابل توجه سهامداران خود را به ادامه مسیر ۹۸ دلگرم نگه داشته است. در حالیکه نزول دلار به عقیده کارشناسان میتواند سیگنال منفی برای بازارسهام محسوب شود این سوال در شرایط کنونی زیاد پرسیده میشود که آیا صعود بورس با نزول اینچنینی دلار منطقی است؟
شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال ۹۸ تا پایان معاملات دیروز بازدهی ۲۹ درصدی را به ثبت رسانده است. این عدد به این معنا است که اگر سبدی از سهام کل نمادهای بورسی بر اساس وزن ارزش بازار آنها در نظر گرفته شود، میزان بازدهی قابل دسترس حدود ۲۹ درصد است. این درحالی است که امکان کسب بازدهیهای به مراتب بیشتر وجود داشت. نگرانی از ریسک بالا همواره برای سرمایهگذار به خصوص در بورس مشاهده میشود. با این حال همانطور که در گزارشهای پیشین «دنیایاقتصاد» و همچنین سایت تحلیلی «دنیایبورس» عنوان شده بود به دلیل کارآیی پایین بورس تهران امکان کسب بازدهیهای قابل توجه با ریسکهای نهچندان بالا وجود دارد و تنها معاملهگر باید با متغیرهای اثرگذار آشنایی لازم را داشته باشد.
دیروز تا ساعت تنظیم این گزارش زیان دلار از ابتدای سال از ۳ درصد فراتر رفت (آخرین نرخهای دلار تا ساعت ۱۶ دیروز در کانال ۱۲۷۰۰ تومانی قرار داشت). سکه نیز دست از مقاومت کشید و گرچه با چشم امید به اونس طلا در برابر افت دلار مقاومت میکرد اما با فشار حداکثری دلار در بازار داخلی با افت به کانال ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسید و افت ۴ درصدی از ابتدای سال را به ثبت رساند. افسار نوسان قیمتی سکه تا حد زیادی در اختیار دلار است. گرچه رشدهای اخیر قیمت طلای جهانی به حمایت ازقیمت سکه و کاهش حباب انجامید اما در نهایت شدت نوسان دلار به حدی بالا است که اثر نوسان اونس طلای جهانی را خنثی کند.
در رقابت بازارها بورس پیشتاز است و در این خصوص بازار مسکن نیز چندان قابل اتکا نیست. در این خصوص باید گفت خرید ملک و مسکن به نقدینگی بسیار بالاتری برای حضور سرمایهگذاران نیاز دارد و این در حالی است که سرمایهگذاری در بورس با کمترین مبالغ نیز برای هر سرمایهگذاری امکانپذیر است. نکته دوم اینکه با توجه به نقدشوندگی پایین در بازار مسکن از این حیث قابل مقایسه با سهام نیست و حتی اگر رشد قیمت اسمی را شاهد باشیم اما لزوما این موضوع به معنای امکان نقد شدن این دارایی نیست و این در حالی است که بورس با نقدشوندگی بالایی همراه است. در این خصوص باید به ارزش معاملات بیش از هزار میلیارد تومانی در بورس تهران اشاره کرد. میانگین ارزش معاملات بورس تهران از ابتدای سال بیش از هزار میلیارد تومان بوده است. جهش نسبت ارزش معاملات سهام به کل نقدینگی کشور خود نشانهای از حرکت نقدینگی از سایر بازارها به سمت بورس است.
درخصوص جزئیات این موضوع نمیتوان اظهارنظر دقیقی داشت با این حال جهش نسبت ارزش معاملات به نقدینگی کل کشور در ماههای گذشته نسبت به زمستان سال ۹۶ تا بیش از ۵ برابر است؛ نسبت میانگین ارزش معاملات بورس به نقدینگی کشور درزمستان ۹۶ کمتر از ۰۱/ ۰ درصد بوده که این عدد در شرایط کنونی به بیش از ۰۵/ ۰ درصد رسیده است. از این موضوع میتوان این برداشت را داشت که بخشی از نقدینگی از دیگر بازارها به سمت بورس کشیده شدهاند.
در ادامه مقایسه بازارها گرچه بعضا شنیدهها از اعطای سود بالاتر از ۲۰ درصد از سوی برخی از بانکهای متخلف خبر میدهد با این حال بهصورت کلی نمیتوان چندان روی چنین اعدادی در این بازار حساب کرد. بهصورت ساده با فرض سود ۲۰ درصد یک سپردهگذار در بانک سود کمتر از ۵ درصد را از ابتدای سال کسب کرده است که از سود سهامداران بسیار کمتر است. در شرایط کنونی لازم است به ریسکها در کنار فرصتهای موجود توجه شود. گرچه بورس را میتوان همچنان جذابترین بازار سال ۹۸ مطرح کرد با این حال با توجه به گزینههای متفاوت سرمایهگذاری اگر به این موارد توجه نشود ریسک زیان نیز وجود خواهد داشت.
درخصوص علت نزولی شدن دلار در گزارشهای «دنیای بورس» در هفتههای گذشته عوامل فشار بر نرخ دلار اشاره شد. عامل سیاسی در کنار انتظارات اقتصادی از آینده (نظیر احتمال کسری بودجه دولت) به رشد نرخ دلار در ماههای گذشته کمک کرد اما وضعیت فعلی متغیرها امکان توجیه نرخهای بالای دلار را نداشتند. یکی از مواردی که رئیس بانک مرکزی بسیار بر آن تاکید دارد جلوگیری از جبران کسری بودجه احتمالی دولت با چاپ پول توسط بانک مرکزی است که خود میتواند نقش بسزایی در کنترل انتظارات نگرانکننده آتی داشته باشد. همچنان نگرانی از احتمال کسری بودجه دولت با توجه به تعلل دولت در اتخاذ تصمیمات بهینه و حرکت در مسیر اصلاح اقتصادی وجود دارد.
در کنار انتظارات نگرانکننده اقتصادی که در عوامل سیاسی نیز گره خوردهاند، هراس سیاسی نقش بسزایی در رشد نرخ دلار داشت. در بدبینانهترین رخدادها مانند احتمال درگیری نظامی در منطقه، دلار به سطوح بیش از ۱۵ هزار تومان رسید. در شرایط کنونی نیز اخبار رایزنیهای کشورهای منطقه نظیر عراق، قطر یا ژاپن به خوشبینی سیاسی در میان فعالان اقتصادی دامن زده و ریزش دلار را به دنبال داشته است. سفر قریبالوقوع نخستوزیر ژاپن سیگنال سیاسی قدرتمندی بوده که فشار سنگین روانی را بر دلالان ارزی وارد کرده و دلار را به کانال ۱۲ هزار تومان سوق داده است.
یکی از محرکهای اصلی رشد قیمتی سهام طی یک سال گذشته جهش نرخ دلار و تورم در اقتصاد کشور بوده است. شواهد نشان میدهد که همچنان بورس تا جبران عقبماندگی از متغیرهای اقتصادی پتانسیل رشد دارد و با وجود افت نرخ دلار همچنان میتوان رشد سهام را منطقی دانست. اگر بدون توجه به شرایط کنونی بورس تهران و متغیرهای اقتصادی و سیاسی به بررسی اثر دلار بر سهام بپردازیم مشخصا افت نرخ دلار در بازار داخل بر سودآوری شرکتهای بزرگ کالایی که وزن زیادی در تعیین مسیر شاخص کل بورس تهران دارند، اثر منفی دارد. در نتیجه بهصورت عمومی و بدون در نظر گرفتن شرایط موجود افت دلار میتواند بر شاخصسهام فشار وارد کند. علاوه بر این نمونه اثر افت نرخ دلار را میتوان در عقبنشینی تقاضا در بازارهای مختلف مانند بورس کالا(عقبنشینی تقاضا از کاتد ملی مس در معاملات دیروز و عدم توازن عرضه و تقاضا برخلاف رویه معاملات ماههای قبل) نیز مشاهده کرد. بر این اساس در یک شرایط معمول افت قیمت کالاها در بورس کالا و احتمال افت سودآوری شرکتها در نتیجه نزول دلار میتواند بر شاخص کل بورس فشار وارد کند. با این حال همانطور که تاکید شد این موضوع برای یک شرایط معمول قابل قبول است و با این فرض که سهام در یک تعادل نسبی با متغیرهای اثرگذار قرار دارد؛ در نتیجه با افت نرخ دلار انتظار برای واکنش منفی سهام نیز وجود دارد. این در حالی است که میتوان گفت بورس تهران همچنان از متغیرهای اثرگذار بر سهام مانند دلار عقب است و همچنان انتظار برای انعکاس نرخهای بالاتر دلار با نزدیک شدن نرخ نیما به بازار آزاد در صورتهای مالی شرکتهای بزرگ کالایی مانند پتروشیمیها، فلزیها، پالایشیها و سایر شرکتها وجود دارد. این موضوع با افزایش نرخ فروش میتواند اثر مثبت خود را در سود شرکتها منعکس کند.
موضوع دیگر که در بخش قبل نیز به آن اشاره شد به علت عقبنشینی دلار در بازار آزاد بازمیگردد. در این خصوص سیگنال مثبت سیاسی پس از تنشهای ماههای قبل افت دلار را به دنبال داشته است. حال اگر همین موضوع برای بورس در نظر گرفته شود میتوان به علت منطقی بودن رشد سهام با وجود افت نرخ دلار در بازار آزاد رسید.
تحلیلگران بورس تهران طی یک سال گذشته به دنبال موارد متعددی به خصوص هراس سیاسی، انتظارات خود از نسبت قیمت به درآمد شرکتها را کاهش دادند، در نتیجه در سود ثابت قیمتهای پایینتری برای شرکتها منطقی در نظر گرفته شد. گرچه سهام مسیر صعودی را در پیش گرفت با این حال رشد قیمتی سهام در نتیجه رشد فزاینده سودآوری بود اما با ریسکهای متعدد موجود به خصوص در بخش سیاسی به تدریج انتظارات از سودآوری شرکتها به سمت نسبت قیمت به درآمد (P/ E) ۴ حرکت کرد. بر این اساس بخش دوم جاماندگی بورس به این قسمت بازمیگردد. همانطور که در مطلب پیشین با عنوان «فرصت بورسبازی در باند نااطمینانی» اشاره شده بود به تدریج با رفع ابهامات باید در انتظار رشد نسبت قیمت به درآمد در سهام بود.
میتوان گفت همزمانی صعود بورس و نزول دلار میتواند منطقی باشد. نکته نخست به جاماندگی بورس از سطوح کنونی دلار (با وجود افتهای شدید اخیر) مرتبط است. نکته دوم نیز به لزوم تعدیل انتظارات حاصل از شدت اثر ریسکها در سهام بازمیگردد (فرصت بورسبازی در باند نااطمینانی). بر این اساس اگر سناریوهای مختلف سیاسی را مرور کنیم، علت این موارد مشخص شود. اگر بنا باشد وضعیت سیاسی کشور به حالت سفید بازگردد، گرچه انتظار برای نزول ادامهدار دلار در نتیجه بازگشت آرامش بهاقتصاد کشور و تقویت محسوس درآمدهای ارزی دولت وجود دارد اما از سوی دیگر باید اثر این آرامش در سایر بازارها نیز مشاهده شود. در معاملات روزهای اخیر به دنبال افت نرخ دلار بهعنوان دماسنج انتظارات تورمی در اقتصاد کشور شاهد عقبنشینی نرخ سود در اسناد خزانه هستیم. علاوه بر این کاهش شدت ریسکهای سیستماتیک میتواند نسبت قیمت به درآمد انتظاری از سهام را به میانگین تاریخی بورس نزدیک کند و این موضوع عامل حمایتی قوی از سهام محسوب میشود. بنابراین برای مثال اگر دلار بنا باشد افت شدید حتی ۲۰ درصدی را تجربه کند، نرخهای انتظاری همچنان با نرخهای تسعیر شرکتهای بزرگ فاصله دارد. این در حالی است که با کاهش ریسک در بورس تهران انتظار برای افزایش نسبت قیمت به درآمد انتظاری وجود دارد و این دو اهرم میتواند سهام را در مسیر صعودی یاری کند. سناریوی دوم اینکه گشایش سیاسی در کوتاهمدت با وجود سیگنالهای مثبت موجود رخ ندهد در نتیجه بار دیگر احتمال ادامه نوسان سیاسی دلار وجود خواهد داشت. حتی با فرض حفظ سطوح کنونی دلار در این سناریو باید بار دیگر به اختلاف نرخ تسعیر دلار در صورتهای مالی شرکتها به خصوص بزرگان (نرخ نیما) و نرخ بازار آزاد توجه داشت. در بخش دوم نیز همانطور که در مطالب پیشین اشاره شد بخش قابل توجهی از ابهامات درخصوص مقدار و نرخ صادرات شرکتها رفع شده است و اگر بدترین سناریوی سیاسی کنار گذاشته شود، بورس در جدال با دیگر بازارها نیز همچنان جذاب است. درخصوص سناریوی دوم سیاسی لازم است به اثرات اقتصادی چنین موضوعی نیز توجه شود. برخی بار دیگر به شبیهسازی وضعیت کنونی سهام با مهر اشاره میکنند. علت این موضوع در نگاه معاملهگران این است که در مهرماه بورس پس از برخورد با سقف تاریخی خود به دنبال ریزش شدید دلار در بازار آزاد مسیر نزولی را در پیش گرفت و در شرایط کنونی نیز معاملهگران این موضوع را مطرح میکنند که احتمال تکرار این موضوع وجود دارد. بر اساس آنچه تاکنون توضیح داده شد میتوان از نظر منطقی این موضوع را رد کرد. نکته مهم در رفع ابهام از فروش شرکتهای صادراتی در شرایط تحریم است. در مهر سال گذشته دقیقا یک ماه پیش از تحریمهای سختگیرانه آمریکا سردرگمی بسیاری میان تحلیلگران بورسی درخصوص اثر احتمالی این موضوع بر سودآوری شرکتها وجود داشت. این نگرانیها از نرخ فروش تا مقدار فروش شرکتهای صادراتی را نشانه گرفته بود. اما در ماههای اخیر و در دوران تحریم این معضلات محک زده شدند و اثرات خود را در صورتهای مالی شرکتها نیز منعکس کردند. در شرایط کنونی علاوه بر موارد سیاسی و اقتصاد داخلی باید توجه ویژهای به بازار جهانی نیز داشت که در معاملات امروز نوسان قیمتی بازار جهانی میتواند نقش بسزایی در بورس تهران داشته باشد. علاوه بر این در سناریوهای مختلف سیاسی باید اثر آن بر وضعیت تولید و فروش شرکتها در نظر گرفته شود.