محمد قاسمي مي‌گويد: «جدول جامع داده -ستانده بخش تجارت خارجي ايران، يك آينه شفاف است كه اثر جهت‌گيري‌هاي ايران در حوزه اقتصاد و نتايج اين جهت‌گيري در زنجيره جهاني را به خوبي نشان مي‌دهد. ... ما از نقشه تجارت بين‌الملل حذف شده‌ايم و اين جدا از تبعاتي كه براي رشد اقتصادي ما دارد، خطراتي براي امنيت ملي ما دارد كه بايد به آن توجه شود. ... دردآورترين نتيجه اين مطالعات و پژوهش‌ها كه برمبناي محاسبات صورت گرفته به دست آمده اين است كه «بود و نبود اقتصاد ايران» اثرچنداني بر اقتصاد بين‌الملل ندارد. موضوعي كه بسيار تاسف‌بار است و بزرگ‌ترين اثر اين وضعيت آن است كه آسيب رساندن به اقتصاد كشور به سادگي ممكن خواهد شد. ... كشور هم نمي‌تواند تا ابد با اين ايده پيش رود كه من صرفا درون مرزهاي خود به توليد مي‌پردازم و مردم هم ملزم به مصرف همين محصولات هستند. اينكه چه چيزي را براي چه كسي توليد كنيم، موضوعات مهمي هستند.»

مطالعات ديگري هم همين وضعيت را با بيان‌هاي ديگري نشان مي‌دهند و البته هر قدر به زمان حال نزديك شده‌ايم، وضعيت بدتر شده است. مطالعه‌اي كه نتيجه آن در سال 1399 منتشر شده بود، نشان مي‌داد: «ادغام پسين ايران در زنجيره‌هاي جهاني ارزش افزايش يافته، اما ادغام پيشين آن كم شده و اقتصاد ايران به سمت بالادست زنجيره ارزش حركت كرده است، ضمن اينكه ايران براي كسب منفعت از زنجيره‌هاي جهاني ارزش، مسير رقابت با اتكا بر وفور عوامل را در بخش‌هاي آلاينده و انرژي‌بر نظير نفت، معدن، پتروشيمي و صنايع فلزي دنبال مي‌كند.»

مشاركت پيشين و پسين ايران در زنجيره ارزش جهاني نشان مي‌دهد كه ايران توليدكننده محصولاتي است كه در بالادست زنجيره ارزش قرار دارند و فاصله آنها تا مصرف‌كننده نهايي زياد است. ايران توليدكننده محصولاتي است كه صادر شده و در قالب مشاركت پسين، به ارزش افزوده براي واردكنندگان اين كالاها تبديل مي‌شوند. تحريم‌ها به همين مشاركت پسين ايران در زنجيره ارزش جهاني نيز ضربه جدي زده‌اند. اين حذف شدن از زنجيره‌هاي ارزش جهاني فقط امر اقتصادي نيست، بلكه از نظم ژئوپليتيك- ژئواكونوميك اثر مي‌پذيرد و هرگونه تغيير در اين وضعيت مي‌تواند به معناي بازي كردن در نظم ژئوپليتيك-ژئواكونوميك متفاوتي هم باشد.

مساله فقط اين نيست كه برخي فعاليت‌هاي اقتصادي كه ايران به‌طور سنتي در آنها تخصصي شده بود (نظير توليد و صادرات نفت) و حوزه‌هايي نظير پتروشيمي يا مواد معدني، تحت تحريم قرار گرفته‌اند و ارزش اقتصادي-امنيتي آنها براي ايران كم شده است. مساله پيوند يافتن اقتصاد ايران با نظم ژئوپليتيك-ژئواكونوميك جديدي است كه در آن، چنين نتايجي به دست مي‌آيد:

مناقشات ميان چين و امريكا در چارچوب‌هاي ژئواكونوميك-ژئوپليتيك اثر ماندگار و بسيار تعيين‌كننده و در عين حال بلندمدت و تمدني بر ايران باقي مي‌گذارند.

كريدورهاي عظيمي كه در آنها انرژي، داده، مبادلات مالي، كالا، توليد صنعتي و مسافر جريان مي‌يابند در حال توسعه در اطراف ايران هستند. حداقل امريكا، چين، هند، امارات، تركيه، عربستان، عراق، آذربايجان و اسراييل بازيگران مهمي در اين كريدورها هستند و كنش‌هاي آنها تاثيرات تعيين‌كننده‌اي بر امروز و آينده ايران دارد.

جغرافياي ايران به گونه‌اي است كه ظرفيت‌هايي براي بازيگري در اين مناسبات كريدوري و ژئوپليتيك-ژئواكونوميك ايجاد مي‌كند و همين جغرافيا يكي از عوامل ضميمه شدن ايران به پرونده‌هاي مناقشات بين قدرت‌هاي جهاني و منطقه‌اي هم هست.

پرونده تحريم‌ها عليه ايران و حل و فصل آنها به نفع پيشرفت و آباداني آتي ايران، به جايگاه ايران در مناقشات ژئوپليتيك-ژئواكونوميك پيوند خورده است. پيشرفت و آباداني مكران در چنين فضايي كه ايران به نوعي از زنجيره ارزش جهاني حذف شده و در همان حال بايد تلاش كند تا خود را در فضاي ژئوپليتيك-ژئواكونوميك جديد تعريف كند، مطرح مي‌شود.

مكران تنها منطقه ايران از نظر دسترسي به اقيانوس است و از اين جهت بيشترين قابليت براي تعريف ايران در چارچوب نظم ژئواكونوميك دريايي را دارد. مكران همچنين به كريدورهايي كه در جنوب ايران توسعه مي‌يابند، به امارات عربي متحده، پاكستان كه يكي از شركاي راهبردي چين در «ابتكار كمربند و جاده» است و هند كه در سوداي استفاده از كريدور شمال-جنوب براي دسترسي به اروپا از مسير ايران و روسيه است، نزديكي دارد. همچنين اگر از زاويه سياست صنعتي و آورده‌هاي پيشرفت و آباداني مكران براي اقتصاد ايران به موضوع نگاه كنيم، سوال بزرگ اين است كه مكران در چارچوب كدام سياست صنعتي، با طراحي به منظور توليد كدام آورده براي اقتصاد ايران، قرار است به جانمايي مناسبي از ايران در نظم ژئوپليتيك-ژئواكونوميك جديد كمك كند به نحوي كه در برداشتن موانع تحريمي هم كمك كند؟

حكمراني و سياستگذاري آباداني و پيشرفت در منطقه مكران به شرطي مي‌تواند از ظرفيت‌هاي اين منطقه براي بهبود وضعيت اقتصادي، امنيت پايدار و نقش‌آفريني مثبت آن در مسير اقتدار كشور استفاده كند كه به سوالات بسيار مهمي درباره وضع موجود حذف شدن اقتصاد ايران از زنجيره‌هاي ارزش جهاني و نسبت بين سياست صنعتي، آورده‌هاي پيشرفت و آباداني مكران براي اقتصاد ايران و جانمايي جديدي براي ايران در نظم ژئوپليتيك-ژئواكونوميك در حال شكل‌گيري در اطراف ايران و جهان پاسخ دهد. تعريف هر نقشي براي مكران جداي از مناسبات كلان‌تر «جايگاه ايران در جهان» به معناي از دست دادن يكي از فرصت‌هاي مهم براي تامين امنيت و پيشرفت پايدار كشور است. سياستگذاري، برنامه‌ريزي و اجراي پيشرفت و آباداني منطقه مكران يكي از مهم‌ترين، بزرگ‌ترين و حساس‌ترين آزمون‌هاي ايران در دنياي جديد به حساب مي‌آيد. آزمون بزرگي است كه نشان مي‌دهد حكمرانان و سياستگذاران به بلوغ ناشي از درس‌آموزي، دانايي ناشي از تجربه‌اندوزي، شهامت تصميم‌هاي سخت و هوشمندي پرسيدن سوالات سخت و بنيادين درباره چيستي، چرايي و چگونگي پيشرفت و آباداني مكران رسيده‌اند يا نرسيده‌اند. آنچه در مكران سياستگذاري و اجرا مي‌شود بايد تناسبي عميق و وثيق با مسائل ايران امروز، ظرفيت‌هاي مكران و شرايط ژئواكونوميك و ژئوپليتيك ايران داشته باشد (برگرفته از مقاله «پرسش‌هاي بنيادين درباره سياستگذاري پيشرفت و آباداني منطقه مكران» علاقه‌مندان مي‌توانند اصل مقاله را در وب‌سايت اتاق مطالعه كنند).